ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيد بن کثير بن غالب طبري، مورخ، مفسر، مجتهد، محدث، حافظ و لغوي بزرگ جهان اسلام را پدر علم تاريخ و تفسير ميدانند. تاريخدان بزرگي که با سه تن از امامان شيعه، امام علي نقي(ع)، امام عسگري(ع) و امام زمان(عج) معاصر بوده و با 11 خليفه عباسي همدوره بوده است.
طبري در نيمه اول قرن سوم هجري در آمل چشم به جهان گشود. او را گاه به واسطه نسب پدرش «ابن جرير» و گاه بهخاطر وطنش «طبري» ناميدهاند. در قرن سوم و چهارم هجري، سلسلههاي ايراني چون طاهريان و صفاريان و سامانيان بر ايران حکومت داشتند که دانشمندان و شاعران را به تاليف کتابهاي علمي و تاريخي و سرودن شعر به زبان فارسي تشويق ميکردند. در اين دوره علم تاريخ به کوشش دانشمندان و مترجمان در رديف ساير علوم قرار گرفت.
طبري در زماني ميزيست که خاندان دانشدوست طاهريان بر طبرستان حکومت ميکردند و دانش و علوم رونقي شايسته داشت. طبري مقدمات علوم ديني را در طبرستان آموخت، يادگيري قرآن را در هفت سالگي آغاز کرد و در 9 سالگي ابتدا در آمل و سپس در ري و دولاب به فراگيري علم حديث پرداخت. او براي يکي از شاگردانش درباره اشتياقش به فراگيري علم نقل ميکند که چگونه پس از حضور در کلاس حديث ابن حميد در ري، به کلاس احمد بن حماد در دولاب ميرفته و پس از تمام شدن کلاس در دولاب به قول خودش نقل ميکند که مانند ديوانگان ميدويديم تا بار ديگر در شهر ري در مجلس ابن حميد حاضر شويم.
او کتاب «المبتدا و المغازي» محمد بن اسحاق (محدث و نخستين سيرهنويسي که زندگاني پيامبر اکرم(ص) را به رشته نگارش درآورده است) را که اساس کتاب «تاريخ طبري» است، نزد احمد بن حماد خواند و نزديک به صدهزار حديث را از ابن حميد فراگرفت. او در 17 سالگي به بغداد رفت تا در مجلس درس احمد بن حنبل حاضر شود. ولي پيش از رسيدن او اين استاد درگذشته بود. او مدتي در بغداد و بصره و شام و مصر و فسطاط در مجالس عالمان مختلف حضور پيدا کرد. با اينکه پدرش مخارج او را تامين ميکرد، اما باز گاهي مخارج سفر و تحصيل او را چنان در تنگنا ميگذاشت که مجبور ميشد لباسش را بفروشد. بعد از اين سفرها او به بغداد مراجعه کرد، سپس به طبرستان رفت و دوباره به بغداد بازگشت.
او در بغداد به نوشتن کتاب تفسير مشهورش «جامع البيان» پرداخت و به فاصله کمي بعد از آن نوشتن تاريخ خود را آغاز کرد.
طبري در 65 سالگي سفري دوباره به طبرستان داشت و دوباره به بغداد بازگشت و 20 سال پاياني عمر خود را در بغداد گذراند. او اوقات روز خود را بر اساس اوقات نماز تقسيم کرده بود؛ از نماز صبح تا نماز عصر کتاب ميخواند و مينوشت، از نماز عصر تا نماز عشا به تدريس ميپرداخت و هر چهار شب يک بار يک قرآن ختم ميکرد.
طبري در قرائت قرآن شيوه مخصوص خود را داشت و خوشالحان بودنش نزد مردم و قاريان قرآن زبانزد بود. چنانکه ميگويند يکي از قاريان و نحويان مشهور آن زمان به عمد مسير هر روزهاش را به سمت مسجدي که طبري در آن قرآن ميخواند، تغيير ميداد و مدتها ميايستاد تا قرائت طبري را بشنود.
جایگاه علمی
طبري در علوم اسلامي تبحري شگفت داشت و به اندازهاي کتاب و رساله نوشته بود که هيچيک از علما و فقهاي اسلامي، آن اندازه کتاب تاليف نکرده بود. کتب او در زمان حياتش دست به دست ميچرخيد. او علاوه بر علوم اسلامي، منطق، حساب، جبر و مقابله و طب نيز ميدانست. نقل شده که زماني طبري دچار بيماري ذاتالجَنب (سينه پهلو) شد. هنگامي که طبيب نصراني از او درباره بيمارياش پرسيد، طبري درباره علت بيماري و راههاي مداواي آن چنان سخن گفت که طبيب اذعان کرد هيچ درماني اضافه بر آنچه طبري گفته نميداند و اضافه کرد: اگر مانند تو در ميان ما بود، از جمله حواريون محسوب ميشد.
طبري در شاعري نيز دست داشت و اشعاري با مضامين اخلاقي از او باقي مانده است. ميگويند گروهي از شاگردانش عمر او را با تاليفاتش مقايسه و محاسبه کردند و به اين نتيجه رسيدند که اگر از زمان بلوغ شروع به نوشتن کرده، پس در هر روز بايد 14 صفحه نوشته باشد تا بتواند اين حجم از آثار را از خود به جا گذارد.
کردار طبری
طبري از لحاظ خلقوخو و شيوه و کردار و وارستگي کمنظير بود. نقل شده به درخواست خليفه المکتفي کتابي درباره موضوعات مورد اختلاف علما نوشت و در آن سخنان همه عالمان را نقل کرد. خليفه براي او جايزهاي فرستاد، ولي طبري قبول نکرد و هنگامي که گفتند آن را صدقه بده، پاسخ داد که شما مستحقان را بهتر از من ميشناسيد.
اگر کسي به او هديهاي ميداد، با هديهاي بالاتر جبران ميکرد و اگر قادر به اين کار نبود، از قبول هديه امتناع ميکرد.
تالیفات طبری
تاريخ طبري
اگر سابقه تاريخنگاري در اسلام را مرور کنيم، در ابتدا مسلمانان فقط روايات مربوط به پيامبر و فتوحات اسلام را مينوشتند. بعد نوشتن تاريخ رسل از ابتداي آفرينش براي بيان شجره و نسب پيامبر لازم شد. از آنجا که تاريخ انبيا با تاريخ اقوام پيوند داشت، تاريخنگاري در قرن سوم وارد مرحله نوشتن تاريخ ملتها شد. در تمام اين دوران نويسندگان تاريخ، محدثان بودند و از اينرو تاريخ پس از علم حديث پاگرفت و شعبهاي از آن شمرده ميشد.
آغاز «تاريخ طبري» از ابتداي زندگي بشر بر اساس متون ديني است و تا حوداث سال 302 هجري قمري را در بردارد. گمان ميرود «تاريخ طبري» به دو شکل کامل و خلاصه وجود داشته و خلاصهاي که به دست ما رسيده، بالغ بر 13 جلد است.
«تاريخ طبري» شامل دو بخش تاريخ جهان و تاريخ اسلام است. يکي از ويژگيهاي منحصربهفرد «تاريخ طبري» آن است که او در ذکر برخي اخبار نهتنها روز و ماه و سال هجري، بلکه روز و ماه رومي و فارسي را هم بيان داشته است.
طبري در ذکر حوادث به توضيح مکان حادثه و توصيف شخصيتهاي آن واقعه توجه دارد و اوصاف ظاهري و اخلاقي افراد را بهطور روشن بيان ميدارد. او بهندرت عقيده خود را درباره حوادث تاريخي اظهار ميکند.
با مطالعه قسمتي از «تاريخ طبري» که در مورد پادشاهان ايران است، روشن ميشود که او به «اوستا» و «بندهشن» دسترسي داشته و از اينرو اسامي اشخاص را برخلاف شاهنامه نزديکتر به اصل اوستايي يا پهلوي ضبط کرده است. اين کتاب از حيث مطالعه اقتصادي و اجتماعي در دورههاي اوليه خلافت اسلامي بسيار مهم است، زيرا شامل اطلاعات باارزشي درباره خراج، وضع بيتالمال، ثروت خليفه و ساير دولتيان و وضع قضات است.
طبري بهعنوان شيخ المورخين و بنيانگذار مکتب سنتي تاريخنگاري به شيوه نقل حديث مورد استقبال مورخين پس از خود قرار گرفت.
در اهميت «تاريخ طبري» همين بس که در ميان دو ميليون جلد کتاب موجود در کتابخانه فاطميون مصر در حدود 1220 نسخه خطي از اين تاريخ وجود داشته است.
ترجمه تاریخ طبری به فارسی
اولين ترجمه فارسي اين اثر احتمالا به قلم ابوعلي بلعمي است.
از جمله اديبان و بزرگان خاندان بلعمي، ابوالفضل بلعمي است که به بلعمي کبير شهرت داشت و وزير سه تن از اميران ساماني بود. ابوالفضل بلعمي همان کسي است که رودکي را فرمان داد و تشويق کرد تا «کليله و دمنه» را به نظم درآورد. فرزند او، ابوعلي بلعمي، نيز چندي منصب وزارت دو تن از فرمانروايان ساماني را داشت و خاندان بلعمي پس از برمکيان پرآوازهترين خاندان وزيران ايراني بودند.
از آنجا که در ترجمه «تاريخ طبري» به فارسي، مطالب بسياري افزوده شده که در «تاريخ طبري» نبود، اين ترجمه به نام «تاريخ بلعمي» شهرت يافت.
در اين ترجمه احتمالا از منابع پهلوي و ترجمههاي «خداينامه» يعني تاريخ ملوک عجم که در آن روزگار در دسترس بود، بهره گرفته شده تا به تکميل ترجمه کمک کند. از جمله افزودههاي کتاب، داستان کيومرث و باورهاي ايرانيان درباره آغاز آفرينش است.
«تاريخ بلعمي» نثري ساده و فصيح دارد و عبارات ترجمه «تاريخ طبري» حتي از متن عربي فصيحتر و شيواتر است.
از ويژگيهاي اين نثر استفاده از چون به جاي چرا، مانند: عمر گفت چون چيزي نپختي؟ و استفاده از مصدر شيني مانند: کشش به جاي کشتن است.
تفسیر طبری
«جامع البيان في تفسيرالقرآن» يا «تفسير طبري» در 30 جزء نوشته شده است. ميگويند طبري درباره نوشتن اين کتاب به شاگردانش خبر داد و آنها پرسيدند: چند ورق دارد؟ طبري پاسخ داد: 30 هزار ورق. گفتند: عمر آدمي براي نوشتن اين کتاب کافي نخواهد بود. پس طبري گفت: همتها مرده است. و بهناچار کتاب را به سههزار ورق تقليل داد.
«تفسير طبري» کهنترين تفسيري است که به دست ما رسيده و همه مفسران و قرآنشناسان بعد از او، از اين تفسير به ستايش ياد کردهاند و به او لقب امام المفسرين را دادهاند.
ترجمه «تفسير طبري» با ترجمه «تاريخ طبري» تقريبا همزمان بود و منصور بن نوح تصميم گرفت تا تفسير قرآن را به فارسي ترجمه کند. اين تفسير يکي از زيباترين متون نثر پارسي دري است.
از جمله معادلهاي فارسي آن، که برابرهايي شايسته و بينظير براي کلمات قرآني هستند، ميتوان به روز بزرگ به جاي قيامت، خواهشگري به جاي شفاعت، بيدادي به جاي ستم و ظلم، دلماندگي به جاي افسردگي و گمشدگي به جاي ظلال اشاره کرد.
نمونه نثر روان فارسي در ترجمه سوره بقره آيه 117 اينگونه است: بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَإِذَا قَضَى أَمْراً فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ کُن فَيَکُونُ: آفريدگار آسمان و زمين چون بگذارد کاري که گويد آن را بباش، بباشد.
سفر آخر
در آخرين ساعات زندگي طبري هنگامي که او در بستر بيماري بود، يکي از عيادتکنندگان دعايي را از قول محدثي نقل کرد. طبري قلم و کاغذ خواست و آن را نوشت. يکي گفت: حتي در اين حال! طبري گفت: سزاوار است که انسان تا گاه مرگ علم بياموزد. چند ساعت بعد بزرگمرد چشم از جهان فرو بست. سيوطي خطيب بغدادي نوشته است: گروههاي بسيار که شمار آنها را خدا ميداند، در تشييع جنازه او شرکت کردند و چندين ماه بر گور او نماز خواندند.
اکنون ساعت 6:22 pm به وقت تهران میباشد.
امروز: دوشنبه 6 بهمن 1399
اینستاگرام: @majles.e.javan![]() |
تلگرام: @majles.e.javan![]() |
استفاده از تمامی مطالب سایت تنها با ذکر منبع آن به نام سایت علمی نخبگان جوان و ذکر آدرس سایت com.نخبگان مجاز است
استفاده از نام و برند نخبگان جوان به هر نحو توسط سایر سایت ها ممنوع بوده و پیگرد قانونی دارد
مسئولیت مطالب ارسالی کاربران بر عهده سایت علمی نخبگان جوان نمی باشد
تهیه و تنظیم مطالب: com.نخبگان
افزودن دیدگاه جدید