پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
لوكوربوزيه
شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار وي
شارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود.
لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است.
نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند.
ا
ين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد .
"مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "
سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود.
معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.
به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ، خواهد بود كه هر كدام از آنها نيز داراي زير مجموعه هايي هستند. ولی همانطوری که قبلا اشاره شد ، سبک معماری لوکوربوزيه ، معماری مدرن متعالی بود که به اختصار به شرح این نوع سبک ميپردازيم.
معماری مدرن متعالی و يا به عبارتی اوج معماری مدرن در بين دو جنگ جهانی اول و دوم ، يعنی عمدتاَ در دهه های 20 و 30 ميلادی در اروپا و آمريکا مطرح بود. در دوره معماری مدرن اوليه ، کماکان سبکهای تاريخ گرايی , همچون نئوکلاسيک ، رمانتيک و بالاخص التقاتی ، بعنوان سبک های مهم و رايج در غرب ، حائز اهميت بودند. مانند مکتب شيگاگو ، که بعد از يک دوره نسبتاَ کوتاه بيست ساله ، در مقابل سبکهای تاريخ گرايی نتوانست دوام بياورد. نهضت هنر نو نيز در اروپا بلا رقيب نبود و بسياری از ساختمانهای مهم ، به سبک های مختلف تاريخی در اروپا ، همچنان احداث مي شد. ولی با پايان جنگ جهانی اوِّل و نياز شديد به ترميم خرابی های جنگ و توليد انبوه ساختمان ، گرايش به سمت معماری مدرن افزايش يافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن ، پيش ساختگی ، عملکرد گرايی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاريخی ، مورد توجه قرار گرفت .
در اين دوره معماری مدرن بعنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن بصورت يک سبک جهانی ، در اقصا نقاط گيتی گسترش يافت.
يکی از موضوعات کليدی و بسيار مهم در دوره مدرن متعالی ، مسئله صنعت ، توليدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام ، در اين دوره به نوعی با مسئله تکنولوژی درگير بودند. و معماران ديگری مانند والتر گروپيوس و ميس ونده رو ، که همفکر با لوکوربوزيه بودند ، سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن ، به گذشته و تاريخ گرايی داشتند. و بجای آن خواهان جايگزينی تکنولوژی و عملکرد ، بعنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی ديگر نيز مانند فرانک لويد رايت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن ، برای رسيدن به يک معماری همگون با طبيعت بودند.
الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه
لوکوربوزيه شهرهای آينده را شهرهايی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظيم و مرتفع تشکيل شده است . در هر يک از اين آسمانخراشها ی چند عملکردی ، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در اين ساختمانها ، آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاه ها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بسيار بزرگ فراهم است. ساکنان اين مجتمع ها ، از دود و سر و صدای ترافيک اتومبيل ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و ديد و منظر زيبا استفاده ميکنند.
بر اساس این نظریه ، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی ، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لوکوربوزیه طراحی شد. البته به درخواست جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند ، که از او خواسته بود شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند. برای طرح این شهر که چندیگار نام گرفت ، لوکوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود ، استفاده کرد.
یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن. بعلاوه خیابانهای عریض ، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد.
لوکوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی، از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. این شهر از سال 1952 آغاز شد.
دومین شهری که توسط عقاید لوکوربوزیه طراحی شد ، شهر برازیلیا ، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لوکوربوزیه ، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.
همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های-تک ، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را میتوان نمونه کاملی از برج های چند منظوره نظریه لوکوربوزیه تلقی کرد.
لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود در مورد معماری مدرن را ، در طرح ویلا ساووا ، در پو آسی در شمال پاریس ( 30-1928 ) به نمایش گذارد. وی تکنولوژی بعنوان منبع الهام معماری مدرن و پنج اصل ساختمان مدرن را بصورتی هنرمندانه و شاعرانه و با توجه به عقیده قبلی خود که " خانه بعنوان ماشینی برای زندگی میباشد " را در این ماشین زیستی پیاده کرد. عملکرد این ساختمان ، که همچون ماشینی بی آلایش ، در وسط و مسلط بر محیط اطراف قرار گرفته ، فراهم نمودن شرایط آسایش برای انسان است.
" شرح آثار لوکوربوزیه "
طرحها و پروژه های لوکوربوزیه در بسیاری از کشورها به اجرا در آمد . ولی بیشترین کارهای او در فرانسه و هندوستان بود که به اختصار به قسمتی از آثار او پرداخته و سعی شده است آثار لوکوربوزیه به ترتیب تاریخ اجرای پروژه توضیح داده شود که در ذیل به 30 آثار وی با عکسهای مربوطه ، میپردازیم.
با توجه به تاریخ شروع اولین پروژه ایشان ، شاید بتوان گفت که وی جزو یکی از فعالترین معماران در عرصه معماری بوده است. چرا که پروژه خانه دم اینو را در سال 1914 و درست در17 سالگی، طراحی و اجرا کرده است.
1) پروژه خانه دم اینو – فرانسه ( 1914 )
فرم کلّی این پروژه بصورت مستطیل بوده و کاربرد ستونهای بتنی ، برای نگهداری سقف و کف بدون اتَکا به دیوارهای باربر را بصورت کامل نشان میدهد.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
لوكوربوزيه
معماري بازي است با اشياء در زير نور (لوکوربوزیه)
شرح مختصري از تاريخچه زندگي ، سبك ، تجزيه و تحليل آثار وي
شارل ادوارد ژانره معروف به لوكوربوزيه ، پدر معماري و يكي از پيشگامان معماري مدرن ، ( مدرن متعالي) ، آرشيتكت ، مهندس و معمار معروف سوئيسي فرانسوي ، قرن بيستم ، در 4 مي سال 1897 قدم به عرصه وجود نهاد . او در دفتر دو تن از معروف ترين معماران آن دوره در اروپا، يعني اگوست پره و پيتر بهرنز به مدت چند سال كار كرد و سپس به بالكان، آسياي صغير ، يونان و رم سفر نمود.
لوكوربوزيه هنوز خيلي جوان بود كه به نشر افكار انقلابي خود در باره لزوم تحول در سبك معماري پرداخت و بعد از آن كه افكار خود را با ايجاد بناهايي در گوشه و كنار جهان به مرحله عمل درآورد ، شهرت بين المللي يافت . و در اكثر ممالك بزرگ و كوچك جهان بناهايي از او به يادگار مانده است.
نقش لوكوربوزيه در معماري نو مانند نقش پيكاسو در نقاشي نو بود . او مانند پيكاسو زندگي درويشانه بسيار ساده اي داشت و تا آخر عمر در همان آتيله محقر خود كه در جواني تاسيس كرده بود ، كار كرد. اين آتليه ، اتاق كوچكي بيش نبود و شمار همكاران لوكوربوزيه هرگز از چهار يا پنج نفر بيشتر نشد. گاه اتفاق افتاد كه تنگي جا سبب شود نقشه هاي اجرايي كارها در جايي ديگر رسم شوند.
اين آرشيتكت و معمار برجسته جهان در قرن بيستم پس از 68 سال زندگي روز 27 اوت 1965 ميلادي هنگام استحمام طبي در پلاژ " رك برون " فرانسه غرق شد .
"مختصري از سبك معماري لوكوربوزيه "
سبك معمار لوكوربوزيه ، معماري مدرن متعالي است. و لي بهتر است قبلا توضيحاتي در رابطه با سبك كلي معماري مدرن داده شود.
معماري مدرن كه سبكي غالب و جهانگير در قرن بيستم ميلادي بوده ، ريشه در تحولاتي دارد كه خاستگاه آن شهر فلورانس در شمال ايتاليا ، در حدود چهار صد سال پيش از ظهور معماري مدرن بوده است. ولي بايد توجه داشت كه معماري مدرن بصورت يك مكتب معماري با مباني نظري مدون و ساختمانهاي ساخته شده بر اساس انديشه مدرن،از اواخر قرن 19 ميلادي شكل گرفت. خاستگاه اين معماري در شهر شيگاگو ، و در اروپا شهرهاي پاريس ، برلين و وين بود. و همچنين قابل ذكر است كه معماري مدرن ، نقطه عطفي در تاريخ معماري غرب و يا به عبارت ديگر ، در تاريخ معماري جهان بود. زيرا براي اولين بار ، نگرش از سنّت و تاريخ و گذشته ، بعنوان منبع الهام معماري تغيير جهت داد و آينده و پيشرفت ، بعنوان موضوع و هدف اصلي معماري مطرح شد.
معماران و نظريه پردازان مدرن سعي كردند ، معماري را با علم ، تكنولوژي و جهان در حال تحول همگون سازند.
به هر حال اگر بخواهيم اعضاي خانواده معماری مدرن را نام ببريم شامل سه دوره اصلي ، معماري مدرن اوليه ، معماري مدرن متعالي و معماري مدرن متاخّر ، خواهد بود كه هر كدام از آنها نيز داراي زير مجموعه هايي هستند. ولی همانطوری که قبلا اشاره شد ، سبک معماری لوکوربوزيه ، معماری مدرن متعالی بود که به اختصار به شرح این نوع سبک ميپردازيم.
معماری مدرن متعالی و يا به عبارتی اوج معماری مدرن در بين دو جنگ جهانی اول و دوم ، يعنی عمدتاَ در دهه های 20 و 30 ميلادی در اروپا و آمريکا مطرح بود. در دوره معماری مدرن اوليه ، کماکان سبکهای تاريخ گرايی , همچون نئوکلاسيک ، رمانتيک و بالاخص التقاتی ، بعنوان سبک های مهم و رايج در غرب ، حائز اهميت بودند. مانند مکتب شيگاگو ، که بعد از يک دوره نسبتاَ کوتاه بيست ساله ، در مقابل سبکهای تاريخ گرايی نتوانست دوام بياورد. نهضت هنر نو نيز در اروپا بلا رقيب نبود و بسياری از ساختمانهای مهم ، به سبک های مختلف تاريخی در اروپا ، همچنان احداث مي شد. ولی با پايان جنگ جهانی اوِّل و نياز شديد به ترميم خرابی های جنگ و توليد انبوه ساختمان ، گرايش به سمت معماری مدرن افزايش يافت. لذا استفاده از تکنولوژی روز، مصالح مدرن ، پيش ساختگی ، عملکرد گرايی و دوری از سبکهای پر زرق و برق تاريخی ، مورد توجه قرار گرفت .
در اين دوره معماری مدرن بعنوان تنها سبک مهم در غرب مطرح شد و دامنه نفوذ آن بصورت يک سبک جهانی ، در اقصا نقاط گيتی گسترش يافت.
يکی از موضوعات کليدی و بسيار مهم در دوره مدرن متعالی ، مسئله صنعت ، توليدات صنعتی و تکنولوژی بود. تمامی معماران صاحب نام ، در اين دوره به نوعی با مسئله تکنولوژی درگير بودند. و معماران ديگری مانند والتر گروپيوس و ميس ونده رو ، که همفکر با لوکوربوزيه بودند ، سعی در قطع کردن وابستگی های معماری مدرن ، به گذشته و تاريخ گرايی داشتند. و بجای آن خواهان جايگزينی تکنولوژی و عملکرد ، بعنوان منبع الهام معماری شدند. و گروهی ديگر نيز مانند فرانک لويد رايت و آلوار آلتو خواهان استفاده از امکانات مدرن ، برای رسيدن به يک معماری همگون با طبيعت بودند.
الگوی شهر طراحی شده لوکوربوزیه
لوکوربوزيه شهرهای آينده را شهرهايی تجسم نمود که از آسمانخراشهای عظيم و مرتفع تشکيل شده است . در هر يک از اين آسمانخراشها ی چند عملکردی ، حدود صد هزار نفر کار و زندگی خواهند کرد. در اين ساختمانها ، آپارتمانهای مسکونی ، ادارات ، فروشگاه ها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بسيار بزرگ فراهم است. ساکنان اين مجتمع ها ، از دود و سر و صدای ترافيک اتومبيل ها به دور هستند و بجای آن از آفتاب و ديد و منظر زيبا استفاده ميکنند.
بر اساس این نظریه ، دو شهر مهم در دهه پنجاه میلادی ، طراحی و اجرا شد. یکی شهر چندیگار در هند بود که توسط خود لوکوربوزیه طراحی شد. البته به درخواست جواهر لعل نهرو ، نخست وزیر وقت هند ، که از او خواسته بود شهری جدید با نگرش به سمت توسعه و آینده در پنجاب هند طراحی کند. برای طرح این شهر که چندیگار نام گرفت ، لوکوربوزیه از جدیدترین ظوابط شهر سازی و معماری مدرن که عمدتاَ خود او مسئول تبیین آنها بود ، استفاده کرد.
یک مرکز اداری وسیع برای استقرار ساختمانهای ایالتی و تعدادی محلات مسکونی در اطراف آن. بعلاوه خیابانهای عریض ، پارک های وسیع و مغازه های بزرگ برای این شهر در نظر گرفته شد.
لوکوربوزیه خود چند ساختمان مهم ایالتی، از جمله ساختمانهای پارلمان و ساختمان دادگاه عالی را با بتن نمایان طراحی کرد. این شهر از سال 1952 آغاز شد.
دومین شهری که توسط عقاید لوکوربوزیه طراحی شد ، شهر برازیلیا ، پایتخت برزیل بود که توسط لوچیو کوستا و اسکار نیمایر در سال 1957 طراحی شد. نمایر خود با لوکوربوزیه ، در طراحی ساختمان وزارت آموزش و پرورش برزیل در سال 1936 همکاری کرده بود.
همچنین ساختمان طراحی شده توسط نورمن فاستر ، معمار سبک های-تک ، بنام برج هزاره توکیو 1989 در ساحل شهر توکیو را میتوان نمونه کاملی از برج های چند منظوره نظریه لوکوربوزیه تلقی کرد.
لوکوربوزیه عقاید مطرح شده خود در مورد معماری مدرن را ، در طرح ویلا ساووا ، در پو آسی در شمال پاریس ( 30-1928 ) به نمایش گذارد. وی تکنولوژی بعنوان منبع الهام معماری مدرن و پنج اصل ساختمان مدرن را بصورتی هنرمندانه و شاعرانه و با توجه به عقیده قبلی خود که " خانه بعنوان ماشینی برای زندگی میباشد " را در این ماشین زیستی پیاده کرد. عملکرد این ساختمان ، که همچون ماشینی بی آلایش ، در وسط و مسلط بر محیط اطراف قرار گرفته ، فراهم نمودن شرایط آسایش برای انسان است.
طرحها و پروژه های لوکوربوزیه در بسیاری از کشورها به اجرا در آمد . ولی بیشترین کارهای او در فرانسه و هندوستان بود که به اختصار به قسمتی از آثار او پرداخته و سعی شده است آثار لوکوربوزیه به ترتیب تاریخ اجرای پروژه توضیح داده شود که در ذیل به 30 آثار وی با عکسهای مربوطه ، میپردازیم.
با توجه به تاریخ شروع اولین پروژه ایشان ، شاید بتوان گفت که وی جزو یکی از فعالترین معماران در عرصه معماری بوده است. چرا که پروژه خانه دم اینو را در سال 1914 و درست در17 سالگی، طراحی و اجرا کرده است.
1) پروژه خانه دم اینو – فرانسه ( 1914 )
فرم کلّی این پروژه بصورت مستطیل بوده و کاربرد ستونهای بتنی ، برای نگهداری سقف و کف بدون اتَکا به دیوارهای باربر را بصورت کامل نشان میدهد.
لوکوربوزيه در سال 1924 کتاب شهر آينده را در پاريس منتشر کرد . در اين کتاب شهرهاي آمريکا بخصوص نيويورک و شيکاگو را بخاطر آسمانخراش هاي مرتفع و خيابانهاي چند طبقه ستود . لوکوربوزيه شهرهاي آينده را شهري تجسم نمود که از آسمانخراش هاي عظيم و مرتفع تشکيل شده است و آپارتمانهاي چند عملکردي و حدود 100 هزار نفر گنجايش . در اين ساختمانها آپارتمانهاي مسکوني ، ادارات ، فروشگاهها ، مدارس ، مراکز تجمع و کليه احتياجات يک محله بزرگ فراهم است . ساکنان اين مجتمعها از دود و سر و صداي ترافيک اتومبيلها به دور هستند و به جاي آن از آفتاب و ديدن مناظر زيبا لذت مي برند .
براساس اين کتاب دوشهر در دهه 50 ميلادي طراحي شد . شهر شانديگار Chandigarh در هند ، طرح لوکوربوزيه در سال 1950 ، و شهر برازيليا که توسط اسکارنيماير Oscar Neimeyer يکي از شاگردان لوکوربوزيه به عنوان پايتخت برزيل ساخته شد .
درست است که در اين دو شهر آسمانخراش 100 هزار نفري وجود ندارد ولي بلوکهاي مکعب شکل با فاصله هاي زياد از يکديگر تبلوري واضح از ايده لوکوربوزيه است .
اين دو شهر در دهه هاي 60 و 70 توسط پست مدرنها ، رابرت نچوري و برنت برولين . به عنوان سمبل شهرسازي مدرن مورد نقد قرار گرفت . آنها گفتند که فاقد هر نوع هويت تاريخي و فرهنگي است .
در ايران نمونه اينگونه شهرسازي ، شهرک اکباتان است . طرح در دهه 50 شمسي .کارهای او بیشتر از فرانسه و هندوستان بوده است . سبک سبک معماری لوکوروزیه معماری مدرن متعالی است . این سبک با شروع انقلاب صنعتی و تولید مصالح و تجهیزات جدید مانند بتن ، فولاد ، جرثقیل و ... در صنعت ساختمان سازی موقعیت برای تولید یک سبک جدید به وجود آورد و این سبک زاده ی 2 سبک بودند اولی * مکتب شیکاگو ( لویی سایوان ) بود که اصولش :
1. استفاده از بتن برای استراکچر ساختمان
2. نمایش بدون هراس و واهمه ی استراکچر در نمای ساختمان
3. عدم تقلید از سبک های گذشته
4. استفاده نکردن از تزئینات درصنعت ساختمان سازی
5. استفاده از پنجره های عریض و طویل که کل دهانه ی بین ستون ها را پوشش می داد.
مکتب آرت نوو که از اروپا شکل گرفت و اصول آن مقابله با سنت گرایی بود.
1. جدایی ازگذشته
2. ابداع فرم های جدید
3. استفاده شدیدازمکتب های تقلیدی
4. استفاده از هنر متناسب زمان
5. استفاده از تولیدات مدرن برای سازه و نما
6. استفاده ازتزئینات و فرم های طبیعی و رمانتیک
سبک مدرن متعالی در اواخر قرن نوزدهم و اویل قرن بیستم شکل گرفت و می توان نقطه ی جدایی سبک های قدیمی و کلیشه ای با سبک های جدید دانست و نقطه عطفی درمعماری جهان است ، زیرا برای اولین بار نگرش از سنت گرایی و تاریخ بعنوان منبع الهام درمعماری تغییر کرد و به جای آن آینده و تکنولوژی جای گرفت . معماران این سبک ها در جهت همگن سازی معماری با تکنولوژی روزآمدند. شاخص های معماری مدرن متعالی
1. عملکرد و کارایی بهتر فضاها
2. آسان شدن ساخت و ساز با استفاده از مصالح و ماشین آلات روز دنیا
3. استفاده ازعناصر و مصالح پیش ساخته در معماری
4. بوجود آمدن استاندرد ها و قوانین در معماری و مصالح
5. استفاده از علوم جدید ماند ریاضی ، هندسه ، و ... در معماری
سبک معماری مدرن شامل جنش های کوبیسم و سوررئالیسم ( توهم گرایی فرا واقع گرایی) پوریسم ( ناب گرایی ) و بروتالیسم ( خام گرایی ) بود. لوکوربوزیه طرفدار بروتالیسم بوده است . ویژگی ها تندیس گرایی، سازه گرایی و بروتالیسم در همه ی آثار او وجود دارند. درآثار نخستین لوکوربوزیه معماری از هر گونه زینت خالی و عریان بود می توان گفت لوکوربوزیه یک شهر ساز ، یک معمار ، یک هنرمند ، یک مجسمه ساز و یک شاعر با حساسیت فوق العاده بود که این 5 شخصیت در شخصیت لوکوربوزیه تجلی یافته بود. لوکوربوزیه توانست در طی فعالیت خود استفاده از شاخص ترین مصالح ساختمانی مدرن یعنی بتن را به نهایت زیبایی برساند وکارهای او مورد تقلید جهانی قرار گرفت . لوکوربوزیه استفاده از تیر آهن و بتن و پیش ساختگی را مسیر آینده ی معماری تقلی کرد . تندیس گرایی و سازه گرایی او مورد توجه بقیه معماران بوده است . در طرح شهرهای لوکوربوزیه تراکم جمعیت در هر هکتار 3000 نفردر نظرگرفته شده است . سیستم طراحی اومدولار است . لوکوربوزیه توانست با استفاده از کنسول ، پلان و سازه را از هم جدا کند ، همچنین از رامپ برای ارتباط طبقات و ارتفاعات مختلف استفاده کرد . دیدگاهها لوکوربوزیه درطرح های خود بسیار تحت تأثیر فضاهای کلی شهری و سیستم شهرنشینی منطقه به منطقه بود. او از اولین کسانی بود که تأثیر ماشین آلات را انباشتگی انسانها بیان کرد و شهرهای آینده را شهرهایی حاوی آپارتمان ها وآسمانخراش ها ی بزرگ دانست که کنار هم پارک شده اند.
عمدتاً با کج فهمی مواجه شد او معماری را در قالب توانمندی های جامعه ی صنعتی مدرن می دید و علاقه ی خاصی به شهر سازی و قطعات پیش ساخته و استفاده از عناصر ساختمانی استاندارد داشت . لوکوربوزیه بین سازه گرایی و تندیس گرایی به سازه گرایی تمایل داشت و این گرایش او به بارزترین شکل درکلیسای رونشان تجلی یافت و این کلیسا یکپارچه تندیس است . وی سعی کرد توجه معماران و شهرسازان را از گذشته به آینده معطوف کند. او ضمن تحسین آسمان خراش های شیکاگو و نیویورک الگو گرفتن از آنها را برای سایر نقاط جهان معرفی کرد . لوکوربوزیه شهرهای آینده را شهرهایی با آسمانخراش های عظیم و مرتفع می دانست . بر اساس این نظریه او دو شهر مهم طراحی و اجرا شد . یکی شهر چاندیگارهند که توسط خودش طراحی شد ، دیگری شهر برازیلیا که توسط لوچیو گوستاو و اسکارنیمایر بعنوان پایتخت برزیل طراحی شد . لوکوربوزیه معماری است که کوشید بازبانی مدرن، نظامی ریاضی و برخاسته از تناسبات انسانی به معماری ببخشد. سیستم مدولار او بر مفهوم نسبت طلایی درریاضیات استوار است . وی ابعاد انسان را 83/1 در نظر گرفت و بر اساس آن فضای خود را طراحی و تقسیم بندی کرد . او ابتدا به فرم های مستقیم الخط علاقه مند بود ولی به علت پیشرفت صنعتی از سال های بعد توانست ازخطوط منحنی و مایل هم بهره مند شود .
کتاب های لوکوربوزیه:
1. بسوی معماری
2. تجزیه و تحلیل لوکوربوزیه
3. زیبایی شناسی معماری
4. منشور آتن
5. بسوی یک معماری نوین : که در این کتاب توجه معماران جوان را به فناوری و حرکت ، همگام با تکنولوژی روزدنیا جلب کرد. ( در این کتاب معماری را با حرفه ی مهندسی مکانیک مقایسه کرده است )
6. شهر آینده : دراین کتاب لوکوربوزیه سیما و نمایه ی شهرهای آینده را توصیف کرده است
چند اثر از لوکوربوزیه:
خانه دم - اينو Domino House
مکان : فرانسه
تاریخ ساخت : 1917 – 1915 میلادی
ویلا سيتروئن Citrohan House
مکان : پاریس
تاریخ ساخت : 1920
آپارتمان مسکوني مارسي United Habitation
مکان : مارسی
تاریخ ساخت : 1952 – 1947
کلیسای رونشان Chapel Of Ronchamp
مکان : نوتردام فرانسه
تاریخ ساخت : 1957- 1955
ویلا شودان
مکان : احمد آباد هند
تاریخ ساخت : 56-1955
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
زندگی نامه ریچارد راجرز
http://uc-njavan.ir/uploder/files/y88/4-5-6/1212.JPG
ریچارد راجرز در سال ۱۹۳۳، در فلورانس ایتالیا به دنیا آمد. پدر او پزشک بود و مادرش علاقه زیادی به طراحی مدرن داشت. خانواده راجرز در سال ۱۹۳۸، همزمان با پدیدارشدن نشانههای آغاز جنگ جهانی دوم، به انگلستان بازگشتند. او در مدرسه AA لندن به تحصیل در رشته معماری پرداخت و مدرک فوقلیسانس خود را از دانشگاه Yale دریافت کرد. راجرز در این دانشگاه به همراه نورمن فاستر، همکلاسی خویش، از محضر بزرگانی همچون پل رودلف که رئیس مدرسه معماری بود و جیمز استرلینگ بهره جست. همچنین او در آنجا علاقه زیادی به فرانک لویدرایت پیدا کرد، تا جایی که از او با عنوان my first god یاد میکند. راجرز پس از مدتی کار برای Skidmore, Owings & Merrill در نیویورک، به انگلستان بازگشت تا نخستین فعالیت حرفهای معماری خویش را به همراه نخستین همسرش، Su Brumwell، نورمن فاستر و WendyCheeseman، در قالب گروهی کوتاهعمر بنام Team 4 که فعالیتش تنها تا سال ۱۹۶۷ ادامه یافت، شروع کند. از سال ۱۹۷۱ نیز، با پروژه مرکز ژرژ پمپیدوی پاریس، شراکت او با رنزو پیانو شروع شد که این همکاری تا سال ۱۹۷۸ ادامه داشت.
راجرز در حال حاضر رئیس Richard Rogers Partnership است، شرکتی که آن را در سال ۱۹۷۷، در لندن تأسیس کرد و هماینک دارای دفاتری در بارسلون، مادرید و توکیوست. نام این شرکت، از ماه آینده، برای به رسمیت شناختن کار دو همکار جوان آن، Graham Stirk و Ivan Harbour، به Rogers, Stirk, Harbour & Partners تغییر خواهد یافت.
ریچارد راجرز که از سال ۱۹۹۶، با کسب مقام اشرافی، به لرد راجرز ملقب گشته، در طول سالهای متمادی زندگی حرفهای خویش، موفق به دریافت تعداد زیادی از جوایز معتبر معماری شده است که از جمله مهمترین آنها میتوان به مدال طلای انستیتو سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال ۱۹۸۵، و نیز شیر طلایی بیینال ۲۰۰۶ ونیز اشاره کرد.
ریچارد راجرز همواره با طراحی ساختمانهایی همگام و سازگار با محیط زیست و بهرهمند از تکنولوژی روز، در خط مقدم جنبش معماری پایدار بوده است. توجه به نور طبیعی و تغییرات اقلیمی و خلق ساختمانهایی که تا حد امکان از حداقل انرژی و نیز انرژی پاک استفاده کنند، مهمترین دغدغههای او در این معماری محسوب میشوند.
یکی از معروفترین کارهای راجرز در میان نخستین پروژههای او قرار دارد: مرکز ژرژ پمپیدو در پاریس که آن را در سال ۱۹۷۱، به همراه رنزو پیانو، در یک مسابقه بینالمللی طراحی کرد. در این پروژه، آنچه که معمولاً در ساختمانها پنهان نگهداشته میشد، در معرض نمایش گذاشته شد و سازه نمایان فولادی این ساختمان و نمای چشمگیر آن که تحت تسلط لولههای تأسیساتی، پلههای برقی و سایر عناصر خدماتی بود، آن را به ساختمانی تأثیرگذار در تاریخ معماری معاصر تبدیل کرد.
یکی دیگر از کارهای مشهور راجرز که از پروژههای اولیه او به شمار میرود، برج اداری Lloyd’s of London در شهر لندن است که اجرای آن در سال ۱۹۸۶ به پایان رسید. ایجاد ارتباط میان درون و بیرون با استفاده از آتریوم بلندی از فلز و شیشه که سازه را غرق در نور طبیعی میکند، مهمترین ویژگی معماری این ساختمان است.
از دیگر پروژههای مهم راجرز میتوان به گنبد هزاره لندن (۱۹۹۶-۱۹۹۹)، ترمینال ۴ فرودگاه Barajas مادرید و تالار گردهمایی ولز (۱۹۹۷-۲۰۰۵) در Cardiff (1998-2005) اشاره کرد. او در حال حاضر پروژههای بزرگی در نقاط مختلف جهان در دست طراحی دارد که مهمترین آنها عبارتند از: طراحی یک برج ۷۱ طبقه اداری برای سایت مرکز تجارت جهانی در نیویورک، ساختمان Leadenhall در لندن و چند پروژه دیگر در ژاپن و کره جنوبی.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
http://uc-njavan.ir/uploder/files/y8.../mirmiranb.JPG
مهندس سید هادی میرمیران معمار برجستهء ایرانی که طی چهار دهه فعالیت حرفه ای خود موفق به خلق آثار برجسته و قابل اعتنایی گردید. از میان آثار وی می توان به ساختمان کانون وکلای دادگستری مرکز، ساختمان کنسولگری ایران در فرانکفورت، ساختمان مرکزی بانک توسعه صادرات ایران، ساختمان مجموعه ورزشی رفسنجان، طرح ساختمان کتابخانه ملی ایران (اجرا نشده) ، طرح ساختمان فرهنگستان های جمهوری اسلامی ایران (اجرا نشده) و طرح ساختمان موزه ملی آب (اجرا نشده) اشاره کرد.
ویژگی میرمیران در حفظ پیوستار و روح معماری کهن ایران با روش های نوین طراحی است.
زندگی
سید هادی میرمیران در ۲۳ اسفند ۱۳۲۳ در شهر قزوین به دنیا آمد. تحصیلات خود را در رشته مهندسی معماری در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به انجام رساند و با ارزشیابی عالی فارغ التحصیل شد. از سال ۱۳۴۳ تا سال ۱۳۵۷ در دفتر فنی شرکت ملی فولاد ایران مشغول به کار گردید. پس از انقلاب از سال ۱۳۵۸ با عنوان مدیر طراحی در شرکت خانه سازی ایران (اصفهان) به طراحی پروژه های شهرسازی پرداخت. در سال ۱۳۶۴ به همراه گروهی از همکارانش شرکت مهندسان مشاور نقش جهان-پارس را تاسیس نمود و تا واپسین روزهای حیات در این شرکت مشغول به کار بود.
وی در شامگاه ۲۹ فروردین ۱۳۸۵ پس از یک دوره ده ساله نبرد با بیماری سرطان، درگذشت.
پیشینهء آموزشی
استاد معماری، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران، ۱۳۷۱ تا ۱۳۸۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه علم و صنعت ایران، ۱۳۶۹ تا ۱۳۷۵
استاد معماری، دانشکده معماری، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شیراز و همدان از سال ۱۳۷۵ تا ۱۳۸۵
افتخارات
معمار برگزیده سال ۱۳۷۹ در اولین دوره اعطای نشان معماری ایران (استاد پیرنیا)
دریافت لوح تقدیر جامعه مهندسان مشاور ایران برای شناسایی و معرفی معماری ایران در سال ۱۳۸۵
برنده جایزه بزرگ معمار - سال ۱۳۸۰
کسب جایزه مهراز - سال ۱۳۸۱
انتخاب شده به عنوان پیشکسوت معماری توسط سازمان نظام مهندسی ساختمان کشور - سال ۱۳۸۱
دریافت لقب شهروند افتخاری اصفهان - سال ۱۳۸۳
دریافت لوح تقدیر و تندیس از جامعه مهندسان مشاور ایران - سال ۱۳۸۳
دریافت نشان دولتی درجه یک فرهنگ و هنر - سال ۱۳۸۳
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
لوییس سالیوان معمار بزرگ آمریکایی و «پدر معماری مدرن» در چنین روزی به دنیا آمد. او با تفکرات و عقاید منحصربه فردش توانست تحولی شگرف در هنر و صنعت معماری به وجود آورد و تاثیرات عمیق او بر کسی پوشیده نیست. سالیوان بنیانگذار مدرسه معماران شیکاگو است و «فرانک لویدرایت» معمار افسانه ای آمریکایی از شاگردان او بوده است. «لوییس هنری سالیوان» در سوم سپتامبر ۱۸۵۶ در شهر بوستون به دنیا آمد و مدت کوتاهی در «موسسه فناوری ماساچوست» (ام آی تی) به تحصیل مشغول شد و دریافت که قادر است تحصیلات دبیرستان خود را یک سال زودتر تمام کند و با گذراندن یکسری امتحانات، دو سال در دانشگاه پیش بیفتد. او تنها ۱۶ سال داشت که وارد دانشگاه ام آی تی شد و پس از یک سال تحصیل به فیلادلفیا رفت و برای خود شغلی در کنار معماری به نام «فرانک فرنس» (Frank Furness) پیدا کرد.
رکود اقتصادی سال ۱۸۳۱ بسیاری از زحمات «فرانک فرنس» را بر باد داد و او به واسطه مشکلات مالی مجبور به اخراج سالیوان شد. در این زمان «سالیوان» به شیکاگو رفت تا در جریان ساختمان سازی آن شهر که پس از وقوع یک آتش سوزی گسترده در سال ۱۸۷۱ آغاز شده بود شانس خود را بیازماید. او خیلی خوش شانس بود که موفق شد در کنار «ویلیام لبارون جنی» مشغول به کار شود. «جنی» اولین معماری است که از اسکلت فلزی در اجرای ساختمان بهره برده. پس از کمتر از یک سال فعالیت در کنار «جنی»، «سالیوان» به قصد تحصیل بار سفر بست و یک سال در دانشگاه هنر پاریس مشغول به فراگیری شد.
پس از اتمام دوره آموزشی به شیکاگو بازگشت در حالی که هنوز هجده سالگی اش تمام نشده بود. او چند سال بعد را به فعالیت در کنار معماران مختلفی گذراند تا اینکه در سال ۱۸۷۹ «دانکمار آدلد» معمار مشهور آن زمان، «سالیوان» را استخدام کرد و یک سال بعد او را در شرکت خود شریک کرد. این اتفاق سرآغاز دوران پیشرفت و موفقیت سالیوان بود. طی این سال ها «سالیوان» و «آدلد» موفقیت هایی پی درپی به دست آوردند که از جمله آنها می توان به طرح و اجرای تالار سخنرانی شهر شیکاگو در سال ۱۸۸۹ اشاره کرد که در پایان پروژه «سالیوان» و «آدلد» طبقه بالای این ساختمان را به عنوان آتلیه خود انتخاب کردند. از دیگر موفقیت های این دو شریک می توان به ساختمان واگن سازان (Wainwright Building) در سنت لوییس اشاره کرد که اولین آسمانخراش تاریخ معماری جهان به شمار می رود.
«لوییس سالیوان» اولین معماری است که روش صحیح استفاده از اسکلت فلزی در ساختمان های بلند و مزایای آن را به طرز بهینه ای مورد استفاده قرار داد. از آنجایی که در ساختمان هایی که با اسکلت فلزی بنا می شوند معمولاً غیر یک یا دو دهنه دیوار برشی در سایر نقاط ساختمان نه تنها عضو باربری وجود ندارد که به عنوان مثال از دیوارهای ساختمان فقط به دلیل پوشندگی و محافظت سرمایی گرمایی استفاده می شود و هیچ خاصیت باربری ندارد. «سالیوان» با علم به این نکته در ساختمان های بلند از پنجره هایی با ابعاد بزرگ بهره می برد که نه تنها باعث روشنایی بیشتر فضای داخلی می شد که با حذف دیوارها و ضخامت پائین شیشه های پنجره سطح مفید ساختمان افزایش یافت. توجه سالیوان به مزایای اسکلت فلزی موجب شد محدودیت های دست و پاگیر مهندسی که همیشه بر سر راه طراحان معمار وجود داشته است تا حدی از بین برود و این تحولی شگرف در معماری مدرن را باعث شد.
در سال ۱۸۹۰ «سالیوان» یکی از ۱۰ معمار منتخبی بود که برای اجرای ساختمان «نمایشگاه جهانی کلمبیا» که قرار بود در سال ۱۸۹۳ در شیکاگو برگزار شود انتخاب شد. ساختمانی که بعدها «شهر سفید» لقب گرفت. از دیگر شاهکارهای خلق شده «سالیوان» می توان به ساختمان عظیم ترمینال شیکاگو و «دروازه طلایی» که طاقی است عظیم که در «شهر سفید» قرار دارد اشاره کرد.
شراکت «آدلد» و «سالیوان» پس از اجرای فروشگاه زنجیره ای «کارسون پیری اسکات» به اتمام رسید و در پی انحلال شرکت «سالیوان» یک دوره بیست ساله را با سیری نزولی چه در زمینه مالی و چه زمینه احساسی سپری کرد. از او به پاس تلاش ها و زحمات بسیار در هنر معماری بارها تقدیر شد و در سال ۱۹۲۲ به عنوان یک طراح خبره از مسابقه ای که برای طرح و اجرای «برج تریبیون» برگزار شده بود شدیداً انتقاد کرد. یک برج با اسکلت فلزی و نمایی از سنگ که ساختمان های سنگی معماری گوتیک را تداعی می کرد اما سالیوان یک تحریف بزرگ تاریخی را در طراحی آن کشف کرده بود.
لوییس سالیوان عاقبت در چهاردهم آوریل ۱۹۲۴ در شیکاگو چشم از جهان فروبست. فرانک لوید رایت که به نوعی شاگرد او محسوب می شد مراسم تدفین این معمار بزرگ را که در زمان مرگ فقیر و تنها در اتاق هتلی در شیکاگو درگذشته بود آبرومندانه برگزار کرد. اکنون که سال ها از مرگ او می گذرد هنوز تاثیر تفکرات این اولین معمار پیشرو در معماری جهان به چشم می خورد.
پاسخ : معماران برجسته ی دنیا
نورمن فاستر ، در اول ماه ژوئن در شهر منچستر متولدشد . 1953 پس از اتمام دوره متوسطه ، به صورت نيمه وقت و به عنوان منشي در تالارشهر منچستر شروع به کار کرد . سپس به خدمت سربازي رفت و در حين خدمت در نيروي هوايي، در زمينه مهندسي الکترونيک مهارت يافت و اطلاعاتي در مورد هواپيما کسب کرد . درنهايت ، به دليل علاقه به هولپيماهاي گلايدر به يک خلبان ماهر تبديل شد . 1955 پساز اتمام دوره دوساله سربازي ، در دفتر دو تن از معماران منچستر مشغول به کار شد .
1956
با ثبت نام در دانشگاه معماري منچستر ، بهفراگيري دروس نسبتا سنتي ( در مقايسه با دروس و و رويکرد هاي متفاوت در انجمنمعماران لندن و مدرسه ي معماري ليورپول ) پرداخت . با اين حال ، در اين سال هاتوانست مهارت هاي منحصر به فردي در زمينه ي فنون ترسيم و ارائه به دست آورد .
1959 در اين سال يکي از ترسيم هاي او به عنوان يک کار درسي ، موفق به دريافتمدال نقره اي RIBA شد . 1961
او در اين سال ديپلم معماري و مجوز طراحي شهري خودرا دريافت کرد . در همطن زمان ، مدال هي وود و مدال برنز انجمن معماران منچستر بهوي اهدا شد . علاوه بر اين ، با قبولي در بورسيه ي تحصيلي انجمن ساختمان سازان ، بهفلاوشيپ هنري نايل شد . پس از آن براي گذراندن دوره دو ساله ي تخصصي در دانشگاه ييلبه آمريکا رفت . وي در آنجا تحت تاثير پل رادولف ، سرج چرمايف و وين سنت اسکاليقرار گرفت و در همين زمان با ريچارد راجرز ( که مانند خود او دانشجوي بورسيه بود ) و جيمز استرلينگ ( که براي مدت کوتاهي در همان مدرسه تدريس مي کرد ) ملاقات کرد . 1962 فاستر مدرک فوق ليسانس معماري را با موفقيت دريآفت کرد . سپس گردش معماران رااز سواحل شرقي ايالات متحده تا کاليفرنيا آغاز کرد و در اين سفر ، روند توسعه يمعماري مدرن را از فرانک لويد رايت تا چالز آيمز بررسي و دنبال کرد .
۱۹۶۳
پس از بازگشت به انگلستان با همکاري ريچارد راجرز ، گروه طراحي " گروه 4 " را در لندن تشکيل داد . ديگر همکاران آنها در اين گروه عبارت بودند از : سور راجرز ، همسر ريچارد راجرز ، و جورجيا والتون که با راجرز در انجمن معمارانلندن تحصيل کرده بود . مدتي بعد ، وندي چيزمن ( فارغ التحصيل مدرسه معماري بارتلتدانشگاه لندن که بعدها همسر فاستر شد ) نيز به آنها ملحق شد . البته از همان آغاز ،عضويت جورجيا بالتون ( که دفتر اصلي او در هامپ استيد بود ) حالتي ظاهري داشت وتاثير چنداني بر رابطه آنها نداشت .
1964 در اين سال با وندي چيزمن ازدواج کردکه ثمره آن ، دو فرزند به نام هاي " تي " و " کال " است . 1966 در اين سال به عضويتانجمن معماران سلطنتي انگلستان در آمد .
1967 فاستر همراه با " گروه 4 " ساختماني را طراحي کرد که وي را به شهرت جهاني رساند . اين ساختمان ، کارخانهرليانس در سوئد بود که آخرين بناي ساخته شده توسط اين گروه است زيرا اين گروه درهمان سال منحل شد . سپس نورمن و وندي فاستر با هدف ايجاد يک مرکز براي طراحي وتحقيقات ، دفتر معماري فاستر و همکاران را تاسيس کردند . در اين دفتر در مجاورت باغکوونت قرار داشت .
1968 در حين طراحي پروژه تئاتر ساموئل بکت ، با ريچاردباکمينيستر فولر آشنا شد که بعد ها ، تاثير عميقي در انديشه و کارهاي فاستر گذاشت . آشنايي ، سر آغازي بود براي دوستي و همکاري طولاني پر ثمري که تا زمان مرگ ايناستاد آمريکايي ( يعني سال 1983 ) ادامه داشت . 1971
در اين ، دفتر معماري فاسترو همکاران به طبقه همکف ساختماني در خيابان فيتزروي ( که فقط چند صد متر از برجاداره پست فاصله داشت ) منتقل شد. تجهيز و طراحي داخلي اين دفتر ، بستري بود برايبررسي و آزمايش مفاهيم و مصالحي که بعده ها هسته اصلي فلسفه کار فاستر را شکل داد . 1974
فاستر به عنوان نايب انجمن معماري انتخاب شد . شرکت او که قبلا با يک شرکتنروژي به نام " شرکت خطوط کشتي راني فرداولسن " همکاري داشت ، دفتري در اوسلو تاسيسکرد و ابتدا کارهايي براي اين کار فرماي نروژي انجام داد ؛ سپس با کارفرماهاي ديگردر نقاط مختلف کشور همکاري کرد .
1975 در اين سال ، ساخت دفترهاي شرکت بيمهويليس ، فابروداماس در ايپسوويچ به پايان رسيد و اين پروژه ، شرکت فاستر را به شهرتجهاني رساند .
1978 ساخت مرکز هاي هنرهاي تجسمي سانز بوري ، آغاز مرحله ي مهم ودرخشاني در زندگي حرفه اي او شد . پروژه هاي ارزشمند ديگري را براي او و همکارانشبه ارمغان آورد .
1979 در اين سال شرکت بانکداري هنگ کنگ و شانگهاي از وي دعوتکرد که همراه شش شرکت بين الملي ديگر ، در مسابقه اي محدود با موضوع طراحي دفترمرکزي اين بانک شرکت کند . با انتخاب طرح فاست به عنوان طرح برگزيده ، اجراي اينپروژه به شرکت وي واگذار شد .
1980 فاستر در اين سال به عضويت انجمن معمارانآمريکايي در آمد ، علاوه بر اين ، در همين سال دکتراي افتخاري دانشگاه انجلياي شرقيبه او اعطا شد . در بيست و چهارم ژوئن نيز ، در مراسم اهدا مدال طلاي سال 1980 بهجيمز استرلين سخنراني کرد .
1981 در اين سال با شرکت در مسابقه محدود طراحيورزشگاه سرپوشيده فراکفورت آمين ، جايزه طرح برگزيده را دريافت کرد . در همين زمان، معماري او در يکي از برنامه هاي مستند هنري BBC معرفي شد و مورد بررسي قرار گرفت . 1982
در اين سال ، دفتر آنها به خيابان گريند پورتلند و در مجاورت دفتر هايشرکت REBA منتقل شد . همچنين به عنوان يکي از اعضاي هيئت علمي دانشکده صنعتي هنرلندن انتخاب شد .
1983 در اين سال ، فاستر بالاترين رتبه اين حرفه را از آن خودکرد و " مدال طلاي سلطنتي " رشته معماري را دريافت نمود . اين مدال ، جايزه بينالملي ارزشمندي است که در سال 1848 ، ملکه ويکتوريا براي پيشرفت حرفه معماري در نظرگرفته بود . در مراسم اهدا اين جايزه ، با کمينيستر فولر سخنراني کرد . فاستر دراين سال به عضويت دانشگاه سلطنتي در آمد . پس از برگزاري يک مسابقه ي محدود با شرکتگروه منتخب معماران ، از فاستر براي طراحي مرکز جديدي براي BBC در منطقه ي پورتلنددعوت شد . اين مرکز در مقابل کليساي آل سولز اثر جان ناش قرار دارد .
1984 درمسابقه محدودي که شوراي شهر نايمز براي طراحي يک مدياتک و مرکز هنرهاي معاصر در آنشهر برگزار کرد ، طرح فاستر برنده شد . در همين سال اتحاديه ي بين المللي معماران ،جايزه آگوست پره را به وي اهدا کرد .
1986 دانشگاه بت ، دکتراي افتخاري علوم رابه فاستر اعطا نمود . علاوه بر اين ، وي در مراسم بازگشايي بناييادبود اريک ليونزدر RIBA سخنراني کرد. در همين سال ، دو نمايشگاه مهم از کارهاي او برپاشد : يکي درانجمن معماران فرانسه در پاريس ( بازگشايي در ژانويه ) و ديگري در دانشگاه سلطنتيلندن ( بازگشايي در اکتبر ) . وي جايزه موسسه طراحي ژاپن را به خود اختصاص دا . شرکت او نيز در همين سال در مسابقه تغيير شکل و بازسازي يک سايت 48 هکتاري در منطقهکينگزکراس در لندن برنده شد . اين پروژه ، در نوع خود بزرگترين و وسيع ترين طرح شهرسازي در اروپا است و شامل تفکيک طيف وسيعي از عملکردهاي مختلف مي باشد. از جمله اينعملکردها مي توان به ايستگاه تونل راه آهن متصل به پارک بزرگ اشاره کرد که اطراف آناز ساختمانهاي مسکوني و اداري پوشيده شده است . اين پروژه و پروژه ي چهارراهپاترنوستر ، آغاز مرحله جديدي از اجراي پروژه هايي در مقياس شهري بود . در سال بعد، اين شرکت طرح هاي شهري مختلفي براي شهرهاي زير طراحي و اجرا کرد: کمبريج ( 1989 ) ؛ نايمز، کانس و برلين ( 1990 ) ؛ گرينويچ ( 1991 ) ؛ روتردام ، لودن شيد ويوکوهاما ( 1992 ) ؛ بافت تاريخي چارترس ، کورفو و ليسبون ( 1993 ) . هم اکنون اينشرکت در حال انجام پروژه اي براي تغيير شکل و بازسازي قسمت وسيعي از مرکز شهربارسلون است که مساحت سايت آن بيش از 220 هکتار است .
1988 ظرفيت بالاي اين شرکتباعث شد که بتواند به مجموعه ي وسيعي از برنامه ها و پروژه هاي کلان مقياس پاسخگوباشد . يکي از اين پروژه ها ، برج مخابرات بارسلون است که به منظور آماده سازي شهربراي مسابقات المپيک در نظر گرفته شده است . نمونه هاي ديگر اين پروژه ها ، متروشهر بيلبائو ، پل دره گذري در منطقه ي رنس در فرانسه و ايستگاه زيرزميني کاناريوارف در لندن ( 1991 ) است . 1989 اين مصادف بود با فوت زود هنگام وندي ( همسرنورمن ) که آغازفعاليت حرفه اي نورمن همراه او بود و پس ازهمکاري در" گروه 4 " ،يکي از موسسان دفتر معماري فاستر و همکاران بود . 1990 سازمان حفاظت از محيط زيستانگلستان ، ساختمان شرکت بيمه ويليس ، فابر و داماس در ايپسوويچ ( 74-1973 ) را جزءساختمان هاي ارزشمند ( از نظر تاريخي ، معماري و سازگاري با محيط زيست ) اعلام کردو مدال معتمدين RIBA را به نورمن فاستر اعطا نمود . در همين سال ، فاستر عنوان " سر " گرفت . در اين زمان ، دفتر معماري فاستر و همکاران ( که از اين پس دفتر معماري سرنورمن فاستر و همکاران ناميده خواهد شد ) به ساختمان نوسازي در کيلومتر 22 جاده يهستار در نزديکي رودخانه تيمز نقل مکان کرد . در اين دفتر جديد ، تمام عملکرد هايگوناگون مربوط به کارگاه ماکت سازي و مصالح ، بايگاني پرونده ها ، کتابخانه و آرشيوفيلم هاي ويدئويي و عکس ، همگي زير سقف گرد آمده اند .
1991 دانشگاه معماريفرانسه ، به وي مدال افتخار اعطا کرد . در همين سال ، چندين پروژه ي جديد و ارزشمندرا به اتمام رساند ؛ از جمله فرودگاه استانزتد، مرکز تلويزيوني آي تي ان ، نگارخانههاي ساکلر ( که ملکه اليزابت دوم آنها افتتاح کرد) و برج سده در توکيو که همه آنهاعلاوه بر دريافت جوايز متعدد ، مورد ستايش تمام جهان قرار گرفت . در مراسم بازگشاييساختمان کرسنت وينگ ، مرکز هنر هاي تجسمي سانزبوري نمايشگاهي بر پا کرد که حاصل ششسال فعاليت حرفه اي فاستر را به نمايش گذاشت . در نمايشگاه دو سالانه ي ونيز ، غرفهي بريتانيا نيز تعدادي از طرح هاي فاستر و پنج معمار ديگر انگليسي را به نمايش درآورد .
1992 دانشگاه و موسسه ي هنر و ادبيات آمريکا در نيويورک ، جايزه يادبودآرنولد برونر را به وي اعطا نمود . دانشگاه هامرسايد به او دکتراي افتخاري داد. برپايي چندين نمايشگاه در شهرهاي پاريس ، بوردوکس ، رنس و آرسن سنان ، بر ارزش واعتبار فاستر در اروپا افزود . در همين سال ، وي در چندين مسابقه معماري برنده شدکه مهمترين آنها عبارتند از : فرودگاه جديد هنگ کنگ ، پارک مشاغل برلين ، مجموعهتسهيلات المپيک در منچستر و قسمت الحاقي آن به موزه ي ماقبل تاريخ در پرووانس .
1993 وسعت پروژه ها و تعدد قراردادهاي بين المللي باعث شد که اين شرکت ، دفترهايي در شهر هاي برلين ، فرانکفورت ، هنگ کنگ ، نايمز و توکيو داير کند . شرکتمعماري سرنورمن فاستر و همکاران در آلمان ، در مسابقه طراحي پارلمان جديد برلينبرنده شد . از ديگر موفقيت هاي وي در مسابقات معماري مي توان به طرح موزه جنگ درهارتل پول و طرح مجموعه ي نمايشگاهي در ليسبون اشاره کرد . پروژه ي مرکز هنرهايمعاصر در شهر نايمز فرانسه افتتاح شد . اين پروژه به دليل مشکلاتي که براي برگزاريمسابقه ( 1983) بوجود آمد ، با مدتي تاخير انجام شد . ولي اين مشکلات در ساخت مدرسهي متوسطه شهر فرژو وجود نداشت . طراحي اين مدرسه ، در سال 1991 به مسابقه گذاشته شد . انجمن معماران آمريکايي نيز ، در همين سال مدال طلاي خود را به سر نورمن فاستراعطا نمود .