من متوجه نمی شم! کمی باید عمیقتر فکر کنیم. بعضی کاربرهای عزیز، خیلی راحت از شروع به کشاورزی و بلافاصله مخلوط کردن آرد و آب و همچنین کشت و کار داروهای گیاهی صحبت می کنند، در حالیکه شما در یک جزیره دور افتاده هستید! اگر مثلا دانه و بذر گندم که پایه ژنتیکی گیاه گندم است را از قبل نداشته نباشید، هیچ قدرتی نمی تواند به شما امکان کاشت و برداشت گندم بدهد(مگر اینکه شانس بیاورید و گندم وحشی آنجا باشد که آن موقع هم، قاعدتا مهارت و زمان زیادی برای استحصال موفق گندم نیاز دارید ). در ضمن باید خودتان متخصص گیاهان داروئی باشید و انواع دانه های گیاهان داروئی را هم از قبل در اختیار داشته باشید.
غیر از این، در روز اول باید تا آب بدنتان زیر اشعه مستقیم خورشید بر باد نرفته، سریعا به فکر تهیه آب شرب باشید و الا در بهترین حالت، حداکثر ظرف سه روز می میرید! بنابر این مسخره است که به عنوان اولین اولویت، به فکر چاقو و یا فراهم کردن آتش باشید!
پس باید اول ارزیابی از تهدیدها و نیز فرصتهای ممکن در جزیره ناشناخته داشته باشید. تشنگی، گرسنگی، سرما، گرما زدگی، خزندگان گزنده، جانوران درنده اولویت اول و کسب آمادگی برای امکان بروز بیماریهای جسمی و روحی، طوفان، سیل، آتش فشان، زمستان و یخبندان و نیز امکان فرار از جزیره متروک در اولویتهای بعدی هستند.
صحبتهائی هم که در مورد تهیه و ذخیره آب شیرین از آب دریا مطرح شد؛ اولا باید مکانیسم تبخیر ، کندانس و ثانیا وجود همه امکانات تقطیر را در نظر بگیرد. چطور عملا وقتی یک کاسه یا حتی کیسه نایلونی در جزیره در دسترس نیست، می خواهید آب دریا را به آب شیرین تبدیل کنید؟!
علاقه مندی ها (Bookmarks)