دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 56

موضوع: معماران برجسته ی دنیا

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #1
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    Post معماران برجسته ی دنیا

    تادائو آندو

    در 13 اكتبر 1941 ميلادي در اوزاكاي ژاپن ديده به جهان گشود، در سال 1960 م . به يك بكسر حرفه اي تبديل شد. در سالهاي 69- م . تعاليم خود آموخته و غير آكادميك خود را به عنوان يك معمار با سفرهاي آموزشي به اروپا، آمريكا و آفريقا و مطالعه بر روي خانه هاي فرانك لويدرايت و كارهاي مدرنيسم قديمي (كلاسيك) تكميل كرد.


    افزايش كمي آثار او در سطح معماريهاي مسكوني، كليساها، موزه ها و مجتمع هاي تجاري بزرگ، و … با تكيه اي مداوم و تقريباً انحصاري بر ساختارهاي بتن مسلح بزرگ و نمايان است كه عظمت را در معماري او فزوني مي بخشد. او واسطه اي ميان شرق و غرب است، و بتن را ـ با اينكه از مواد جدايي ناپذير جنبش مدرن اروپاست ـ در جهت نشان دادن زيبايي شناسي شرقي به كار مي برد.

    اولين تمرين معماريش را در سال 69 م . در اوزاكا آغاز كرد و در سال 70 م . كارگاه شخصي خود را در زادگاهش داير نمود و تاكنون بيش از صد و پنجاه پروژه معماري را طراحي كرده است.

    او از با نفوذ ترين معماران پست مدرن نسل دوم ژاپن محسوب مي شود. توجه عمده وي بر تفليق فرمهاي مدرن با مفاهيم و شيوه هاي سنتي ژاپن استوار است ؛ به بيان دقيق تر، هدف او تغيير معناي طبيعت از گذرگاه معماري است. در سالهاي 1978،88 و 90 ميلادي به سمت استاد دانشگاههاي يال آمريكا، كلمبيا و هاروارد انتخاب شد.

    مصالح معماري آندو، بتن خام، خورشيد، آسمان، سايه و آب است يا به عبارت بهتر، فضا. تأكيد او بر اين نكته است كه استفاده كنندگان از بنا بايد طبيعت را تجربه و احساس كنند و اينها همه ريشه در سنت منطقه اي زيستگاه او ـ كانزايي ـ دارد.

    عناصر اصلي و متناقص معماري آندو عبارتند از نظم، مردم و احساسات انساني. او در معماري خود، به گونه اي متضاد آنها را با هم ارتباط مي دهد و ميان آنها تفاهمي ايجاد مي كند:

    فرم در برابر فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه. اين مسئله را در شخصيت خود او نيز مي توان مشاهده كرد؛ قدرت و منطق مردانه از يك سو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر كه در وجود او به تفاهم رسيده اند.

    آندو از جذابيت فرم صرفنظر كرده و بر جذابيت فضا تأكيد مي ورزد. او اعتقاد دارد كه فرم، از تأثير فضايي مي كاهد و در نتيجه، جذابيت معماري را محدود مي كند..

    به اعتقاد او، ارحجيت دادن به فرم به معناي ارجحيت دادن به حس بينايي در ميان پنج حس و عدم توجه به عمق فضايي است. در نتيجه او در پي نفي فرم به مفهوم به كارگيري فرمهاي ساده و انكار ساده و انكار فرمهاي پيچيده است. (نفي تصوير صرفاً بصري در فضا). معماري او، معماري نفي و انكار است. او جامعه مدرن و جهاني بودن را نفي مي كند. در اين حال، نفي به معناي حمايت از استقلال شخصي و رهايي از يكنواختي مدرن است مرتبط با شخصي كه مي خواهد به شكلي فردي زندگي كند. اولين چيزي كه آندو نفي كرده، مفاسد جامعه مدرن و ارزشهاي آن است. (براي مثال، مقولة راحتي) آندو راحتي مدرن را نفي كرده، تلاش مي كند ارتباط پويايي با جهان برقرار كند. او راحتي را از معماري خود دور مي كند و به جاي آن امكان حضور انسان و طبيعت را در كالبد معماري اش فراهم مي سازد.

    او كارهاي متعددي تاكنون انجام داده است كه پس از بررسي كليت طراحي هاي او،در مطالب بعدي ، به بررسي 8 اثر برترش كه اهداف و تفكرات او را به خوبي جلوه گر مي سازند، مي پردازيم:

    -نمازخانة كوه روكو (كليساي باد)

    -كليساي روي آب

    -كليساي نور

    -معبد آب

    -خانه Raw

    -مجتمع تجاري تايمز 2

    -پروژه ناكانو شيما 2

    -موزه نائو شيما



    تادائو آندو در طول بيست سال گذشته، يكصد و پنجاه پروژه ي معماري انجام داده است با تجزيه و تحليل و بررسي آنها، به مباني و شاخص هايي دست مي يابيم كه با كمك آنها مي توان كارهاي او را در سه دسته طبقه بندي كرد.

    بررسي ويژگيها و معاني

    معماري، رهيافتي است به جعبه اي با دو بعد آرمان و هدف.

    آرمان معماري، فرم بخشيدن به يك الگوي جهاني و هدف آن، بيدار كردن احساس انساني است.

    موضوع اوليه ي معماري، ايجاد يك الگوي فضايي است؛ يعني نظم بخشيدن به يك فضاي برهنه و عاري از هر چيز. انتظام فضايي، به معناي استفاده از فرمي است كه فضا، منشأ آن است و نظمي شفاف آن را به فضا مرتبط مي سازد.

    براي دستيابي به اين هدف، معماري به هندسه نياز دارد. هندسه، علم ايجاد نظم منطقي و هوشمندانه اي است كه حاصل ارتباط فرم و فرم با فضا مي باشد. از اين رو، هندسه فرم آرماني را ايجاد مي كند؛ فرمي كه بيان بصري مفهوم است و فضايي انتزاعي در آن تجلي مي يابد.

    به طور كلي، هندسه به ارتباطات منطقي خالص توجه دارد؛ بنابراين هندسه، مفاهيم و ارزشهاي اجتماعي را منعكس مي سازد و جهاني با منطق شفاف ايجاد مي كند. به طور خلاصه، هندسه ثباتي منطقي به طرح مي بخشد. از اين رو، ثبات و پايداري است كه از آن، فرم هاي منطقي باقي مي ماند و ارزش هايي چون صداقت، زيبايي و خوبي در مرحله دوم ارايه مي شوند؛ منطقي كه احساسات را طرد مي كند و تنها، درباره ي حقيقت با ما صحبت مي كند. معماري پيوسته در جستجوي انتظامي است كه بر اساس نيروي طبيعي و جاذبه زمين باشد؛ اگر چه هنوز به آن دست نيافته است.

    بر خلاف هندسه، معماري نمي تواند در تمام ابعاد نفوذ كند؛ زيرا نيروي جاذبه، آن را به حركت هاي افقي و عمومي محدود مي سازد. معماري، الگويي پوياست.!!!! يك ساختمان، طبيعتاً حركت نمي كند؛ ولي زماني كه مردم در امتداد مسيري حركت مي كنند، شكل آن، در حال حركت به نظر مي رسد.

    مردم با حركت و تغيير موضوع دوم در معماري، بيدار كردن احساسات انساني است. هندسه، فضايي منطقي و با ثبات ايجاد مي كند. ولي به راستي، اين منطق چگونه ما را با تجربه هاي معماري آشنا مي سازد؟ آيا تنها نظم هندسي است كه فضا را روشن و واضح مي سازد؟ آيا هندسه باعث يكنواختي و سكون نيست؟ آيا نيازي به رهايي فضا از ثبات هندسي ناشي مي شود؟ آيا فرم و فضا صرفاً بايد بر اساس منطق هندسي شكل گيرد؟

    هنگامي كه چند فرم يا حجم در كنار هم قرار مي گيرند، اين هندسه و منطق هندسي است كه به آنها نظم و ترتيب مي بخشد. زماني كه اين انتظام بين عناصر معماري مانند ستون، ديوار، سقف ايجاد مي شود، در واقع به آنها هويت مي بخشد و در نتيجه، ما نظم موجود در اين مجموعه را درك مي كنيم. اگر در اين عناصر، نسبت ها دقيقاً بر اساس ابعاد و اندازه ها و تناسبات رياضي باشد، ما يك مجموعه خردمند را احساس مي كنيم.

    هندسه و تناسبات آن، از اجزاء مختلف يك سيستم واضح بصري مي سازد. آيا در اين سيستم، صرفاً تناسبات هندسي و ايجاد فضايي با نظمي مشخص مطرح است؟ در پايان، آيا يك سيستم صرفاً موزون و معقولانه، داراي نوعي يكنواختي است؟ هنگامي كه نظامي منطقي بر فرم و فضا غالب باشد، فضا را تحت الشعاع خود قرار مي دهد. به هر حال، معماري به نظم هندسي نياز دارد؛ ولي ممكن است اين نظم، روح و جان معماري را بگيرد.

    بنابراين، اگر معماري صرفاً بر اساس منطق باشد، نمي تواند پاسخگوي روح و احساسات ما باشد. براي دستيابي به اين هدف بايد از قواعد منطقي و خشك آن كناره گرفت. بنابراين، بايد بين قواعد نوعي پويايي و تضاد ايجاد شود تا نيازهاي احساسي ما نيز ارضا شود. زيرا اين تضاد و پويايي، سرشار از هيجان و احساسات است.

    معماري مي كوشد تا نظم را براي مردم تجلي سازد و اين مردم هستند كه در حركت تدريجي نظم، فضا را درك مي كنند و از آن تأثير مي گيرند و بدين گونه معماري از طريق نظم انتزاعي خود در ما تأثير مي گذارد.

    در حقيقت، پويايي موضوع معماري نيست، بلكه پيامد آن است. معماري قادر به پيش بيني واكنش هاي احساسي ما نيست. از اين رو آن را نمي توان در روند طراحي پيش بيني كرد، همان گونه كه نمي توان شيوه هاي مختلف يك بازي را پيش بيني كرد؛ زيرا آنچه ذهن ما را تحت تأثير قرار مي دهد، نامشخص است. معماري بايد ادامه يابد تا با آزمون و خطاي روش هاي مختلف، بتوان به يك معماري خلاقانه دست يافت.

    ويژگي هاي شاخص معماري آندو، نظم، مردم و احساسات انساني است. بنابراين، بر اساس الهاماتي كه او از اين سه عنصر گرفته، پروژه هاي او را مي توان دسته بندي كرد. در معماري آندو، عناصر به شكلي متضاد با هم مرتبط مي شوند. بنابراين، فرم در مقابل فرم و فضا، داخل در برابر خارج و طبيعت در برابر هندسه قرار مي گيرد. به عبارت ديگر، معماري او حاصل ارتباطي است كه بين اين عناصر وجود دارد. براي آشنايي و شناخت بيشتر، كارهاي آندو را بر اساس ساختار و كالبد به سه بخش معماري يگانه انگاري، دو گانه انگاري و كثرت گرايي تقسيم بندي مي كنيم.

    آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود.

    در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. قدرت و منطق مردانه از يكسو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر، شخصيت او را شكل مي دهد.

    معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.



    آن دسته از كارهايي كه در شمار معماري يگانه انگاري قرار مي گيرند، داراي فرمي خالص، طراحي واضح و فضايي قومي هستند. اين نوع معماري، بيشتر در خانه ها و كليساهاي كوچك ديده مي شود. در اين فضاها، با آرامشي روبرو مي شويم كه يادآور فضاي سنتي چاپخانه هاي ژاپني است. در اين فضا، بر اساس ريتمي وحدت بخش، كل به جزء تبديل مي شود. اين ريتم، حتي در نور و سايه نيز تكرار مي شود.

    در معماري دو گانه انگار، آندو روش خاص خود را اعمال مي كند. به عبارتي، روش او از هيچ نوع معماري ديگري تأثير نپذيرفته است. در آنجاست كه آندو از فرم بيضوي استفاده مي كند؛ ولي در معماري دو گانه انگار، فضا بر اساس نيروي پويا شكل مي گيرد. اين نيرو، از تضاد بين فرم و فضا حاصل مي شود. در اين نوع معماري ـ بر خلاف معماري يگانه انگار كه فرم بر فضا غالب است ـ فرم و فضا داراي ارزش يكساني است و در اينجاست كه نوآوري هاي آندو تجلي مي يابد. قدرت و منطق مردانه از يكسو و مهرباني و احساسات زنانه از سوي ديگر، شخصيت او را شكل مي دهد.

    معماري كثرت گرايي آندو شامل تعداد زيادي از كارهاي او از سال 1985 به بعد مي باشد. اين معماري، با فرم هاي متنوعي كه داراي جهت گيريهاي مختلفي است، شناخته مي شود. در اينجا، تمركز فضايي كه در معماري يگانه انگار وجود داشت، متلاشي و پراكنده مي شود و بيشتر به سوي روشنايي و پويايي نيل مي كند. فرم از نظر بصري، سبك تر شده و پراكنده مي شود. بنابراين در طراحي، فضا از تركيبات مختلفي شكل مي گيرد. از اين روست كه در كارهاي آندو، روش ها و مقياس هاي متنوعي ديده مي شود.
    ویرایش توسط ЛίL∞F∆R : 14th September 2008 در ساعت 07:04 AM

  2. 7 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جالبترین حیوانات دنیا
    توسط SysT3M در انجمن سرگرمي(طنز، بازي فكري، ...)
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 17th September 2010, 05:39 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •