پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
ای خدا الان بزرگترین ارزوم اینه که تمامه مسافرایی که قراره 29بیان خونمون صحیح و سالم برسن
ای خدای بزرگ ارزو میکنم همیشه سایه مادر و پدر بالا سرم باشه
الان دیگه بچه نیستم ارزو های واقعی میکنم
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
ﺷﻨﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﻗﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﻓﺮﯾﺒﻨﺪﻩ ﺯﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﯾﺒﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺷﺐ ﻣﺮﮒ ﺗﻨﻬﺎ ﻧﺸﯿﻨﺪ ﺑﻪ ﻣﻮﺟﯽ
ﺭﻭﺩ ﮔﻮﺷﻪ ﺍﯼ ﺩﻭﺭ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ[golrooz]
ﺩﺭ ﺁﻥ ﮔﻮﺷﻪ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻏﺰﻝ ﺧﻮﺍﻧَﺪ ﺁﻥ ﺷﺐ
ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﻏزلها ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺑﺮ ﺁﻧﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﺮﻍ ﺷﯿﺪﺍ
ﮐﺠﺎ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﮐﺮﺩ ﺁﻧﺠﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ[golrooz]
ﺷﺐ ﻣﺮﮒ ﺍﺯ ﺑﯿﻢ ﺁﻧﺠﺎ ﺷﺘﺎﺑﺪ
ﮐﻪ ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻏﺎﻓﻞ ﺷﻮﺩ ﺗﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﮔﯿﺮﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻭﺭ ﻧﮑﺮﺩﻡ
ﻧﺪﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻗﻮﯾﯽ ﺑﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺑﻤﯿﺮﺩ[golrooz]
ﭼﻮ ﺭﻭﺯﯼ ﺯ ﺁﻏﻮﺵ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﺮﺁﻣﺪ
ﺷﺒﯽ ﻫﻢ ﺩﺭﺁﻏﻮﺵ ﺩﺭﯾﺎ ﺑﻤﯿﺮﺩ
ﺗﻮ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻣﻦ ﺑﻮﺩﯼ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﺎﺯ ﮐﻦ
ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮاهداین قوی زیبا بمیرد.[golrooz]
http://uc-njavan.ir/images/6ur5ds7nr37ji8fg85w.jpg
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
یه عزیزی رو دوست داشتم بکشم، ازش خواستم عکسشو بده ولی نداد، انگیزه به تصویر کشیدن یه ویژگی از شخصیتش تا آخر تو ذهنم باقی میمونه.
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M@hdi42
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
وای خدا مادخترا چقد زور داریم دیگه که آقایون مجبورن تو آرزوهاشون اینجورحرفارو بزنن
داداش مهدی فک کنم فیلم عاشقانه خیلی دوس داری
ولی این فیلما همش دروغه
واقعیت دنیا قدرت عضله ای به نام زبان درخانوم هاست که کسی تاحالا حریفش نشده
سعی کن واقعیت های زندگی رو پیداکنی[nishkhand]
میگم حالا که شما اسم تایپیک وگزاشتی ارزو ها اجازه بده همه از ارزوهامون که اینجوریه حرف بزنیم
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
چه آرزوهای قشنگی[khande][khande]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M@hdi42
سلام
اینجا خواستم یکی از آرزوهامو رو بنویسم[nishkhand][nadidan].بی اجازه من کپی نکنید
من آرزوم اینه یه خونه داشته باشم مثل خونه های قدیمی , چهار طرفش اتاق وحجره باشه و وسطش هم حیات و یه حوض مستطیلی پر از هندونه و سیب وخیار[nishkhand]. یه تخت گنده اون گوشه باشه با فرش دستبافت زیبا وبا شکوه. پامو دراز کنم و سه تا بالش بیضی شکل زیر دستم باشه و لم بدم روشون[sootzadan]. یه ظرف پر میوه با پایه بلند که توش موز و انگور و اینا اون وسط کنار پام بذارن [bamazegi]. یه قلیون (دودی نیستمااا[khanderiz]) هم با توتون اماده داغ داغ کنار ظرف میوه باشه[nadidan][nishkhand].
در این حین داد بزنم: ضعیفففففففففففففففففففففف فففففففففففففففه شوووووووووووووم کجاست؟!![nishkhand][nishkhand] اونم با ترس ولرز بیاد بگه آقا!! آقا!! تو رو خدا بزن منو کبود کن[nadidan], الان آماده میشه.[negaran] منم بگم ایندفعه اشکالی نداره .حالا اون شوم رو بیار کوفت کنیم. [asabani] برا شام دو ظرف دیزی بیاره منم طبق معمول هر شب بزنم زیر یکی از دیزی ها و بگم چرا نخودش نپخته؟ اونم بگه اقا تورو خدا[negaran] . من غلط کردم بیجا کردم. منو بزن خالی شی آقا!! [labkhand]
منم بازم مروت کنم وببخشمش و اون یکی ظرف رو بگیرم نون توش تلیت کنم[nishkhand] . یه پیاز گنده هم با دست بشکنم طوری که کل تخت بلرزه[khande]. با دستای ابگوشتیم دهنمو پاک کنم ویه تکه پیاز هم کنار سیبیلم جا بمونه. اونیکی زنم بیاد با ترس ولرز پاکش کنه
[nishkhand][khanderiz][sootzadan]
ادامه دارد.........
چه بامزه بود ولی به یادگار رفته اند خاطرات قدیمی.شمام زیاد خودتونو درگیر نکنید گشتم نبود نگرد نیست[nishkhand][nishkhand]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
mahshid000
منم میخام یه خورده از ارزو هام بگم
من بچه که بودم دوس داشتم یه اسب سفید داشته باشم
یکی دیگه از ارزوهام این بود که یه عصای جادویی داشته باشم
کی دیگه این بود که یه بالون داشته باشم همه جا باش سفر کنم
خو کلا تو تخیل و رویا بودم ولی خب ارزو بر جوانان عیب نیست[tafakor]
این آرزوهارو همه بچها داشتن که یه اسب سفید و یه عصایی جادویی داشته باشن
[nishkhand][shaad]
حتی خود منکاملا درسته ارزو بر جوانان عیب نیست
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**
نقل قول:
نوشته اصلی توسط
M@hdi42
سلام . خب یکی دیگه از آرزوهامو بنویسم اینجا فیض ببرید
خب دوست دارم تو جوونی عاشق یه دختری بشم.یه چند مدت با هم باشیم . یعنی دیوونه هم باشیم. به بابام بگم بریم خواستگاری. بگه نه. آخرش بعد چند ماه مخالفت دختره ازدواج کنه و نامردی در حق من صورت بگیره. منم گریون برم تو عروسی و وقتی دارن حلقه تو دستش میکنن شر شر اشک بریزم اونم یه نگاه به من کنه و شوک بشه. بلند شم و یک رز قرمز رو بندازم زمین و اشک ریزان وقدم زنان از تالار برم بیرون. دیگه هیچکی منو پیدا نکنه . بعد از چند روز به بابام زنگ بزنم که من فلان جا هستم (یه جای خیلی دور) . مدت 10 سال بگذره من از داغ عشقش پیر شده باشم. .اتوبوس من برسه کنار خونمون.در این لحضه یه کلوز آپ از پاهای من همراه با ساک دستم نشون بده که قدم زنان دارم میرم خونه. همه باشن تو خونه. منم با یه پالتو و کلاه آمریکایی و یه ساک کلاسیک. دختره هم با شوهرش باشه. من بعد از ده سال هنوز زن نگرفتم. هر چی التماسم کنه دختره که خودتواینجور نکن فقط لبخند معنا داری بزنم وهیچی بهش نگم. اونم عذاب وجدان ولش نکنه. ..........
آره اینه رسم عاشقی. بعد .....
این یکی آرزوت خیلی خنده دار بود
کلا آرزوهات قشنگن
آرزو بر جوانان عیب نیست[shaad]
پاسخ : **آرزوهای مردونه من**