من از بچه گی به جادوگری علاقه خاصی داشتم
چون مواد مختلف و عجیب رو با هم قاطی میکردند و بعدش هم یه چیز جالب میساختن
منم میرفتم دارو هایی که تو یخچال مونده بود رو یواشکی بر میداشتم و بعدش با هم قاطی میکردم
مثلا پماد و شربت و قرص رو
البته قرص ها رو توی باغچه مون باسنگ له میکردم
بعدش از بین نوه های بابا بزرگم 2 نفر رو انتخاب میکردم میبردم گوشه حیاط
بهشون میگفتم اگه از این معجون نخورید به قورباغه تبدیلتون میکنم
اون ها هم میترسیدن میخوردن
منم منتظر میموندم تا مثلا تبدیل به یه چیز دیگه بشن اما ....
اون موقع فقط 6 سال داشتم
یادش بخیر
علاقه مندی ها (Bookmarks)