دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: سوسیال یا لیبرال مسئله این است

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    فلسفه
    نوشته ها
    4
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 6
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض سوسیال یا لیبرال مسئله این است

    تحلیل اقتصاد دولتی و آزاد
    فرشاد نوروزی

    از زمان شکلگیری نخستین تمدن های بشری نیاز به نهادی که اداره ی امور این جوامع را به عهده بگیرد احساس می شد. به تدریج نخستین دولت ها بوجود آمدند.از آن زمان تا کنون نهاد دولت مسیری طولانی و پرفراز و نشیب را پشت سر گذاشته است.ماهیت و میزان قدرت این نهاد در جوامع مختلف متفاوت بوده اما با گذشت زمان و تکامل جوامع محدوده ی اثتدار دولت وسیعتر شده است.
    با شکلگیری امپراطوری های بزرگ و گسترش حوزه ی اقتدار دولت ها تشکیلات دولتی پیچیده تر شد و این نهاد در جوامع بشری نقش مهمتر و جدی تر را به عهده گرفت.
    در آغاز دولت هه نقشی انتظامی و محدود داشتند اما به مرور زمان حضور جدی تری در کشورها پیدا کردند و با تخصصی شدن علوم کشور داری دولت ها حوزه ی فعالیت وسیعتری یافتند.که البته در این مقال پرداخت اصلی مان به نقش دولتها در اقتصاد جوامع است؛بررسی اندیشه ی لیبرال ها و سوسیال ها،دو شیوه اقتصاد داری کاملا متفاوت از هم و در نهایت تحلیل و راهکار صحیح برای اقتصاد یک کشور.

    بخش اول – مرکانتیلیست ها
    در قرون پانزدهم و شانزدهم مرکانتیلیست ها در اروپا به طرفداری از مداخله ی فعالانه ی دولت در اقتصاد پرداختند. در آن ایام دولت های اروپایی به فکر تجهیز و تقویت خویش بودند و به همین دلیل همواره احتمال بروز جنگ وجود داشت؛بنابراین دولت ها با وضع محدودیت های سخت سعی در تحکیم مبانی اقتصاد خویش داشتند.
    با گسترش و حاکمیت مکتب مرکانتیلیسم دولتهای اروپایی به منظور کنترل اقتصاد و نظارت همه جانبه بر فعالیت های اقتصادی به وضع مقررات و قوانین خاصی اقدام کردند.این قوانین محدویت های بسیاری را برای فعالان بخش خصوصی ایجاد می کرد و البته سالیان طولانی جوامع غربی را زیر سلطه ی خود قرار داده بود.
    این جریان تا زمان انقلاب صنعتی ادامه داشت در دوره ی انقلاب صنعتی با روی کار آمدن طبقه ی سرمایه داران که از اهداف اصلی شان تولید و مبادلات پر سود بود قوانین سد راه اهدافشان قرار گرفت.
    آدام اسمیت در سال 1776 با انتشار کتابی با عنوان ((تحقیق درباره ی ماهیت و علل ثروت ملل)) نظام کنترل دولتی را بشدت مورد حمله قرار داد و اعلام کرد که دولت باید از مداخله در اقتصاد دست بردارد تا اقتصاد در شرایط آزاد با پیمودن مسیر رشد و تکامل به پیش برود.
    از آن زمان به بعد بسیاری از متفکران در مورد مزایای اقتصاد آزاد و بدون مداخله ی دولت اظهار نظر کرده اند.مکتب کلاسیک که توسط آدام اسمیت بنیان گذاشته شده بود، برسیستم اقتصاد کلاسیک و اقتصاد آزاد و حذف دخالت دولت در اقتصاد تاکید داشت و رونق این مکتب سبب شد دولتها از مداخله در اقتصاد بازداشته شوند.اما اقتصاد آزاد جوامع صنعتی را با مشکلاتی مواجه ساخت و سرانجام به بحران رکودی 1929 ختم شد.

    بخش دوم – تحلیل سیستم اقتصاد دولتی و آزاد
    طرفداران اقتصاد آزاد دخالت دولت را در اقتصاد رد می کنند و آن را موجب کند شدن حرکت جوامع به سمت پیشرفت می دانند.آنها معتقدند که دولت با دخالت در اقتصاد باعث نا کارایی و کاهش تحرک بخش خصوصی می شود.
    این گروه معتقدند در دوره ی انقلاب صنعتی حاکمیت و گسترش اندیشه ی اقتصاد آزاد بود که جوامع غربی توانستند حرکت به سمت توسعه را شروع کنند و این عدم دخالت ئولت است که می تواند باعث توسعه گردد
    در مقابل طرفداران اقتصاد دولتی معتقدند که دولت از عوامل موثر در توسعه ی اقتصادی است و در این زمینه وظیفه ی ویژه ای را بر عهده دارد.
    جوامع در حال توسعه ی امروزی برای طی مرحله توسعه به دولتی کارآمد و قوی نیاز دارند که با جدیت هدف توسعه را دنبال کند.حرکت جوامع در حال توسعه بدون حضور و مداخله دولت برای توسعه مطمئنا دشوار خواهد بود.
    جوامع غربی معتقد به اقتصاد آزاد هم در همان دوره ی انقلاب صنعتی هم پس از مدتی با رکود مواجه شدند از سوی دیگر کشورهای توسعه یافته امروزی زمانی حرکت خود را به سمت توسعه آغاز کردند که در عرصه ی صنعت،تجارت و شاید از آن مهمتر علم و اندیشه و تحولات اجتماعی رقیب نداشتند.به عبارت دیگر این کشورها در زمانی شروع به پیشرفت کردند که در دیگر کشورهای جهان اندیشه ی پیشرفت و توسعه مفهومی نداشت.
    از این رو به راحتی توانستند با نفوذ به بازارهای جهان و کسب سرمایه ی فراوان اقتصاد خود را تقویت کنند و مراحل اولیه ی توسعه را به خوبی پشت سر بگذارند.
    در مراحل بعدی که فاصله ی کشورهای توسعه یافته با کشورهای دیگر از نظر صنعت و ثروت بیشتر شد،پیشرفت انها شتاب بیشتری گرفت.در مقابل کشورهای عقب مانده یا در حال توسعه ی امروزی در زمانی قدم در راه توسعه گذاشتند که از همان ابتدا رقیبان بزرگ و پرقدرتی را در کنار خود داشتند.
    شرکت های تجاری و تولیدی کشورهای در حال توسعه رقبای بسیار سر سخت و بزرگی در کشورهای توسعه یافته دارند که امکان و فرصت فعالیت گسترده و کسب تجربه را به آنها نمی دهند.
    هریک از دو دیدگاه نکات مثبت و منفی قابل توجهی دارند. از یک سو ادعای توسعه بر پایه اقتصاد بدون حضور دولت تا حدی ضعیف و غیرقابل دفاع است؛از سوی دیگر دخالت دولت در اقتصاد کشورهای در حال توسعه تجربه ی چندان مطلوبی نبوده است.
    بدین ترتیب باید این موضوع را چنین جمع بندی نمود که کشورهای در حال توسعه در مراحل اولیه ی توسعه به حضور دولتی مقتدر و کارآمد که با جدیت چرخ های اقتصاد را به حرکت در آورد نیازمندند اما هر قدر که کشور در مسیر توسعه پیش برود و مراحل اولیه را پشت سر بگذارد،نیاز به حضور دولت کمتر احساس می شود.
    با پیشرفت کشور بخش خصوصی نوپا و تازه کار آنقدر تجربه به دست می آورد که بهتر از دولت می تواند از پس کارها برآید؛در این زمان دیگر حمایت دولت نه تنها مشکلی را حل نمی ند بلکه می تواند برای اقتصاد کشور مشکل ساز هم باشد.
    به عبارتی می توان رابطه ی دولت و بخش خصوصی را به رابطه ی پدر و مادر با فرزندشان تشبیه کرد.کودک در سنین پایین هنوز تجربه و توان کافی برای اداره ی امور خود را ندارد و والدین با نظارت کافی از او مراقبت می کنند اما با گذشت زمان و رشد جسمی و فکری کودک و رسیدن او به سن جوانی نیاز به این نظارت و مراقبت کاهش می یابد.در این حال فرزند که دیگر بزرگ شده و تجربه ی کافی به دست آورده است، خود می تواند بسیاری از کارهایش را به طور مستقل انجام دهد.
    تمام/.
    We like two trapdoors face to face
    Aware of each other words
    Every day greeting and question and laugh
    Every day appointment of coming day

  2. 2 کاربر از پست مفید philsoph سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست جدید
    نوشته ها
    146
    ارسال تشکر
    525
    دریافت تشکر: 178
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : سوسیال یا لیبرال مسئله این است

    نه اقتصاد سوسیال خوب هست و نه اقتصاد لیبرال. چرا که در اقتصاد سوسیال عملا بخش خصوصی ، به فنا رفته و انگیزه تولید کالا با کیفیت بهتر و فیمت پایین تر، از بین می رود. ضمن آنکه بازار رقابتی هم از بین رفته و رشد صنعتی کشور هم کند می شود. اگر هم بخواهیم بر اساس دترمینیسم ، بگوییم سوسیالیسم نظام اقتصادی مطلوب هست ، لا جرم باید به نقطه آحر دترمینیسم که کمونیسم هست برسیم ( که البته چنینی جبری وجود ندارد).اما چرا کمونیسم که بر پایه مالکیت اشتراکی هست، مورد تایید نیست ؟ چون انگیزه کار و رشد صنعتی را از بین می برد.

  4. #3
    دوست جدید
    نوشته ها
    146
    ارسال تشکر
    525
    دریافت تشکر: 178
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : سوسیال یا لیبرال مسئله این است

    در اقتصاد لیبرال هم تنها سود سرمایه دار مطرح است. در یک چنین نظام اقتصادی ای ، چرخ های توسعه ضعفا رو له خواهد کرد. گرجه که توسعه صنعتی را به دنبال دارد ، اما فراموش نکنیم که هر نظام اقتصادی، برخواسته از یک ایدئولوژیست. پس برای اجرای اقتصاد لیبرال، شرط لازم اینست که نظام حکومتی نیز تا حد زیادی به لیبرالیسم نزدیک شود که البته لیبرالیسم سرشار از تناقض گویی هاست و نظام مطلوبی نمی تواند باشد

  5. #4
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    فلسفه
    نوشته ها
    4
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 6
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : سوسیال یا لیبرال مسئله این است

    البته در انتهای مقاله طی نتیجه گیری که کردم ضعف هر دو مکتب را بیان کرده ام و شیوه ی مناسب اقتصادی را ذکر کرده ام.
    با تشکر
    We like two trapdoors face to face
    Aware of each other words
    Every day greeting and question and laugh
    Every day appointment of coming day

  6. کاربرانی که از پست مفید philsoph سپاس کرده اند.


  7. #5
    دوست جدید
    نوشته ها
    146
    ارسال تشکر
    525
    دریافت تشکر: 178
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : سوسیال یا لیبرال مسئله این است

    البته که این کار رو کردید..اما با شیوه اقتصادی پیشنهادی شما خیلی موافق نیستم
    ابتدا سوسیال و سپس لیبرال، در حقیقت در هر کدام از دو حالت، یک طرف در حال ضرر هست. و اگر لیبرالیسم رو در آخر به عنوان نقطه مطلوب در نظر بگیریم ( زمانی که کشوری توسعه یافته شد )، در حقیقت ، با این نظام تنها به فکر سود سرمایه دار خواهیم بود و تا زمانی که چنین نظامی حکمفرما باشه ، ضعفا حرفی برای گفتن نخواهند داشت.به تعبیری یعنی : تا ابد ضعفا ساکت باشند!
    خیلی دوس دارم که اقتصاد اسلامی یه نظریه بشه و به عینه ببینیم که مطلوبترین حالت هست.
    ویرایش توسط season_sis : 25th August 2010 در ساعت 08:20 AM
    زندگی صحنه یکتای هنرمندی ماست
    هر کسی نغمه خود خواند و از صحنه رود،صحنه پیوسته به جاست
    خرم آن نغمه که مردم بسپارند به یاد

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. معرفی: SonyEricsson C903 در ستایش زیبائی
    توسط Asghar2000 در انجمن Sony Ericsson
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 13th June 2012, 07:45 PM
  2. حقوق تجارت
    توسط MR_Jentelman در انجمن حقوق بین الملل
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 16th September 2010, 09:20 PM
  3. مقاله: آشنایی با سرطان دهانه رحم ( Cervical cancer ) و چگونگی تشخیص و پیشگیری
    توسط Mina_Mehr در انجمن سرطان شناسی و انكولوژی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 22nd August 2010, 08:06 PM
  4. قیمت گذاری در بازار الکترونیک
    توسط آبجی در انجمن تجارت الکترونیک
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 10th August 2010, 12:37 AM
  5. بالی؛ جزیره بهشتی خدایان
    توسط Admin در انجمن قاره آسیا
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th August 2010, 12:59 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •