پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
واسه يه تحقيقي قرار بود به چند تا رت به مدت يه هفته هر روز آمپول بزنيم sh_omomi112
من و دو تا دوست ديگه ام باهم بوديم
اون دوتا خيلي مي ترسيدن و همش مي گفتن بيا بريم انصراف بديم از اين طرح و اينا ولي من هي اميد مي دادم بهشون كه نه بابا ترس نداره كه !smilee_new1 (8)
حالا خدا مي دونه كه من از اونا بيشتر مي ترسيدم:confused:
خلاصه كه روز اول رفتيم اون دو تاي ديگه كه مي ترسيدن و مونده بودم من
با كلي ترس و استرس ( البته به روي خودم نميوردم ) يه رت رو گرفتم كه يكيشون آمپول بزنه
به سختي اولي با موفقيت تموم شد ،smilee_new2 (20) ولي دومي .....
رتش رواني بود ، چقدر معركه داشتيم كه بگيرمش از تو قفس بياريم بيرون ، اينقدر تحركش بالا بود كه نگو يه دفعه از دستم در رفت ، فقط دمش تو دستم بود :o
مي پريد بالا و پايين و جيغ مي زد
اون دوتا دوست ديگه ام هم جيغ مي زدن
خيلي خيلي ترسيده بودم
خلاصه اش كه به بدبختي انداختيمش تو قفس sh_dokhtar13
ولي فايده اش اين بود كه من تا آخر تحقيق رت رو تو دستم نگرفتم ( البته رت بيهوش رو چرا )sh_omomi82sh_omomi36sh_omomi127
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
بچه که بودم
همه بچه های مدرسه مون آبله مرغون گرفته بودن
12 تا آمپول زدم روزی 2تا
برعکس همه بچه ها از آمپول نمی ترسیدم . . .
یه بار هم زیر تیغ جراحی رفتم
راسته که می گن هر باری که برا جراحی بیهوشت می کنن
انگاری چند سال از عمرت کم می شه
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
SaSaMc2
رت؟!!!:-/
بلي {big green}
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M A H 3 A
بچه که بودم
همه بچه های مدرسه مون آبله مرغون گرفته بودن
12 تا آمپول زدم روزی 2تا
برعکس همه بچه ها از آمپول نمی ترسیدم . . .
یه بار هم زیر تیغ جراحی رفتم
راسته که می گن هر باری که برا جراحی بیهوشت می کنن
انگاری چند سال از عمرت کم می شه
من هنوز آبله مرغون نگرفتم {worried}
جالبه هميشه موقع امتحانا كه مي شه يكي تو اطرافم آبله مرغون مي گيره :-ss
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M A H 3 A
بچه که بودم
همه بچه های مدرسه مون آبله مرغون گرفته بودن
12 تا آمپول زدم روزی 2تا
برعکس همه بچه ها از آمپول نمی ترسیدم . . .
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
fariba
من هنوز آبله مرغون نگرفتم {worried}
جالبه هميشه موقع امتحانا كه مي شه يكي تو اطرافم آبله مرغون مي گيره :-ss
بهترين حالت اينه كه بچه ها تو همون سنين كودكي آبله مرغون بگيرن چون اين بيماري برخلاف خيلي از بيماريها ، تو سنين بزرگسالي در صورت ابتلا معمولا خيلي شديدتر و دردسرسازتره {worried}
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
m a h 3 a
راسته که می گن هر باری که برا جراحی بیهوشت می کنن
انگاری چند سال از عمرت کم می شه
اين جمله خبري بود يا پرسشي ؟:-/
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
آره منم توي كهن سالي آبله مرغون گرفتم بيچاره شدم {worried}
رت يعني چي خوب؟ :-?
درسته من دكترم، ولي اون زمونا ما رت مت نداشتيم! :">
با كلنگ درمون ميكرديم {big green}
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
SaSaMc2
آره منم توي كهن سالي آبله مرغون گرفتم بيچاره شدم {worried}
مثل من smilee_new1 (11)
پاسخ : خاطرات و تجربه هاي دكترا، داروسازا، دندونپزشكا، پرستارا...
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
SaSaMc2
رت يعني چي خوب؟ :-?
درسته من دكترم، ولي اون زمونا ما رت مت نداشتيم! :">
با كلنگ درمون ميكرديم {big green}
بيا داداش اينم رت