گفتگوی اختصاصی با وزیر بازرگانی وجوانان کشور چین(نطنز)

[312]

_سلام آقای چن دی مینگ

_سلام


_من یک تولید کننده ایرانی هستم که بخاطر صادرات بی رویه تولیدات شما خاک بر سر شدم.
_صادرات بی رویه یعنی چی آقا؟چرا حرف خنده دار می زنی؟


_ اینکه شما از شیر آب تا جون مرغ رو به کشور ما صادر می کنید ،بی رویه نیست؟
_ مگه ما به زور چیزی رو صادر می کنیم؟حالا بد کردیم شما رو از بحران در آوردیم؟


_ بحران؟ بحران چی آقای مینگ؟ما چه بحرانی داریم؟
_بحران نیروی کار،بحران انرژی،بحران آب،بحران...


_هیییییییی وایستا بینم عموووو ،چی چی خودت داری می بافی؟کی گفته ما این بحرانها رو داریم؟
_ تاجران کشور شما. یعنی شما بحران نیروی کار ندارید؟


_چی چی بحران آقای وزیر؟ما تو هر خونه ای 6 نفر نیروی کار داریم که کم کم همه دارند فوق لیسانس میگیرند.بحران کجا بود؟نیرو تو خونه هامون گندیده تو میگی بحران نیروداریم؟
_ آهان این که خیلی خوبه؟پس بحران انرژی دارید که این بد بختها هر جنسی رو کشتی کشتی از ما می خرند؟


_ای که هی؟انرژی؟حرفا میزنی عمو؟ما اینجا نفت خام رو استخراج می کنیم ،همینطور خام خام ،باقلوا می دیم دست مشتری بره.حرفا کدومه؟تازه اینقدر داریم که اصلا یادمون میره از فلان مشتری مثل هند پول گرفتیم یا نه؟
_خشکسالی چی؟اینو که درست میگن؟


_هر کی گفته باهات شوخی کرده عمو.ما آبم داریم فراوان ،اما اگه یه جا یه محصولی یک لیوان آب بخواد با تانکر بهش آب میدیم .هم پدر اون محصول رو در میاریم هم پدر آب رو. اگه قرار باشه آب رو از یه استان پر آب به یه استان کم آب ببریم، پس از900 سال این قانون با زورکلنگ تصویب میشه میاد 900 سال پیش مجری ولابه لای کاغذ ماغذاش تار عنکبوت روش می بنده یا اصلا گم میشه.بازرس میاد پیداش میکنه میندازدش به جریان،اونوقت یه روز راننده نیست،یه روز قیر نیست،یه روز قیف نیست،یه روز همه اینها هستند مملکت 3 روز تعطیل میشه هلو، تا اینکه این استان رو آب می بره و اون استان میسوزه میره پی کارش.
_ پس این تاجرا چه مرگشونه که صبح تا شب اینجا موی دماغ ما شدند؟


_کجا؟کجا هستند؟
_ همینجا تو پکن دور میدون اصلی کنار اون نونوایی بربری.


_نونوایی بربری ؟مگه شما بربری هم دارین؟چرا تاجرای ما اونجا می شینن؟
_آره ما بربری هم داریم.راستش ما هرچی داریم از شما کپی کردیم.الان داریم یه نوع بربری واسه شما تولید میکنیم که لای نون کله پاچه ،کره محلی،پنیر تالش و این چیزا گذاشتیم.


_عجب؟ این پروژه رو کی شروع کردید؟چند سال دیگه به دست ما می رسه؟
_سال وماه کدومه ؟ما دیروز در مورد این پروژه فکر کردیم،امروز تولیدش میکنیم وفردا غروب تو گمرگ بندر عباس میندازیمش زمین.


_پس کیفیت میفیت چی می شه عمو؟
_این دستور تاجرای ایرانی هست که کیفیت اصلا واسشون ملاک نیست.


_چه جالب؟یعنی شما به همه ی دنیا این رنگی جنس می دید؟
_ببین آقا ما برند های مختلف جنس تولید میکنیم و بستگی به خریدار داره که چه برندی بخواد.


_دیگه چه کشورهایی مثل ما همینطوری فله ای والله بختکی خرید میکنن؟
_فقط تاجرای شما نمره آخر برند روخرید می کنند.


_یعنی دیگه هیچ کشوری در دنیا از این برند نمره آخر روخرید نمیکنه؟
_نه . البته چرا چرا چند وقت پیش یه مقدار از جنسهایی که واسه شما تولید کرده بودیم رو برای کمک به کشور قحطی زده ی سومالی فرستادیم که متاسفانه همه رو پس آوردن و از ما شکایت هم کردن.


_نه باباااااااا؟چرااااا؟ مگه جنس ها چی بودند ؟
_دوسری جنس بود.گوشی موبایل بود که سازمان استاندارد شون به مصرف بیش از استاندارد شارژ برق گوشیها گیر داده بود.ودیگری نارنگی وپرتغال.


_ای وای؟حالا به نارنگی و پرتغال چه گیری دادند؟
_گفتند درسته که ما قحطی زده شدیم،اما دوست نداریم مزه محصولی به زیر دندونامون بره که یک روزی خودمان تولیدش می کردیم.گفتند این بی حرمتی به زحمت کشاورزان ماست.


_خب اگر جنسی تو کشورشون نیست وبا کم بودن عرضه وبالا بودن تقاضا اون جنس گرون بشه چی؟
_نه بابا این سوسول بازیها فقط مال شماست.چه عرضه ای چه تقاضایی ؟چه آشی چه کشکی؟اونا عقیده دارند اگه چند روز نارنگی تو بازار نبود ونخورند نمی میرند ونمیاند نارنگی رو یک ملیون دلار بخرند.اونا کسایی نیستند که در چنین روزهایی خونه وزندگی و شیر خشک بچه شون رو بفروشن وبا کارت ملی عمه جانشون نارنگی بخرند واحتکار کنند ودولت ، مجلس ،پلیس ، قوه قضایه،وزارت ارشاد ،وزارت بهداشت ، وزارت جنگ ،روزنامه و برنامه نود وزمین و زمانشون رو درگیر نارنگی نمی کنند وچنان نارنگی رو سیاسی نمی کنند که مابقی بدبختیهاشون از یاد بره.


_صحیح!آقای مینگ یه کم از مسایل صادرات وواردات فاصله بگیریم.میگن آمار خودکشی تو کشور شما زیاده.میشه علتش رو توضیح بدید؟
_آمار ما زیاد نیست.جمعیت ما زیاده ما روستایی داریم که 90 میلیون نفر جمعیت داره اما همه کشور شما 70 میلیون نفرند.اگه در کشور ما یک میلیون نفر خودکشی کنند نسبت به جمعیت ما زیاد نیست.علت این خودکشیها هم اینه که مردم ما فکر میکنند که اگه روزی برسه که نتونند کار کنند تکلیف مالیات ندادنشون چی میشه؟


_ یعنی چی آقای وزیر؟
_مردم فکر میکنند که اگر روزی کار نکنند ونتونن مالیات بدند درآمد دولت از کجا باید تامین بشه؟


_برو بینم بابا دلت خوشه ها؟اینجا به طلا فروشها گفتند مالیات بده قهر کردند مغازه هاشون رو بستند رفتند، الان پارچه فروش ها هم همینو میگن .مالیات کیلو چنده؟
_یعنی اونجا کسی مالیات نمی ده؟ولی این غیر ممکنه؟


_چرا کارمندا اینجا مالیات می دند در حد المپیک.قبل از اینکه پول به دستشون برسه.
_یعنی حقوقاشون خیلی بالاست؟


_آره
_اگه سوالی ندارید من برم دوچرخه ام رو بردارم، باید برم سر کار سومم.


_ای وای یعنی شما چند شغله هستید؟
_من وزیرم بعد از وقت اداری باید برم به کودکان زیر ده سال آموزش کار کردن بدم که کشور در آینده به مشکل نیروی کار بر نخوره و پایان روز هم کشاورزی میکنم و تا پاسی از شب مطالعه برای باز آموزی چیزهایی که آموختم.البته یک حقوق بیشتر نمی گیرم.


_ما چکار کنیم مثل شما بشیم؟
_ملیونها نفر از ما کار میکنیم ویک نفر از ما در جاهایی انتقاد میکنه،اما شما یک نفرتون کار میکنه ومیلیونها نفر ازش ایراد میگیرند.شما جای اینکه اینقدر حرف بزنید یک مقدار هم کار کنید.البته شما کار خودتون رو بکنید ما کار خودمون رو چون اگه شما نباشید تکلیف این برند نمره آخر ما چی میشه؟؟؟

http://keyhan902.blogfa.com/post-173.aspx

[kamanabroo]

خیلی باحال بود
البته بعضی جاهاش هم مایه ...
و تامل برانگیز

[312]

نطنز=نه طنز=طنز تلخ=مايه تاسف و عبرت=مايه انگيزش غيرت=مايه حركت=مايه تغيير=مايه پيشرفت=چرخش از غم به هم و شادي ان شا ا...