دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 2 از 2 نخستنخست 12
نمایش نتایج: از شماره 11 تا 16 , از مجموع 16

موضوع: پستانداران بیابان های ایران

  1. #11
    یار قدیمی
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    5,334
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 4,062
    قدرت امتیاز دهی
    552
    Array
    بهـمن's: جدید28

    پیش فرض پاسخ : پستانداران بیابان های ایران

    دانستنی هایی از موش - آفتاب


    برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.


    هوش موش:

    موش حيواني فوق العاده کنجکاو، ظريف، با حرکاتي تند و نشاط آور است. وزن موش به غير از تيره موشهاي صحرايي تقريبا 50 گرم است. بزرگترين و خطرناک ترين نوع موشها، نوع آفريقايي آن است که در حدود سه کيلو گرم وزن دارند و با مارها نيز مي جنگند. طريقه کشتن مار به وسيله موشها خيلي جالب است. موشها ساعتها در کمين مار، ساکت مي مانند و مار را هنگام استراحت غافلگير کرده و با يک جهش، گردن مار را مي گيرند و حيوان را خفه مي کنند. در اروپا نوعي موش وجود دارد که کوچکترين موش دنياست. اين موش، بيشتر از 5 تا 7 سانتي متر طول ندارد. موش به آساني انس مي گيرد و مي فهمد که او را به بازي گرفته اند. اگر يکي دو روز با او بازي کنيد و حرکاتي را يادش دهيد، از روز سوم خودش جلوي روي شما به جست و خيز و بازي مي پردازد. هيچ جا نمي رود و از حرکات شما نمي ترسد.

    توليد مثل موشها:

    هر موش ماده در هر سال مي تواند 3 بار توليد مثل کند و هر بار از سه الي هفت بچه مي زايد. نوزادان نيز بعد از 4 ماه موش بالغ و کاملي هستند که مي توانند به جفت گيري پرداخته و توليد مثل کنند. موشهاي بزرگ مي توانند در هر فصلي از سال توليد مثل کنند. تعداد بچه ها در هر زايمان معمولا بين 5 تا 10 نوزاد است؛ ولي تا 17 نوزاد هم ديده شده است. يک جفت که سالي سه زايمان دارد، در صورت وجود شرايط مناسب مي تواند با محاسبه نظري در عرض سه سال حداقل 20 ميليون بازمانده به وجود آورد. آزمايش کنندگان تمام سمهاي شناخته شده را به کار برده اند. بنابراين در مواردي که مقدار کشتار تا 95 درصد بوده است، جمعيت موشها در نقطه مورد نظر طي يک سال به حال اول برگشته است.

    اشتهاي موش:

    اشتهاي حريصانه موش و آلودگي مدفوع او، باعث از بين رفتن مقادير زيادي غذا مي گردد. طبق محاسبه متخصصين، جهان ذخيره غله و برنج خود را به ميزان سالي 33 ميليون تن، يعني مقداري که براي تغذيه 200 ميليون نفر کافي است، از دست مي دهد و مقصر عمده موشها هستند. جالب است بدانيد که 860 موش در هر سال 30 تن نان مصرف مي کنند.

    خطر موش:

    موش بزرگ هر جا برود ايجاد آلودگي مي کند. اين موش براي سلامتي انسان تهديدي مرگبار بوده و ناقل 35 نوع بيماري است. کک بدن آنها، طاعون و تيفوس را منتشر مي کند. آنها در طي آوردن آذوقه از مجاري فاضلاب به انبار غلات و خانه ها، ميکروب بيماري را در هر قدم خود جا مي گذارد. در خانه اي که موش لانه کند، نه پايه هاي خانه در امان است و نه غذاي آشپزخانه. توليد نسل او که به نسبت تصاعد هندسي با قدر نسبت 3 تا 17 بالا مي رود، خطر جدي ديگري است. در مجموع وجود اين خطرات باعث شده که انسان در پي نابودي موشها برآيد.

    منبع : بیابان های ایران
    انجمن تخصصی علوم کشاورزی ( کشاورزی ، دام، طیور ، ماشین آلات و ...)
    سایت دامکده



  2. #12
    یار قدیمی
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    5,334
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 4,062
    قدرت امتیاز دهی
    552
    Array
    بهـمن's: جدید28

    پیش فرض پاسخ : پستانداران بیابان های ایران

    شير ايراني گونه اي منقرض شده





    شیر از نیرومندترین و مشهورترین پستانداران ایران و جهان ، مدتی است که نسلش در سرزمین ایران از میان رفته است با امید به اینکه با هوشیاری و آگاهی نگذاریم که چنین سرنوشتی برای سایر گونه های جانوری ایران رقم زده شود در اینجا یادی از شیر ایرانی از دست رفته خواهیم داشت.

    Order: Carnivore

    Family: Felidae

    Panthera Leo Persicus

    مشخصات:

    موها کوتاه، رنگ بدن زرد و بدون لکه یا نوارهای راه راه است. شیر نریال نسبتاً کوتاهی (در مقایسه با زیر گونه آفریقایی ) با موهای سیاه وزرد دارد. دم شیر ایرانی بلند با دسته ای از موهای سیاه در انتهای آن است.اندازه طول سر و تنه 150 تا 190 سانتی متر، دم در حدود 100 سانتی متر و وزن آن 150 تا 250 کیلوگرم می باشد. مناطق جنگلی ف بوته زارها و علفزارهای نزدیک به آب واقع در نواحی جنوب زاگرس و خوزستان زیستگاه شیر ایرانی بوده است.در گذشته پراکندگی وسیعی در مناطق جنوب و جنوبغربی ایران ، از جنگلهای اطراف رودخانه کرخه ، دز، کازرون به طرف مسجد سلیمان ، رامهرمز ، بوشهر ، کازرون تا دشت ارژن واقع در غرب شیراز است.

    شیرها از نظر ویژگی فیزیکی و رفتاری شباهت زیادی به سایر گربه سانان دارند؛ سر کوچک ، پوزه کوتاه ، گوشهای نسبتاً کوچک و چشمهای درشت از جمله این ویژگیها هستند. دستها پنج انگشت و پاها چهار انگشت دارند که به ناخن های بلند و تیزی ختم می شوند. بالشتک های کف دست و پا به آنها کمک می کند که به آرامی به طعمه خود نزدیک شوند. سبیلها به عصب ارتباط دارند و برای عبور از زیر یا کنار مواقع بویژه در شب اهمیت دارند.آنها حیواناتی شب گرد هستند و از حس بویایی قوی برخوردارند.حس شنوائی آنها بسیار قوی ولی حس بویائی متوسطی دارند به همین دلیل بر خلاف سگ سانان کمتر بواسطه بوئیدن طعمه خود را تعقیب می کنند. شیرها طعمه خود را از طریق کمین کردن در مسیر پستانداران و پرش ناگهانی و دویدن صید می کنند شیرها بصورت اجتماعی زندگی می کنند و قلمرو خود را بوسیله ادرار، مدفوع و خراشیدن درختان متمایز می کنند. در فصل جفت گیری ف نر و ماده در کنار هم دیده می شوند و در باغ وحش جفت گیری شیر با ببر و شیر ماده با پلنگ نر نیز به ندرت دیده شده است.

    تا سال 1322 ، دسته های 2 تا 5 تایی شیر ایرانی در بیشه زارهای جنوب شوش دیده می شده است. ولی از سال 1321 خورشیدی که آخرین شیر ایرانی در شمال غربی دزفول شکار شده است ، اطلاعات دیگری مبنی بر مشاهده این حیوانات ثبت نشده است. اگر چه بواسطه شکار ، طعمه های مسموم ، قطع درختان جنگلی و... اکثر زیستگاههای طبیعی شیر ایرانی در ایران از میان رفته است اما زیرگونه ای از آن همچنان در قرق جنگلی « گیر» در شمالغربی هندوستان به حیات خود ادامه می دهد.

    متاسفانه شیر ایرانی که نقش آن زمانی نماد هویت ملی و زینت بخش پرچم کشور ایران بوده است امروز چنان از سوی ایرانیان با بی مهری مواجه شده است که علاقمندان شیر در هندوستان به خود اجازه داده اند تا نام علمی شیر ایرانی را از Panthera Leo Persica به شیر هندی Panthera Leo Indiaca تغییر دهند.
    منبع : بیابان های ایران
    انجمن تخصصی علوم کشاورزی ( کشاورزی ، دام، طیور ، ماشین آلات و ...)
    سایت دامکده



  3. #13
    یار قدیمی
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    5,334
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 4,062
    قدرت امتیاز دهی
    552
    Array
    بهـمن's: جدید28

    پیش فرض پاسخ : پستانداران بیابان های ایران

    ببر مازندران


    برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.



    ببر ايرانی (ببر مازندران)، گونه ای منقرض شده
    در جنگلهای مازندران، نژادی از ببر مشهور به «ببر ایرانی» می زیسته که امروزه نابود شده است . آخرین ببر که در مازندران به آن «شیر سرخ» می گفتند در سال 1338 ه ش در جنگل گلستان٬ در منطقه گرگان، به دست یکی از شکارچیان محلی شکار شد.
    از ببر مازندران تنها یک نقاشی رنگی و چند عکس و چند پوست به جا مانده است . عکسها و پوستها نشان می دهد که رنگ ببر مازندران از ببر بنگال روشنتر و تا اندازه ای نارنجی مایل به قرمز و نوارهای عرضی آن باریکتر و منظمتر و به تعداد بیشتر بوده است. موهای بدن ببر مازندران بلندتر و پرپشت تر از ببر بنگال و کوتاهتر از ببر سیبری و جثه آن بزرگتر از ببر بنگال و کوچکتر از ببر سیبری بوده است. ببر مازندران مرال و گراز و شوکا و خرگوش و پرندگان و خزندگان و گربه وحشی؛ و در هنگام گرسنگی و کمبود غذا، گاو و گاومیش اهلی شکار می کرد .
    شکار بیرویه، خشک کردن نیزارها و مردابها برای کشاورزی٬ باغداری و خانه سازی، از میان رفتن جنگلهای جلگه ای، سبب نابودی نسل ببر در ایران شده است .

    www.Iraniancheetah.org
    منبع : بیابان های ایران
    انجمن تخصصی علوم کشاورزی ( کشاورزی ، دام، طیور ، ماشین آلات و ...)
    سایت دامکده



  4. #14
    یار قدیمی
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    5,334
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 4,062
    قدرت امتیاز دهی
    552
    Array
    بهـمن's: جدید28

    پیش فرض پاسخ : پستانداران بیابان های ایران

    شیر ایرانی (2) -



    در نقش برجسته هاي بزرگ و زيباي تخت جمشيد، بارها به تصاويري بزرگ از شير پارسي برمي خوريم ، گاهي هنرمند هخامنشي شيري را در حال شکار گاوي نر روي سنگهاي سرد حجاري کرده و گاهي پادشاه هخامنشي را مي بينيم که در حال شکار شيري خشمگين است.
    شير نشانه قدرت و شجاعت است و اگر پادشاهي به شکار آن مي رفت به حتم در نگاه مردمش شجاع و جنگجو به نظر مي آمد. براي ديدن اين شيرها کافي است سري به موزه ايران باستان در تهران بزنيم تا به اهميت نقوش شير پارسي در بين سلاطين و هنرمندان ايراني پي ببريم اما پس از اسلام هم اين گربه بزرگ اهميت زيادي داشت ، اگر شيرهاي رام نشده در مقابل فردي آرام مي گرفتند و به سويش هجوم نمي بردند مردمان قديم آن فرد را از خانواده اهل بيت ع مي دانستند. براي نمونه در اردبيل ورودي مقبره شيخ جبرائيل پدر شيخ صفي الدين اردبيلي (بنيانگذار صوفي گري در ايران) نقوشي از شير پارسي ديده مي شود. شهرستان ايذه در شمال خوزستان که تا مدتي ديگر برخي از آثار تاريخي خود را در زير آب مي بيند (به خاطر پروژه سد کارون 3) ميزبان شيرهاي سنگي است.
    در روستاي کوهباد تمامي قبور قديمي مسلمانان با سنگ قبرهايي به شکل شير تزيين شده است که روي تنه شيرها آياتي از قرآن و شمشير حضرت علي (ع) ديده مي شود (ذوالفقار). در نقوش شکارگاه ، فرشهاي دستباف ايراني شيرهاي پارسي در حال شکار ديده مي شوند. در مينياتورهاي خمسه نظامي بهرام گور در حال شکار شير به تصوير کشيده شده است.
    شيرهاي بالدار اين حيوانات افسانه اي از هزاران سال پيش در ظروف قديم و مهرهاي هخامنشي نقش بسته اند. در ورودي کاخهاي قاجاري و حتي تخت مرمر کاخ گلستان شيرهاي پارسي آرام گرفته اند و اين سنت قديمي تا دوران پهلوي ادامه مي يابد (کاخ سبز در مجموعه کاخهاي موزه سعدآباد). گيلگمش ،افسانه اي است از قهرماني ايراني به همين نام که دوستي همراه و همدل دارد. «انکيدو» در شبي عجيب خواب شير بالداري را مي بيند که او را به سوي آسمان ها مي برد و از اين رو مرگ خود را نزديک مي بيند. اين حيوان زيبا که در تمدن و فرهنگ ما بسيار از آن ياد شده است ، در اواسط قرن گذشته از بين النهرين تا بخش غربي استان فارس ديده مي شد. بيشترين جمعيت آنها در بيشه ها و جنگل هاي خوزستان (سواحل رود کارون) و در بخش جنگلي فارس نظير دشت ارژن زندگي مي کردند. دشت ارژن منطقه اي است حفاظت شده در 40تا 80کيلومتري غرب شيراز که شامل زيستگاه هاي متنوعي در ارتفاعات زاگرس (3000 متر) تا کوهپايه هاي پست و بلند آن است.
    تالاب هاي دشت ارژن (ارتفاع از سطح دريا 2000متر) تا درياچه پرشيان (ارتفاع از سطح دريا 850متر) در 15کيلومتري دشت ارژن زيستگاه هاي مهم شير پارسي به حساب مي آمدند. در شمال شرقي شيراز (ارتفاع از سطح دريا 1500تا 2600متر) پارک ملي بمو با 68هزار هکتار مساحت يکي ديگر از زيستگاه هاي اصلي شير پارسي است.
    اين شير يال کوتاه و قوي جثه در جنوب شيراز (رود قره آغاج)، رامهرمز و دزفول هم زندگي مي کرده است.
    آخرين بار بهار سال 1321 شمسي نقشه برداري هندي از قشون انگليس براي آخرين بار شير پارسي را در 65کيلومتري شمال غربي دزفول مي بيند اما هميشه تصور مي شد بخشي از هويت ملي ما که مي تواند برگي از طبيعت ما باشد، از دست رفته است و ديگر نمي توان حضور شير پارسي (آسيايي يال کوتاه) را دوباره تصور کرد. در شمال غربي هند مردم «گجرات» بخصوص آنهايي که در شبه جزيره «سوداشترا» سکونت دارند به حضور اين شير آسيايي در منطقه جنگلي خود افتخار مي کنند. جنگلهاي «گير» کمتر از 300 قلاده از خانواده شيرهاي پارسي را در خود حفاظت مي کند. گله داران اين منطقه با اين که شيرها گاهي دامهايشان را از بين مي برند اما از حضورشان ناراحت نيستند چون مي دانند جنگل «گير» به لطف حضور شير پارسي است که امروز از آن حفاظت مي شود. شيرها گربه هايي بزرگند که در صورت نابودي طعمه اصلي و زيستگاهشان رو به شکار دامها و حيوانات اهلي مي آورند و دولت هند با افزايش جمعيت اين گونه در تلاش است تا محلي ديگر را نيز براي جمعيت شيرها در نظر بگيرد. براي ديدن شير پارسي بايد به روستاي «ساسان» در ميان پارک ملي «گير» رفت ؛ جنگلهاي خشک و خزان دار، محلي مناسب براي شيرها به حساب مي آيند. موفق ترين پروژه در هند براي حفظ و نگهداري گربه سانان مربوط به پروژه جلوگيري از انقراض شير پارسي بوده است.
    شير آسيايي (پارسي در ايران) زيرگونه اي از شير آفريقايي است که يکصد هزار سال پيش از دسته اصلي خود جدا شده است.
    در ابتدا پراکندگي آنها از سوريه ، ايران ، عراق تا بيشتر مناطق شمالي و مرکزي هند بوده است. شير پارسي بسيار زود در معرض خطر انقراض قرار گرفت.
    اواخر نيمه قرن نوزدهم ميلادي تنها به فاصله 3 دهه نسل اين شير محدود به جنگلهاي «گير» شد و اين حيوانات زيبا در بقيه نقاط آسيا بخصوص ايران ناپديد شدند و از سال 1945 ميلادي جنگلهاي گير ، تنها زيستگاه آنها محسوب مي شد. جمعيت اينگونه شير (پارسي) از 1880 ميلادي در يک دوره 35 ساله تا مرز انقراض پيش رفت ، به طوري که جمعيت آنها از 12 قلاده تا حداکثر 30 قلاده مي رسيد. تا اين که با مديريت و تدابير جديد دولت هند جمعيت شيرهاي آسيايي يال کوتاه در بهار 1995 ميلادي به 304 قلاده رسيد. در اوايل قرن بيستم شکار شير پارسي در هند امري عادي و روزمره بود. اما يکي از بزرگان منطقه شمال غربي هند شکار اين حيوان را ممنوع کرد و باعث نجات اين نسل از موجودات زميني شد. اگر جمعيت شيرهاي پارسي در پارک ملي گير کمتر از 500 قلاده باشد، اين جمعيت را کوچک قلمداد مي کنيم ، اما همان اتفاقي که براي زيستگاه هاي شير ايراني افتاد در هند هم تکرار شد. دامداران با چراي بي رويه خاک و گياهان محل را تا سر حد نابودي از بين مي بردند و محل زندگي شيرها را ناامن مي کردند. با به کارگيري روشهاي علمي از دهه 70 ميلادي تا دهه 80 ميلادي جمعيت شيرها افزايش يافت و يا امن اعلام کردند ، برخي مناطق جنگل از ورود دام به درون جنگل ممانعت شد. در اين فاصله شيرها که 75 درصد غذاي خود را از دامهاي روستاييان تهيه مي کردند در مدت اندکي طعمه اصلي شان تغيير کرد و روي به طعمه هاي طبيعي آوردند. تا اين که در دهه هشتاد ، 75 درصد از شيرهاي پارسي از طعمه اصلي تغذيه مي کردند. با اين که شيرها بسيار اجتماعي اند، در بيشتر مواقع به تنهايي به شکار مي روند. شيرهاي نر قلمرويي 200 کيلومتر مربعي دارند و ماده شيرها تا 120 کيلومتر مربع سالانه در حال جابه جايي اند. بيشه هاي اطراف رودخانه هاي دايمي بهترين محل براي تابستان گذراني آنهاست.
    شير پارسي را کمتر دستجمعي مي توان ديد و زمان جفتگيري و خوردن لاشه ها، اعضاي گله شيرها به دور هم جمع مي شوند. شايد علت شکار تنهايي ماده شيرها به علت نوع پوشش گياهي جنگلي است که در آن به سرعت يالهاي بلند شير نر مانع حضور مي شود. از طرف ديگر شکارچي قوي هيکل طعمه هاي کوچکتري را نسبت به گونه آفريقايي خود شکار مي کنند. ماده شيرها قلمرو خود را با ادرار روي تنه درختان و سنگها و ماليدن خود روي زمين مشخص مي کنند. ماده شيرهاي جوان غالبا با مادرشان مي مانند اما شيرهاي نر جوان براي يافتن جفت و قلمرو جديد بايستي بي صبرانه بجنگند. بوميان اندک اندک دريافتند که زندگي خودشان مستقيم وابسته به بقاي اين شيرهاست.
    شيرهاي آسيايي (پارسي) بيشتر آهو شکار مي کنند و آينده آنها بستگي به حفاظت مستمر مسوولان پارکهاي هند و ايجاد مناطق بيشتر براي جمعيتهاي بعدي دارد. تفاوت شير آسيايي يال کوتاه با شير آفريقايي در وزن ، درازاي يالها و چينهاي بالاي پوست آنهاست که در طول زير شکمشان ديده مي شود که البته در شيرهاي آفريقايي وجود ندارد. افسوس که شير پارسي در دشت ارژن ديگر جايي ندارد و صداي غرش رعد آسايش شنيده نمي شود. تحقيقات جديد نشان مي دهد که با اندکي حوصله و فداکاري مي توان زيستگاه هاي قبلي را به وضعيت مناسبي باز گرداند و شکارهاي اصلي اين حيوان را تا 5000 يا 6000 راس در اين مناطق افزايش داد و با حصارکشي اطراف منطقه مورد نظر و خريداري شيرهاي پارسي سالم از گله هاي متفاوت (در منطقه جنگلي گير) جمعيت اين حيوان در هند و رهاسازي آنها (در کنار گروههاي تحقيقاتي قوي) در مناطق آبا و اجدادي شان دوباره شاهد حضور سلطان جنگل و بيشه زارهاي ايران بود. بايد بدانيم که دولت هند امروز به دنبال يافتن مکاني تازه براي شيرهاي پارسي است تا بتواند تنوع ژنتيکي آنها را در دو جمعيت مجزا حفظ کند و در دراز مدت اثرات ازدواج هاي درون خانوادگي باعث انقراض نسل اين گربه زيبا نشوند. اما شيرها خصوصيات عمومي جالبي دارند: آنها کله هاي گرد و کوتاه دارند و سبيلهايشان اندامي است براي احساس دنياي اطرافشان ، بدنهايي عضلاني و انعطاف پذير دارند و سينه هايشان پهن و قدرتمند است.
    شيرها روي پنجه هايشان راه مي روند و دمشان مانند سکان ، تعادل آنها را در تغيير مسيرها حفظ مي کند.ديد آنها در شب مانند روز است اما سياه و سفيد مي بينند و البته در روز هم کيفيت تصاويري که مي بينند در مقايسه با انسانها کمتر است.
    مردمک چشمان گربه سانان در روز دايره اي تنگ خواهد بود تا حداقل نور را عبور دهند، ولي در شب مردمک آنها تا حد امکان باز مي شود تا نور کافي به شبکيه برسد. شير تنها گربه اجتماعي است که در گروههاي خانوادگي زندگي مي کند به آن گله مي گويند. آرواره شيرها به سمت چپ و راست از گوشه اي به گوشه ديگر حرکت مي کند و قادر به بالا و پايين رفتن نيستند و به همين خاطر تنها از يک طرف دهان در يک زمان مي توانند شکار خود را تکه تکه کنند و اغلب کله شان در اين موارد کج مي ماند. اسکلت گربه سانان 230 تکه استخوان دارد در حالي که انسان ها اسکلتي 206 استخواني دارند. معده و روده شيرها طوري شکل گرفته است که گوشت را سريع و راحت هضم مي کنند چون طول روده کوتاه است اما آنها قادر به هضم گياهان نيستند. غذا به سرعت از اجزاي گوارشي عبور مي کند و به همين علت به سرعت هم نياز به غذا دارند. زماني که ماده شيري طعمه بزرگي را شکار مي کند تا چندين روز به غذا خوردن مجدد نياز نخواهد داشت.
    خانواده شيرها در هنگام خوردن لاشه حيوانات ديگر ترتيبي خاص را رعايت مي کنند و از بزرگ به کوچک همگي کم و بيش سير مي شوند. ميدان ديد چشمان گربه ها زياد است و در شيرها فاصله بين 2 چشم کمي بيشتر است تا حيوان به راحتي قادر به تشخيص مکان دقيق طعمه باشد. پاهاي شير بسيار قوي است و بيشترين اتکاي آنها به پاهايشان است.
    در هنگام دويدن ، شير با اين پاهاي قوي قادر است به راحتي شکار را تعقيب کند. شيرها با کشيدن پنجه هاي خود روي تنه درختان آنها را تيزتر مي کنند. زبان ارتباطي شيرها بسيار جالب است آنها مي توانند از سن جنس و حس و حالشان با خبر شوند. غدد بويايي روي سروچانه ، ادرار و ديگر بوها ، خود يکي از روشهاي ارتباطي در خانواده است.
    حرکات دم يکي ديگر از اين وسايل ارتباطي است.
    گوشها نيز حتي به کمک آنها مي آيند و با تغيير شکل سبيل هايشان مي توانند به ديگري اعلام خطر کنند. شيرها بعد از ببر 300 کيلويي سيبري بزرگترين گربه جهانند (150 تا 250 کيلوگرم وزن شيرهاست). اميد مي رود که سلطان جنگل که يکي از عوامل تعيين کننده در ورود گردشگران خارجي به زيستگاه هاي طبيعي است ، بار ديگر با درايت کارشناسان محيط زيست به ايران باز گردد.

    منبع : بیابان های ایران
    انجمن تخصصی علوم کشاورزی ( کشاورزی ، دام، طیور ، ماشین آلات و ...)
    سایت دامکده



  5. #15
    یار قدیمی
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    5,334
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 4,062
    قدرت امتیاز دهی
    552
    Array
    بهـمن's: جدید28

    پیش فرض پاسخ : پستانداران بیابان های ایران

    شترهاي دوكوهانه در ايران




    مقدمه :
    كمبود مواد غذائي يكي از بزرگترين مسائل و مشكلات جهان امروز محسوب شده كه در حال حاضر بشر از آن رنج مي برد. كشور ما همچون بسياري از كشورهاي جهان سوم علي رغم داشتن امكانات بالقوه منابع طبيعي تجديد شونده هنوز به حد خودكفائي در توليد مواد غذائي در حد استانداردهاي بين المللي نرسيده است . البته روشن است كه توليد مواد غذائي ( گياهي و دامي ) خصوصاً در نواحي گرم و خشك ايران امري دشوار است لذا در اين شرايط راه فايق آمدن بر اين مشكلات و رسيدن به خودكفائي غذائي استفاده بهينه از امكانات خدادادي موجود مي باشد . شناخت مراتع طبيعي كشور و انتخاب دام مناسب براي چرا در چنين مراتعي مي تواند يك راه مهم استفاده بهينه از امكانات موجود كشور باشد .
    كشور ما داراي 90 ميليون هكتار زمين مرتعي مي باشد كه از نظر پوشش گياهي 3/9 درصد آن داراي وضعيت خوب ، 3/37 درصد آن داراي وضعيت متوسط و 4/43 درصد آن داراي وضعيت فقير مي باشد ( دفتر آمار و اطلاعات جهاد سازندگي 1374) .
    درمراتع فقر بيشتر گياهان شورپسند و خاردار مثل خار شتر ، علف شور، تاغ، اسكمبيل، قيچ، گز و درمنه مي رويد .
    طبق گزارشات بين المللي و تجربيات كارشناسي كشور ، شتر مهم ترين دامي است كه مي تواند در چنين مراتعي (مراتع فقير) توان زيست و توليد داشته و با توجه به عادات چرايي خود باعث حفظ و احيا اين مراتع گردد. زيرا شتر قادر است از انواع خاص گياهان مرتعي به ميزاني استفاده نمايد كه ساير دامها قادر به استفاده از آن نمي باشند .
    علاوه بر برتري شتر به شرايط سخت محيطي نسبت به ساير دامها، اين دام قادر است در شرايط تغذيه دستي نيز با دام هاي پر توليد هم وزن ( مانند گاو ) رقابت كرده و افزايش وزن روزانه بالائي داشته باشد. مزيت ديگر شتر اين است كه مواد خوراكي را با قابليت هضم و بازده بالائي نسبت به گاو، گوسفند و بز استفاده مي نمايد. در ضمن شتر در مقايسه با گوسفند و بز مقدار ماده خشك كمتري نسبت به وزن متابوليكي خود مصرف مي كند.
    پرورش شتر در گذشته در مناطق مختلف كشور از ديرباز وجود داشته و مردم كشورمان بويژه ساكنين مناطق بياباني و نيمه بياباني كشور به جهت امكانات اقليمي و شرايط جغرافيائي و بافت فرهنگي روستاها به پرورش شتر اشتغال داشته و البته بيشتر از شتر در جهت حمل كالا و اياب و ذهاب استفاده مي نموده اند .
    در شرايط امروزي باتوجه به از بين رفتن نقش شتر در حمل بار و جايگزيني وسايل نقليه موتوري به جاي آن مي بايست پرورش شتر را در جهت استفاده از توليدات پروتئيني آن ( گوشت، شير و ...) رواج داد تا بتوان علاوه بر عهده گرفتن سهمي از توليد گوشت مصرفي كشور ذخيره اي مطمئن از نظم تأمين گوشت براي كشور در مواقع بروز قحطي ها و خشكسالي ها باشد .
    در دنيا سه گونه شتر به نام شترهاي يك كوهانه، د.كوهانه و بي كوهانه وجود دارد كه دوگونه آن ، يعني يك كوهانه و دوكوهانه درايران پرورش مي يابد . مقاله حاضر به بررسي وضعيت شتر دوكوهانه در ايران مي پردازد .


    تاريخچه :
    دانشمندان معتقدند كه برخلاف شتر يك كوهانه كه درجنوب عربستان اهلي شده است شتر دوكوهانه توسط عشاير كوچ نشين آسياي مركزي ،‌مغولستان و شمال چين اهلي شده اند و اين كوچ نشينان شتر دوكوهانه را به منظور حمل و نقل و كارهاي سخت اهلي كرده اند بعدها بر اثر پيشرفت تمدن و به وجود آمدن روستاها و دهكده ها و استقرار عشاير كوچ رو، از شتر دوكوهانه براي شخم زني و لشكركشي و استفاده از پشم و گوشت و پوست نيز استفاده شده است.
    تاريخچه پرورش شتر دوكوهانه در چين به قرن ها قبل از ميلاد باز مي گردد و سلسله هاي مختلف پادشاهي چين از اين حيوان براي مقاصد گوناگون استفاده مي كرده اند.
    تاريخچه حضور شتر دوكوهانه درايران روشن نيست ، هرچند كه دركتاب اوستا كتاب مقدس زرتشتيان كه بين سالهاي 530 تا 570 پيش از ميلاد نوشته شده است اشاره اي فراوان به شتر شده است اما مشخص نيست كه منظور از شتر كدام گونه آن است . برخي معتقدند كه منظور از شتر در اوستا شتر دوكوهانه بوده است و شتر يك كوهانه سال ها بعد و همزمان با فتوحات ايرانيان در بين النهرين، فلسطين و مصر به ايران وارد شده است . اين فرضيه مبتني بر نقش هايي است كه بر روي ديوارهاي تخت جمشيد ، كه در فاصله زماني بين قرن 6 يا 7 پيش از ميلاد ساخته شده مي باشد در تصوير اول نشان داده شده است كه شتر يك كوهانه بعنوان خراج آورده شده و در تصويردوم يك هيأت نمايندگي را مي بينيم كه در حال آوردن شتر دوكوهانه مي باشند روشن است كه شتر دوكوهانه در اين زمان ،يعني 500 سال قبل از ميلاد ، در غرب آسياي مركزي پراكنده بوده است. اما استفاده از آن با افزايش تعداد شتر يك كوهانه رو به كاهش گذارده است در جاده ابريشم كه نقش بسيار مهمي را در تجارت دنياي قديم بازي مي كرد ، از شتر دوكوهانه جهت حمل و نقل ابريشم و ساير محصولات تجاري استفاده مي شد . استفاده وسيع از شتر يك كوهانه براي مقاصد عمومي ، ‌باركشي وميزان توليد سريع گوشت و شير منجر به عقب نشيني تدريجي شتر دوكوهانه به طرف مناطق شمالي وكشورهائي نظير قزاقستان ازبكستان مغولستان وغيره گرديد جايي كه شرايط آب و هوايي و ديگر شرايط اقليمي براي شتر يك كوهانه بسيار دشوار بوده و ناچار بوده اند كه از شتر دوكوهانه استفاده كنند. زيرا شترهاي دوكوهانه داراي سم هاي مقاومي براي راه رفتن در زمين هاي سنگلاخي بوده اند و همچنين به علت پشم وكرك زيادي كه در بدن داشته اند در هواي سرد و باد و طوفان هايي كه معمولاً در مناطق سرد و خشك مغولستان و دامنه كوه هاي هيماليا وجود داشته حفاظت مي شده اند و بنابر اين احتمال مي رود نسل شترهاي دوكوهانه موجود درايران از نسل شترهاي ترددي فوق باشد. تعداد فعلي شترهاي دوكوهانه در جهان حدود 2 ميليون نفر مي باشند كه در كشورهاي چين ، مغولستان و افغانستان و آسياي مركزي و به ميزان كمتر در ايران و تركيه و آذربايجان پراكنده اند .
    تعداد شترهاي دوكوهانه در ايران كمتر از يكصد نفر برآورد گرديده است كه در مناطق شمال غربي و شرق كشور ( استان اردبيل و گلستان) زيست مي كنند كه به علت عدم حمايت در تأمين آب و نهاده هاي دامي ( علوفه و ... ) و اعتبارات بانكي شترداران در حال انقراض جدي مي باشند.


    خصوصيات نژادهاي شتر دوكوهانه
    :
    شترهاي دوكوهانه داراي استخوان هاي بزرگ و قوي، پاهاي نسبتاً كوتاه، كوهان گرد ، لب هاي بزرگ، پوشش پشمي ضخيم، كف پاهاي بزرگ و مسطح مي باشند . ميانگين محصول پشم وكرك آن ها ساليانه پنج كيلوگرم و در حيوانات نر بالغ ، بيش از هشت كيلوگرم و در نرهاي اخته شده به ده كيلوگرم مي رسد . رنگ شترهاي دوكوهانه، اغلب قهوه اي تيره بوده و وزن زنده آن ها به 750 تا 850 كيلوگرم مي رسد كه درنتيجه وزن لاشه آنها 375 تا 425 كيلوگرم مي باشد . دوره شيردهي آن ها 160 روز بوده و در يك دوره شيردهي 700 تا 800 ليتر شير توليد مي كنند كه از اين مقدار 300 ليتر براي مصرف انسان و بقيه به خوراك ديلاق ها مي رسد. شير آن ها از لحاظ ويتامين C خيلي غني بوده و مي توان از آن به راحتي فرآورده هاي لبني تهيه نمود كه اين امر در شترهاي يك كوهانه نياز به افزودن بعضي مواد از جمله كلريد كلسيم دارد. بلوغ آن ها در چهارسالگي بوده و جفتگيري آنها فصلي مي باشند. دوره آبستني آن ها 13 ماه طول مي كشد. به ازاي هر 16 تا 25 نفر شتر ماده دوكوهانه، يك نفر شتر نر دوكوهانه بسته به توان شتر نر و تغذيه آن جهت جفتگيري نياز مي باشد. ميانگين وزن ديلاق هاي آنها در بدو تولد به 35 كيلوگرم مي رسد.هر نفر شتر دوكوهانه روزانه در حدود 14 كيلوگرم ماده خشك مصرف مي كند. شتر ماده دوكوهانه روزانه در فصل تابستان 35 تا 40 ليتر و در فصل زمستان 20 تا 25 ليتر و شتر نر دوكوهانه در فصل تابستان 40 تا 55 ليتر و در فصل زمستان 20 تا 35 ليتر آب مي آشامد .
    شتر دوكوهانه باتوجه به ساختمان بدني خاص خود به شرايط آب و هواي سرد خشك تطابق يافته است و قادر است در راه هاي كوهستاني و پربرف رفت و آمد نمايد. شتر دوكوهانه مي تواند در تابستان تا درجه حرارت 30 درجه سانتي گراد و در زمستان تا درجه حرارت 30ـ درجه سانتي گراد را به خوبي تحمل نمايد. متوسط باري را كه شتر دوكوهانه مي تواند حمل نمايد 100 تا 150 كيلوگرم مي باشد كه اين موضوع مستقيماً با وضع جسماني و مسافتي را كه بايد طي نمايد بستگي دارد و در مسافت هاي كوتاه (15ـ5 كيلومتر) مي توان مقدار بار را تا 250 و حتي 300 كيلوگرم افزايش داد .
    Konrashov (1958) اندازه هاي متوسط بدن شتر دوكوهانه در چين را بدين شرح گزارش نموده است :
    ارتفاع شتر تا بين دوكوهان در شتر در شتر ماده 180 سانتي متر و در شتر نر 185 سانتي متر و طول بدن در شتر ماده 163 سانتي متر و در شتر نر 168 سانتي متر مي باشد .
    بلندي شترهاي دوكوهانه مغولستان بين 180 تا 200 سانتي متر و وزن متوسط زنده آنها 460 كيلوگرم است. قطر كوهان ها بين 35 تا 40 سانتي متر است كه درشترهاي فربه دوكوهان مجموعاً بيش از 100 كيلوگرم چربي دارند . شترهاي مغولستان سري كوچك، سينه اي پهن و پاهايي تقريباً مستقيم دارند .
    بعضي از عشاير ايران شترهاي دوكوهانه نر را با شترهاي ماده يك كوهانه تلاقي مي دهند كه شترهاي دورگ حاصله در نسل اول يك كوهانه بوده و كوهان آن كشيده تر از كوهان شترهاي يك كوهانه مي باشد و در مجموع خوش اندام و داراي سركوچك،‌گردن كلفت و كشيده ، دم كوتاه، پشم بلند و مجعد روي پيشاني، پس سر و زير چانه بوده و يكي از خصوصيات مشخص آنها در نسل اول اين است كه هميشه سنگين تر از پدر و مادر خود بوده و وزن آنها به نهصد تا نهصد و پنجاه كيلوگرم مي رسد و داراي ظرفيت انجام كارهاي سخت تري نسبت به شتر دوكوهانه مي باشد .
    عشاير كشورمان از اين دورگ ها جهت حمل بار بيشتر وعبور از مناطق صعب العبور كه شتر دوكوهانه قادر به رفتن از آنجا نمي باشد استفاده مي كنند. البته اين تلاقي بين اولاد نسل اول به بعد به لحاظ ضعيف و غيرطبيعي بودن و مرگ و مير زياد نتاج آنها توصيه نمي شود .
    به نظر مي رسد كه در شرايط فعلي به علت قلت جمعيت آنها، وجود همخوني باعث خواهد گرديد كه انقراض نسل اين نوع شتر شديدتر گردد كه راه از بين بردن آن وارد نمودن خون جديد در گله مي باشد. بنا به تجربه شترداران يكي از راه هاي تكثير شترهاي دوكوهانه در كشور وارد نمودن خون جديد در گله، انجام تلاقي تدريجي بين دورگ هاي حاصله از تلاقي شتر نر دوكوهانه با ماده يك كوهانه وشتر ماده يك كوهانه با شتر نر دو كوهانه در طي سه نسل مي باشد كه نتايج حاصله در تلاقي تدريجي در نسل سوم (F3) ، شتر دوكوهانه با درجه خلوص خوني 94 درصد مي باشد .
    به هرحال باتوجه به از بين رفتن نقش تدريجي شتر در حمل بار عشاير كه وسايل نقليه موتوري جايگزين آن مي گردد بايد به دنبال نقش ديگري براي حيوان گشت كه باتوجه به استعداد خوب توليد گوشت در اين نوع شترها و شترهاي دو رگ ، مي توان به تدريج شترداران فعلي آن مناطق را به سمت تكثير و پرورش و نگهداري گله هاي مادري شتر دوكوهانه و يا گله مخلوط دوكوهانه و يك كوهانه و همچنين نگهداري توأم چند نفر شتر دوكوهانه همراه با گله هاي گوسفندي با رعايت ظرفيت مراتع سوق داد كه باتوجه به وجود مراتع مختص چراي حيوان در مناطق و زيست اين دام همچنين باتوجه به نقش مثبت اين دام در خوردن علوفه هاي خاردار و داراي تيغ كه فرصت مناسب جهت تكثير گياهان خوش خوراك به مراتع مي دهد.
    باتوجه به سياست هاي كلان دولت درامر خودكفائي گوشت و افزايش استقبال تدريجي مردم از مصرف گوشت شتر و همچنين ضرورت حفظ ذخاير ژنتيكي، جا دارد كه دولت با خدمات رساني بيشتر به شترداران از قبيل : تأمين آب شرب بهداشتي گله هاي شتر، تأمين علوفه مورد نياز در مواقع خشكسالي ، وام بانكي مورد نياز شتر داران و واگذاري مراتع به شترداران و ايجاد ايستگاه حفاظت ژنتيكي شتر دوكوهانه و تكثير و پرورش آن در زيستگاه ها وساير اقدامات مشابه ،اين دام را از خطر انقراض نجات دهد .

    منابع مورد استفاده :
    1 ـ مقدس ، احسان و پيشنماز زاده ، ميركاظم (1376 ) : درآمدي برشناخت نژادهاي شتر درايران ـ مجله مزرعه ، شماره 11 ، بهمن واسفند 1376 ، صفحه : 78 ـ 73 .
    2 ـ ناظر عدل ، كامبيز ( 1365 ) : پرورش شتر ، انتشارات جهاد دانشگاهي دانشگاه تبريز ، چاپ اول ، صفحه 26 – 24 .
    3 ـ خدائي ، عباس ( 1368 ) شترهاي دو كوهانه در مغولستان ، ترجمه مقاله اي از مجله Worid animal review شماره 55 ، مارس 1985 .
    4 _ Wilson . R .T ( 1984 ) : The Camel _ Second impression _ Longman Singapore publisher pte . I td . p : 11 – 12 .


    منبع : بیابان های ایران
    - دکتر احسان مقدسي
    انجمن تخصصی علوم کشاورزی ( کشاورزی ، دام، طیور ، ماشین آلات و ...)
    سایت دامکده



  6. #16
    یار قدیمی
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    5,334
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 4,062
    قدرت امتیاز دهی
    552
    Array
    بهـمن's: جدید28

    پیش فرض پاسخ : پستانداران بیابان های ایران

    فيزيولوژي بدن غزال در کویر




    برای مشاهده عکس در اندازه واقعی کلیک کنید.


    مطالعات جالب توجهي كه اخيرا در نشريه Physiological and Biochemical Zoology منتشر شده نشان مي دهد كه غزالهاي صحاري عربستان سعودي برخي از اندامهايي كه مصرف اكسيژن بالايي دارند را كوچك ميكنند تا از شدت تنفس ريوي آنها كاسته شود . كاهش تنفس ريوي ميزان اتلاف آب به صورت تبخير ازدستگاه تنفسي را در دوره خشك كاهش مي دهد

    استفان اتروفسكي و پاسكال مزوچينا از مركز پژوهشهاي ملي حيوانات وحشي عربستان سعودي و همچنين ژوزف بي ويليام از دانشگاه ايالتي اوهيو مي نويسند : ما در اين پژوهشها در يافتيم كه غزالها كمترين ميزان آب را در ميان سم داران نواحي خشك از طريق تبخير ششي از دست مي دهند .قلب و كبد غزالهاي شني– كه عوامل مهمي در تعيين سرعت و ميزان سوخت و ساز هستند – بطور معني داري در طول مدت 4 ماه از سال كه آب و غذا كم است از نظر حجم و وزن كاهش مي يابد. بر عكس ديواره معده كه مسئول سنتز 28 تا 46 درصد از كل محتواي پروتئين بدن نشخوار كنندگان است از نظر وزني دچار كاهش معني داري نمي شود .منابع آب آشاميدني براي حيوانات در كوير بسيار اندك است و بنا برين غزالها لاجرم بايد بر گياهان كويري براي تامين هم غذا و هم آب مورد نيازشان متكي باشند .

    نويسندگان اين مقاله توضيح مي دهند كه چگونه صحراهاي شبه جزيره عربستان ازنظر زيست محيطي از فقير ترين زمينهاي روي كره زمين مي باشند كه در آنجا بارندگي بساير بسيار كم و اصولا غير قابل پيش بيني است و متوسط درجه حرارت هوا نيز بالا است . در چنين شرايطي غزالهاي شني بايد تا حد ممكن از تبخير آب ارزشمند بدن خود از طريق تنفسي بكاهند كه عامل موفقيت آنان همين كوچك شدن اندامهاي كبد و قلب است .

    بطور غير منتظره اي محققين همچنين دريافتند كه غزالهايي كه در شرايط سخت وخشك كويري قرار گرفته اند ذخيره چربي بيشتر در مغز خود دارند كه نشان مي دهد به احتمال بسيار غزالها مقداري چربي نيز براي اطمينان در مغز خود ذخيره سازي مي كنند تا مغزآنها در مواقع كم آبي و كم غذايي دچار كاهش فعاليتهاي متابوليكي نگردد .
    منبع : بیابان های ایران
    انجمن تخصصی علوم کشاورزی ( کشاورزی ، دام، طیور ، ماشین آلات و ...)
    سایت دامکده



صفحه 2 از 2 نخستنخست 12

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •