دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 9 , از مجموع 9

موضوع: اشک خدا

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    الکترونیک
    نوشته ها
    575
    ارسال تشکر
    1,853
    دریافت تشکر: 4,068
    قدرت امتیاز دهی
    46
    Array
    master_mind's: جدید10

    پیش فرض اشک خدا

    زن نابینا کنار تخت پسرش در بیمارستان نشسته بود و می گریست. فرشته ایی فرود آمد و رو به زن گفت: ای زن من از جانب خدا آمده ام
    رحمت خدا برآن است که تنها یکی از آرزوهای تو را برآورده سازد , بگو از خدا چه می خواهی؟
    زن رو به فرشته کرد و گفت: از خدا می خوام پسرم رو شفا بده.
    فرشته گفت: پشیمان نمی شوی؟
    زن پاسخ داد: نه!
    فرشته گفت: پسرت اینک شفا یافت ولی تو می توانستی بینایی چشمان خود را از خدا بخواهی!
    زن لبخندی زد و گفت: تو درک نمی کنی!
    سالها گذشت و پسر بزرگ شد. او آدم موفقی شده بود و مادر موفقیت های فرزندش را با عشق جشن می گرفت.
    پسر ازدواج کرد و همسرش را بسیار دوست داشت. روزی رو به مادرش کرد و گفت: مادر نمی دونم چطور بهت بگم ولی زنم نمی تونه
    با شما یه جا زندگی کنه می خوام یه خونه برات بگیرم تا شما برید اونجا.
    مادر رو به پسرش گفت: نه پسرم من می خوام برم خونه ی سالمندان زندگی کنم , آخه اونجا با هم سن و سالای خودم زندگی می کنم و راحت ترم.
    و زن از خانه بیرون آمد , کناری نشست و مشغول گریستن شد.
    فرشته بار دیگر فرود آمد و گفت: ای زن دیدی پسرت با تو چه کرد؟ حال پشیمان شده ایی؟ می خواهی او را نفرین کنی؟
    مادر گفت: نه پشیمانم و نه نفرینش می کنم. آخه تو چی می دونی؟
    فرشته گفت: ولی باز هم رحمت خداوند شامل حال تو شده است و می توانی آرزویی بکنی. حال بگو؟ می دانم که بینایی چشمانت را از
    خدا می خواهی , درست است؟
    زن با اطمینان پاسخ داد: نه!
    فرشته با تعجب بسیار پرسید: پس چه؟
    زن جواب داد: از خدا می خوام عروسم زن خوب و مادر مهربونی باشه و بتونه پسرم رو خوشبخت کنه آخه من دیگه نیستم تا مراقب پسرم باشم.
    اشک از چشمان فرشته سرازیر شد و از اشک هایش دو قطره در چشمان زن ریخت و زن بینا شد.
    هنگامی که زن اشک های فرشته را دید از او پرسید: تو گریه کردی؟ مگه فرشته ها هم گریه می کنن؟
    فرشته گفت: بله , ولی تنها زمانی اشک می ریزیم که خدا گریسته باشد!
    زن پرسید: مگه خدا هم گریه می کنه؟!
    فرشته پاسخ داد: خدا اینک از شوق آفرینش موجودی به نام مادر در حال گریستن است...


  2. #2
    دوست آشنا
    نوشته ها
    634
    ارسال تشکر
    4,089
    دریافت تشکر: 3,118
    قدرت امتیاز دهی
    253
    Array
    Ehsan M's: جدید92

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    مادر............مادر................ماد ر..... جدا که بهشت زیر پای مادراست قدر مادرامونو بدونیم که یکی از بزرگترین نعمت های خداست مادر
    محشر بود
    ویرایش توسط Ehsan M : 27th March 2012 در ساعت 11:25 PM


  3. #3
    دوست جدید
    رشته تحصیلی
    شیمی آلی
    نوشته ها
    149
    ارسال تشکر
    1,053
    دریافت تشکر: 745
    قدرت امتیاز دهی
    329
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    خیلی قشنگ بود خیلی
    لبخند کم خرجترین آرایش چهره است.چهره ات به این آرایش همیشه آراسته باد.

  4. 5 کاربر از پست مفید المیرا70 سپاس کرده اند .


  5. #4
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی پرتوپزشکی
    نوشته ها
    19
    ارسال تشکر
    90
    دریافت تشکر: 63
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    صدف سینه من عمری
    گهر عشق تو پروردست
    کس نداند که درین خانه
    طفل با دایه چه ها کردست
    همه ویرانی و ویرانی
    همه خاموشی و خاموشی
    سایه
    افکنده به روزنها
    پیچک خشک فراموشی
    روزگاری است درین درگاه
    بوی مهر تو نه پیچیدست
    روزگاری است که آن فرزند
    حال این دایه نپرسیدست
    من و آن تلخی و شیرینی
    من و آن سایه و روشنها
    من و این دیده اشک آلود
    که بود خیره به روزنها
    یاد باد آن شب بارانی
    که تو
    در خانه ما بودی
    شبم از روی تو روشن بود
    که تو یک سینه صفا بودی
    رعد غرید و تو لرزیدی
    رو به آغوش من آوردی
    کام ناکام مرا خندان
    به یکی بوسه روا کردی
    باد هنگامه کنان برخاست
    شمع لبخند زنان بنشست
    رعد در خنده ما گم شد
    برق در سینه شب بشکست
    نفس تشنه
    تبدارم
    به نفس های تو می آویخت
    خود طبعم به نهان می سوخت
    عطر شعرم به فضا می ریخت
    چشم بر چشم تو می بستم
    دست بر دست تو می سودم
    به تمنای تو می مردم
    به تماشای تو خوش بودم
    چشم بر چشم تو می بستم
    شور و شوقم به سراپا بود
    دست بر دست تو می رفتم
    هرکجا
    عشق تو می فرمود
    از لب گرم تو می چیدم
    گل صد برگ تمنا را
    در شب چشم تو میدیدم
    سحر روشن فردا را
    سحر روشن فردا کو
    گل صد برگ تمنا کو
    اشک و لبخند و تماشا کو
    آنهمه قول و غزل ها کو
    باز امشب شب بارانی است
    از هوا سیل بلا ریزد
    بر من و عشق غم آویزم
    اشک از چشم خدا ریزد
    من و اینهمه آتش هستی سوز
    تا جهان باقی و جان باقی است
    بی تو در گوشه تنهایی
    بزم دل باقی و غم ساقی است

  6. 4 کاربر از پست مفید پریسا لطیفیان سپاس کرده اند .


  7. #5
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    نرم افزار
    نوشته ها
    99
    ارسال تشکر
    1,661
    دریافت تشکر: 952
    قدرت امتیاز دهی
    26
    Array
    reyhane.R's: جدید4

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    خیلی عالی بود.بازم از این مطالب بذارید pls .

  8. 2 کاربر از پست مفید reyhane.R سپاس کرده اند .


  9. #6
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی معماری
    نوشته ها
    15
    ارسال تشکر
    37
    دریافت تشکر: 53
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    فقط میتونم بگم عاشق مادرمم

  10. 2 کاربر از پست مفید sun archi سپاس کرده اند .


  11. #7
    کاربر جدید
    نوشته ها
    4
    ارسال تشکر
    14
    دریافت تشکر: 17
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    و من فقط مادر میخواندمش.....

  12. 2 کاربر از پست مفید نا3ر سپاس کرده اند .


  13. #8
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    راهنمایی
    نوشته ها
    13
    ارسال تشکر
    38
    دریافت تشکر: 10
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    مادر خود فرشته ایی است که دست هایش از جنس بهار است وپاهایش از جنس بهشت است.
    فرصت ها مثل گذشتن ابر ها می گذرند
    فرصت های خوب و عزیز را در یابیم


  14. 2 کاربر از پست مفید مرغ چاغ سپاس کرده اند .


  15. #9
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی تکنلولوژی ساخت و تولید
    نوشته ها
    64
    ارسال تشکر
    2,204
    دریافت تشکر: 168
    قدرت امتیاز دهی
    31
    Array

    پیش فرض پاسخ : اشک خدا

    باسلام
    افرین خیلی خیلی جالب بود
    و تقدیم به تمام مادر عزیز و پدر های گرامی

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •