پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
بنظرم اول از طرحای سطح پایین و کم هزینه شروع کنید تا توانایی و مسئولیت پذیری اعضا مشخص بشه . از طرفی یه سری قوانین ایجاد کنید تا در صورتی که اختلاف نظر درباره موضوعی توی گروه پیش اومد؛ طبق اون دستورالعمل بشه حلش کرد.ضمنا هر گروهی یک سرگروه میخواد؛ با توجه به اینکه اعضا هیچ شناختی از هم ندارند؛ لازمه همه گروه پیشنه و سوابق خودشون مختصر بیان کنن تا طی یک رای گیری سرگروه انتخاب بشه.
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
حسین متقی
من حداقل به 4 نفر(حداکثر 10 نفر ) از بچه های سایت انقدر اعتماد دارم که بهترین ایده هام رو بزارم وسط
فکر نکنم اگر استاد sasamc2 و من بهترین ایده هامونو بزاریم وسط کسی نتونه اعتماد کنه
در ضمن کسی که تو ایران در این موارد اعتماد نکنه
واقعا نباید وارد گروه بشه
چون دید درستی به کار نداره
شرایط رو نمیدونه
اصلا کار ربطی به اعتماد نداره اگر اصولی باشه (اونم نه اصولی قراردادی ) فقط اصولی در انتخاب پروژه
پروژه ای که انتخاب میشه قطعا نواوری بالایی داره و جدیده
و پروژه های جدید رو در واقع نمیشه دزدید
به حداقل 3 دلیل
اولا اینکه مشتریاش محدودند و در انحصار چند نفر مثل من یا اونیکی حسین یا ساسا جان که اول دنبال مشتری میگردن!
دوما طراحی دقیق خیلی موثر تر هست در ساخت و نیاز به سرمایه گذاری داره که هیچکس جز خودمون روش سرمایه گذاری نمیکنه اونم فقط با وجود مشتری که برمیگرده به دلیل شماره 1
سوما تکنولوزی ساخت و بهره برداری با کمترین میزان ریسک و هزینه که باز هم در انحصار صاحبان اصلی ایده و فکر هست
به این 3دلیل ایده ای که در این بخش بارگذاری میشه حتی در بخض مجازی
به هیچ وجه از گروه خارج نمیشه
باز هم برای اینکه اتفاقی نیافته میشه یه قرارداد تنظیم کرد و گروه رو با دسترسی محدود گذاشت
دیگه بهتر از این نمیشه
تنها چیزی که لازمه یه برنامه و یه هدف گذاری دقیقه
سلام...[golrooz]
ممنون عزيزم...[golrooz]
همه ي ما محاسني داريم و ايراداتي...
مثلا خود تو براورد هزينه ات به نظر من بسيار عاليه...
ولي ممكنم هست يكم عجول باشي...
براورد هزنه ي صحيح تو يكي از شاه راه هاي موفقيت تيم ميشه...
اما در مورد عجول بودن در صورتي اين خصوصيتت با كاري كه نياز به عجله داره منطبق بشه تو ميشي دو برگ برنده...
مثلا من مكانيزم و ساب ميزنم و تا وقتي كه همه ي جوانب اوكي نگيره اقدام به ارائه نميكنم...
ولي آدم سيريش و كليدي هستم كه اگر اين كليد بودنم منطبق با زمان تنظيم قراردادها بشه ميشم دو برگ برنده براي گروه...
اينا مثال بود و در حقيقت منظور اينه كه بايد در يك گروه معايب عضا رو هم به فرصت تبديل كنيم و بهترين استفاده از تمام پتانسيل هر فرد بشه...
در مورد اختراع وقتي ما به گروه مراجعه ميكنيم يعني كار زيادم آسون نبوده...
منم خودم اعتقاد دارم كه بعضي از ايده ها انقدر سخته ثبتشون كه يه عمر چايي شيرين خورديم...[cheshmak]
و بيشتر نگرانيم از سرقت طرح اينه كه كسي كه ايده ما رو بلند كرده يه عمر نفرينمون نكنه...
هرچه تعداد اعضاي گروه بيشتر باشه تخصصها بيشتر ميشه...
ولي سلايق مختلف هم زياد ميشه و مديريت گروه سختر ميشه و شايد مجبور شيم همه ي انرژي خودمون و صرف ايجاد اتحاد بكنيم...
به همين منظور نسبت به شرايط و توانايي و انتظارات و لول خودمون تصميم به انتخاب اعضا ميكنيم...
و در صورت مشاهده كم و كاستي سعي در جذب نيروي جديدي ميكنيم...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mamadshumakher
سلام.منم که تازه کارم. و دنبال تجربه قطعا همکاری میکنم تا جایی که بتونم.البته کمی پیشرفته تر از قبل.درباره کارای نوشتاری و ثبت اختراع هم که دنبالش نرفتم تاحالا پس توی این گروه خیلی تجربه کسب میشه.یه جورایی میشه گفت افرادی که حکم استاد رو دارن واسه من خودشون تو این گروه هستن پس خودشون میدونن چه مسئولیتی به من بدن.
شاید هم مسئولیتی ندن [nishkhand]
سلام...[golrooz]
من قبلا روي تو چند روز برسي كردم...
در حال حاضر نمره ي مثبت رو دريافت كرديد...[tafakor]
تا ببينيم خدا چي ميخواد...[cheshmak]
ممنون كه هدفت رو بيان كردي...[golrooz]
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــ
ما اول بايد اهدافمون رو مشخص كنيم تا بتونيم با ديدگاهي حقيقي از اين همكاري سود لازم رو ببريم...
شايد خود من نياز مبرمي به تجربه هاي ابتدايي نداشته باشم...
همين الانم تيم دارم كه 3 عضو هيات علمي سراسري توش همكاري ميكنن...
كساني كه رزومه شون يه دفتر صد برگ ميشه...
ولي من هم هدفي دارم از ايجاد اين گروه...
و هر كودوم از شما هم بايد هدفي داشته باشيد...
يكي تجربه ثبت ميخواد يكي تجربه ساخت يكي تجربه فروش و يكي تجربه ي شكست...
و مسلماً تجربه كسب درامد هدفي عمومي و نهايي همه ي عضاست...
و متاسفانه بين اين موارد تجربه ي شكست گرانبها ترينشون هست...
به همبن خاطر دوستان اول سنگاشون رو با خودشون وابكنن و هدفش و رو مشخص كنن تا انشالله به نتيجه برسيم...[golrooz]
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
ab.bb
بنظرم اول از طرحای سطح پایین و کم هزینه شروع کنید تا توانایی و مسئولیت پذیری اعضا مشخص بشه . از طرفی یه سری قوانین ایجاد کنید تا در صورتی که اختلاف نظر درباره موضوعی توی گروه پیش اومد؛ طبق اون دستورالعمل بشه حلش کرد.ضمنا هر گروهی یک سرگروه میخواد؛ با توجه به اینکه اعضا هیچ شناختی از هم ندارند؛ لازمه همه گروه پیشنه و سوابق خودشون مختصر بیان کنن تا طی یک رای گیری سرگروه انتخاب بشه.
سلام...[golrooz]
ممنون از اعلام نظرتون...[golrooz]
بله حتما قوانيني تعيين ميشه و مجري اونم مديرت سايت ميشه تا نه حقي پايمال بشه و نه رودربايسي به وجود بياد...
اگر قرار باشه اين كار زير نظر سايت انجام بشه عضا بايد رزومه ارسال كنن با مشخصات كامل و مدارك...
و كار در حقيقت از آموزش ابتدايي و كارهاي سبك تر شروع ميشه و در هر مرحله فيلترهايي عمال ميشه تا محصولي يك دست همدل به ثمر بشينه...[golrooz]
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
SaSaMc2
سلام...[golrooz]
ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــ ــ
ما اول بايد اهدافمون رو مشخص كنيم تا بتونيم با ديدگاهي حقيقي از اين همكاري سود لازم رو ببريم...
شايد خود من نياز مبرمي به تجربه هاي ابتدايي نداشته باشم...
همين الانم تيم دارم كه 3 عضو هيات علمي سراسري توش همكاري ميكنن...
كساني كه رزومه شون يه دفتر صد برگ ميشه...
ولي من هم هدفي دارم از ايجاد اين گروه...
و هر كودوم از شما هم بايد هدفي داشته باشيد...
يكي تجربه ثبت ميخواد يكي تجربه ساخت يكي تجربه فروش و يكي تجربه ي شكست...
و مسلماً تجربه كسب درامد هدفي عمومي و نهايي همه ي عضاست...
و متاسفانه بين اين موارد تجربه ي شكست گرانبها ترينشون هست...
به همبن خاطر دوستان اول سنگاشون رو با خودشون وابكنن و هدفش و رو مشخص كنن تا انشالله به نتيجه برسيم...[golrooz]
من ثبت نداشتم و هیچ علاقه ای به هیچگونه مدرک و ثبت و... ندارم
خیلی هم شکست خوردم - 2سالی بود که شغلم شده بود تجربه ی شکست خوردن
تجربه ی کار عملیاتی و دید هم پیدا کردم با اینکه خیلی کمه
با ادمای بزرگ نبودم ولی با ادمای بزرگتر از خودم بودم
تجربه ی فروش چند موردی داشتم ولی ناموفق بودم در کل
تجربه ای که لازم دارم نظم - روند مشخص و دقیق در ایده پردازی ومسئولیتها - طراحی و تولید و فروش موفق هست
اینا اهداف من هستن که در مواردی دارن اجرا میشند ولی هنوز خیلی خامم و در کار با گروه های با تجربه به مشکل خوردم!
با بی تجربه ها راحتترم! ولی نمیخوام اینطوری بمونم
اگه به من باشه از همین امروز شروع میکنم کار رو ولی هنوز چیزی رو مشخص نکردی ؟
دقیقا هدف خودت چی هست؟
و از کجا باید شروع کنیم و به کجا باید برسیم و با چه روشی؟
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
حسین متقی
من ثبت نداشتم و هیچ علاقه ای به هیچگونه مدرک و ثبت و... ندارم
خیلی هم شکست خوردم - 2سالی بود که شغلم شده بود تجربه ی شکست خوردن
تجربه ی کار عملیاتی و دید هم پیدا کردم با اینکه خیلی کمه
با ادمای بزرگ نبودم ولی با ادمای بزرگتر از خودم بودم
تجربه ی فروش چند موردی داشتم ولی ناموفق بودم در کل
تجربه ای که لازم دارم نظم - روند مشخص و دقیق در ایده پردازی ومسئولیتها - طراحی و تولید و فروش موفق هست
اینا اهداف من هستن که در مواردی دارن اجرا میشند ولی هنوز خیلی خامم و در کار با گروه های با تجربه به مشکل خوردم!
با بی تجربه ها راحتترم! ولی نمیخوام اینطوری بمونم
اگه به من باشه از همین امروز شروع میکنم کار رو ولی هنوز چیزی رو مشخص نکردی ؟
دقیقا هدف خودت چی هست؟
و از کجا باید شروع کنیم و به کجا باید برسیم و با چه روشی؟
سلام...[golrooz]
شروع اين كار در صورتي كه همه چي به خوبي پيش بره و مديران ارشد سايت موافق باشن ميوفته براي بعد نمايشگاه 92...
روند كار فعلا تقريبا هموني هست كه توي پست بالا نوشتم...
ولي هدف از ايجاد تاپيك اينه كه همه نظراتشون رو بگن تا با مشورت كامل تصميم نهايي براي روند كار انتخاب بشه...
هدف من از اين كار و تشكيل گروه: ايجاد بستر مناسب براي موفقيت بيشترِ تــــو و امثال تـــوست...[golrooz]
محصول ابتدايي ما ثبت اختراع و تولد و فروشش نيست...
محصول ابتدايي ما ايجاد يك گروه ممتاز هست...
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
درود
ممنونم از فرصتی که ایجاد کردین استاد...
منم به سهم خودم دوست دارم شریک باشم به اضافه اینکه کار کردن کنار بزرگا تجربه ی خیلی خوبی میده...
اگر بتونم عضوی از گروه بزرگتون باشم خوشحال میشم....
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
yasaman hedayati
درود
ممنونم از فرصتی که ایجاد کردین استاد...
منم به سهم خودم دوست دارم شریک باشم به اضافه اینکه کار کردن کنار بزرگا تجربه ی خیلی خوبی میده...
اگر بتونم عضوی از گروه بزرگتون باشم خوشحال میشم....
سلام...[golrooz]
همكاري با همه ي شما دوستان باعث افتخاره...[golrooz]
هدف هاي خودت رو از عضويت در گروه و همكاري تيمي كاملتر بيان كن دخترم...[golrooz]
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
SaSaMc2
سلام...[golrooz]
همكاري با همه ي شما دوستان باعث افتخاره...[golrooz]
هدف هاي خودت رو از عضويت در گروه و همكاري تيمي كاملتر بيان كن دخترم...[golrooz]
متشکرم...
خب کار تک نفره سخته.....یا حتی وقتی دو نفر باشین ولی یه عضو دیگه مثل اکثر استاد ها صرفا هدفشون از همکاری گرفتن 50%از حق مالکیتت باشه و هیچ وظیفه ی دیگه ایی قبول نکنن...
به اضافه اینکه برای کسی مثل من که زیاد تجربه ندارم بودن تو همچین گروهی قدرتمند ترم میکنه....
و اینکه خیلی از اوقات انگیزم به 0 میرسه که بودن تو گروه یعنی مسئولیت و همین باعث میشه هیچ وقت از این زمینه جدا نشم.....
و در نهایت اینکه اگر تو گروه موفق بشم اعتماد بنفسی بهم میده که بتونم بیشتر رو طرح های فردیم تمرکز کنم....
تقریبا همین...
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
yasaman hedayati
متشکرم...
خب کار تک نفره سخته.....یا حتی وقتی دو نفر باشین ولی یه عضو دیگه مثل اکثر استاد ها صرفا هدفشون از همکاری گرفتن 50%از حق مالکیتت باشه و هیچ وظیفه ی دیگه ایی قبول نکنن...
به اضافه اینکه برای کسی مثل من که زیاد تجربه ندارم بودن تو همچین گروهی قدرتمند ترم میکنه....
و اینکه خیلی از اوقات انگیزم به 0 میرسه که بودن تو گروه یعنی مسئولیت و همین باعث میشه هیچ وقت از این زمینه جدا نشم.....
و در نهایت اینکه اگر تو گروه موفق بشم اعتماد بنفسی بهم میده که بتونم بیشتر رو طرح های فردیم تمرکز کنم....
تقریبا همین...
سلام...[golrooz]
اهدافت واقعا جاي قدرداني داره...[tashvigh]
پاسخ : تشكيل تيم مخترعين...
سلام . من نمونه همچین پست و دعوتی رو تو گروه عنوان کردم. ولی خیلی دوستان توجه نکردند. بازم از مطرح شدن این موضوع خیلی خوشحالم. دوستانی که علاوه بر اختراع و ایده پردازی،تجربه کار تولیدی و اجرایی دارند ، ضرورت این موضوع رو بسیار بیشتر از بقیه درک میکنند.
چند سال است که من دارم دنبال تشکیل همچین گروهی هستم. اما اغلب افرادی که باهاشون مواجه شدم یا اونقدر خودشون ادعا داشتند که زیر بار کار گروهی نمیرفتند، یا همون اول دنبال پول و بازدهی کار بودند، یا تو سهم دهی و درصدها دچار مشکل میشدند، یا از کارگروهی و زیاد شدن شرکا میترسیدند
درحالی که امروزه سرعت اطلاعات و محصولات جدید و خدمات جدید آنقدر زیاد است که بدون داشتن یک ذهن بزرگ که همه تخصص ها و سلایق و ایده ها و خلاقیتها را در خود جا داداه باشد، نمی توان قدم از قدم برداشت. داشتن چنین ذهنی فقط در اثر اجماع ذهن های مختلف در زیر یک پرچم متحد می باشد. نمودار عمر محصولات از اختراع تا تولید و فروش بشدت کاهش یافته و اگر شما نتوانید بلافاصله ایده را به عمل تبدیل کنید و با نیروی بازاریابی قوی آن را بدست مشتری برسانید، میدان را باخته اید.
یک زمانی کار عمده من ایده پردازی و اختراع بود و فکر میکردم که کار بزرگی میکنم. تا اینکه وقتی تصمیم به تولید و فروش اختراعاتم به صورتی علمی و صنعتی گرفتم دیدم که اختراع فقط ده درصد کار است و اصل کار تولید و بازاریابی و فروش است. شما تا زمانی که نتوانید تعداد قابل توجهی مشتری برای اختراع یا محصولتان پیدا کنید ، تولید و اختراع بدردتان نمیخورد و فقط باید بشینید غصه بخوردید.
همه ما با چیزهایی خودمان را ارضاء میکینم. برخی با گل و گیاه، برخی با قوه جنسی و ماها با فکر کردن و اختراع کردن. مطمئنا خیلی از ماها از کار اداری و سیر قوانین بیزاریم ولی اگه بخواهیم کاری کنیم برای خودمان باید پیه اینها رو به تنمون بمالیم و وارد میدان این گونه مسائل شویم .
همه ما مدئی هستیم و این هم خوبه و هم بده. ادعا به ما قدرت ریسک و اعتماد میده ولی باعث میشه که ما دیگران رو نبینیم و از کار گروهی فرار کنیم و باکار تکی هم که به جایی نخواهیم رسید. برخی موارد آدم های ساده ای که ما فکر میکنیم ساده اند، شما رو از ورشکستگی نجات میدهند . یه نمونه میزنم.
من قبل از عید یک هفت سین طراحی کردم که ارزونترین و یکی از زیباترین هفت سینهای توی بازار بود. من از بچه های مدرسه ای برای توزیع و فروش استفاده کردم. ولی خیلی موفق نبودند. خودم هم تنهایی روم نمیشد برم خیابون بفروشم. مغازه دارها هم با قیمت مفت میخواستند و چندین برابر قیمت میفروختند و من طبق تعهدم به خدا میخواستم جنس ارزان دست مردم بدم. یک نفر از بچه ها یک آدمی رو برام آورد که کمی از نظر ذهنی مشکل داشت ولی همه چیزو متوجه میشد و کارت بهزیستی داشت.
این فرد میتونست هرجا دوست داره با اون کارت بساط کنه. ما تعدادی جنس مجانی دادیم بهش . با کمال تعجب دو ساعته همه رو فروخت . رفته بود تو مراکز شلوغی مثل هفت حوض و ... در تهران که نمیزارن بساط کنن. ولی ایشون کارت داشت. بهرحال ایشون کل جنسهای ما رو فروخت و سودی برابر 5 میلیون قبل از عید نصیب ما شد که دو میلیون به خودش علاوه بر حقوقش عیدی دادم.
حرفم اینه که فکر نکنیم که خیلی بلدیم . نقاط ضعف ذهنی ما خیلی بیشتر از دیگران است. کسی که اعتقاد به کار گروهی نداره ، باید به عقل خودش شک کنه، چون فکر میکنه که خودش بیشتر از بقیه میفهمه
اما من چندین طرح دارم که چندتا از کارهام نمونه سازی شده و درحال طی کردن نمونه سازی صنعتی میباشد. و چندتا از کارام هم تولید و به فروش رفته.
همچنین باید بگم که نباید فقط به فکر اختراع بود. لازم نیست که ما فقط اختراع کنیم . مثلا نورپردازی یک مکانی کار ساده است ولی با یک نوپردازی برنامه ریزی شده میتونید مشتریانی بسیار بدست بیارید. به عبارتی دیگر اگر همین کارهایی که داره تو جامعه میشه رو در نظر بگیریم و قدری بهبودش بدهیم ، میتونه اون صنف رو تکون بده. حتی انجام یک خدمت به شیوه جدید میتونه کسب درامد کنه. امروزه ایده پردازی و اختراع دامنه ای وسیع تری پیدا کرده.
طرح هام یک سری مثلا تولید محصولات از ضایعاته مختلفه. یک سری محصولات الکترونیکی است. یک سری خدمات نوین مشاوره ای و علمیه. یک سری هم مربوط به بحث توزیع کالاهای ضروری به شیوه ای خاص و حذف دلالان آنهاست. یک سری هم محصولات جدیده که برحسب نیازهایی که در جامعه و یا خانه و یا سازمان ها و ادارات دیدم، روشون دارم کار میکنم.
خیلی طرح ها هم دارم که باید به اتفاق یک گروه روشون کار کنیم و مطمئن هستم که به نتیجه میرسه.
عقیده من اینه که نیازها و مشکلات جامعه ما بسیار زیاده و هرکدوم از آنها میتونه تبدیل به یک محصول یا خدمت خاصی بشه که بواسطه اون هم مشکلی از مردم و جامعه حل بشه و هم کار در جامعه ایجاد بشه.
نگران وجود داشتن طرح نباشید ، نگران اجرای صحیح طرح باشید، انها باید دغدغه ما باشد: تولید صحیح،بازاریابی دقیق و هدفمند،مشتری مداری، فروش بالا،خدمات پس از فروش و ... یه سر بزنید سازمان ثبت اختراع و ببینید که 88 هزار اختراع داریم که اغلبشان دارند خاک میخورند در حالی که بسیاری از آنها احتیاج به سرمایه اندک داشتند ولی گروه لازم داشتند.
من میگم تشکیل یک گروه دانش بنیان که باهم هماهنگ و هم عقیده باشند در الویت این کارها و اختراعاتمان قرار دارد و طرح ماشاءالله تو جامعه ما زیاده.
در مورد سهم ها باید بگم که بهتره
سهم ها بستگی به عوامل مختلفی از قبیل میزان ساعت کارکرد افراد و میزان سختی کار ، میزان تخصص لازم، و ...باشد. به عبارتی در طی ماه ها یا دوره ها و برای گروه های کاری مختلف، متغیر خواهد بود و تجدید نظر خواهد شد.
منم هستم و دنبال پول و پله هم نیستم. فقط میخواهم توی یک گروهی باشم که همدیگر رو درک کنیم و ایده هامونو اجرایی کنیم و خودمون هم رشد کنیم. این زندگی یعنی هر لحظه تلاش و تکاپو و رشد و آزادی