۱) ایجاد قوانین :
داریوش می دانست که هیچ حکومتی نمی تواند بی تکیه بر قوانین پایدار بماند . با توجه به متن های بجا مانده از شوش , بیستون , تخت جمشید , نقش رستم و سنگ نبشته های ارامگاه داریوش نقل این نوشته ها ثمر بخش است زیرا تصویری روشن از حکومت جهانی که به دست کورش و داریوش پدید امد و نیز از اصول اخلاقی که شاهنشاهی هخامنشی در اداره امور بدان اتکا داشت در ذهن ادمی پدید می اورد .
هردوت یکی از جنبه های اساثنایی دستگاه قضایی داریوش را بدین گونه وصف می کند : داوران شاهنشاهی از میان پارسیان انتخاب می شوند و وظایف خویش را تا پایان زندگی انجام می دهند مگر انکه کاری خلاف عدل و داد از انها سر بزند و موجب برکناری انان شود اینان دعاوی را بررسی می کنند و رأی می دهند , قوانین دولت را تفسیر می کنند و در همه دعاوی حق اخذ تصمیم دارند .
اما اقوام مغلوبی که تحت فرمان شاهنشاهی هخامنشی در امده بودند قوانین و دستگاه قضایی ویژه ی خود را همانند روزگار فرمانروایی کورش به موازات قوانین داریوش حفظ کردند .
راستی و دادگری که از اثار سجایا و ملکات عالی داریوش بود و او در کتیبه های متعدد خویش بارها از ان سخن گفته است با احساس هم وطنی در میان اقوام گوناگون تابع شاهنشاهی ایران که پیش از او در هیچ یک از کشور های باستان سابقه نداشته با یکدیگر در هم می امیزد .
داریوش در یکی از کتیبه های خویش می گوید :اهورا مزدا کشور مرا از دشمن , خشکسالی و دروغ نگه دار . نه دشمن ,نه خشکسالی و نه دروغ هرگز به این کشور روی نیاورید . من از اهورا مزدا نیایش و چنین در خواست می کنم .
این احساس هم وطنی که بدان درجه عالی در شاه وجود دارد هرگز جنبه انحصاری ندارد,زیرا شاهنشاه بزرگ در اندیشه بهزیستی و پیشرفت سراسر کشور است که به یاری پروردگار جهانیان و به مشیت او انرا به عهده گرفته است . جهان بینی شاهنشاه بزرگ واقع بینانه و دل های همه مردم پارس اکنده از عشق به میهن و سرزمین خویش است .
هردوت می نویسد : هیچ گاه یک فرد پارسی به هنگام نیایش به درگاه خداوند تنها برای خود درخواست نیکبختی نمی کند بلکه هر پارسی برای سعادت مردم پارس و یاری شاه خویش دعا می کند و خود را نیز مشمول این لطف عام می داند
۲) برقراری امنیت :
داریوش با سرکوب شورشیان توانست در مدت بسیار کوتاهی در ان شرایت سخت ارامش و نظم را به ایران بازگرداند . در روش حکومتی داریوش هر کسی با هر مکتب و ائینی از ازادی کامل و حقوق اجتماعی برخوردار بود .
داریوش پس از بررسی سیاست حکومت کورش بزرگ , شیوه های تازه ای برای اداره مملکت پدید اورد .
او سیاست بسیار ازاد کورش را تا حدودی محدود کرد تا حکومت را بر پایه های استوار تری بنا کند عصیان ها و اغتشاش های درون شاهنشاهی به او اموخت که تنها به مردم پارسی که نسبت به شاه خویش وفادار بودند می توان تکیه کند .
از این رو قوم پارسی می بایست سرور و مخدوم حکومت کند و همه ممالکی را که در مجموعه شاهنشاهی قرار داشت را اداره کنند .
البته در اینجا سخت گیری و شدت عمل در کار نبود . سیاست اعمال زور در هر اوضاع و احوالی امکان پذیر نبود زیرا قوم حاکم نسبت به مردم تابع شاهنشاهی هخامنشی در اقلیت اشکار قرار داشت .
باید سیاستی خرد مندانه در پیش گرفته می شد تا هر قومی ویژگی های فرهنگی و سازمان های اجتماعی و دینی خویش را ازادانه حفظ کند و در ضمن از همه مزایای حکومتی که خود در زمره ان بود برخوردار گردد . ولی به هر تقدیر حکومت بر این اقوام از سوی افراد پارسی به نمایندگی از سوی شاه بزرگ صورت می گرفت
۳)نظام مالیاتی :
بعد از مرگ کورش و در زمان کمبوجیه مالیات به صورت منظم از مردم وصول می شد ولی در زمان حاکمیت داریوش این نظام دچار تغییرات گردید . مالیات در این دوره بر اساس تولید و محصولات کشاورزان بود میزان وصول سهم مالیاتی بر مبنای مرغوبیت و حاصلخیز بودن زمین و میزان کشت و برداشت محصول کشاورزان از انها گرفته می شد و بدین صورت هیچ گاه به مردم ظلم نمی شد .
نظام مالیاتی در مورد اقشار و مشاغل دیگر مردم نیز به همین صورت دارای نظم و ترتیب خاصی بود .
۴) ضرب سکه :
داریوش برای سهولت در امر تجارت و معاملات دولتی و دادوستد و همچنین برقراری نظم و ترتیب در سیستم اداری کشور اقدام به ضرب سکه نمود که به انها دریک یا زریک گفته می شد .
تجارت و سیستم پولی هخامنشی سراسر سرزمین غرب شاهنشاهی اسیارا متحد و بدین ترتیب از هر گونه برتری دستاورد متمرکز از جمله وسایل تکامل یافته ارتباط و حمل و نقل و سیستم مالیاتی پیش رفته برخوردار شده بود .این عوامل اثرات بسیار مساعد بر زندگی اقتصادی ایران بر جای نهاد هخامنشیان در هر جایی از سرزمین شاهنشاهی سیستم اندازه گیری منسجم و مهمتر از سیستم پولی واحد پدید اوردند همه این عوامل سبب اسانی کار بازرگانی شد . میزان بازرگانی در سده های ششم و پنجم ق.م به مراتب فزونتر از حجم بازرگانی سراسر مشرق زمین در روزگاران پیشین بود وجه تمایز بازرگانی در روزگار شاهنشاهی هخامنشی ان است که در این دوره بازرگانی فقط شامل اشیاء تجملی نبود بلکه کالاهای مورد نیاز از جمله لوازم خانه و زندگی و نیز پوشاک ارزان را شامل می شد بدین ترتیب صنعت نو پای ان زمان بر خلاف دوران گذشته در خدمت همه طبقات جامعه هخامنشی در امد .در قرن شش ق.م بهای فلزات تنزل یافت و دلیل ان به کار بردن شیوه های با صرفه تر ذوب و تهیه فلزات بود .
در زمان شاهنشاهی هخامنشی بانک های حقیقی و خصوصی تأسیس شد اسناد و مدارک انها همانند اسناد و مدارک بانک اگیبی در بابل به دست امده است این بانک در سده ۷ق.م تأسیس شد و کار ان واگذاری اعتبار و پرداخت وام امانت و رهن و کارگشایی (این موسسه از حساب جاری و استفاده از اوراقی مانند چک نیز اگاهی داشت ) بود.
۵)تقسيم كشور به ساتراپ :
سراسر كشور طبق جمعيت به استان تقسيم شد كه در رأس انها يك شهربان -ساتراپ- قرار داشت كه پاسداران شاهنشاهي به شمار مي رفتند . اصول شهرباني ساتراپي از جانب كورش بزرگ بنيان گرفته و توسط كمبوجيه ادامه يافته بود .
داريوش نيز اين روش را با استفاده از برخي مباني تازه اعمال كرد .او در هر ساتراپي نزد هر شهربان شخصي را به سمت فرماندهي سپاه گمارد كه همانند شهربان در برابر شاهنشاه مسئول بود . جز اين دو سمت مقام سومي را نيز پديد اورد كه ان مقام عاليرتبه خراج بود . بنا بر فرمان او هر استان مي بايست بر مبناي ثروت و درامد سالانه مبلغي معين را به خزانه شاهنشاهي بپردازد . خراج به صورت نقدي و با تقديم زر يا سيم و يا جنسي به صورت اسب و چهارپا و اذوقه پرداخت مي شد .
هر شهربان دبيري داشت كه ضمن مراقبت از كارهاي او رابط بين مردم و دستگاه مركزي نيز بود .او با اين كار ۲ هدف را دنبال مي كرد :
۱) سهولت در امر وصول ماليات
۲) كنترل اوضاع ايالات و ايجاد امنيت
۶) سازمان اطلاعات :
داریوش جهت کنترل کشور و جلو گیری از هر گونه شورش و فتنه و توطئه علیه نظام شاهنشاهی هخامنشی و همچنین اطمینان از درستکار بودن حکامی که توسط او به اداره امور مختلف منصوب می شدند اقدام به تأسیس سازمان اسپزگان ( انان که روزانه و مخفیانه می نگرند ) و گاوشان ( انان که مخفیانه گوش می دهند )یعنی چشم و گوش شاه , نمود . شاه سازمانی از بازرسان را پدید اورد این بازرسان از استقلال کامل برخوردار بودند و به هنگام ضرورت از سپاهیان و افراد مسلح زیر فرمان خویش استفاده می کردند .
انان به استان های شاهنشاهی سفر می کردند و به ناگاه خود را به کارگزاران محلی معرفی می نمودند و به کارهای انان رسیدگی می کردند و از چگونگی اعمالشان اگاه می شدند .
بعد ها بسیاری از شاهان از جمله شارلمانی این روش را تقلید کردند .
مأرونان او به نام میسی دو مینیسی - یعنی فرستادگان شاه - خوانده می شدند اینان همان چشمها و گوش های شاه بودند .
7) تشکیل سپاه جاویدان :
داریوش سپاهی را بوجود اورد که به تعداد ده هزار نفر بود و انرا سپاه بی مرگ و شاهی نامید و هیچ گاه این تعداد کم نمی شد زیرا اگر یکی از این سپاه کشته می شد بدون درنگ نفر دیگری جایگزین او می گردید . این سپاه همواره اماده بود و قسم خورده تا اخرین قطره خون برای پاسداری از نظام شاهنشاهی هخامنشی بودند وجود این سپاه تا قبل از این در هیچ دوره ای سابقه نداشت .
فرماندهی این سپاه در زمان حمله کمبوجیه به مصر را داریوش برعهده داشت و او را در احیای وحدت شاهنشاهی یاری کردند داریوش نیز در شوش و تخت جمشید دستور داد تا صفوف این افراد را بر سنگ و کاشی های رنگارنگ تصویر کنند و یاد انهارا در خاطره ها زنده نگه دارند.
۸) اصلاح جاده های نظامی و کاروانی و احداث شاهراه شاهی :
در ان زمان بدلیل شورش و طغیان های مختلف در امپراطوری هخامنشی بسیاری از راهها از امنیت برخوردار نبود داریوش توانست علاوه بر برقراری امنیت ,جاده هارا جهت امور کاروانی سروسامان ببخشد و دستورداد تا کاروانسراهای مختلفی را در بین راه ها احداث نمایند تا عبور و مرور ساده تر انجام شود . داریوش توانست بزرگترین راه بازرگانی را که از شوش تا سارد ادامه داشت را بوجود اورد این جاده دارای 2500 کیلومتر طول بود که 100 الی 110 کاروانسرا که هر کدام 25 کیلو متر از هم فاصله داشت را شامل می شد .
۹) راههای باستانی :
پادشاهان هخامنشی به یک پایتخت قناعت نکردند کورش تا قبل از این که پاسارگاد را بسازد در شوش اقامت داشت سپس اکباتان و بابل را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد . گذشته از راه های بزرگ که رابط بین قسمت های مختلف پایتخت هارا تأمین می کرد راههای فرعی دیگری نیز ساخته شده بود تا نقل مکان های دائمی دربار شاهی را اسان کند . در میان راههای اخیر , راهی که تخت جمشید را به شوش متصل می کرد اهمیت بیشتری داشت کنار این راه قدیمی هنوز اثاری در << جین جین >> نزدیک فهلیان به صورت ساختمانی سلطنتی با ستون های به سبک معمولی شوش و تخت جمشید با پایه های ترکیبی دیده می شود در اینجا در کنار جبال زاگرس , مرکب شاهی توقف می کرد و به استراحت می پرداخت .
10 ) ساخت کانال سوئز :
داریوش با ساخت این ابراه دریای مدیترانه را به دریای سرخ مرتبط نمود با این کار هم عبور و مرور کشتی های تجاری ممکن شد و هم منافع اقتصادی هخامنشی را تأمین می نمود ساخت این کانال توسط داریوش سبب بوجود امدن احترام و اعتقاد وافر به او از طرف مصریان شد و یکی از عللی بود که به داریوش لقب - رع - ( پسر خورشید ) دادند .
11) سیستم مکاتباتی سریع :
داریوش جهت ابلاغ سریع نامه ها نظام پستی جدیدی به نام - پیک - را بوجود اورد و با ساخت چاپارخانه ها و داشتن اسب های تازه نفس تمام نامه ها و پیام های فوری در اسرع وقت به مناطق مختلف فرستاده و ابلاغ می شد .
12) ابداع خط پارسی :
اختراع و ابداع زبان پارسی باستان به صورت الفبایی 36 حرفی و 5 اندیشه نگار و 2 علامت فاصله . داریوش اولین شخصی بود که توانست زبان و خط مختص ایرانی را عرضه و ابداع کند و مدارس را جهت اموزش و پرورش نسل های بعدی تأسیس نماید .
13) اصطلاحات نظامی :
داریوش قدرت نظامی خودرا به 2 دسته تقسیم نمود .
1) سپاهیان دائمی
2) سپاهیان موقت
سپاهیان دائم
1) نیروی زمینی
2) نیروی دریایی
نیروی زمینی
1) رسته پیاده
2) رسته سواره
3) رسته ارابه سوار
4) رسته مهندس
5) رسته نفت انداز
6)رسته کارگزار
او با این کار نظم و ترتیب خاصی به ارتش خود بخشید و برای هر رسته سپه سالاری انتخاب نمود البته این لشکر ها خود به گردان های کوچک تری تقسیم می شوند تا کارایی بیشتری داشته باشند از نظر نیروی دریایی نیز قدرتمند ترین و پیشرفته ترین کشتی های انروز را در اختیار داشت
.پایان
علاقه مندی ها (Bookmarks)