نظام هاي آموزشي با رسالت و مأموريت مشخصي به وجود آمده و براي نيل به اهداف معيني تلاشمي كنند. آموزش و پرورش كشور ما نيز همچون ديگر نظام هاي آموزشي داراي اهداف تعريف شده اي است كه به عنوان سندي معتبر بايد مبناي همه برنامه ها و فعاليت هاي اين حوزه قرار گيرد.بي ترديد دستيابي به اين اهداف مستلزم شناسايي، كنترل و رفع موانع و مشكلاتي است كه ممكن است اجراي مطلوب فرايندهاي آموزشي را تحت تأثير خود قرار دهد. بدين منظور استفاده از سازو كارهاي ارزشيابي شرايط و زمينه هاي لازم را براي شفافيت عملكرد، پاسخگويي نظام هاي آموزشي و اطلاع از ميزان تحقق اهداف و مقاصد آموزش و پرورش فراهم مي نمايد.به عبارت ديگر ارزشيابي آئينه اي مي سازد تا تصميم گيران ودست اندركاران آموزش وپرورش تصوير روشني از چگونگي انجام اين رسالت خطير به دست آورند. بر اين اساس ضرورت دارد ابتدا عناصر نظام آموزشي بهصورت نظام مند مشخص وسپس بااستفاده ازالگو يا الگوهاي مناسب ارزشيابي وضعيت آن ها راتعيين كرد.براي ارزشيابي آموزشي،رويكردهاي متنوع و متفاوتي ارائه شده است كه يكي از آن ها،رويكرد مبتني بر نظر متخصصان و مشخصترين الگوي مربوط به اين رويكرد، «الگوي اعتبارسنجي» مي باشد. اين الگو معروفترين مدل ارزشيابي كيفيت نظامهاي آموزشي در جهان است كه در آن شاخصهاي عناصرمختلف نظام آموزشي در دومرحله «ارزشيابي دروني» و«ارزشيابي بيروني» تدوين ميشود؛
علاقه مندی ها (Bookmarks)