قسمت اول


راه آهن خرمشهر ...



خرمشهر...
شهرستان خرمشهر به مرکزیت شهر خرمشهر با مساحت 4 هزار و 552 کیلومتر مربع در جنوب غربی استان خوزستان و در محل پیوستن رود کارون و اروند رود واقع شده است و با شهرستان های آبادن از جنوب شرق، شادگان از شرق و اهواز از شمال و همچنین با کشور عراق از غرب هم مرز است
مردم خرمشهر از نژاد پاک آریایی و سامی هستند مذهب آنها شیعه دوازده امامی است و به زبان پارسی و عربی تکلم می کنند.
تا پیش از جنگ خرمشهر به دلیل موقعیت جغرافیایی و بازرگانی و ارتباط با دریای آزاد ، ثروت عظیمی را در خود جای داده بود و مراکز تجاری و نمایندگی شرکت های بزرگ کشتیرانی ، بدان چهره بین المللی بخشیده بود . اکنون ساکنان خرمشهر به کار در بخش های خدمات ، کشاورزی ، باغبانی ، حصیر بافی و دیگر صنایع مشغول هستند . کمربندی از درختان نخل به پهنای چهارصد متر شهر خرمشهر را از سایر قسمت های استان جدا میکند .
دامداری در منطقه رواج داشته و انواع محصولات دامی از قبیل لبنیات ، پوست و پشم از فراورده های این بخش می باشد .
آب و هوای این شهرستان به علت نزدیک بودن به عربستان و عراق تحت تاثیر باد های گرم و خشکی است که از این سو میوزد .
رطوبت نسبی موجود در این ناحیه به علت نزدیکی به اروند رود و خلیج فارس در تمام فصل ها بالا است از خرمشهر به شهر های اهواز و آبادان راه آسفالته وجود دارد و انتهای راه آهن سراسری ایران ، محور تهران – خرمشهر به طول 1070 کیلومتر به خرمشهر منتهی میشود .
مرکز این شهرستان در زمان محمد شاه قاجار بندر محمره نام گرفت، محمره که از ادغام دو کلمه عربی ماء ( آب) و حمره (سرخ) به وجود آمده به معنای آب سرخ است چرا که قسمت عظیمی ازسواحل شهر ، در بیشتر روز های سال به علت جزر و مد دریا و رسوبات رسی به رنگ قرمز می گراید .
در سال 1314 فرهنگستان ایران با نگاه به موقعیت طبیعی و سرسبز منطقه ، نام خرمشهر را پیشنهاد کرد و در سال 1316 به دستور رضا شاه محمره به خرمشهر تغییر نام داد .
از دو قرن پیش به دلیل اهمیت فوق العاده آن مورد توجه استعمارگران قرار گرفت و تا کنون چهار باری به اشغال قوای خارجی درآمده است .
در سال 1216 ش هنگامی که هرات به سبب خود داری حاکم آن از پرداخت مالیات ، توسط سپاهیان محمد شاه قاجار محاصره شده بود ، نیرو های عثمانی به تحریک انگلستان و به بهانه سرکوب عشایر ( بنی لام ) که در شرق اروند ساکن بودند ، خرمشهر را اشغال کردند که بهای آزادی آن ، رفع محاصره هرات از سوی ارتش ایران بود .
در سال 1226 بر اساس معاهده دوم ارزروم ، حاکمیت ایران بر خرمشهر ، آبادان و سواحل شرقی اروند رود تثبیت شد که بهای آن چشم پوشی ایران از حاکمیت بر سلیمانیه بود .
با بازپس گیری هرات توسط ناصرالدین شاه در سال 1235 ش نیرو های انگلستان خرمشهر را به اشغال به خود درآوردند و در پی آن بر اساس معاهده 1875 م ( 1236 ش ) پاریس که بین ایران و انگلستان منعقد شد ، به بهای آزادی خرمشهر ، هرات از خاک ایران جدا شد .
در جریان جنگ جهانی دوم ، به دلیل شرایط ویژه خرمشهر و وجود خط آهن در این شهر و با توجه به نیاز نیرو های روسیه به کمک های تسلیحاتی و تدارکاتی برای تقویت خطوط نبرد با آلمان ها، دولت هایی چون انگلیس و ایالات متحده برای پشتیبانی از نیرو های روسی نگاهشان به سمت خرمشهر و خط آهنش خیره گشت .
خرمشهر باز هم شاهد اشغالی دیگربود . نیرو های متفقین این شهر استراتژیک را به تصرف خود درآورده و به سرعت به پشتیبانی از نیرو های روسی درگیر در محور های شمالی نبرد اقدام نمودند پس از شکست ارتش آلمان ، متفقین حاضر شدند خرمشهر را به تدریج تخلیه کنند .
با آغاز جنگ ایران و عراق ، خرمشهر به جهت نزدیکی با مرز، یکی از اولین نقاطی بود که مورد هجوم واقع گشت ...
اما این بار گویی با دفعات قبل کمی تفاوت دارد . تاریخ نشان دهنده این موضوع بسیار مهم است .
خرمشهر را میتوان به نقاط مختلف تقسیم بندی کرد از جمله بندر خرمشهر ، پل خرمشهر ، پل نو ( یکی از استراتژیک ترین پل های منطقه ) ، نهر خین ، صد دستگاه ، میدان کشتارگاه ، جاده اهواز خرمشهر ، پلیس راه ، پادگان دژ، کوی طالقانی ، خیابان 40 متری و فلکه فرمانداری ، مسجد جامع و منطقه مارد که به جرات میتوان گفت شدید ترین نبرد ها در مناطقی که ذکر گردید میان تکاوران نیروی دریایی ( کلاه سبز ها) و لشگر های متجاوز عراقی رخ داده است تک تک این مناطق به خون پهلوانانی مزین گشته است که آیندگان قطعا از آنان همچون آریو برزن ها یاد خواهند کرد.
فضای شهر بسیار نا آرام است گروهی به نام خلق عرب در شهر ساز مخالف میزنند و آشکارا از فضای آشفته آن روز ها سوء استفاده کرده و شعارهای عربی حزب بعث عراق را سر میدهند و با عضو گیری از جوانان عرب ایرانی خرمشهر قصد دارند تا در شهر آشوب بر پا کنند. این گروه به وسیله حمایت های ارتش عراق توانسته اند مسلح شوند و این امر برای آرامش خرمشهر خطر ناک است .

یکی از بومیان خرمشهر در این رابطه می گوید :
(چند روزی بود که به شاگردم مشکوک بودم تا یکروز دیدم در زیر لباس خود یک قبضه اسلحه کلاش را حمل میکند از او جویای ماجرا شدم او گفت : این اسلحه را به بهای ناچیزی از شیخ گرفته ام و دارم میبرم تا در بازار خرمشهر بفروشمش وقتی این حرف را شنیدم دیگر از فردا اجازه حضور به او در محل کسب و کار خود را ندادم . )
گروه خلق عرب با مطرح کردن موضوعاتی چون غیرت عربی و شعار های ناسیونالیستی عربی قصد تحریک عرب زبانان خرمشهری را دارد .
یک سوال گروه خلق عرب که حال به مشکلی بسیار جدی برای امنیت ساکنین شهر مبدل گشته چگونه به وجود آمده است ؟
برای رویارویی با تشکیلاتی تحت عنوان کانون فرهنگی نظامی جوانان مسلمان خرمشهر ستادی به نام رزمندگان خلق عرب تاسیس شده است که تمام تلاش خود را صرف برانگیختن عصبیت قومی می کند و به طرق مختلف به ایجاد و گسترش روحیات ناسیونالیستی و قوم گرایی می پردازد .
تظاهرات ها به حدی بوی خشونت به خود گرفته اند که بعضا در نقاطی به تظاهرات به درگیری های مسلحانه تبدیل گشته است فضای عمومی شهر بسیار ملتهب است .
گزارش های ژاندارمری و شهربانی خرمشهر بسیار نگران کننده است اعضای این گروه آشکارا ، اسلحه به دست در میان مردم رفت و آمد می کنند و این امر سبب نگرانی مردم خرمشهر شده است مردم دیگر احساس امنیت نمی کنند .
درماه های اخیر گروه خلق عرب دست به اقداماتی چون ترور یک زن در خیابان و ربودن فرزند او ، حمله به شهربانی و سرقت اسلحه خانه ،حمله به پاسگاه های دیری فام ، هرته و خین ، انفجار دو خمپاره در محدوده منازل مسکونی و ... زده است .
گزارش اقدامات این گروه خائن و وطن فروش نشان دهنده یک توطئه عمیق است که حال خرمشهر و مردم آن را تهدید میکند .
نیاز به یک نیروی ورزیده و همه فن حریف است تا ضمن به دست گرفتن اوضاع شهر کمی از ادعای گروه خلق عرب بکاهد و در صورت لزوم آن را به طور جد منهدم کند.
فرماندهی وقت نیروی دریایی به دلیل گزارش های نگران کننده شهربانی از اوضاع داخلی شهر طی نامه ای محرمانه به فرماندهی گردان یکم تکاوران نیروی دریایی ( کلاه سبز ها ) نا خدا هوشنگ صمدی می خواهد یک واحد از گردان به خرمشهر اعزام شود .
خاطرم هست یکی از عملیات های این واحد اعزامی به خرمشهر بسیار در میان مردم و منطقه سر و صدا کرد . جناب بازرگان آمده بودند خرمشهر تا برای کارکنان شرکت نفت سخنرانی کنند شورش گروه خلق عرب کاری کرد که ایشان نتوانستند سخنرانی کنند و خرمشهر را ترک کردند. فرماندهی وقت نیرو دریایی دستور دادند به تکاوران مستقر در خرمشهر یعنی همان واحد ناوبان بای که به شدت با این گروه برخورد شود و دستور دادند این گروه مسلح فورا خلع سلاح شده و سلاح های خود را تحویل نیروهای مسلح دهند .
اما این گروه از این امر سر باز زدند و باید بگویم اینجا بود که کلاه سبز ها وارد شدند و از بیخ و بن ریشه این گروه را خشکاندند.
گروه خلق عرب در خرمشهر دو مقر فرماندهی داشت یکی در کنسولگری سابق عراق و یکی در مدرسه عراقی ها آنقدر گستاخ بودند که پرچم خود را بر بام این مراکز به اهتزاز درآورده بودند .
ناوبان بای با گرفتن دستور، شبانه دو مقر فرماندهی خلق عرب را در اختفای کامل محاصره و در یک عملیات کماندویی توانست بدون خونریزی هر دو مقر را به تصرف درآورد و تمامی افراد خلق عرب را دستگیر و خلع سلاح کند و پرچم این گروه را پایین آورده و پرچم ایران را بر فراز مقر ها به اهتزاز درآورد .
4000 قبضه اسلحه ازاین گروه خطرناک کشف و تحویل نیرو های مسلح گردید در این عملیات اکثر سران خلق عرب دستگیر شدند و البته بعضی هم به عراق گریختند اما باید بگویم خلق عرب اینجا تمام شد مردم خرمشهر به دلیل عملکرد خوب تکاوران نفس راحتی کشیدند .
ناوبان بای و واحد تحت امرش در خرمشهر اقدامات بسیار درخشان و مهمی انجام دادند از جمله خنثی کردن بمب هایی که در بازار و یا معابر شهر کار گذاشته شده بود ، آزاد کردن برخی از افراد سپاه خرمشهر که توسط این گروه به گروگان گرفته شده بودند و هزاران اقدام ارزشمند دیگر ...