دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
دل گفت وصالش به دعا باز توان یافت
عمریست که عمرم همه در کار دعا رفت
هوا گرفته بود ، باران می بارید ، كودكی آهسته گفت : خدایا گریه نكن درست میشه ...
عنان گیر تو گر روزی جمال درد دین باشد
عجب نَبوَد که با ابدال خود را هم عنان ببینی
آنکه هفت اقليم عالم را نهاد --- هر کسی را آنچه لايق بود داد.
عطا از خلق چون جویی، گر او را مال ده گویی؟
به سوی عیب، چو پویی، گر اورا غیب دان بینی؟
آنکه هفت اقليم عالم را نهاد --- هر کسی را آنچه لايق بود داد.
برو کار کن مگو چیست کار
که سرمایه جاودانیست کار
كه موسى از اين مادر دلپريش
منم مهربان تر به مخلوق خويش
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر
مرا گاهی کمان سازی گهی تیر
تو تیری یا کمانی من چه دانم
تو مو بینی و مجنون پیچش موی تو ابرو او اشارتهای ابرو
١. وقتي خوشحال هستيد قول ندهيد!
٢. وقتي عصباني هستيد جواب ندهيد!
٣. وقتي ناراحت هستيد تصميم نگيريد!
تن زجان و جان زتن مستور نیست *** لیک کس را دید جان دستور نیست
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم / مگر بیدار سازد غافلی را غافلی دیگر
لبخند او ، برآمدن آفتاب را
در پهنه طلایی دریا
از مهر ، می ستود .
در چشم من ، ولیکن ...
لبخند او برآمدن آفتاب بود .
در دلم بود که بی دوست نباشم هرگز
چه توان کرد که سعی من و دل باطل بود
١. وقتي خوشحال هستيد قول ندهيد!
٢. وقتي عصباني هستيد جواب ندهيد!
٣. وقتي ناراحت هستيد تصميم نگيريد!
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)