دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
No Recent Activity

1651 پیغام بازدید کنندگان

  1. مشاهده مکالمات
    فدای شما
  2. سلام عزیزم شبت خوش

    دعا کن بطلبه برم. حتما دعااااااااااااااااااااااا اااات میکنم.
  3. خدايا كفر نمي‌گويم،

    پريشانم،

    چه مي‌خواهي‌ تو از جانم؟!

    مرا بي ‌آنكه خود خواهم اسير زندگي ‌كردي.

    خداوندا!

    اگر روزي ‌ز عرش خود به زير آيي

    لباس فقر پوشي

    غرورت را براي ‌تكه ناني

    ‌به زير پاي‌ نامردان بياندازي‌

    و شب آهسته و خسته

    تهي‌ دست و زبان بسته

    به سوي ‌خانه باز آيي

    زمين و آسمان را كفر مي‌گويي

    نمي‌گويي؟!

    خداوندا!

    اگر در روز گرما خيز تابستان

    تنت بر سايه‌ي ‌ديوار بگشايي


    لبت بر كاسه‌ي‌ مسي‌ قير اندود بگذاري

    و قدري آن طرف‌تر

    عمارت‌هاي ‌مرمرين بيني‌

    و اعصابت براي‌ سكه‌اي‌ اين‌سو و آن‌سو در روان باشد

    زمين و آسمان را كفر مي‌گويي

    نمي‌گويي؟!

    خداوندا!

    اگر روزي‌ بشر گردي‌

    ز حال بندگانت با خبر گردي‌

    پشيمان مي‌شوي‌ از قصه خلقت، از اين بودن، از اين بدعت..

    خداوندا تو مسئولي.

    خداوندا تو مي‌داني‌ كه انسان بودن و ماندن

    در اين دنيا چه دشوار است،

    چه رنجي ‌مي‌كشد
    آنكس كه انسان است و از احساس سرشار است…
    دکتر شریعتی
  4. مشاهده مکالمات
    سلام استاد
  5. اره خدا رو شکر کامل اومد، بازم ممنون. خیلی وقته نرفتم بهشت زهرا، اگه قسمت شدم حتما سر مزار این شهید بزرگوار هم میرم و حتما شما رو به خاطره این آشنایی یاد میکنم.

    از بابت درخواست تون هم بسیار ممنون، باعث افتخارمه دوست شما هستم.



  6. سلام امیدوارم حالتون خوب باشه، ممنون از پست عالی تون، ببخشید نمیخواستم تاپیک تون رو خراب کنم، قصدم سوال بود که چرا به ایشون شهید عطری میگفتن، که چون متاسفانه صفحه کامل لود نشده بود نتونستم پست دوم رو ببینم، به همین خاطر مجبور شدم تغییرش بدم. بازم عذرخواهی میکنم.
  7. مشاهده مکالمات
  8. مشاهده مکالمات
    سلام به نازخاتون خانم ..خوبین؟شب بخیر....ممنون لطف کردین....شرمنده محبت شمام
  9. مشاهده مکالمات
    یک مشت دانه ی گندم، توی پارچه ای نمناک خیس خوردند؛ جوانه زدند و سبز شدند.
    کمی که بالا آمدند، دورشان را روبانی قرمز گرفت و همسایه ی سکه و سیب شدند.
    بشقاب سبزه آبروی سفره ی هفت سین بود.
    دانه های گندم خوشحال بودند و خیالشان پر بود از رقص گندم زار های طلایی. آن ها به پایان قصه فکر می کردند؛به قرص نانی در سفره و اشتیاق دستی که آن را می چیند. نان شدن بزرگ ترین آرزوی هر دانه ی گندم است.
    اما برگ های تقویم تند ورق خورد و سیزدهمین برگ، پایان دانه های گندم بود، روبان قرمز پاره شد و دستی دانه های گندم را از مزرعه های کوچکشان جدا کرد. رویای نان و گندم تکه تکه شد و این آخر قصه بود.
    دانه ها دلخور بودند، از قصه ای که خدا برایشان نوشته بود.
    سپس به خدا گفتند:” این قصه ای نبود که دوستش داشتیم، این قصه ناتمام است و نان ندارد.”
    خدا گفت:” قصه ی شما کوتاه بود، اما ناتمام نبود. قصه ی شما، زندگی بود و کوتاهی اش، رسالتتان گفتن همین بود.”
    خدا گفت:” قصه ی شما اگر چه نان نداشت، اما زیبا بود، به زیبایی نان.”
  10. مشاهده مکالمات
    thaaanks my dear
  11. مشاهده مکالمات
    سلاممممممممم

    خوووووبین؟؟

    خوش میگذره؟؟

    ممنون بابت امتیاز ...... خیلی لطف کردین
  12. ممنون بابت امتیازتون.مرسی
  13. مشاهده مکالمات
    سلام
    دوست عزیزم

    ممنون از لطفتون خوبم .انشالله شماهم خوب باشید .
    حتما هم اگه قابل باشم براتون دعا میکنم هرچند که خودم بسیار محتاج دعام وهم بازم بهتون از این جور متنا که از نظر من فوق العاده اند تقدیم میکنم.
  14. مشاهده مکالمات
    سلام ...خوبین ...نمیدونم چجوری تشکر کنم ...دستتون درد نکنه ...ایشالا بتونم براتون جبران کنم..لطف کردین
  15. مشاهده مکالمات
    آیا كلبه شماهم در حال سوختن است؟

    تنها بازمانده يك كشتی شكسته، توسط جريان آب به يك جزيره دورافتاده برده شد. با بيقراری به درگاه خداوند دعا ‌كرد تا او را نجات بخشد، ساعتها به اقيانوس چشم ‌دوخت تا شايد نشانی از كمك بيابد اما هيچ چيز به چشم نیامد.

    سرانجام نااميد شد و تصميم گرفت كه كلبه ای كوچك بسازد تا از خود و وسائل اندكش بهتر محافظت نمايد. روزی پس از آنكه از جستجوی غذا بازگشت، خانه كوچكش را در آتش يافت، دود به آسمان رفته بود،اندوهگين فرياد زد:

    خدايا چگونه توانستی با من چنين كنی؟

    صبح روز بعد، او با صدای يك كشتی كه به جزيره نزديك می‌شد از خواب بیدار شد، می‌آمد تا او را نجات دهد.

    مرد از نجات دهندگانش پرسيد: چطور متوجه شديد كه من اينجا هستم؟

    آنها در جواب گفتند: ما علامت دودی را که فرستادی ديدیم!

    آسان می‌توان دلسرد شد هنگامی كه بنظر می‌رسد كارها به خوبی پيش نمی‌روند، اما نبايد اميدمان را از دست بدهيم زيرا خدا در كار زندگی ماست، حتی در ميان درد و رنج.

    دفعۀ آينده كه كلبه شما در حال سوختن است به ياد آورید كه آن شايد علامتی باشد برای فراخواندن رحمت خداوند.

    برای تمام چيزهای منفی كه ما بخود می‌گوييم، خداوند پاسخی مثبت دارد.

    تو گفتی «آن غير ممكن است»، خداوند پاسخ داد «همه چيز ممكن است».

    تو گفتی «هيچ كس واقعاً مرا دوست ندارد»، خداوند پاسخ داد «من تو را دوست دارم».

    تو گفتی «من نمی‌توانم خود را ببخشم»، خداوند پاسخ داد «من تو را ‌بخشیده ام».

    تو گفتی «من بسيار خسته هستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو آرامش خواهم داد».

    تو گفتی «من توان ادامه دادن ندارم»، خداوند پاسخ داد «رحمت من كافی است».

    تو گفتی «من نمی‌توانم مشكلات را حل كنم»، خداوند پاسخ داد «من گامهای تو را هدايت خواهم كرد».

    تو گفتی «من نمی‌توانم آن را انجام دهم»، خداوند پاسخ داد «تو هر كاری را با من می‌توانی به انجام برسانی».

    تو گفتی «آن ارزشش را ندارد»، خداوند پاسخ داد «آن ارزش پيدا خواهد كرد».

    تو گفتی «من احساس تنهايی می‌كنم»، خداوند پاسخ داد «من هرگز تو را ترك نخواهم كرد».

    تو گفتی «من به اندازه كافی باهوش نيستم»، خداوند پاسخ داد «من به تو عقل داده ام».

    تو گفتی «من می‌ترسم»، خداوند پاسخ داد «من روحی ترسو به تو نداده ام».

    تو گفتی «من هميشه نگران و نااميدم»، خداوند پاسخ داد «تمام نگرانی هايت را به دوش من بگذار».

    تو گفتی «من به اندازه كافی ايمان ندارم»، خداوند پاسخ داد «من به همه به يك اندازه ايمان داده ام».




  16. مشاهده مکالمات
    سلام عزیز
    ممنون
  17. مشاهده مکالمات
    ممنون دستتون درد نكنه
  18. مشاهده مکالمات
    خیلی ممنون لطف دارین ....

    دست شما درد نکنه ..ولی راضی به زحمت نیستم بخدا

    خواهش میکنم ..
نمایش پیغامهای بازدید کننده 181 از 200 تا 1651
درباره نازخاتون

اطلاعات عمومی

درباره نازخاتون
شاخه ی تحصیلی:
علوم انسانی
رشته تحصیلی:
زبان و ادبيات انگليسي/ ارشدمدیریت آموزشی
شغل:
مولف و ویراستار/مترجم/مدرس/ کارمند
استان محل سکونت:
تهران

امضاء



بیشتر آدم ها زمانی نا امید میشن که چیزی به موفقیتشون نمونده..در یک قدمی پیروزی دست از تلاش بر می دارند...آنها در دقیقه آخر تمامی امید خود را از دست میدهند..یک قدم مانده به خط پایان و پیروزی





آمار


مجموع پست ها
مجموع پست ها
3,050
میانگین پستها در طول روز
0.59
آلبوم ها
مجموع آلبوم ها
2
مجموع تصاویر
2
پیغام بازدید کنندگان
مجموع پیغام ها
1651
جدید ترین پیام
10th April 2016 11:34 PM
تمام سپاس ها
تمام سپاس ها
12,865
  • دریافت تشکر: 11,499
اطلاعات عمومی
تاریخ و زمان آخرین فعالیت درسایت
26th April 2016 10:47 AM
تاریخ عضویت
9th April 2010

253 دوستان

  1. !nesa !nesa آنلاین نیست.

    دوست آشنا

    !nesa
  2. **نفس** **نفس** آنلاین نیست.

    کاربر جدید

    **نفس**
  3. *alien* *alien* آنلاین نیست.

    یار همراه

    *alien*
  4. *elman* *elman* آنلاین نیست.

    دوست جدید

    *elman*
  5. *FATIMA* *FATIMA* آنلاین نیست.

    کاربر حرفه ای

    • *FATIMA* به Yahoo ارسال پیام
    *FATIMA*
  6. *tara* *tara* آنلاین نیست.

    دوست آشنا

    *tara*
  7. *مینا* *مینا* آنلاین نیست.

    یار همیشگی

    *مینا*
  8. *میشا* *میشا* آنلاین نیست.

    دوست آشنا

    *میشا*
  9. *پدر بزرگ *پدر بزرگ آنلاین نیست.

    دوست آشنا

    *پدر بزرگ
  10. *WIZARD* *WIZARD* آنلاین نیست.

    همکار تالار مهندسی شیمی

    *WIZARD*
نمایش دوستان 1 به 10 از 253
صفحه 1 از 26 1234567891011 ... آخرینآخرین

13th August 2012


11th August 2012


8th June 2012

  • 05:45 PM - مخفی
  • 10:45 AM - مخفی

4th June 2012


21st May 2012


20th May 2012


17th May 2012


15th May 2012

  • 08:00 PM - پست های حذف شده

5th May 2012