- بدن
- le corps
براي ناميدن اعضاي بدن ، بيماريهاي قسمتهاي مختلف بدن و گاهي بعضي از ضرب المثلها و اصطلاحات به دانستن معاني و تلفظ و نحوه استفاده از لغات زير نيازمنديم .
les cheveuxla têtele visagele frontle sourcilun oeil
les yeuxla paupièrele cille nezla jouela bouchela lèvrela dentla languele mentonune oreilleموهاle cou
سر
صورت
پيشاني
ابرو
يک چشم
چشمها
پلک
مژه
بيني
گونه
دهان
لب
دندان
زبان
چانه
گوش
گردن
la poitrinele ventreun estomacle brasune épaulele coudele poignetla mainle doigtun onglele poucele dosla jambele genoula chevillele piedسينهun orteil
دل-شکم
معده
بازو
شانه
آرنج
مچ
دست
انگشت
ناخن
شصت
کمر
پا
زانو
قوزک پا
کف پا
انگشت پا
چند اصطلاح il fait la tête او بد عنقي مي کند il en par-dessus la tête او ذله شده است ça lui sort par les yeux مثل خاري در چشم است il a perdu la tête او ديوانه است il a le nez creux او شامه قوي دارد il a la grosse tête او خيلي پر مدعا است (فکر مي کند کسي است) il fait la fine bouche او خيلي ناز دارد- مشکل پسند است il a le bras long او شخص با نفوذي است il a traité ce problème par-dessus la jambe او آن مسئله را ماسمالي کرد il a gagné les doigts dans le nez مثل آب خوردن کاري را انجام مي دهد (به سادگ انگشت در بيني کردن )
علاقه مندی ها (Bookmarks)