Bourgeeoisie |
طبقه سوداگر ، طبقه متوسط ، به صورت طبقه ای رشد یافته هستند از اواخر قرون وسطی ظهور کرده و در انقلاب صنعتی در زندگی مردم ، کسب و کار و فرهنگ آنها بسیار ذی نفوذ بوده اند . |
Brannan plan |
طرح برانان . شامل نکات زیر بود :
1/ میزان پرداخت برای حمایت از قیمت و تولید براساس معدل متحرک اولین دهسال از 12 سال گذشته است به جای عدد پایه 14 - 1910 که معمولاً برای محاسبه به کار گرفته می شد .
2/ حمایت از قیمت شامل ، کنترل تولید ، تعرفه مارکتینگ و سوبسید برای نگهداشت درامد مزرعه در زمینه کالاهای قابل انبار کردن به کار گرفته می شود به نسبت صد در صد براساس مبانی فوق الذکر .
3/ تولید کنندگان واجد شرایط برای قیمت های حمایتی و پرداخت های تولیدی مرتبط است به تطبیق مقررات کنترل تولید و مارکتینگ و مشارکت در برنامه ملی حفاظت خاک
4/ به علاوه وزیر کشاورزی در دفاع از خانوارها پیشنهاد کرد که در هر مزرعه حمایت از قیمت و پرداخت برای تولید محدود شود به مقداری برابر با 18000 بوشل |
Book value |
ارزش دفتری . واژه ای است که در حسابداری به کار می رود . برای تعیین ارزش دفتری هر سهم تمام دارایی شرکت باید جمع شود سپس تمام بدهی ها و تعهدات از آن کسر شود . |
Bread winner |
نان آور خانواده |
Break down of tenure systems |
تفکیک حساب در نظام اجاره داری |
Break - even analysis |
تحلیل سربه سری یا تحلیل مایه کاری |
Break - even point of farm |
نقطه سربسری مزرعه |
Breaking up large estates |
تقسیم املاک بزرگ |
Broker |
شخص یا نهادی است که کنترل فیزیکی مستقیمی بر روی کالاهایی که او برای آن ها کار میکند نداشته ولی نماینده یا خریدار یا فروشنده که نسبت به عقد قرارداد خرید یا فروش اقدام می نماید |
Budget |
بودجه . عبارت است از سندی که در آن درآمدها و هزینه ها برای مدت معینی مثلاً یک سال منعکس می گردد . |
Bumping |
رجحان سابقه ، براساس رجحان سابقه کارفرما میتواند فقط عده ای از کارگران را نگاه داشته و بقیه را مرخص نماید . |
Bureau of agricultural economic |
دفتر اقتصاد کشاورزی . این دفتر یک مؤسسه اولیه و اصلی در وزارت کشاورزی امریکا بود . کار اصلی این دفتر ارایه خدمات مارکتینگ و خدمات مربوط به تحقیقات اقتصاد کشاورزی از سال 1937 بوده است |
Burden of taxtion |
هزینه های عمومی یا هزینه های سربار که به حساب فعالیتی خاص نتوان تخصیص داد |
Busines barometer |
میزان معیار یا شاخصی که به وسیله آن شرایط کسب و تجارت پیش بینی می شود |
Bushel |
پیمانه اندازه گیری محصولات است که هر محصول پیمانه مخصوص به خود دارد |
Business cycles |
دور سوداگری ، چرخه بازرگانی ، دور تجاری ، نوسان در فعالیت های اقتصادی که الگوی منظمی را تشکیل می دهد . |
Business man |
سوداگر ، اهل کسب ، کاسب ، صاحبان مشاغل |
Business managment |
مدیریت بازرگانی اداره امور بازرگانی |
Butter fat feed priceratio |
نسبت قیمت چربی به خوراک دام . |
Buyer's market |
بازار خرید |
Buyer's strike |
اعتصاب خرید . حرکتی است که به وسیله مصرف کننده تا کاهش قیمت ها ادامه پیدا می کند |
Buyer's surplus |
مازاد خریدار . اختلاف فرضی بین انچه واقعاً خریدار برای یک محصول می پردازد و آن چه را در صورت ضرورت علاقه مند به پرداخت آن می باشد. |
By - products feeds |
محصولات فرعی خوراک دام . خوراک دامی که تصادفی تولید می شود |
cabinet crowd |
اعضای غیرفعال بورس نیویورک . آن گروه از اعضا بورس نیویورک که اوراق بهادری را دادوستد میکنند که به کرات خرید و فروش نمیشود . |
Calendar |
فهرست اوراق بهاداری که قرار است برای اولین بار در آینده نزدیک در بازار ارایه شود . |
Calendar of pperation |
جدول زمان بندی که به صورت تقویم انجام کار نمودار ارایه می شود و نشان می دهد که عملیات در فصل کار چه گونه انجام میشود و محدودیت زمان اجرای کار چگونه است |
Calendar year |
سال تقویمی . روشی که برای حسابداری سال مالی در نظر گرفته می شود |
Call |
اخبار خرید ، حق بازخوانی ، مطالبه ، دعوت یا احضار |
Cadastral land survey |
اندازه گیری یا بررسی تفصیلی زمین |
Cadastral survey |
بررسی تفصیلی - نقشه کاداستر |
Cadastre |
بررسی ثبت رسمی مقدار و ارزش و مالکیت زمین برای مالیات بعدی ، ثبت رسمی در مهندسی و مالکیت زمین برای اخذ سند مالکیت |
Cancelation of lease |
الغاء یا لغو عقد اجاره |
Capital |
سرمایه ، شامل کلیه کالاهای بادوام و بی دوام که مفیدند و یا برای تولید به کار برده می شوند |
Capital goods |
کالاهای سرمایه یی که برای تولید ثروت به کار برده می شوند غیر از زمین بهترین نمونه آن ماشین آلات است . |
capital movement |
حرکت ، انتقال ، تعییر مکان سرمایه |
Capital principal |
کل دارایی . ارزشی ویژه در ترازنامه |
Capital account |
حساب سرمایه دارایی ثابت |
Capital gains |
افزایش سرمایه - اضافه ارزش سرمایه |
Capital gains tax |
مالیات بر سرمایه بازیافته ، مالیات بر اضافه ارزش سرمایه |
Capital levy |
برداشت قبلی از سرمایه . مالیات بعدی بر سرمایه |
Capital goods |
کالاهای سرمایه یی |
Capital intensive |
سرمایه بر در مقابل کارگربر |
Capitalization |
تبدیل به سرمایه ، سرمایه سازی ، سرمایه اوری ، تبدیل به سرمایه کردن ، برآورد ارزش سرمایه ، سرمایه به نرخ روز تبدیل به سرمایه |
Capital market |
بازار سرمایه |
Capital reserve |
ذخائر سرمایه ، اندوخته سرمایه |
Capital stock |
سهام سرمایه ، موجودی سرمایه |
Capital accumalation |
انباشت سرمایه ، جمع اوری سرمایه ، گرد کردن سرمایه ، تراکم سرمایه |
Capital surplus |
مازاد سرمایه |
capital assets |
دارایی های سرمایه یی |
capital budget |
بودجه سرمایه یی |
علاقه مندی ها (Bookmarks)