دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 21

موضوع: نوآوری

  1. #1
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض نوآوری

    نوآوری از کلمه لاتین «Innovate» به معنای «ساختن یک چیز جدید» استخراج شده است. شوچیتی اولین کسی بود که نوآوری را در قالب مفهوم علمی مطرح کرد. در واقع وی در پی شناخت عوامل موثر بر رشد اقتصادی کشورها بود که در این راستا به نقش و اهمیت حیاتی نوآوری در رشد کشورها پی برد. بر اساس نظریه وی، نوآوری به یکی از اشکال زیر ظاهر می شود:

    1) معرفی و تجاری کردن محصول یا خدمت جدید یا بهبود اساسی در کاربرد محصولات و خدمات موجود.
    2) معرفی فرایند تولید جدید یا بهبود اساسی در فرایند های کاری موجود.
    3) گشودن درهای بازار جدید.
    4) توسعه منابع جدید تامین کننده مانند مواد اولیه، تجهیزات و دیگر ورودیها.
    5) ایجاد تغییرات اساسی در ساختارهای صنعتی و سازمانی.

    نوآوری یک فرایند است که در این فرایند ابتدا فرد اجازه می دهد تصورش به آسمانها صعود کند، سپس آن را به زمین می آورد و مهندسی می کند (مهندسی ایده ) تا تبدیل به ایده شود، سپس ایده ها را از طریق مدیریت ایده به ایده های عملی، مفید و مناسب تبدیل می کند. ( خلاقیت) به دنبال آن ایده ها را به کالا، خدمات و فرایند تبدیل می کند و نهایتا با تجاری کردن محصولات، خدمات و فرایندهای جدید یا توسعه یافته در بازار، فرایند نوآوری خاتمه می یابد. به عبارتی خلاقیت لازمه نوآوری است اما باید توجه داشت که ازخلاقیت تا نوآوری غالبا” راهی طولانی در پیش است که معمولا” این راه را افراد کارآفرین تسهیل می کنند.

    منابع نوآوری

    نوآوری می تواند ناشی از نبوغ افراد و تراوشات قریحه آنها باشد. لیکن، اکثر نوآوریها، به ویژه نوآوریهای موفق ناشی از جستجوی هوشمندانه در فرصتهای نوآوری است، که تنها در موقعیتهای خاصی به دست می آید. در یک شرکت یا صنعت چهار نمونه از این فرصتها وجود دارند که عبارتند از :
    1) رویدادهای غیرمنتظره
    2) ناسازگاریها
    3) نیازهای فرآیندی
    4) تغییرات صنعت و بازار

    سه منبع دیگر فرصته ها در خارج از شرکت، در محیطهای اجتماعی و فکری ایجاد می شو ند که عبارتند از :
    1) تغییر ویژگیهای جمعیت
    2) تغییر نگرش
    3) دانش جدید

    این منابع همپوشی داشته، لیکن از نظر ریسک پذیری، دشواری و پیچیدگی با یکدیگر تفاوت دارند و در یک زمان، بیشتر از یک مورد آنها می تواند عامل نوآوری شود. به هر حال، موارد فوق علت اکثر فرصتهای نوآوری را بیان می کنند.

  2. #2
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض انواع نوآوری از دیدگاه سازمان

    عنوان مقاله: انواع نوآوری از دیدگاه سازمان


    مولف/مترجم: سایت مهندسی ساخت و تولید


    موضوع: نوآوری و شکوفایی سازمانی


    سال انتشار(میلادی):2006


    وضعیت: تمام متن


    منبع: سایت مهندسی ساخت و تولید-smeir.ir


    تهیه و تنظیم: پایگاه مقالات مدیریت www.maqale.coo.ir


    مقدمه:


    صاحبنظران علم مدیریت نوآوری را به طرق گوناگون تقسیم می کنند. یکی از شیوه ها این است که انواع نوآوری را از دیدگاه سازمان و باتوجه به منابع مالی موردنیاز، مهارتهای موردنیاز،سطح ریسک ، سرعت نوآوری برای ورود به بازار و... بررسی کنیم . زیرا این دیدگاه کاربردی و عملی است . بنابراین باتوجه به شاخصهایی که برخی ازآنها ذکر شد، به توضیح انواع نوآوری می پردازیم :





    1 - نوآوری بنیادی


    این نوآوری منجر به خلق بازارهای جدید می شود. جایگزینی لوله های خلاء با ترانزیستور، یک مورد از این نوع است . ویژگی نوآوریهای بنیادی ،توسعه انواع مواد جدید سرامیک ، فیبرهای مصنوعی ، کریستال است . پذیرش کند محصول جدید ازطرف مصرف کنندگان ، هزینه بالا و مخاطره آمیزبودن این قبیل نوآوریها ازجمله ویژگیهای آن است . نوآوریهایی از این قبیل برای شرکت بوجودآورنده آن ، حق ثبت به وجود می آورد و به شرکت یک برتری تکنولوژیکی نسبت به رقبا می دهد. و در درازمدت منجر به حاکمیت آنها در بازار می شود. برای به دست آوردن چنین موقعیتی در بازار شرکت بایدسرمایه گذاری سنگین و مستمر بر روی مهارتهای کارکنان و تجهیزات انجام دهد.





    2 - نوآوری مبتنی بر توسعه عملکرد محصول


    وقتی نوآوری در محصولی به وجود می آید، شرکتها تلاش می کنند که کاربرد این محصول جدید را افزایش دهند. ویژگیهایی مانند قدرت ، دوام وانعطاف پذیری در توسعه کاربرد محصول موثر است . یک نمونه از انواع توسعه کاربرد و عملکرد محصول ، باتریهای لیتومی بزرگ کداک است . لیتوم به نسبت باتریهای قلیایی دارای مزیت قدرت و وزن است ، اما مشکل اندازه دارد که شرکتها نتوانسته بودند این مشکل را برطرف سازند و مهندسان شرکت کداک توانستند به این محدودیت نائل شوند. به طورکلی نوآوریهای بنیادی ، زمینه اصلی برای توسعه کاربرد محصول را فراهم می سازد و هرکدام از این کاربردهای جدید با منحنی S شکل حرکت می کنند. توسعه کاربردهای محصول به لحاظ مالی کمتر هزینه بر است و هزینه تحقیق و توسعه شرکتهایی که بر روی این قبیل نوآوریها کار می کنند، بسیار بیشتر از شرکتهایی است که تحقیقات بنیادی انجام می دهند. این نوآوری نیاز به دیدگاه ساختاریافته ای برای تعریف و حل مشکل و مهارتهای مرتبط با مهندسی ، بخصوص شیمی و مهندسی مکانیک دارد و به دلیل محیط رقابتی باید کار تحقیق به سرعت به نتیجه برسد. بنابراین باید رابطه متقابل بین کارکنان بخشهای تولید و تحقیق و توسعه وجود داشته باشد.





    3 - نوآوری مبتنی بر ساختار فناوری


    تجدید ساختار فناوری مستلزم واردکردن مواد یا تجهیزاتی از دیگر حوزه های صنعت برای تولید هر محصول جدید است که اساسا با توسعه کاربردمحصول یا فرمول بندی جدید فرق دارد. زیرا با ترکیب چندتکنولوژی ، محصولی کاملا متفاوت ارائه می شود. از قدیمی ترین نمونه های تجدیدساختارفناوری و تولید که محصولی کاملا جدید است ، می توان به طراحی و تولید تانکهای جنگی اشاره کرد. این تکنولوژی از ترکیب موتورهای دیزلی کامیونهای بزرگ ، تراکتورهای کشاورزی و تفنگهای ته پرسبک به دست آمد که محصولی به نام زره پوش جنگی را به وجود آورد. نمونه ای از نوآوریهای جدید که همراه با تجدیدساختار فناوری بوده ، تولید تلویزیونهای بسیار کوچک مینیاتوری قابل حمل توسط شرکت سونی است . ترکیب کردن موضوع عمده این نوآوریها است . برای مثال شرکت یاماهای ژاپن از تکنولوژی سرامیک برای تولید راکت تنیس استفاده کرد این راکتها بر راکتهای فیبری رجحان داشت و نشان داد که چگونه تکنولوژی مواد برای هر کاربرد خاص می تواند به ایده ای کاملا جدید تبدیل گردد. در این نوع نوآوری نیز باید بین کارکنان تولید، مهندسی و تحقیق و توسعه ارتباط نزدیکی باشد.





    4 - نوآوری در زمینه نام محصول و شهرت آن برچسب کالا


    نوآوری در برچسب کالا، ایجاد تمایل به خرید یک محصول خاص را دربرمی گیرد. تحقیقات نشان می دهد که حدود24 درصد از فروش محصول صرف تبلیغ آن می گردد. مطالعه بر روی نوشابه ها مثال خوبی از این موضوع است که تاچه اندازه برچسب محصول بر روی فروش آن تاثیر دارد. تحقیقات نشان داده که مصرف کننده با چشیدن نوشابه چشم بسته نمی تواند نوع نوشابه پپسی یا کوکاکولا را تشخیص دهد زمانی که محصول با مارک ارائه شود،ترجیحات مصرف کننده مشخص خواهد شد. نوآوری در برچسب ، نوعی سرمایه گذاری است که یک شرکت برای حفظ مشتری انجام می دهد وشرکتهایی مانند کوکاکولا از قدرت خود درمورد نام کالایشان برای معرفی کالاهای دیگر مانند کوکاکولا با طعم گیلاس و یا کوکای مخصوص رژیم استفاده می کنند. برخی از کالا در بازار برچسب و نام غالب داشتند اما به تدریج به علت عدم تداوم تبلیغ بر روی آن از ذهن مصرف کنندگان پاک شدند. هرشرکت برای موفقیت در این امر لازم است که درمورد چگونگی تاثیر عوامل فرهنگی بر پیام موردنظر، ارزش کانالهای تبلیغی مطالعه و بررسی کند و به این منظور افرادی با تخصصهای بالا در زمینه بازاریابی و تبلیغات موردنیاز است و نیز مستلزم مهارتهایی در زمینه برنامه ریزی برای به حداکثررساندن پتانسیل برگشت سرمایه و نیز تماس تنگاتنگ با مشتری لازم دارد.





    5 - نوآوری در فرایند


    بیشتر سرمایه گذاریهای جدید صرف جایگزینی تجهیزات می شود. نرخ رشد این سرمایه گذاریها نشان می دهد که صنعت به طور مستمر درپی توسعه ظرفیت تولیدی خود است . نوآوری در فرایند تولید باعث می شود که شرکت ، مزیتهایی بر رقبا به دست آورد که عبارتند از: 1 - افزایش سرعت فرایندتولید و 2 - افزایش قابلیت انعطاف تولید از یک محصول به محصول دیگر.


    نوآوری در طراحی با استفاده از کامپیوتر و سیستم های قابل انعطاف تولید 14FMS در بسیاری از بازارها موثر است و نیز بر روی انواع دیگرنوآوری بخصوص توسعه کاربرد محصول و تجدید سازمان تکنولوژی تاثیر دارد. این مزیت رقابتی را 15TBC یا مزیت رقابتی مبتنی بر زمان می گویند.شرکت تویوتا با استفاده از سیستم تولید قابل انعطاف توانست عرضه ماشین جدید را در عرض سه سال انجام دهد شرکت دترویت که سیستم FMS ندارد در عرض پنج سال موفق به عرضه ماشین جدید می شود. نوآوری در فرایند باعث می شود که عرضه یکنواخت تولید با کیفیت بالا و یاقیمت پایین امکان پذیر گردد. نوآوری فرایند نیاز به سرمایه گذاری اساسی و اغلب بلندمدت دارد و اداره موثر نوآوری فرایند نیاز به مهارتهای مهندسی ،مدیریت تولید و مهارتهای خرید دارد.





    6 - نوآوری در طراحی


    بسیاری از شرکتها نوآوری ازطریق طراحی را نادیده می گیرند. یکی از مسائل مهم در طراحی ، قابلیت انعطاف است بدین معنی که کالا باتوجه به شرایط بازار و تغییر علائق مصرف کنندگان قابلیت تعدیل داشته باشند، یکی از مثالهای کلاسیک در این زمینه ، اختراع خوراک پزی در اوایل قرن بیستم بود که با تغییرات متعددی منجمله در سوخت ، مواد به کار رفته و رنگ توانسته هنوز بعداز هشتاد سال در بازار باقی بماند. معیار دیگر در طراحی ،احساس راحتی و اطمینان مصرف کننده است . برای مثال جاروبرقی الکترولوکس به سرعت توانست به دلیل راحتی مصرف کننده ، در مقابل جاروبرقی هوور قرارگیرد. از مثالهای دیگر نوآوری در زمینه طراحی ، ارائه صندلیهای اداری |ERGON2است که به مصرف کننده امکان تغییر زاویه ، بلندی وکوتاهی و تغییر شکل پشتی های صندلی را می دهد. نوآوری در طراحی نیاز به تماس نزدیک با بازار مصرف دارد.





    7 - نوآوری در زمینه تجدید فرمول سازی


    تجدید فرمول سازی مشابه تغییر در ساختار محصول بدون تغییر در اجزاء آن است . تغییر ویژگیهای فیزیکی یک محصول ، جزء این دسته بندی قرارمی گیرد. نوآوری در زمینه تجدید فرمول سازی ، شامل ترکیب مجدد اجزاء فعلی برای ارائه محصول جدید است اما این کار با تجدید ساخت تکنولوژی فرق دارد و ترکیب جدیدی از مواد موجود به دست می آید، برای مثال اضافه یا کم کردن اسانس های خاصی برای نوشابه و یا انواع اسپری های خوش بوکننده . شرکتی که در کار تجدید فرمول سازی است باید ارتباط نزدیکی بین بازار و کارکنان تولید به وجود آورد و مهارت تعیین نیازهای مشتری وتوانایی تبدیل آنها به یک محصول را داشته باشد.





    8 - نوآوری در ارائه خدمات


    تحقیقات انجام شده نشان می دهد که هزینه جلب یک مشتری هفت برابر هزینه حفظ آن است . بنابراین نوآوری در خدمات یکی از مسائل مهم دررقابت محسوب می شود. نوآوری در ارائه خدمات مستلزم توسعه تخصص کارکنان در معرفی و ارائه فنی و مناسب محصول است . برای مثال شرکت دارویی مرک نمایندگان فروش خود را با بالاترین سطح تکنیکی آموزش می دهد تا بتواند به مناسب ترین شکل محصولات شرکت را معرفی کند.نوآوری در ارائه خدمات با سطح نسبتا پایین سرمایه گذاری صورت می گیرد و برگشت سرمایه آن سریع است . البته این نوآوری در کوتاه مدت مزیت رقابتی را فراهم می کند.





    9 - نوآوری در بسته بندی


    تغییر بسته بندی عموما باعث تغییر میزان خرید کالا و یا میزان استفاده از آن در یک دوره زمانی و بازشدن بازارهای جدید بر روی آن کالا می شود.بسته بندی بهتر، نوع کیفیت انبارکردن کالا را بهبود می بخشد و به سلامت محصول و سهولت حمل آن کمک می کند که به نوعی در میزان پذیرش مصرف کننده تاثیر دارد. هزینه نوآوری در بسته بندی در مقایسه با هزینه تحقیقات نوآوریهای دیگر کمتر است اما مزیت رقابتی بلندمدتی برای شرکت ایجاد نمی کند.

    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  3. کاربرانی که از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند.


  4. #3
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض نوآوری

    منظور از نوآوري فرآورده جديد يا محصول خلاقي است كه توسط يك سازمان ارائه مي گردد .

    فراورده خلاق مي تواند نرم افزاري مانند انواع خدمات (مثل خدمات آموزشي ، خدمات بهداشتي درماني ، خدمات اداري و ...) و يا سخت افزاري مانند كالاها (مثل محصولات صنعتي ، محصولات داروئي ، محصولات غذائي و...) باشد . به طوري كه ملاحظه مي شود تعاريف خلاقيت و نوآوري داراي عناصر مفهومي همچون تازگي و نویي ، جديدي ، سرآغاز بودن ، اول بار بودن و همچنين مفيد بودن مي باشند . بنابراين انواع كشفيات علمي نظريه هاي علمي (تئوري ها و فرضيه ها) ، ابداعات و اختراعات و نيز آثار بديع هنري و ادبي مانند كشف عناصر شيميائي قوانين حركتي نيوتن ، حساب ديفرانسيل و انتگرال ، نظريه مكانيك كوانتومي پلانك ، نظريه نسبيت انيشتين ، نظريه شناختي پياژه ، نظريه عمومي سيستم ها ، نظريه بي نهايت بودن ذرات حسابي ، الگوي ساختار مولكولي DNA واتسون و كريك ، معادله شرودينگر،تابلوي موناليزاي لئوناردو داوينچي ، سبك نقاشي كوبيسم ، شاهنامه فردوسي ، غزليات حافظ ، آثار شكسپير، اختراع موتور بخار، اختراع لامپ برق ، اختراع راديو و تلويزيون ، اختراع تلفن ، اختراع هواپيما ، اختراع ترانزيستور، اختراع اينترنت ، خلق و طراحي محصولات جديد ، حل مسائل كيفيت و بهره وري سازمان و هزاران هزار مورد از اين قبيل جلوه هائي از خلاقيت و نوآوري مي باشند. منظور از نوآوري خلاقيت متجلي شده و به مرحله عمل رسيده است، به عبارت ديگر نوآوري يعني انديشه خلاق تحقق يافته؛ نوآوري همانا ارائه محصول، فرايند و خدمات جديد به بازار است؛ نوآوري بكارگيري توانايي‌هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است. نوآوري فرايند كسب انديشه‌اي خلاق و تبديل آن به محصول و خدمت و يا يك روش عملياتي مفيد است.


    واژه نوآوری به عنوان معادل واژه Innovation به شکل های زير تعريف شده است :

    نوآوري به معني خلاقيت عينيت يافته: در اين نوع تعريف نوآوري داراي مفهوم عملياتي شدن و به مرحله اجرا درآمدن انديشه هاي نو مي باشد . از اين ديدگاه مي توان نوآوري را به معني خلاقيت عيني به عنوان شكل اجرائي شده و تحقق يافته خلاقيت ذهني دانست . بنابراين همان طور كه ملاحظه مي گردد دو واژه خلاقيت و نوآوري داراي دو مفهوم متفاوت جداگانه ولي در عين حال مرتبط با يكديگر مي باشند .

    نوآوري به معني فراورده جديد در سطح سازمان :در اين نوع تعريف ، منظور از نوآوري فراورده جديد يا محصول خلاقي است كه توسط يك سازمان ارائه مي گردد . فراورده خلاق مي تواند نرم افزاري مانند انواع خدمات (مثل خدمات آموزشي ، خدمات بهداشتي درماني ، خدمات اداري و ...) و يا سخت افزاري مانند كالاها (مثل محصولات صنعتي ، محصولات داروئي ، محصولات غذائي و ...) باشد .

    منظور از نوآوري خلاقيت متجلي شده و به مرحله عمل رسيده است، به عبارت ديگر نوآوري يعني انديشه خلاق تحقق يافته؛ نوآوري همانا ارائه محصول، فرايند و خدمات جديد به بازار است؛ نوآوري بكارگيري توانايي‌هاي ذهني براي ايجاد يك فكر يا مفهوم جديد است.

    نوآوري فرايند كسب انديشه‌اي خلاق و تبديل آن به محصول و خدمت و يا يك روش عملياتي مفيد است.

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  5. 5 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  6. #4
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    عوامل شکست نوآوری


    با وجود اینکه قادر به محاسبه دقيق درصد شكست نوآوريهاي سازمانی نيستيم، ولي توافق عمومي براين است كه مي توانيم چنين فرضي را بپذيريم. نتایج سالها تحقیق و مشاهده محققان و کارشناسان مدیریت در سازمانهای مختلف،دلايل مشابهي براي به نتيجه نرسيدن نوآوريها به دست داده است که مهمترین آنها به شرح زیر می باشند:


    1- فقدان فرهنگي كه از نوآوري حمايت كند:

    فرهنگ به عنوان بستر نوآوري، ايفاي نقش مي كند. در صورتي كه فرهنگ حاكم، براي ايده ها و ايده پردازيها ارزش قائل نبوده و به آن ارج ننهد، هر نوآوري قبل از بروز در نقطه خفه مي شود. در چنين حالتي، فرهنگ به مثابه سيستم ايمنيبدن عمل مي كند و وظيفه اش از بين بردن هر تازه وارد است، قبل از آنكه به بدن آسيب برساند.باید توجه داشت که فرهنگ مي تواند تغيير يابد اما اين تغيير دفعی و ناگهانی نیست بلکه در يك فرايند كند و طولانی رخ مي دهد.


    2- فقدان تعهدسازمانی از سوی مدیران :

    احساس مالکیت نکردن و از خود ندانستن سازمان توسط مدیران ، یکی از بزرگترین موانع نوآوری است . هنگامي كه يك ايـده بزرگ شكل مي گيرد، ايده پرداز در صورت دارابودن امكانات، آن را به مرحله اجرا در مي آورد. در چنين حالتي مدير واحد سازمانی، خود صاحب آن ايده بوده و وقت، منابع كمياب و بودجه را جهت اجرايي ساختن ایده جديد به كار می گیرد.اما اگر چنين مديري تعهدكافي براي اجرايي ساختن ايده خويش نداشته باشد، معمولاً ایده ای به بار نخواهد نشست.


    3- فقدان يك فرايند گسترده و فراگير جهت نوآوري:

    هنگامي كه سازمانها تصميم مي گيرند تا نوآوريهاي جديد را بپذيرند، اغلب آموزشها، ابزار و تكنيــك هايي را فراهم مي بينند. آنها تيم هاي نوآوري ايجاد مي كنند، جهت برگزاري جلسات طوفان مغزي برنامه ريزي مي كنند و ...

    در جهان امـروز كه افـراد با مشغلـــه هاي زيادي روبرو هستند، اگر بخواهيم از سطوح عملياتي نتيجه گيري كنيم، نگاه خرد به نوآوري، كارايي كافي نخواهد داشت. نوآوري نيازمند فرايندي است كه ديد افراد را بر چالشهاي مهم و درست متمركز كند و آنها را در يك فرايند سازماني گسترده و فراگير هدايت كندو نوآوري را تشخيص دهد و ارزيابي كند، به گونه اي كه عقايد مناسب به سمت اجرايي شدن به حركت درآيد.


    4- عدم تخصيص منابع كافي جهت فرایند نوآوری :

    اغلب اوقات اعضاي هيئت مديره در جايگاه سخنران سالانه اظهار مي دارند: ما نيازمند نوآوري بيشتري هستيم و پس از آن به ساير مباحث مورد نظر خويش مي پردازند. نوآوري نيازمند صرف زمان، انرژي و منابع مالي است. افراد بايد فرصتي را براي فراغت از كار جاري و تفكر در زمينه هاي موجود و قابليتهاي جديد داشته باشند. آنها همچنين نيازمند مهارتهاي جديد و سيستم هايي هستند كه انديشه و همكاري را مورد پشتيباني قرار دهد. نوآوري امري حياتي براي بقا در آينده است، اما چنين چيزي به سرمايه گذاري امروز ما در اين مورد بستگي دارد. بدون تخصیص منابع لازم و امکانات کافی ، نوآوری مثمر ثمر نخواهد بود.


    5- عدم ارتباط بين پروژه ها و طرحهای نوآورانه بااستراتژيهای سازمان:

    در جايي كه افراد فكر مي كنند بايد بدون هيچ چارچوبي بينديشند، مشكل ايجاد مي شود. افراد كم كم باور مي كنند كه هيچ قانوني، هيچ حدومرز و هيچ محدوديتي نبايد براي نوآوری وجود داشته باشد. اين باور با ديدگاه توليدگرا (تفكر در راستاي توليد) در تناقض است و عقايد جدا از هم كه هيچ مقصودي را دنبال نمي كند، ايجاد مي كند. البته يك در ميليون ممكن است ايده هاي مولدي نيز پديد آيند اما از لحاظ صرفه اقتصادي توجيه پذير نخواهند بود.
    اگر بخواهيم به گونه اي اثربخش تر عمل كنيم بايد بر نوآوری در داخل محدوده استراتژيهای تعريف شده سازمان تمركز كنيم.


    6- صرف نكردن زمان و انرژي كافي براي رفع ابهامات سازماني :

    عقايد بيان نشده بسياري در سازمان وجود دارد كه منتظر ظهور هستند. باوجود اين، براي يافتن خلاقيتهاي جديد و صحيح، سازمانها بايد به خلق يك پيشرفت چشمگير بپردازند. اين پيشرفت نيازمند فرايندي است كه خارج و داخل، مشتريان، فراهم كنندگان مواد اوليه و رقبا، تغييرات جمعيت شناختي، روندها، محيط اقتصادي، قوانين و مقررات و محيط سياسي را مورد بررسي قرار دهد. ابداعي كه با جلسات طوفان مغزي داخلي انجام مي شود هيچگاه به بروز نتايج مفيدي فراتر از محدوده مكاني خويش منجر نخواهد شد.


    7- عدم ايجاد تنوع در فرايندها (عقايد مختلف و متضاد):

    تنوع، تفاوتي است كه بين افراد مختلف وجود دارد و اينكه "عجب، اين فكر تا به حال به ذهن من نرسيده بود". در گذشته اي نه چندان دور، تيم هاي چندوظيفه اي به تنوع و تفاوت منجر مي شدند. امروزه، آنها اهميت سابق را در ايجاد تنوع ندارند و ايجاد تنوع و تفاوت از طريق تمركز داوطلبانه بر روشهاي تفكر مخالف و متفاوت، تجربه هاي سازماني، ارائه ديدگاهها و نظرات تخصصــي در مورد يك فرصت يا مسئله چالشي، مورد تاكيـد است. فرايند نوآوري بايد شامل همكاري واحدهاي وظيفه اي، تمامي جنسيتهـا، ســـــن هاي مختلف، نژادهاي گوناگـون، تمامي روشهاي تفكر، همين طور سهامداران، مشتريان، فراهم كنندگان مواد اوليه و رقبا شود تا جامعیت داشته و بتواند با حمایت همه ی گروههای مذکور باقوت وقدرت اجرا شود.


    8- فقدان ابـزارها ی سنجش طرحهای نو :

    در يك محيط سالم براي نوآوري، ايده هاي فراوانی ارائـه مي گردند كه همه ی آنها نمــي توانند اجرايي شوند و به كار آيند. اين موضوع مي تواند به بار اضافي و بروز اشكال در كار تيم منجر گردد مگر آنكه سازوكاري براي منظم سازي و اولويت بندي ايده ها وجود داشته باشد. ايجاد معيارهاي راهنما براي سنجش قبل از ورود به حالت ايــده پردازي مي تواند ابزاري منطقي و عقلايي جهت ارزيابي ايده ها در كنارگذاردن ايده هاي نامناسب كه با معيارهاو استراتژیهای سازمانی مطابقت ندارند را فراهم سازد.


    9- عدم وجود آموزشهای لازم و مربیان توانا در تيم هاي نوآوري:

    اشتباهي كه سازمانها اغلب مرتكب مي شوند اين است كه فرض مي كنند تيم ها همانند ساير تيم هاي پروژه اي هستند. در بررسي صورت گرفته اخير توسط شبكه نوآوري، نتايج حاكي از آن بود كه افراد به طور متوسط 3/7 مورد نوآوري در پروژه ها برحسب سال داشته اند. باوجود اين، تنها 21 درصد پاسخگويان در مورد چگونگی مشاركت در يك تيم نوآوري آموزش ديده بودند و كمتر از 10درصد آموخته بودند كه واقعاً عضوي از يك تيم نوآوري باشند. تعجبي ندارد كه بالغ بر 70 درصد از پروژه ها با شكست روبرو مي شوند. نوآوري نيازمند راههاي جديدي براي تفكر و مهارتهاي تازه است.

    ايجاد يك فرايند يادگيــري و آموزش به روز، به موقع و فعال مي تواند كسب نتايج مطلوب به صورت كارا و اثربخش را از تيم هاي نوآوري تضمين كند، مانند آموختن هر نوع مهارت جديد. صلاحيت نوآوري در طول زمان در حالي كه فرد با طرحهاي واقعي كار كند بارور و شكوفـا مي شود. مربيگري جزء حياتي و كليدي توسعه اين صلاحيت است.


    10- فقدان يك سيستم ايده پرداز مديريتي:

    بسياري از طرحهاي نوآورانه در مرحله اول به صورت نصب در ديوارها و ياجاگرفتن در گوشه كتابخانه متوقف مي شوند چرا كه مشاركت كنندگان (ايده پردازان) قدرت كافي جهت پيگيري و اجراي آنچه كه پيشنهاد كرده اند را ندارندلذا وجود سيستمي اثربخش كه ايده ها را اخذ و تعديل كرده و افراد را درگير فرايندهاي اجرايي سازد و ارزيابي كند، يك جزء اساسي و حياتي در فرايند نوآوري است . بدیهی است که مجریان این سیستم باید از مدیران و تصمیم گیران سازمانی باشند .

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  7. 4 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  8. #5
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    منابع نوآوري در کارآفرینی

    اين روزها مباحث فراواني پيرامون ويژگيهاي شخصيت كارآفرين مطرح است، ليكن تنها تعداد كمي از كارآفريناني كه من طي سه سال گذشته با آنها برخورد كرده ام، از چنين ويژگيهايي برخوردار بوده اند. من پي برده ام كه بسياري از افراد (فروشندگان، جراحان، روزنامه نگاران، پژوهشگران و حتي موسيقيدانان)،حداقل در مواردي كارآفرين هستند. در مجموع استنباط من از كارآفرينان موفق اين است كه كارآفريني نوع خاصي از شخصيت نبوده،بلكه ناشي از منظم بودن نوآوري است.

    نوآوري وظيفه اي ويژه برای كارآفريني است، چه در يك صنعت باشد، يا در يك نهاد خدمات عمومي و يا در كاري كه فرد به تنهايي يك آشپزخانه خانوادگي انجام مي دهد و بدين معناست كه از طريق كارآفرين مي تواند هم ثروتهاي جديد ايجاد كرده، منبع آفرين باشد و هم به منابع موجود، استعداد بيشتري برای ثروت آفريني ببخشد.

    امروز تعريف مناسب كارآفريني با بيشترين ابهام روبروست. برخي صاحبنظران اين واژه را براي اشاره به همه صنعت هاي كوچك بكار مي برند و برخي ديگر براي صنعت هاي جديد از آن استفاده مي كنند. به هر حال،موسسات كارآمد فراواني وجود دارند كه از كارآفريني بطور موفقيت آميزي بهره برداري مي كنند. بنابراين، اين اصطلاح به اندازه يا عمر خاصي از سازمان اشاره نمي كند. بلكه منظور از آن، نوع خاصي از عملكرد است كه در بطن آن نوآوري نهفته است. نوآوري كوششي براي ايجاد تغييرات هدف دار در توانايي هاي اقتصادي يا اجتماعي سازمان است.

    منابع نوآوري

    نوآوري مي تواند ناشي از نبوغ افراد و تراوشات قريحه آنها باشد. ليكن، اكثر نوآوريها، به ويژه نوآوريهاي موفق ناشي از جستجوي هوشمندانه در فرصتهاي نوآوري است، كه تنها در موقعيتهاي خاصي به دست مي آيد.

    در يك شركت يا صنعت چهار نمونه از اين فرصتها وجود دارند كه عبارتند از :

    رويدادهاي غيرمنتظره


    • ناسازگاريها
    • نيازهاي فرآيندي
    • تغييرات صنعت و بازار


    سه منبع ديگر فرصته ها در خارج از شركت، در محيطهاي اجتماعي و فكري ايجاد مي شو ند كه عبارتند از :


    • تغيير ويژگيهاي جمعيت
    • تغيير نگرش
    • دانش جديد


    اين منابع همپوشي داشته، ليكن از نظر ريسك پذيري، دشواري و پيچيدگي با يكديگر تفاوت دارند و در يك زمان، بيشتر از يك مورد آنها مي تواند عامل نوآوري شود. به هر حال، موارد فوق علت اكثر فرصتهاي نوآوري را بيان مي كنند.

    رويدادهاي غيرمنتظره

    ابتدا به آسانترين و ساده ترين فرصت نوآوري توجه كنيد :

    غيرمنتظره بودن. اوايل دهه 1930،آي. بي. ام نخستين ماشين حساب مدرن خود را براي بانك ها طراحي و عرضه نمود. ليكن بانكها در سال 1933 تجهيزات جديد را نخريدند. آنچه باعث نجات شركت گرديد،كشف يك موقعيت غيرمنظره توسط توماس واتسون، موسس و مدير عامل شركت بود كه از ان بهره برداري شد :كتابخانه عمومي نيويورك متقاضي خريد ماشين بود. برخلاف بانكها،كتابخانه ها در آن زمان پول داشتند،در نتيجه واتسون توانست بيشتر از يكصد عدد از ماشين هاي غير قابل فروش در جاي ديگر را به كتابخانه ها بفروشد.

    15
    سال بعد،هنگامي كه هر كس فكر مي كرد رايانه ها براي كارهاي علمي پيشرفته طراحي شده اند،بازار بطور باور نكردني، متقاضي ماشين هايي شد كه بتوانند ليست حقوق تهيه نمايند. يونيواك كه داراي پيشرفته ترين ماشينها بود، كاربرد هاي حرفه اي را كنار گذاشته بود، ولي آي. بي. ام فورا تشخيص داد كه با يك موقعيت غيرمنتظره روبروست و در اصل، همان ماشين هاي يونيواك را براي كاربردها ي معمولي نظير پرداخت و تهيه ليست حقوق،مجددا طراحي كرد و طي پنج سال در صنعت رايانهپيشرو “ گرديد، موقعيتي كه تا امروز نيز حفظ كرده است.

    شكستهاي غير قابل انتظار نيز مي توانند منابع مهمي بريا ايجاد فرصتهاي نوآوري باشند. همگان از شكست فوردادسل بعنوان بزرگترين شكست در تاريخ اتوموبيل هاي جديد اطلاع دارند. آنچه كه فقط افراد كمي از آن خبر دارند اين است كه شكست ادسل باعث موفقيت هاي بعدي شركت شد. فورد،اتوموبيل ادسل را كه تا آن زمان دقيق ترين ماشين در تاريخ اتوموبيل سازي آمريكا بود برنامه ريزي كرد تا بتواند خط توليد انبوهي را به شركت ارائه نمايد كه قابل رقابت با جنرال موتورز باشد. زماني كه علي رغم همه برنامه ريزيها، پژوهش هاي بازار و طراحي هايي كه بر روي ادسل انجام گرفته بود،با شكست مواجه شد، فورد تشخيص داد كه در بازار اتوموبيل، اتفاقاتي رخ داده است كه بر خلاف پنداشته هاي اصلي جنرال موتورز و ساير شركتها يي است كه در حال طراحي و بازار يابي اتوموبيل هستند. چندي بعد، تقسيم بازار كه اوايل بر مبناي گروههاي درآمدي انجام مي شد،بر اساس اصل جديدي انجام گرفت كه امروزه ”سبك زندگي “ ناميده مي شود. پاسخ فورد،ساخت ماشين جديد موستانگ بود. ماشيني كه باعث شد شركت محبوبيت خاصي پيدا كرده، مجددا در صنعت پيشرو گردد.

    موفقيتها و شكست هاي غيرمنتظره منابع مهمي براي ايجاد فرصتهاي نوآوري هستند. چراكه اكثر موسسات به انها بي توجه بوده، حتي از انها هراسان مي شوند. دانشمند آلماني كه در سال 1905 نووكائين را كه اولين داروي مخدر است ساخت، قصد داشت از آن بريا اعمال جراحي بزرگ نظير جراحي قطع دست استفاده شود. با اين وجود، جراحانبيهوشي عمومي “ را براي چنين عمل هايي ترجيح دادند،كاري كه اكنون نيز ادامه دارد. در عوض نووكائين شاهد درخواست فوري از داندانپزشكان بود. مخترع اين دارو سالها ي آخر عمرش را صرف مسافرت بين دانشكده هاي دندانپزشكي نمود،برا ي اينكه از اين اختراع عالي استفاده نادرست نشده و در راهي كه وي قصد نداشته مورد استفاده قرار نگيرد.

    تمسخر آميز به نظر مي رسد، ليكن بايد پذيرفت كه نگرش مديران به رويدادهاي غير منتظره عبارت است از :” آن نبايد اتفاق مي افتاد“، سيستم ها ي گزارش دهنده نيز اين واكنش را تشديد مي كنند. چراكه آنها نسبتا به امكانت پيش بيني نشده بي توجه هستند. گزارشه هاي ماهانه يا هفتگي نيز در صفحه اول خود، فهرستي از مشكلات را درج مي كنند كه بيانگر حوزه هايي است كه در آنجا نتايج در حد انتظار نيست. البته چنين اطلاعاتي ضروري است و از وخامت اوضاع جلوگيري مي كند،ولي موجب به تعويق افتادن شناخت فرصتهاي جديد مي شود. اولين شناخت

    از فرصت احتمالي، معمولا در جايي صورت مي گيرد كه شركت در آن بودجه بيشتري صرف كرده است. بنابراين تلاشهاي كارآفريني حقيقتا دو ” صفحه “ دارند: يك صفحه مشكل و يك صفحه فرصت و مديران بايد بريا هر دو زمان يكساني صرف كنند.

    ناسازگاريها

    لابراتوار الكان يكي از نمونه هاي موفق دهه 1960 است و اين بدين خاطر است كه بيل گانر، موسس شركت، از يك ناسازگاري در تكنولوژي پزشكي بهره برداري كرد. عمل آب مرواريد چشم، سومين يا چهارمين جراجي مرسوم در جهان است. طي سيصد سال پزشكان به اين نتيجه رسيده بودند كه تنها پس از رسيدن كامل آب مرواريد،با بريدن يك رباط آنرا از چشم بيرون آورند. جراحان چشم لزوم بريدن اين رباط را آموخته و با موفقيت كامل انجام مي دادند. ولي اين شيوه با ساير روشها ي جراحي تفاوت بسيار داشت و اغلب از آن هراس داشتند. اين نمونه اي از يك ناسازگاري بود. مدت پنجاه سال بود كه پزشكان آنزيمي را مي شناختند كه مي توانست اين رباط را بدون نياز به بريدن و عمل جراحي حل كند. . آل كانر يك ماده افزودني به اين ماده اضافه كرد كه باعث شد ماندگاري آن به چند ماه برسد. جراحان چشم به خوبي از اين تركيب جديد استفاده كردند و الكان عرضه كننده انحصاري جهاني اين دارو شد. پنجاه سال بعد،نستل اين شركت را با قيمت اعجاب آوري خريداري كرد.

    اين نوع ناسازگاريها، در روند منطقي يا دوره اي يك فرآيند، تنها يكي از راههايي است كه مي تواند فرصتهاي نوآوري را افزايش دهد.

    منبع ديگر، ناسازگاري بين واقعيتهاي اقتصادي است. براي مثال هنگامي كه صنعتي در بازار از رشد ثابتي برخوردار است ولي سود نهايي آن كاهش مي يابد، يك ناسازگاري وجود دارد. نمونه اي از اين نوع، صنايع فولاد در كشورهاي توسعه يافته بين دهه هاي 50 تا 70 است كه واكنش نوآورانه، ” كارخانجات كوچكتربود.

    ناسازگاري بين انتظارات و نتايج نيز مي تواند راهي بريا نوآوري باشد. پنجاه سال بعد از شروع اين قرن، شركتهاي كشتي سازي و دست اندركار در صنعت كشتي، بطور جدي به دنبال ساخت كشتي هايي با سرعت زياد و سوخت كمتر بودند. با اين وجود، حتي شركتهايي كه توانستند چنين كشتي هايي بسازند با ركود اقتصادي كشتي هاي باركش اقيانوسي مواجه شدند. از سال 1950 و بعد از آن، باركشهاي اقيانوسي در حال از بين رفتن بودند،اگرچه هيچ زماني بطور كامل از بين نرفتند. به هر حال، همه اشتباه در اين بود كه بين مفروضات صنعت و واقعيات ناسازگاري وجود داشت. هزينه واقعي ناشي از انجام كار روي دريا نبود،بلكه ناشي از انجام ندادن كار(بيكار نشستن در بندر ) بود. آن زمان كه مديران پي بردند،هزينه دقيقا در كجا قرار دارد،نوآوري شكل گرفت :كشتي نقاله دار و كشتي كانتينر دار. اين راه حل جديد، همان تكنولوژي قديمي بود كه 30 سال در راه آهن و حمل و نقل هاي كاميوني استفاده مي شد. در اينجا يك تغيير در نگرش و نه تغيير در تكنولوژي، اقتصاد كشت ي نوردي اقيانوسي را بطور كامل تغيير داد و انرا به يكي از بزرگترين صنايع رشد يافته در بيست يا سي سال گذشته تبديل كرد.

    نيازهاي فرآيندي

    هركس در ژاپن زندگي كرده باشد مي داند كه اين كشور سيستم مدرن بزرگراهي ندارد. جاده ها هنوز هم همان راههايي هستند كه در قرن دهم ساخته شده بود. آنچه باعث شد اين سيستم بتواند براي اتوموبيل ها و كاميونها قابل استفاده شود،نصب و استفاده از منعكس كننده هايي بود كه در بزرگراهها ي آمريكا استفاده مي شد. از اوايل دهه 1930 با نصب اين منعكس كننده ها. هر اتوموبيل مي تواند اتوموبيل هاي ديگر زا در هر كدام از جهت ها ي شش گانه ببيند. اين نوآوري كوچك كه موجب كاهش بار ترافيك و حوادث گرديد، ناشي از يك نياز فرآيندي است.

    آنچه اكنون ما آنرا رسانه هاي گروهي مي ناميم از دو نوع نوآوري سرچشمه گرفته است كه حدود سالهاي 1890 در پاسخ به يك نياز فرآيندي بوجود آمد. نوآوري نخست، ماشين چاپ مرجنتالر است كه چاپ روزنامه هايي با تيراژ و سرعت زياد را ممكن ساخت. نوآوري اجتماعي ديگر، استفاده از شيوه جدي تبليغات(آگهي ها ) است كه اولين ناشران واقعي روزنامه يعني آدولف اوچز از روزنامه نيورك تايمز و جوزف پوليترز از نيويورك ورد و ويليام راندولف هرست آنرا ابداع كردند. اين آگهي ها موجب شد ناشران بتوانند اخبار را بطور رايگان و با سود حاصل از تبليغات انتشار دهد.

    تغييرات صنعت و بازار

    شايد مديران معتقد باشند كه ساختارهاي صنعتي تغيير ناپذيرند. ولي اين ساختارها مي توانند و اغلب نيز همين طور است كه يك شبه تغيير مي كنند. اين تغيير فرصتهاي زيادي را براي نوآوري بوجود مي آورد.

    يكي از نمونه هاي بسيار موفق در تجارت آمريكا در دهه هاي اخير،شركت دلالي و كارگزاري دونالد سون، لوفكين و ژنرت است كه اخيرا مورد پذيرش انجمن تضمين زندگي منصفانه قرار گرفته است.

    دي. ال. جي در سال 1960 توسط سه مرد جوان كه هر سه فارغ التحصيل مدرسه بازرگاني هاروارد بودند تاسيس گرديد. آنها پي بردند كه هر زماني كه سرمايه گذاران بر امور زير بنايي تسلط يابند،ساختار بازار مالي نيز تغيير مي يابد. اين مردان كه در واقع نه سرمايه اي داشتند و نه جايي مرتبط بودند،در طي چند سال، شركت آنها به رهبري صنعت رسيد و تبديل به يكي از كارگزاران موفق و فعال در وال استريت گرديد و سپس بين المللي شد.

    به طور مشابه، تغيير ساختار صنعت نيز، فرصت هاي فراوان نوآوري را براي تامين كنندگان لوازم خدمات بهداشتي آمريكا بوجود آورد. در طي 10 يا 15 سال گذشته،كلينيك هاي جراحي و روانپزشكي و مراكز اورژانس مستقلي در سراسر اين كشور بوجود آمد. فرصت هاي مشابهي نيز از طريق ارتباطات از راه دور هم در تجهيزات (از طريق شركتهايي نظير رولم ) و هم در حمل و نقل (از طريق شركت هاي ام. سي. آي ) و اسپيرنيت با اين تحول صنعتي همراه بودند.

    هنگامي كه يك صنعت به سرعت رشد مي كند، بطوري كه در حالتهاي بحراني رشد 40 درصد، طي 10 سال يا كمتر داشته باشد، ساختار آن نيز تغيير مي كند. شركتهاي مسلط در بازار، به جاي اين كه شركتهاي تازه وارد را مورد تهاجم قرار دهند، از آنچه تاكنون به دست آورده اند. دفاع مي كنند. در واقع، هنگامي كه ساختارهاي صنعت يا بازار را كه رشد سريع داشته اند از نظر فراموش مي كنند. فرصت هاي جديد،بندرت در نگاه بازار قرار گرفته،تعريف شده و براي خدمت رساني مورد سازماندهي قرار مي گيرند. بنابراين اين نوآوران شانس خوبي دارند تا به مدت زياد بدون رقيب باشند.

    تغيير ويژگيهاي جمعيت

    ويژگيهاي جمعيت از معتبرترين منابع خارجي فرصت نوآوري است. وقايع جمعيتي،اتفاقات آينده را تعيين مي كنند. از آنجا كه خط مشي گزاران بسياري از ويژگيهاي جمعيت را فراموش مي كنند،افرادي كه به اين ارقام توجه نمايند و از آن بهره برداري كنند پاداشهاي كلاني دريافت خواهند كرد.

    ژاپنيها در صنعت روبوت سازي پيشرفت كردند چرا كه به ويژگيهاي جمعيت توجه داشتند. همه مي دانستند در طي سالهاي 1970 و بعد از آن در كشورها ي توسعه يافته، دو انفجار،در جمعيت و تحصيلات رخ مي دهد و نيم يا بيشتر جوانان تحصيلات عاليه خواهند داشت. در نتيجه فقط افراد معدودي براي كارها ي معمولي كارگري باقي مي مانند و اين تعداد در سالهاي 1990 ناكافي است. همه اين موضوع را مي دانستند،ولي تنها ژاپنيها بودند كه بر اساس آن عمل كردند و اكنون نزديك به 10 سال است كه در صنعت روبوت سازي پيشرو هستند.

    نمونه مشابه ديگر، موفقيت باشگاه مديترانه در صنعت سياحت و گردشگري است. در سال 1970 تنها ژرف انديشان مي توانستند ظهور بخش عظيمي از جوانان ثروتمند و تحصيل كرده را در اروپا و آمريكا پيش بيني كنند. اينان با آن نوع تعطيلات كه والدينشان در برايتون و آتلانتيك سيتي مي گذارندند ارضا نمي شدند. اين نسل در سن 10 تا 19 سالگي مشتريان ايده آلي بودند،در جستجوي يك مكان زيبا و رويايي.

    مدت زماني طولاني است كه مديران به اين جنبه هاي جمعيتي پي برده اند،ليكن همواره فكر مي كنند تغييرات ويژگيهاي جمعيت به كندي صورت مي گيرد و حداقل در اين قرن انجام نمي شود. در واقع تغيير در تعداد افراد و به دنبال آن توزيع سن، تحصيلات، شغل و محل جغرافيايي آنها، در زمره مهمترين عواملي است كه فرصتهاي نوآوري را بوجود مي آورد و حداكثر نتيجه و حداقل ريسك را در نيل به كارآفريني دارد.


    خانه کارآفرینان

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  9. 4 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  10. #6
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض نوآوري، خلاقيت نيست، بلكه فرايندي است كه بايد مديريت شود

    بسياري از مديران بر اين باورند كه نوآوري برآيند طوفان فكري ايده هاست. اما استر بالدوين از شركت اينتل معتقد است كه ابزارهاي اندازه گيري، جديت، و فن آوري اطلاعات مي بايد درگير فرايند نوآوري شود تا شركت ها به رشد پايدار نايل آيند.

    نوآوري به مانند "كيفيت" مفهوم چندان مانوسي به نظر مي رسد. به سختي مي توان آن را اندازه گيري كرد؛ اما يكي از كارهاي استر بالدوين در شركت اينتل به كار گيري فناوري اطلاعات به منظور غربال، ثبت و تحليل ايده هاي نوآورانه است. او معتقد است كه مي توان نوآوري را به مثابه ديسيپلين فراگير شركتي مديريت كرد.

    نوآوري، در خلاقيت خلاصه نمي شود، بلكه يك قابليت مديريتي است. درست به مانند كيفيت، فرايند نوآوري را نيز مي بايد اداره كرد. اين فرايند شامل مراحل مختلفي مي شود، از حس نياز تا ايده اي براي رفع نياز و سپس ايجاد نمونه محصول و اثبات فرضيه هايي كه داشته ايد . كليه اين عوامل منجر به تغييراتي در طراحي وتوسعه، توليد، بازاريابي و حتي مدل كسب وكار شركت مي شود.

    نوآوري فناوري اطلاعات، از سوي ديگر، اجازه مي دهد تا از پيشرفت هاي تكنولوژي بهره گيريد و از ابزارهايي براي بهره وري بيشتر، عملكرد سريع تر، ارزان تر و هوشمندانه تر استفاده كنيد. ابزارهاي فناوري اطلاعات، اطلاعات بيشتري را در اختيار شما قرار مي دهد و خرد تجاري را براي اتخاذ تضميمات عاقلانه تر تقويت مي كند.

    مثال ساده اي در اين مورد را در نظر بگيريد. در گذشته مديران از جعبه پيشنهادات استفاده مي كردند تا نظرات كاركنان و مشتريان را در موارد مختلف جويا شوند. اما مرور اين پيشنهادات به كابوسي براي مديران مبدل مي شد چون هيچ نقطه تمركزي وجود نداشت. اما با استفاده از پايگاه هاي داده كه ابزاري براي ثبت نظرات است، هم مي توان ايده ها را ثبت و هم آنها را طبقه بندي كرد. به طور مثال مدير در پي ايده هايي در مورد موضوع "الف" است، اما ايده هاي دريافتي در مورد موضوعات "ب"، "ج" و يا "دال" نيز هستند. از آنجا كه موضوع مورد علاقه "الف" است، نمي خواهيم كه در گير ديگر موضوعات شويم و نمي خواهيم كه آنها را نيز از دست بدهيم. نرم افزاري كه در اين مورد قابل استفاده است مي تواند موضوعات غير قابل استفاده را فيلتر كند و تنها مباحث مورد نظر را نشان دهد بدون اينكه ديگر موارد مفقود و يا براي هميشه حذف شود.

    بدين ترتيب مي توان با ابزار فناوري اطلاعات، فيلتر، ثبت و تحليل داده را انجام داد. ابزارهايي كه براي اين كار وجود دارد 10 سال پيش در دسترس نبود. اين تنها شركت هاي تكنولوژي نيستند كه از فناوري اطلاعات براي بهينه سازي تصميمات و فرايندهايشان استفاده مي كنند. بقا در عرصهء تجاري ايجاب مي كند شركت ها نوآوري را به مثابه يك فرايند مستمر و قابل بهبود در نظر گرفته و ابزارهاي فناوري اطلاعات مناسب با آن را بكار گيرند.

    شركت هايي كه نوآوري را فرايند نمي دانند ممكن است مولد نوآوري هاي شگرفي باشند، اما اين نوآوري ها قاعدتاً درسيلوهاي منزوي همانند واحدهاي تحقيق وتوسه و يا تحليل بازار به وقوع مي پيوندد و در بستر سازماني نهاينه نمي شود. شركت ها مي بايد در كنار در نظر گرفتن نوآوري به عنوان يك فرايند مستمر، در پي ايجاد انگيزه براي كاركناني كه مروج نوآوري هستند، باشند. همچنين استفاده از شبكه ها براي برقراري ارتباط بين افراد و ايجاد برهم افزايي بين افكار ايشان قابل توصيه است. ابزارهاي فناوري اطلاعات همچون رسانه هاي اجتماعي و سايت هاي شبكه هاي اجتماعي مي تواند پويش لازم را در زمينه ايجاد ارتباط و برقراري سينرژي عقايد ايجاد كند.

    جاي ترديدي نيست كه مديران نمي توانند در جريان كليه روندهاي نوين فناوري اطلاعات باشند. با اين وجود اينترنت به روز آوري مديران را تا حد زيادي تسهيل كرده است. قوياً توصيه مي شود مديران روندهاي جديد را به صورت آنلاين تعقيب كنند. همين مورد "نوآوري به مثابه يك ديسيپلين" يا "نوآوري به مثابه يك روند" را در نظر بگيريد. واژه هاي “Innovation as a discipline” را در اينترنت جستجو كنيد و از شمار مشاوره ها، كسب وكار ها و ابزارهايي كه حول اين محور توسعه يافته اند، متعجب خواهيد شد!



    همکاران سیستم
    MIT Sloan Management Review

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  11. 4 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  12. #7
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    ده اقدام عملي براي مدیریت نوآوري


    1. هراس را در سازمان خود از بين ببريد. نوآوري به معناي انجام کاری جديد است و هر کار جدید با مخاطراتی همراه است. برخي كارها ممكن است به نتيجه نرسند. اگر افراد از شركت در نوآوری هراس داشته باشند، به افرادي خلاق مبدل نخواهند شد.
    2. نوآوري را به عنوان جزئي از سيستم ارزيابي عملكرد براي هر شخص مطرح كنيد. سازمانها بايد از كاركنان خود سوال كنند كه چه نوآوري ای در پايان دوره ای که گذرانده اند ، انجام داده اند و تاثير آن بر كار چه بوده است.
    3. فرآيند و سيستم نوآوري را مستندسازي كنيد به نحوي كه هر فرد آن را درك كند و نقش خود را نيز در اين فرايند به روشني دريابد.
    4. آزادي عمل كافي به كاركنان خود اعطا كنيد تا آنها قادر باشند ايده ها و فرصتهاي جديد را مطرح و با عوامل درون سازماني و برون سازماني همكاري كنند.
    5. اطمينان حاصل كنيد تمامي اعضاي سازمان استراتژيهای كلي شركت را درك كرده اند و همچنين كليه تلاشهاي نوآوري در راستاي استراتژيهای كلي شركت است، البته سيستم بايد به صورتي باشد كه ايده هاي خارج از چارچوب را نيز كه مفيد به نظر مي رسند، مديريت كند.
    6. به افراد آموزش دهيد كه محيط را براي روندهاي جديد، فناوريهاي نوين و تغييرات چارچوبهاي فكري مشتريان ، مورد بررسي و آزمايش قرار دهند.
    7. به افراد، اهميت تنوع در سبكهاي تفكر، تجربيات، ديدگاهها و تخصصها را یادآوری نمایید. همچنين انتظار تنوع و تفاوت را در كليه فعاليتهاي نوآورانه داشته باشيد.
    8. معيارهاي مطلوب بر ايده آل ها استوار است. باوجود اين، معيارهـاي محدودتر نيـز مي توانند ما را به حالت ايده آل نزديك سازند و آنها به نوبه خود براساس تجارب، مفروضات و چارچوبهاي ذهني قبلي ما شکل می گیرند.
    9. تيم هاي نوآوري از تيم هاي پروژه هاي معمول متفاوتند. آنها نيازمند ابزارها و چارچوبهاي فكري متفاوتي هستند. كاركنان را به اندازه كافي در اين زمينه ها آموزش داده و امکانات مورد نیاز را در اختیارشان قرار دهید تا هنگام كار در تيمهاي، نوآوري موفق باشند.
    10. سيستم مديريت ايده ها را ايجاد يا تهيه كنيد تا افراد تشويق شوند فرصتها و قابليتهاي جديد را شناسايي، ايجاد يا ارزيابي و ايده هاي خود را ارائه كنند. از ایده های مطلوب نیز به نحو مقتضی و مناسب قدردانی نمایید.
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  13. 3 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  14. #8
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    تعريف فرايند نوآوري (Innovation Process)

    تعريف ادراکي فرايند نوآوري موضوع مقالات علمي فراواني در مجلات و کنفرانس‌هاي متنوع بوده است .در ابتدا براي درک صحيح فرايند نوآوري بعضي کلمات مهم تعريف مي شوند:

    نوآوري محصول : تجديد نظر در هدف‌هاي سيستم‌هاي تکنولوژيکي – اجتماعي

    نوآوري فرايند : تغييرات طراحي شده در فرايند ترکيب عوامل

    نوآوري اجتماعي : تغييرات طراحي شده در سيستم تکنولوژيکي – اجتماعي


    در اينجا لازم است نوآوري و مراحل تکرار پي در پي آن نيز تعريف شود:

    1-ابداع (Invention) : درک تکنيکي دانش‌هاي جديد يا ترکيب‌هاي جديد از دانش

    2-نوآوري : کاربرد صنعتي ابداع در جهت نيل به هدف مديريتي

    3-گسترش نوآوري : پراکندن و ارسال نوآوري به بخشهاي مختلف

    4-سازگاري: پذيرش نوآوري توسط مصرف کننده

    فرايند نوآوري يا مرحله درک و کشف يک اثر يا قانون طبيعي از طريق پژوهش در علوم طبيعي به تکرار مراحل 1 تا 4 و در نهايت پذيرش و استفاده نوآوري توسط عموم مي‌باشد .


    بخشی از مقاله:
    فرایند نوآوری و توسعه علمی
    فاطمه حیدریان نائینی

    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  15. 6 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  16. #9
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    تعاریف و مفاهیم نوآوری

    برای نوآوری از دیدگاه‌های مختلف، تعاریف مختلف، ارایه شده است که در اینجا به برخی از آنها، اشاره می‌کنیم:


    • نوآوری به معنی کار تازه کردن با روحیه نوجویی و دگرگون ساختن است. شرایط لازم و کافی برای اینکه کالایی، خدمتی یا روشی نوآوری قلمداد شود، این است که اولا نو باشد و ثانیا کاربرد آنتغییر قابل توجهی در وصعیت و سخت مستقر و موجود و تاثیری اساسی در انجام کاررا در پی داشته‌باشد.



    • کانتر (R.Kanter) در تعریف نوآوری، بر فرآیند آن تاکید دارد و نوآوری را فرایند گردآوری هر نوع ایده جدید و مفید برای حل مسئله می‌خواند و معتقد است که نوآوری شامل شکل گرفتن ایده، پذیرش و اجرای آن است.



    • کوئین (J.Quinn) نوآوری را اولین تحویل و تبدیل یک ایده به عمل در یک فرهنگ تعریف می‌کند.



    • شومپیتر (J.Shumpeter) در آثارش، نقش پر تحرک و حایز قدرت نوآوری را در صحنه تولید، برجسته ساخته‌است. شومپیتر، نوآوری را به منزله استقرار کارکردهای نو در تولید می‌داند.



    • از نظر پرو (F.Perroux) نوآوری از صفات ویژه ترقی اقتصادی است. پرو، این صفات را، این چنین تعریف می‌کند: توان خلق و آفرینش اقتصادی، یعنی مجموع فعالیتهایی که پدیده‌های نو و کارآرا برانگیزند و به کار گیرند. توان خلق و آفرینش اقتصادی، یعنی نشر نوآوری و نتایج آن در همه سطوح حیات اقتصادی.




    • دائره‌المعارف رفتار سازمانی، نوآوری را در خلق و به کارگیری ایده‌های جدید، تعریف می‌کند. این ایده جدید، ممکن است، مربوط به نوآوری در زمینه تکنولوژی یا فرآیند کار باشد. ایده ممکن است ترکیب جدید از ایده‌های قدیمی و یا طرحی باشد که نظم فعلی را زیر سئوال برده، فرمول یا دیدگاهی نو و جدید را ارایه دهند.



    • در تعاریف دیگر، نوآوری معرفی روشهای جدید اجتماعی و نهادی برای سازماندهی، مدیریت متناسب با راههای جدید انجام فعالیتهای اقتصادی و معرفی کاربرد چیزی جدید، خواه در کالا یا خدمات یا روشها، بیان شده‌است.



    • اصطلاح نوآوری در مدیریت تکنولوژی، به ایده‌های جدید در زمینه فرآیندها، محصولات، تکنیک‌ها و روشها، اکلان می‌گردد. کلمه جدید نیز به معنای آن است که موضوع نوآوری شده، یا به طور ذاتی جدید است و یا فقط در محدوده‌ای خاص، چیز جدیدی است.


    نوآوری تکنولوژیکی مستلزم تولید ایده فنی، کسب دانش لازم، تبدیل آن به سخت‌افزار یا روش اجرایی قابل استفاده و ارایه آن به جامعه و انتشار و تطبیق آن است. البته تا حدی که اثرش قابل توجه باشد. "(برایت Bright 1969)" نکته مهم در نوآوری تکنولوژیکی، وجود بازار است (که نوآوری را خریداری یا از آن صرفنظر خواهد‌کرد). مدیریت تکنولوژی نوآوری را تشویق می‌کند، چرا که جزء اصلی هر سیستم خلق و به کارگیری تکنولوژی را تشکیل می‌دهد.


    مفاهیم مترادف با نوآوری:

    برای ارایه مفاهیم روشنتر و روانتر از نوآوری، لازم است که مفاهیم نزیدیک یا مترادف آن را هم بدانیم. از مهمترین واژه‌های نزدیک به نوآوری می‌توان از "کشف"، "خلاقیت"، "اختراع"، نام برد:


    • کشف (Discovery): کشف، عبارت است از آشکار ساختن و بهره‌برداری و به ظهور رسانیدن یا اعلام چیزی که وجود داشته ولی کسی قبلا متوجه آن نشده‌است و یا آن را درک نکرده‌باشد. مثل کشف میکروب توسط پاستور.




    • خلاقیت (Creativity): خلاقیت، اشاره به قدرت ایجاد اندیشه‌های نو دارد. خلاقیت، عبارت است از درخشش یک اندیشه و به وجود آمدن نظر و ایده‌های نو، از نظر معنی، خلاقیت بیشتر در جنبه‌های فکری و نظری و به اصطلاح فعالیتهای ذهنی و طراحی، مطرح است.



    • اختراع (Patent): در فرهنگ معین، واژه اختراع به معنی نوانگیختن و ایجاد کردن آمده‌است. ماهیت اختراع، طوری است که ایجاد پدیده نو، پس از مطالعات و آزمایشهای مکرر صورت پذیرد و مبتنی بر کشف قانونمندی قبلی است.


    ایده یک مخترع که عملا راه‌حل یک شکل مشخص تکنولوژیکی را حاصل نماید. اختراع، بیشتر یک کشف خوانده‌می‌شود و اختراعات بیشتر به اکتشافات فنی اطلاق می‌شوند. به طور خلاطه‌تر، اختراع دستیابی به چیزی یا روشی جدید است که قبلا ناشناخته بوده‌است.
    اگر چه، در یک نگاه کلی، تمایز میان این مفاهیم، چندان ساده و آشکار نیست چرا که در همه آنها صفت نو بودن، جدید بودن و تازگی وجود دارد، اما در بررسی دقیق‌تر و پرداختن به جزئیات، این تفاوت‌ها، آشکارتر می‌شود.


    برگرفته از:
    تعاریف و مفاهیم نوآوری
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



  17. 2 کاربر از پست مفید B a R a N سپاس کرده اند .


  18. #10
    همکار تالار مدیریت
    رشته تحصیلی
    مدیریت
    نوشته ها
    980
    ارسال تشکر
    4,502
    دریافت تشکر: 2,488
    قدرت امتیاز دهی
    184
    Array

    پیش فرض پاسخ : نوآوری

    فرآیند نوآوری

    نوآوری یک فرایند است که در این فرایند ابتدا فرد اجازه می دهد تصورش به آسمانها صعود کند،سپس آن را به زمین می آورد و مهندسی می کند (مهندسی ایده ) تا تبدیل به ایده شود،سپس ایده ها را از طریق مدیریت ایده به ایده های عملی، مفید و مناسب تبدیل می کند(خلاقیت) به دنبال آن ایده ها را به کالا، خدمات و فرایند تبدیل می کند و نهایتابا تجاری کردن محصولات، خدمات و فرایندهای جدید یا توسعه یافته در بازار، فرایندنوآوری خاتمه می یابد. به عبارتی خلاقیت لازمه نوآوری است اما باید توجه داشت که ازخلاقیت تا نوآوری غالبا" راهی طولانی در پیش است که معمولا" این راه را افرادکارآفرین تسهیل می کنند.

    در واقع فرایند نوآوری، فرایند تبدیل ایده جدید به کالا (محصول،خدمت ) یا فرایند جدید یا کاملا" توسعه یافته است.


    ستاد نوآوری و شکوفایی صنایع و معادن
    درخت دافعه دارد که

    سیب می افتد



    وگرنه هیچ سقوطی نشان جاذبه نیست



صفحه 1 از 3 123 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. نوآوری استراتژیک
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th September 2010, 05:37 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 27th September 2010, 05:21 PM
  3. نوآوری و شکوفائی (نیاز استرا تژیک سازمان ها)
    توسط ریپورتر در انجمن مجموعه مدیریت اجرایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th September 2010, 06:24 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th September 2010, 06:12 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •