دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 21 تا 30 , از مجموع 43

موضوع: بهداشت روانی در مدارس

Hybrid View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    152
    ارسال تشکر
    2,351
    دریافت تشکر: 531
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    سلام
    واقعا ممنونم
    به نظرم این موضوع اهمیت فرهیخته بودن جامعه فرهنگی به خصوص معلمین رو مشخص می کنه والبته فکر میکنم این برمی گرده به نحوه تربیت و زندگی گذشته معلمین امروز که در چه محیطی تربیت شدند،آیا در محیطی که تربیت شدند به معنای واقعی ، انسانیت و توجه به تعالی انسان و توجه به کرامت انسانی وجود داشته یا خیر و بعد از اون اهمیت دادن آموزش و پرورش به استخدام معلمین متعهده
    متشکرم

  2. 4 کاربر از پست مفید مهاجر سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    Polymer Engineering
    نوشته ها
    50
    ارسال تشکر
    664
    دریافت تشکر: 145
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    سلام. ممنون از تاپیک مفید شما.

    من فکر میکنم گاهی مواقع بهداشت روانی در مدارس کمی مهمتر از بهداشت جسمی بچه ها باشه. چون فکرمیکنم خود خانواده ها بیشتر به بهداشت جسمی فرزندانشون تاکید دارند.
    اما بیشتر مواقع فکر میکنند اگر فرزندانشون به لحاظ جسمی در وضعیت مطلوبی باشند و امکانات لازم رفاهی رو داشته باشند، همین کافی هست.

    میشه در مناطق مختلف از یک استان، یک یا چند مدارس را به صورت آزمایشی گلچین کرد و به مدت مثلا چند ماه یا یک سال...نمیدانم، از متخصصین ماهر در روانشناسی کودکان و نوجوانان جهت برقراری ارتباط با آنها و بررسی مشکلاتشان و همون طور که گفته شد جهت بررسی بهداشت روانی آنهااستفاده کرد و تاثیر اون رو سنجید. مسلما استفاده از روانشناسان در این امر موثر است. در صورتی که این شرایط موفقت آمیز بود میشود با یک برنامه ریزی دقیق آن را به مدارس دیگر تعمیم داد.
    منتها این مسئله نیاز به پیگیری مسئولین، صبر و دقت بسیار دارد که خوب متاسفانه چندان در نظام آموزش و پرورش به آن پرداخته نشده یا حتی به قول دوستمون مدارس پائین شهر به سلامت جسمی توجهی ندارند چه برسد به سلامت روان بچه ها.

    در نهایت این مسئله خیلی مهم، نیازمند صرف وقت و هزینه هست..... که خوب، تو خود حدیث مفصل از این مجمل بخوان............
    Joy is not in things; It is in us

  4. 5 کاربر از پست مفید Amitis سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    نوشته ها
    1,104
    ارسال تشکر
    5,214
    دریافت تشکر: 4,319
    قدرت امتیاز دهی
    39
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    نقل قول نوشته اصلی توسط amitis نمایش پست ها

    من فکر میکنم گاهی مواقع بهداشت روانی در مدارس کمی مهمتر از بهداشت جسمی بچه ها باشه. چون فکرمیکنم خود خانواده ها بیشتر به بهداشت جسمی فرزندانشون تاکید دارند.
    اما بیشتر مواقع فکر میکنند اگر فرزندانشون به لحاظ جسمی در وضعیت مطلوبی باشند و امکانات لازم رفاهی رو داشته باشند، همین کافی هست.

    میشه در مناطق مختلف از یک استان، یک یا چند مدارس را به صورت آزمایشی گلچین کرد و به مدت مثلا چند ماه یا یک سال...نمیدانم، از متخصصین ماهر در روانشناسی کودکان و نوجوانان جهت برقراری ارتباط با آنها و بررسی مشکلاتشان و همون طور که گفته شد جهت بررسی بهداشت روانی آنهااستفاده کرد و تاثیر اون رو سنجید. مسلما استفاده از روانشناسان در این امر موثر است. در صورتی که این شرایط موفقت آمیز بود میشود با یک برنامه ریزی دقیق آن را به مدارس دیگر تعمیم داد.
    منتها این مسئله نیاز به پیگیری مسئولین، صبر و دقت بسیار دارد که خوب متاسفانه چندان در نظام آموزش و پرورش به آن پرداخته نشده یا حتی به قول دوستمون مدارس پائین شهر به سلامت جسمی توجهی ندارند چه برسد به سلامت روان بچه ها.

    در نهایت این مسئله خیلی مهم، نیازمند صرف وقت و هزینه هست..... که خوب، تو خود حدیث مفصل از این مجمل بخوان............


    ممنون از صحبت های مفیدت
    کاملا موافقم
    دقیقا باید توجه به این موضوع داشته باشیم که بهداشت روانی به خصوص از این نظر که اولا عوارض کم توجهی به اون معمولا دیر مشخص میشن و دوم اینکه این عوارض عموما اثرات موندگاری رو ویژگی های شخصیتی فرد دارن اهمیت بسیار زیادی داره
    طرح پیشنهادی جالب شما هم واقعا راهگشاست چون مشخصا در بسیاری از کشورها با این متد تاثیر حضور متخصصین روانشناس رو در مدارس اثبات کردن



    تا تو به خاطر مني كس نگذشت بر دلم

    مثل تو كيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم ...










  6. 2 کاربر از پست مفید امير آشنا سپاس کرده اند .


  7. #4
    دوست آشنا
    نوشته ها
    1,104
    ارسال تشکر
    5,214
    دریافت تشکر: 4,319
    قدرت امتیاز دهی
    39
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    نقل قول نوشته اصلی توسط مهاجر نمایش پست ها
    به نظرم این موضوع اهمیت فرهیخته بودن جامعه فرهنگی به خصوص معلمین رو مشخص می کنه والبته فکر میکنم این برمی گرده به نحوه تربیت و زندگی گذشته معلمین امروز که در چه محیطی تربیت شدند،آیا در محیطی که تربیت شدند به معنای واقعی ، انسانیت و توجه به تعالی انسان و توجه به کرامت انسانی وجود داشته یا خیر و بعد از اون اهمیت دادن آموزش و پرورش به استخدام معلمین متعهده
    متشکرم
    مسلما فرهیخته بودن معلمین می تونه باعث ظهور نسل فرهیخته و ارزشمندی از دانش آموزان فعلی در بزرگسالان فردا بشه . به واقع خیلی از معلمین هم از ویژگی های متعالی انسانی بهرمند هستند اما یه سوالی اینجا وجود داره و اونم اینه که آیا صرفا فرهیخته بودن معلمین می تونه بهداشت روانی دانش آموزان رو تضمین کنه ...؟ این مقوله نیاز به آموزش هم داره یا خیر ؟



    تا تو به خاطر مني كس نگذشت بر دلم

    مثل تو كيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم ...










  8. 2 کاربر از پست مفید امير آشنا سپاس کرده اند .


  9. #5
    کـــــــاربر فــــعال
    نوشته ها
    11,737
    ارسال تشکر
    9,700
    دریافت تشکر: 12,916
    قدرت امتیاز دهی
    1271
    Array

    Cool پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    سلام
    ممنون از بحث قشنگتون !!


    از تجربیات خودم بگم بهتره :

    ابتدایی

    سال اول مدرسه مشکلی نداشتم همه چیز نو و برام تازگی داشت . یه دختره بود تو کلاسمون که یه انگشت بیشتر داشت و همیشه تو ذهن من موند .

    سال دوم مدرسه مسخره ترین جای دنیا بود من همیشه کتابهای خواهر بزرگترم که رشته تجربی می خوند می بردم سرکلاس ، خواهرم مجبور می شد بدو بدو بیاد کتاباشو از مدرسون بگیره تا به موقع بره دبیرستان !!!
    سر این موضوع توسط معلم تنبیه شدم و توی دستشویی معلمین مدرسمون به مدت چند ساعت . . .

    سال سوم من با وجود اینکه کوچولوترین دختر کلاس از نظر قدی بودم دقیقا تو ردیف آخر می نشستم ( پیش کسانی که چند سال مردود شده بودند و به فکر ازدواج )

    سال چهارم به دلیل نداشتن دفتر نقاشی ، خط کش خوردم . البته نه اینکه بابام نمی خرید کلا علاقه ای به دفتر نقاشی سفید نداشتم دوست داشتم نقاشی ها رو تو دفتر خط دار بکشم !!
    ( این همون سالی بود که بچه های کل مدرسه مون سرخک گرفتند و به مدت 12 روز صبح و عصر آمپول می زدم )

    سال پنجم با اینکه مودب بودم اما یه بار به خاطر کاری که نکردم از کلاس انداختنم بیرون !!
    فقط یه معلم دینی اومد بهمون که خوب یاد داد که چطور حرف غ رو تو عربی تلفظ کنیم .


    راهنمایی :

    اول راهنمایی : چون کوچولوترین بجه کلاس بودم نقش حشرات رو تو نمایش ها بازی می کردم مقام هم نیاوردیم . عاشق معلم عربی بودم .
    دوستام همه خیلی بزرگتر از خودمم بودن از بچه های کلاسمون نبودن خیلی باحال بودن همشون عضو تیم والبیال مدرسه و فقط سه سال از من بزرگتر بودن
    دختر دایی ام راپورت داد به مامانم ، کتک نخوردم ولی می خوردم بهتر بود !!!

    دوم راهنمایی : معلم پرورشی کلا با من لج بود منو که می دید انگار اعزاییل رو دیده منم ازش بدم می امد به نظرم شبیه باسیل بود ( یه آدم تک بعدی )
    خانم رابط معلم علوم رو خیلی دوست داشتم . سالی بود که من شعر طنز می گفتم آخره خنده بود همه بچه ها عاشق شعرهام بودن ولی شکوفا نشد . . .

    سوم راهنمایی : سال خانم خوشرو معلم زبان بود نحوه تدریس اش 20 بود نه 100 بود
    چون دستور زبان انگلیسی و ترکی عین هم بود با زبان ترکی بهمون درس می داد .
    سالی که اولین تجدید رو آوردم فنی و حرفه ای !!!
    فکر کن باید شال می بافتیم تا قبول می شدیم
    حالا بماند که سالاد اولیویه و شیرینی هم مجبور شدیم بپزیم اما تو بافتن شال مردود شدم
    موند واسه تابستون که کاردستی دختر همسایه رو بردم .


    دبیرستان :

    اول دبیرستان : آلیس در سرزمین عجایب ! یهو قد کشیدم و .. . !!
    پسرا متلک می گفتن بهمون . . .

    دوم دبیرستان : به هیچ عنوان راهنمایی درست نشدم و رشته ای رفتم که اصلا به گروه خونی ام نمی خورد .
    اما یه خانم معلمی داشتیم خانم خان محمدی خیلی ماه بود و از خانم تاریخ هم خوشم می اومد آخره کلاس بود . . .

    سوم دبیرستان :مامانمو کشوندن مدرسه چون چهارتا عکس مو باز انداخته بودیم تو مدرسه یکی رفته بود لو داده بود مدیرمون چه فحش های ناموسی که بهمون نداد!!! ازمون هم تعهد گرفتند . . .
    من جز بهترین شاگردان مدرسه بودم اما می گفتن انضباط ندارم !!!!!
    با اینکه معلم ها دوستم داشتن ناظم ها ازم متنفر بودن !!!!!

    .................................................. .....................
    می خوام بگم من هیچی یاد نگرفتم !!!!!!
    مشکل مدارس ما اینه که مباحثی نیستند یه معلم می آد سلام چطوری کی غایبه کی حاضر !! بعد درس میده زنگ زده می شه کلاس تموم !


    کلاس های باید دایره ای شکل چیده شند اینو دیگه همه بهش اعتقاد پیدا کردن . . .

    تو ابتدایی نماز هم درست حسابی یاد نمی دن
    خدا به اون مهربونی رو به آدم معرفی نمی کنن فقط روی احکام خشک توجه دارن!!! ( سن تکلیف رو می گم )

    تو راهنمایی اصلا راجب مسائل جنسی و اون اتفاقات صحبت نمی شه در حالی که همه بچه های باهاش درگیرن !!!!

    تو دبیرستان اصلا به شخصیت آدم توجه نمی شه !!!
    مشاوره صحیح در رابطه با انتخاب رشته هم صورت نمی گیره . . .

    خیلی رو ظاهر بچه ها قضاوت می کنن اصلا به نگرش شاگردان اهمیتی داده نمیشه

    یه بار تو دبیرستان تصمیم گرفتم برم مسیحی بشم اون موقع به نظرم رسید که مسلمان بودن من مثل اینکه یه میراث نا خواسته بهم رسیده باشه !!
    زندگی مسیحی ها برام جالب تر بود

    .........................................
    یکی از کارمندان سازمان صنایع برام تعریف می کرد پسر یکی از آشناهاشون در دوران کودکی چندین بار از مدرسه اخراج شده بود و از نظر مدیران مدارس کم هوش شناخته شده بود . و قرار بود ببرنش مدرسه ای که واسه افراد کم هوشه
    تااینکه خانواده اونها به آمریکا مهاجرت می کنن الان اون آقا پسره دوتا مدرک دکتری داره
    سیستم امورشی ما ایراد داره توی کشورهای اروپایی معلمینی که مدارک دکترا دارند به سال اولی ها و دومی ها آموزش می دن در حالیکه در ایران . . .

    بهر حال سرتون درد نیارم
    خانه از پای بست ویران است !!!!
    ویرایش توسط LaDy Ds DeMoNa : 10th April 2010 در ساعت 10:15 PM
    بازی تمام شد همه با هم کلاغ پر !!

    - – – ––•(-•LaDy Ds DeMoNa •-)•–– – – -


  10. 2 کاربر از پست مفید LaDy Ds DeMoNa سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست آشنا
    نوشته ها
    1,104
    ارسال تشکر
    5,214
    دریافت تشکر: 4,319
    قدرت امتیاز دهی
    39
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    نقل قول نوشته اصلی توسط m a h 3 a نمایش پست ها


    از تجربیات خودم بگم بهتره :

    ابتدایی

    سال اول مدرسه مشکلی نداشتم همه چیز نو و برام تازگی داشت . یه دختره بود تو کلاسمون که یه انگشت بیشتر داشت و همیشه تو ذهن من موند .

    سال دوم مدرسه مسخره ترین جای دنیا بود من همیشه کتابهای خواهر بزرگترم که رشته تجربی می خوند می بردم سرکلاس ، خواهرم مجبور می شد بدو بدو بیاد کتاباشو از مدرسون بگیره تا به موقع بره دبیرستان !!!
    سر این موضوع توسط معلم تنبیه شدم و توی دستشویی معلمین مدرسمون به مدت چند ساعت . . .

    سال سوم من با وجود اینکه کوچولوترین دختر کلاس از نظر قدی بودم دقیقا تو ردیف آخر می نشستم ( پیش کسانی که چند سال مردود شده بودند و به فکر ازدواج )

    سال چهارم به دلیل نداشتن دفتر نقاشی ، خط کش خوردم . البته نه اینکه بابام نمی خرید کلا علاقه ای به دفتر نقاشی سفید نداشتم دوست داشتم نقاشی ها رو تو دفتر خط دار بکشم !!
    ( این همون سالی بود که بچه های کل مدرسه مون سرخک گرفتند و به مدت 12 روز صبح و عصر آمپول می زدم )

    سال پنجم با اینکه مودب بودم اما یه بار به خاطر کاری که نکردم از کلاس انداختنم بیرون !!
    فقط یه معلم دینی اومد بهمون که خوب یاد داد که چطور حرف غ رو تو عربی تلفظ کنیم .


    راهنمایی :

    اول راهنمایی : چون کوچولوترین بجه کلاس بودم نقش حشرات رو تو نمایش ها بازی می کردم مقام هم نیاوردیم . عاشق معلم عربی بودم .
    دوستام همه خیلی بزرگتر از خودمم بودن از بچه های کلاسمون نبودن خیلی باحال بودن همشون عضو تیم والبیال مدرسه و فقط سه سال از من بزرگتر بودن
    دختر دایی ام راپورت داد به مامانم ، کتک نخوردم ولی می خوردم بهتر بود !!!

    دوم راهنمایی : معلم پرورشی کلا با من لج بود منو که می دید انگار اعزاییل رو دیده منم ازش بدم می امد به نظرم شبیه باسیل بود ( یه آدم تک بعدی )
    خانم رابط معلم علوم رو خیلی دوست داشتم . سالی بود که من شعر طنز می گفتم آخره خنده بود همه بچه ها عاشق شعرهام بودن ولی شکوفا نشد . . .

    سوم راهنمایی : سال خانم خوشرو معلم زبان بود نحوه تدریس اش 20 بود نه 100 بود
    چون دستور زبان انگلیسی و ترکی عین هم بود با زبان ترکی بهمون درس می داد .
    سالی که اولین تجدید رو آوردم فنی و حرفه ای !!!
    فکر کن باید شال می بافتیم تا قبول می شدیم
    حالا بماند که سالاد اولیویه و شیرینی هم مجبور شدیم بپزیم اما تو بافتن شال مردود شدم
    موند واسه تابستون که کاردستی دختر همسایه رو بردم .


    دبیرستان :

    اول دبیرستان : آلیس در سرزمین عجایب ! یهو قد کشیدم و .. . !!
    پسرا متلک می گفتن بهمون . . .

    دوم دبیرستان : به هیچ عنوان راهنمایی درست نشدم و رشته ای رفتم که اصلا به گروه خونی ام نمی خورد .
    اما یه خانم معلمی داشتیم خانم خان محمدی خیلی ماه بود و از خانم تاریخ هم خوشم می اومد آخره کلاس بود . . .

    سوم دبیرستان :مامانمو کشوندن مدرسه چون چهارتا عکس مو باز انداخته بودیم تو مدرسه یکی رفته بود لو داده بود مدیرمون چه فحش های ناموسی که بهمون نداد!!! ازمون هم تعهد گرفتند . . .
    من جز بهترین شاگردان مدرسه بودم اما می گفتن انضباط ندارم !!!!!
    با اینکه معلم ها دوستم داشتن ناظم ها ازم متنفر بودن !!!!!


    ممنون مهسا خانم
    خیلی قشنگ مارو بردی تو فضایی که لمس کرده بودی

    اگه اجازه بدی به همین نکاتی که شما اشاره کردی یه گریزی بزنیم ببینیم هر کدوم از منظر یه فردی که تخصصی در روانشناسی نداره و فقط بلده به واقعیاتی که می بینه نگاه کنه ، چه نکته برجسته ای رو شامل میشه

    1. اول ابتدایی : چرا باید یه مساله به این پیش پا افتاده ای سالها تو ذهن آدم بمونه ؟ همین موضوع شاید نشون دهنده ذهن به شدت فعال و پذیرای نکات ریز و درشت یه کودک تو این سن باشه

    2. دوم ابتدایی : دلیل علاقه یه دختربچه به کتاب های درسی خواهر بزرگترش چی می تونه باشه ؟ این مساله به ظاهر ساده رو تو خیلی از اطرافیانم هم دیدم

    3. سوم ابتدایی : همنشینی یه دختر با دخترانی که شرایط ذهنی و روانی متفاوتی رو با توجه به نزدیک شدن سن بلوغ می گذرونن به نظرتون نمی تونه مساله ساز باشه ؟

    4. چهارم ابتدایی : به واقع علاقه و تمایلات ذاتی کودک باید مورد بازخواست و تنبیه قرار بگیره ؟ یکی از بستگانم که تخصصی تو روانشناسی کودک داره برای بچه 3 ساله خودش رو دیوار اتاق بچه تا جایی که قد بچه می رسید کاغذهایی نصب می کرد . می گفت پسرم دوست داره رو دیوار نقاشی بکشه و من نمی خوام این موضوع رو با تنبیه و مواخذه حل و فصل کنم . دوست دارم تو اتاق خودش براش این فضا رو فراهم کنم . به نظرتون تا چه حد با خواسته های بدون ضرر و البته ظاهرا غیر طبیعی کودکان برخورد مناسب انجام میشه ؟

    5. پنجم ابتدایی : یه تنبیه نابجا و ناحق تا سالها رو ذهن اثر میذاره ، پس باید به تبعات برخورد با دانش آموزان خیلی دقیق تر نگاه بشه . این طور نیست ؟

    6. اول راهنمایی : علت اصلی این که یه نوجوان تمایل داره با افراد بزرگ تر از خودش رابطه داشته باشه چیه ؟ آیا این مساله فی نفسه اشکال داره ؟ در هر صورت این موضوع تبعاتی داره . چگونه میشه در برابر این تبعات واکنش نشون داد ؟

    7. دوم راهنمایی : چرا باید معلم پرورشی که با توجه به طبیعت کارش می بایست دانش آموزان رو جذب کنه تو یه دانش آموز چنین تلقیی ایجاد کنه ؟

    8. سوم راهنمایی : چرا نباید همه معلمین خوشرو باشند ؟ این حق دانش آموزان نیست ؟ کدوم یک از ماها می تونه اثرگذاری یه معلم خوش اخلاق رو رو دانش آموزان انکار کنه ؟

    9. اول دبیرستان : بهداشت بلوغ و آموزش های جنسی صحیح تو چند درصد از مدارس ما به درستی انجام میشه ؟ واقعا در قبال متلک گویی بعضی افراد دختران نوجوان چه آموزشی می بینن ؟ برخورد صحیح تو این موارد واقعا چیه ؟

    10. دوم دبیرستان : انتخاب رشته تحصیلی که به واقع برای خیلی از افراد به نوعی انتخاب مسیر زندگی محسوب میشه نایاز به مشاوره آگاهانه نداره ؟ اونم تو سنی که عمده دانش آموزان از شرایط و تبعاتی که ادامه تحصیل تو هر گرایشی می تونه زندگی اونها رو تحت تاثیر قرار بده اطلاع کافی ندارن ...

    11. سوم دبیرستان : پرورش آنتن و به قولی روحیه آنتن بازی !!! تا چه حد به نفع جامعه و ارتباطات موجود در اون می تونه باشه ؟


    ...


    این سوالات ساده و بسیاری از موارد دیگه که به ذهن من و شما می رسه هر کدوم می تونن برای ما ضرورت توجه علمی به مقوله بهداشت روانی رو تبیین کنن . ان شاالله تو پست بعدی به چند مورد از مسایلی که خودم هم دو دوران تحصیل از نزدیک باهاش درگیر بودم اشاره می کنم








    تا تو به خاطر مني كس نگذشت بر دلم

    مثل تو كيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم ...










  12. کاربرانی که از پست مفید امير آشنا سپاس کرده اند.


  13. #7
    دوست آشنا
    نوشته ها
    1,104
    ارسال تشکر
    5,214
    دریافت تشکر: 4,319
    قدرت امتیاز دهی
    39
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    نقل قول نوشته اصلی توسط امير آشنا نمایش پست ها

    ان شاالله تو پست بعدی به چند مورد از مسایلی که خودم هم دو دوران تحصیل از نزدیک باهاش درگیر بودم اشاره می کنم


    تو دوره ابتدایی واقعا معلمینی که داشتیم جوری نبودن که باهاشون احساس راحتی کنم . من کلا بچه خیلی عاطفی بودم ولی معلمینم فقط به این توجه می کردن که «پسر باهوشیه و باادب» . عبارات مشابه رو هم زمانی که پدر و مادرم رو می دیدن بکار می بردن خلاصه ازم خیلی راضی بودن ولی من چی ؟ همیشه دوست داشتم تو مدرسه هم یه مامان دوم داشته باشم به خصوص تو 3 سال اول . اما خبری از این حرفا نبود و ظاهرا اهمیتی نداشت که امیر کوچولو ... کار به جایی رسید که دوست داشتم معلم دوره دبستانم مرد باشه چون از خانم معلم ها ناامید شده بودم . البته خیلی خبر ندارم که الان چه وضعیتی وجود داره ولی زمانی که دبستانی بودم ، معلم مرد برای دبستان های پسرونه خیلی خیلی نادر بود !!! ولی خصوصا چون برادر بزرگترم که 1 سال با هم اختلاف سن داشتیم معلم پنجم دبستانش یه آقای خیلی دوست داشتنی بود در برقراری ارتباط با بچه ها ( البته تو ذهن کودکانه امیر ) ، این علاقه به معلم مرد تو امیر کوچولو تشدید شد ولی خب قسمت نشد

    دوره راهنمایی هم دوران عجیبی بود با انواع و اقسام سوال های عجیب و غریب که خوشبختانه تو مدرسه ما پر بود از معلمینی که حاضر بودن واقعا راهنمایی کنند و البته حاوی مسایل عجیب !!!
    برای مثال تو مدرسه ما غدقن کردند که کسی با دانش آموزان دوره های دیگه کوچکترین صحبتی بکنه مثلا من که سال اول بودم حتی حق نداشتم با برادر بزرگترم تو زنگ تفریح ها صحبت کنم و واقعا در صورت تمرد از این دستور تخیلی بازخواست می شدیم هیچ وقت هم دلیل این موضوع رو نفهمیدیم
    یه نمونه دیگه هم این بود که غدقن کرده بودن کسی حق نداره دست بندازه دور گردن دوستش و تو حیاط راه بره آقایون مسوولین مدرسه می گفتن « این قصه گل سرخ گفتن ها کار دختراست و پسر نباید از این کارا بکنه » خدا می دونه این قریب به مضمون حرفی بود که می زدن و انقدر برام ... بوده که بعد از قرنی هنوز بیاد دارم و ...
    موردای این چنینی زیاد داشتیم
    و البته مسایلی که قابل بیان تو فضای عمومی اینجا نیست

    دوره دبیرستان هم که سال های بلوغ بحساب میومد . دبیرستان ما یه نظم دهی خاصی داشت و یه به طور حساب شده ای ( انصافا ) در خصوص مسایل و مشکلات دوران بلوغ آموزش داده می شد . البته در اینجا هم مسایل رو خیلی رسمی و خشک اموزش می دادن و دانش آموزان حق داشتن از افراد خاصی تو مدرسه ( که توسط مسوولین مدرسه دقیقا مشخص شده بودن ) سوالات و مسایل احتمالی که به ذهنشون می رسید بپرسن . اما همون زمان هم خیلی از دوستانم تو مدارس دیگه ساده ترین مسایل مربوط به بلوغ رو نمی دونستن چون هیچ آموزشی ندیده بودن
    یکی دیگه از مسایلی که تو دبیرستان باهاش مواجه بودیم این بود که بعضا از معلمین به خصوص معلمین پرورشی و ... به شدت سعی داشتند از کار و امور شخصی دانش آموزان سردربیارن و در این مسیر متاسفانه همه جوره بی اخلاقی می کردن ، سرک می کشیدن ، جاسوس تربیت می کردن و ...

    این نکات برجسته ترین مواردی بود که از اوضاع پیرامونیم تو دوره تحصیلات تا قبل از دانشگاه لمس کردم


    ببخشید اگه خیلی مفصل شد



    تا تو به خاطر مني كس نگذشت بر دلم

    مثل تو كيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم ...










  14. 2 کاربر از پست مفید امير آشنا سپاس کرده اند .


  15. #8
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    computer
    نوشته ها
    8,619
    ارسال تشکر
    6,947
    دریافت تشکر: 11,496
    قدرت امتیاز دهی
    154
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    تا جایی که یادم میاد قبلا" تو دبستان مخصوصا" کلاس اول همیشه مشکل بود واسه شروع درس
    اما الان قبل از بچه ها تو کلاس های امادگی و مهدکودک حسابی با خلق و خوی دور بودن از خونه و فعالیت کردن اشنا میشن
    فکر کنم همینم باعث شده ضریب هوشیه بچه های امروزی بالاتر بره
    باید یه فکری برای شیوه اموزش کرد اینجوری با درگیر شدنه بچه ها به فعالیت بهداشت روانیشون هم درست میشه
    یه نکته ای جایی خوندم خوش اومد شاید ربطی به موضوع نداشته باشه اما چون راجع به اموزشه میگم
    تو یه مقاله خوندم ژاپن دیگه تو اولین مقطع تحصیلی نمیخواد از نوشتن استفاده کنه
    بلکه میخواد الفبا و سایر موارد رو به صورت شنیداری و با توجه به تصاویر و فایل های ویدویی اموزش بده
    میگن این شیوه همون شیوه ایه که خدا واسه اموزش حضرت محمد (ص) بکار برده
    یعنی نمیخوان از همون ابتدا بچه رو مجبور به نوشتن بکنن


  16. 4 کاربر از پست مفید moji5 سپاس کرده اند .


  17. #9
    دوست آشنا
    نوشته ها
    1,104
    ارسال تشکر
    5,214
    دریافت تشکر: 4,319
    قدرت امتیاز دهی
    39
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس


    ممکنه تصور بشه صحبت هایی که اینجا میشه خیلی رویاپردازانه و بدون در نظرگرفتن واقعیات و امکانات موجوده در صورتی که اگه به هزینه های مادی و معنوی بی شماری که سالانه مردم بابت همین عدم توجه به بهداشت روانی در دوران تحصیل متحمل میشن نگاهی بندازیم متوجه میشیم که صرف بودجه و هزینه برای جلوگیری از این خسارات سنگین کاملا عملی و از هر نظر مقرون به صرفه و منطقیه . نظر شما چیه ؟



    تا تو به خاطر مني كس نگذشت بر دلم

    مثل تو كيست در جهان تا ز تو مهر بگسلم ...










  18. 5 کاربر از پست مفید امير آشنا سپاس کرده اند .


  19. #10
    همکار تالار هنر های تجسمی
    رشته تحصیلی
    میراث فرهنگی: صنایع دستی (سرامیک) / مرمت و حفظ آثار
    نوشته ها
    1,163
    ارسال تشکر
    2,414
    دریافت تشکر: 3,522
    قدرت امتیاز دهی
    409
    Array

    پیش فرض پاسخ : بهداشت روانی در مدارس

    یارب
    با سلام
    به نوبه خود از زحماتی که می کشید ممنونم تاپیک خوبیه.
    از مجموع نظراتتون استفاده کردیم.
    .....
    متاسفانه موقعی که درد و بیماری چه روحی و چه جسمی خودشو نشون می ده به فکر چاره می افتیم. در مدارس واقعا جای خالی یک مشاور دیده می شه اگر چه در برخی مدارس به ظاهر مربی مشاور حضور دارد ولی به ظاهر... آنچه که از یک مربی پرورشی انتظار می رود در عمل کمتر به چشم می آید، کمتر کسی به شاگرد دلسوزی دارد نیتّها فرق کرده و مهم نیت درست است که نتیجه درست هم خواهد داشت. می تونیم به این فکر کنیم که از نسل پدرانمان که در مدارس حضور داشته و شخصیتشان شکل می گرفت چرا به افراد متعهدی تبدیل شدند و کمتر افرادی از این نسل به چالش افتادند. (؟)
    و نسل ما
    وقتی شاگرد بودم می دیدم شاگردانی که همراهانِ معلم پرورشی بودند، بچه های با اعتماد به نفس بالا هستند که در آینده هم این فعالیتشان مفید شد و به عنوان تجربه ی خوب یاد می برند در موفقیتشان ... اما شاگردان خجالتی و منزوی را نه معلم پرورشی درمی یافت و نه در آینده، جامعه ...!!!؟
    و اما؛ آنچه در اندک تجربه ی آموزشی دریافتم دیدم همون فعالیت اندک معلمان مشاوره هم بر چه اساسی شکل می گیرد که واقعا متعجب شدم. تا اجباری در کار نباشد دلسوزی و محبت به روان نسل آینده که از مدارس شکل می گیرد هم وجود نخواهد داشت، این اجباری که مطرح کردم از ادراه ی آموزش و پرورش بود که مدام از معلمان گزارش کار و امورات فرهنگی را می خواستند و به صورت اتفاقی در مدارس حضور پیدا می کردند برای کنترل کلی؛
    یه بار برای مراسمی مشتاقانه ایده های هنری و فرهنگی که بچه ها رو به علاقه وادار کنه کار می کردم که کار بزرگ و خوبی می شد بی منت. اما؛ با جملاتی چون؛ خودتو زیاد اذیت نکن همین کافیه، فقط از اداره اومدند ببینند که کار شده و... کلی توی ذوقم زدند و با خودم فکر می کردم یعنی واقعا شاگردان هیچ مفهومی برای مسئولین مدارس ندارن؟!
    پس وجدان کاری و تعهد کجا رفته؟!
    متاسفانه مربیان در مدرسه تبلیغ می کنند و شاگردان را به آموزشگاههای خصوصی خود دعوت می کنند!
    اگر ریشه ها را جستجو کنیم به خیلی از مشکلاتی که مدام چون تار عنکبوت قشر زیادی از مشاغل متعدد را در خود می گیرد را باید مطرح کنیم که از نوع آموزش و رفتار معلمان و وجدان کاریشان نشات می گیرد و اما چرا وجدان کاری در معلمان سست شده؟

    بر اساس نظر یکی از کاربران محترم که به نقش والدین اشاره کرده بودند هم باز به فرهنگ سازی مربوطه تا از والدین برای یک جلسه فرهنگی و همکاری با معلمان دعوت به عمل می یاد کمتر کسی به این جلسات اهمیت قائل شده و در مدرسه حضور پیدا می کنه اتفاقا با همکاری هر دو می توان بهتر به مشاوره ی کودک پرداخت چرا که خانواده در انتقال شناخت خود از فرزند خود به مربی می تونه کمک فوق العاده ای در نقش مشاور داشته باشه . اگر اهمیت بده و در جلسات شرکت کنه و با شرکت نکردنش مربی هنر باز ضایع نشه....

    نقل قول نوشته اصلی توسط امير آشنا نمایش پست ها
    ممکنه تصور بشه صحبت هایی که اینجا میشه خیلی رویاپردازانه و بدون در نظرگرفتن واقعیات و امکانات موجوده در صورتی که اگه به هزینه های مادی و معنوی بی شماری که سالانه مردم بابت همین عدم توجه به بهداشت روانی در دوران تحصیل متحمل میشن نگاهی بندازیم متوجه میشیم که صرف بودجه و هزینه برای جلوگیری از این خسارات سنگین کاملا عملی و از هر نظر مقرون به صرفه و منطقیه . نظر شما چیه ؟


    کاملا با حرف شما موافقم. حتی این بحث در تخصص رشته ی ما به عنوان مرمتگر آثار تاریخی هم ثابت شده است هزینه ای که برای بقای آثار در نظر گرفته می شود خیلی هزینه ی ناچیزیست در مقابل رفع بیماریها و درمان آنها و برگرداندن به سلامت قبلی اثر. متاسفانه تا اثری زنده و پاینده است از خرج کردن مبلغی برای حفظش خودداری می کنند تا وقتی که بیماری خودشو نشون داد شروع به چرا و چگونه ها می پردازند.

    ....
    یاعلی
    یا رب با تو سخن می گویم:
    گر به تو افتدم نظر؛ چهره به چهره، رو به رو
    شرح دهم غم فراق؛ نکته به نکته، مو به مو

    ****

    (پروردگارا! مرا و والدین مرا و مومنان را روزی که حساب برپا شود، ببخشا) 41سوره ی ابراهیم

  20. 3 کاربر از پست مفید تاری سپاس کرده اند .


صفحه 3 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. روان فریبی یا تبلیغات روانی!
    توسط hoora در انجمن جامعه و فرهنگ
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th March 2010, 07:09 PM
  2. طرح غربالگری مدارس
    توسط moji5 در انجمن اخبار علمی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 25th October 2009, 02:55 AM
  3. نقش بهداشت روانی در ثبات خانواده
    توسط MR_Jentelman در انجمن روانشناسی خانواده
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 17th July 2009, 11:31 AM
  4. خبر: سايه ورزش قهرماني بر مدارس افتاده است
    توسط diamonds55 در انجمن اخبار ورزشی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th November 2008, 12:23 AM
  5. روان درماني و اختلالات و بيماري رواني
    توسط nafise sadeghi در انجمن اختلالات روحی و روانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th October 2008, 08:59 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •