سلام
ممنون از موضوع مهمی که مطرح کردید
به اعتقاد من که دقیقا چنین مساله ای رو تجربه کردم ، نمیشه نسخه کاملا یکسانی برای همه موارد پیچید .مثلا :
1. فرض کنید بیماری خودش به شدت کنجکاوه و وضعیت بیماریشو دائما پیگیری می کنه ؛ خب چنین فردی رو یه پزشک مورد اعتماد بیمار باید در جریان بیماری و احیانا راهکارهای درمانی متفاوتی که می تونه انتخاب کنه قرار بده ... همراهان بیمار هم می بایست تمام تلاش خودشون رو در جهت تزریق روحیه به بیمار انجام بدن
2. بیماری که از نظر روحی در وضعیت متعادلی نیست و حالا قراره بهش گفته بشه دچار فلان بیماری صعب العلاج هستی ؛ نظر شخصیم اینه که چنین فردی رو حتی الامکان باید بدون اطلاع از اسم اون بیماری خاص تحت درمان قرار داد و تصمیم گیری در خصوص نحوه درمان با صلاحدید مشترک پزشک یا پزشکان معتمد و نزدیکان بیمار انجام بشه
3. از منظر دیگه ای هم به موضوع نگاه کنیم . گاهی بیماری فرد در مرحله ای تشخیص داده میشه که از نظر پزشکی امکان درمان وجود نداره و یا تنها یه اقدام درمانی خاص ( بدون هیچ گزینه انتخابی دیگه ) قابل انجامه . در اینجا هم به نظرم پزشک می بایست بیماری رو به همراهان مورد اعتماد بیمار اطلاع بده . هیچ ضرورتی نداره که بیمار رو با مطلع کردن از وخامت بیماری و غیر قابل درمان بودن اون از نظر روحی هم تضعیف کنیم . چه بسا اگه بیمار از نوع بیماریش مطلع نباشه تو چنین شرایطی درد و سختی رو راحت تر تحمل کنه . البته در این شرایط هم نقش همراهان و نزدیکان بیمار برای ایجاد یه حالت طبیعی در رفتار و برخوردشون بسیار حیاتیه
4 و....
موارد متعددی با توجه به وضعیت های مختلف قابل تصوره که به نظرم در خصوص هر کدوم می بایست منحصرا وارد عمل شد . این جور موارد که یه سر اون به جون بیمار و یه سر به روحیه برای ادامه زندگی مربوط میشه با دو تا جمله بخشنامه قابل حل و فصل نیست
علاقه مندی ها (Bookmarks)