فرانسه در ایران هرگز نقش سیاسی عمده و پایداری نداشته است. زمانی كه انگلیسی ها، انحصار استخراج نفت و بلژیكی ها، امتیاز اداره امور گمركات ایران را كسب كردند، فرانسه انحصار حفاری ها و اكتشافات باستان شناختی را در این كشور به دست آورد.

به اصرار ناپلئون سوم و اظهار علاقه شاه ایران، در فاصله سال های 1843 و 1854م ، دو معمار فرانسوی به نام های فلاندَن و كُست به ایران سفر كردند و نخستین گزارش علمی ( 1852-1851م)را در باره عمده ترین اماكن باستانی ایران ( پرسپولیس ، پاسارگاد و طاق بستان ) منتشر كردند.

هیات باستان شناسی دیگری نیز زیر نظر دیو لا فوآ در سال های 1845-1844م نخستین حفاری های باستان شناسی در شوش را بر عهده گرفت.

در سال 1890م حكومت فرانسه یك هیات علمی زیر نظر دمورگان، كه مهندس معدن بود، به ایران فرستاد تا در نواحی غربی سرزمین ایران در همه زمینه های زمین شناسی، گیاه شناسی، بوم شناسی و باستان شناسی تحقیق كند .

یكی از نتایج تحقیقات مذكور این بود كه برای اولین بار در خاور میانه وجود ذخایر نفتی در قصر شیرین كشف شد.

گزارش این هیات كه در 9 مجلد در فاصله سال های 1895 تا 1905 م منتشر شد، به عنوان نخستین تحقیق علمی جامع در باره ایران، خود اثری سترك است.

دمورگان در پرتو توفیقاتی كه حاصل كرده بود، در سال 1897م به عنوان نخستین نماینده ارشد برای مراقبت از منافع وزارت آموزش عمومی فرانسه، به ایران اعزام گردید.


گفتنی است وزارت آموزش عمومی فرانسه از سال های 1894 تا 1931م انحصار حفاری های باستان شناسانه در ایران را در اختیار داشت و بعد از جنگ دوم جهانی، اداره فعالیت های فرهنگی و علمی فرانسه در خارج از كشور به اداره روابط فرهنگی وزارت امور خارجه محول شد.

حكومت فرانسه در سال 1894م با اخذ امتیاز انحصاری حفاری های باستان شناسی از همان ابتدا در شوش متمركز شد.

دمورگان كه در 16 دسامبر 1897 م با مسئولیت جدیدش وارد شوش شده بود، برای تامین محلی برای زندگی اعضای هیات باستان شناسی فرانسه و نیز محافظت از اشیای مكشوفه، شش ماهه قلعه ای به سبك معماری اروپای قرون وسطی در همان جا بنا كرد كه سال های طولانی نماد تفوق و اقتدار باستان شناسان فرانسوی در ایران بود.

در اثر حفاری های شوش اطلاعات محققان فرانسوی در باره ایلام و عصر هخامنشیان بسی افزایش یافت . در جریان حفاری ها كشفیات قابل توجهی میسر گشت.

برای نمونه ژكیه در سال 1901م قانون حمورابی را از زیر خاك بیرون آورد و ژ.شیل متخصص كتیبه های ایلامی، آن را خواند. فرانسوی ها در مدت بیش از سی سال، تقریبا همه مساعی خود را زیر نظر دومِكنِم كه از 1912 تا 1947م سرپرستی هیات را بر عهده داشت، صرف حفاری در شوش و بین النهرین سفلی كردند، در حالی كه امتیاز انحصاری آنان هیات های باستان شناسی غیر فرانسوی را از حفاری در جاهای دیگر ایران باز می داشت.

در سال 1931م رضا شاه به امتیاز انحصاری فرانسوی ها خاتمه داد و سر انجام، هیات های باستان شناسی كشورهای دیگر خصوصا آمریكا، نیز دست به كار حفاری های منظم در فلات ایران شدند.

باستان شناسان جوان فرانسوی مثل رومن گیرشمن دوباره در اماكن باستانی ناشناخته ای چون بیشاپور و پس از او، كونتنو در تپه سیلك ( 1939-1933) حفریات را آغاز كردند. در تپه سیلك، نخستین بار، لایه نگاری استوار و دقیقی انجام گرفت.

از آن پس، عملیات باستان شناسی بتدریج علمی تر و روشمندانه تر شده و از صرف كشف و جمع آوری اشیایی برای گنجینه ها و موزه ها، كه بنا بر نوشته های ژكیه (1960م) و دومكنم ( 1980م ) پیش از آن وجهه اصلی همت حفاری های باستان شناسی بود ، فراتر رفت.

با تاسیس نخستین نشریه مربوط به باستان شناسی ایرانی، كه از سال 1936م تحت عنوان«آثار ایران» به زبان فرانسه منتشر شد، و نیز تشكیل موسسه جدید باستان شناسی ایران در سال 1928م كه ریاست آن را تا سال 1960م آندره گدار، موسس موزه ایران باستان در تهران برعهده داشت، تفوق فرانسه همچنان محفوظ ماند.

رومن گیرشمن در سال 1947م به جای مكنم به مدیریت هیات باستان شناسی فرانسه در ایران، منصوب گردید. وی تحقیقات و حفاری های شوش را روشمندانه ادامه داد و در آنجا نیز، همچنانكه در تپه سیلك كاشان، روش لایه نگاری دقیقی اعمال نمود كه از هزاره دوم قبل از میلاد تا قرن سیزدهم میلادی را در برمی گرفت.

او مطالعه در باره كاخ هخامنشیان، قلعه شوش و محل كاخ های سلطنتی را به انجام رساند و از سال 1951 تا 1962م در حفاری زیگوراتهای ایلامی در چغازنبیل و نیز بناهای ساسانی ایوان كرخه تلاش زیادی كرد.

دستاوردهای عظیم این حفاری ها كمك شایان توجهی به پیشبرد مطالعه در باره ایران باستان كرد.

گیرشمن حاصل همه این اطلاعات و مطالعات را در كتاب «ایران از آغاز تا اسلام» ( 1951) و «پارتیان و ساسانیان» ( 1951) عرضه كرد. برای تقویت بنیه علمی هیات باستان شناسی فرانسه در ایران كه استیو، متخصص كشف رمز خط باستانی نیز با آن كار می كرد، اعضای جدیدی استخدام شدند.

با این حال ، به جز عملیات امدادی سال های1960-1959م جزیره خارك، تقریبا همه طرح ها و برنامه های تحقیقاتی این هیات در همان شوش برگزار می شد.

در سال های تصدی گیرشمن، قلمرو فعالیت باستان شناسی فرانسه در ایران به همان مكان مهم باستانی شوش و در قلعه ای قرون وسطایی كه فرانسوی ها در آن ساخته بودند منحصر بود.
متخصصان منفردی تحقیق در باستان شناسی ایران دوره اسلامی را ادامه می دادند و یا در اماكن باستانی كوچك پراكنده ای حفاری می كردند.

آندره گدار مهم ترین اثرش را تحت عنوان «هنر ایران باستان» در سال 1962م منتشر كرد. معماری به نام سیرو از سال های دهه 1930م به این سو مقالاتی در باره آتشكده ها و بنا های كوچك باز مانده از عصر اسلامی برای « مجموعه آثار ایرانی » نوشته ولی اثر عمده اش (1991م) در باره كارونسراهای دوره صفویه است.

هیات باستان شناسی فرانسه در ایران را از سال 1969م ژان پرو اداره می كرد كه به استفاده از روش های تحقیق جدید علاقه داشت و با كمك خود ایرانیان و عده فزاینده ای از گروه های باستان شناسی فرانسوی- كه بیشتر اعضای آنها از مركز ملی تحقیقات علمی بودند – تحقیقات باستان شناختی در سوزیانا (ایلام باستان) را بسیار پیش برد.


در عین حال، چندین برنامه اكتشاف و حفاری دیگر نیز در اطراف شوش آغاز شده بود. آخرین هیات باستان شناسی فرانسه در سال 1980م عازم ایران شد و از آن پس، شعله ور شدن آتش جنگ عراق و ایران مانع از ادامه این عملیات گردید.

در بیرون از حوزه عملیاتی سوزیانا، دزه و گاردن همراه با رولن بزانوال، رمی بوشارلا و سرژ كلوزیو از سال 1961م به این سو بر حفریاتی عمدتا مربوط به دوره های باستانی در تورنگ تپه در جلگه شرقی كرانه دریای خزر نظارت داشتند.