دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 23 از 24 نخستنخست ... 131415161718192021222324 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 221 تا 230 , از مجموع 239

موضوع: شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

  1. #221
    یار همیشگی
    نوشته ها
    4,341
    ارسال تشکر
    10,614
    دریافت تشکر: 19,174
    قدرت امتیاز دهی
    3108
    Array
    تووت فرنگی's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    پنجره ای در مرز شب و روز باز شد
    م
    رغ افسانه از آن بیرون پرید
    میان بیداری و خواب
    پرتاب شده بود
    بیراهه فضا راپیمود
    چرخی زد
    و کنار مردابی به زمین نشست
    تپشهایش با مرداب آمیخت
    مرداب کم کم زیبا شد
    گیاهی در آن رویید
    گیاهی تاریک و زیبا
    مرغ افسانه سینه خود را شکافت
    تهی درونش شبیه گیاهی بود
    شکاف سینه اش را با پر ها پوشاند
    وجودش تلخ شد
    خلوت شفافش کدر شده بود
    چرا آمد ؟
    از روی زمین پر کشید
    بیراهه ای را پیمود
    و از پنجره ای به درون رفت
    مرد آنجا بود
    انتظاری در رگ هایش صدا می کرد
    مرغ افسانه از پنجره فرود آمد
    سینه او را شکافت
    و به درون رفت
    او از شکاف سینه اش نگریست
    درونش تاریک و زیبا شده بود
    به روح خطا شباهت داشت
    شکاف سینه اش را با پیراهن خود پوشاند
    در فضا به پرواز درآمد
    و اتاق را در روشنی اضطراب تنها گذاشت
    مرغ افسانه بر بام گمشده ای نشسته بود
    وزشی بر تار و پودش گذشت
    گیاهی در خلوت درونش رویید
    از شکاف سینه اش سر بیرون کشید
    و برگهایش را در ته آسمان گم کرد
    زندگی اش در رگهای گیاه بالا می رفت
    اوجی صدایش می زد
    گیاه از شکاف سینه اش به درون رفت
    و مرغ افسانه شکاف را با پرها پوشاند
    بالهایش را گشود
    و خود را به بیراهه فضا سپرد
    گنبدی زیر نگاهش جان گرفت
    چرخی زد
    و از در معبد به درون رفت
    فضا با روشنی بیرنگی پر بود
    برابر محراب
    وهمی نوسان یافت
    از همه لحظه های زندگی اش محرابی گذشته بود
    و همه رویا هایش در محرابی خاموش شده بود
    خودش رادر مرز یک رویا دید
    به خک افتاد
    لحظه ای در فراموشی ریخت
    سر بر داشت
    محراب زیبا شده بود
    پرتویی در مرمر محراب دید
    تاریک و زیبا
    ناشناسی خود را آشفته دید
    چرا آمد ؟
    بالهایش را گشود
    و محراب را در خاموشی معبد رها کرد
    زن در جاده ای می رفت
    پیامی در سر راهش بود
    مرغی بر فراز سرش فرود آمد
    زن میان دو رویا عریان شد
    مرغ افسانه سینه او را شکافت
    و به درون رفت
    زن در فضا به پرواز درآمد
    مرد دراتاقش بود
    انتظاری دررگهایش صدا می کرد
    و چشمانش از دهلیز یک رویا بیرون می خزید
    زنی از پنجره فرود آمد
    تاریک و زیبا
    به روح خطا شباهت داشت
    مرد به چشمانش نگریست
    همه خوابهایش در ته آنها جا مانده بود
    مرغ افسانه از شکاف سینه زن بیرون پرید
    و نگاهش به سایه آنها افتاد
    گفتی سایه پرده توری بود
    که روی وجودش افتاده بود
    چرا آمد ؟
    بالهایش را گشود
    و اتاق را در بهت یک رویا گم کرد
    مردتنها بود
    تصویری به دیوار اتاقش می کشید
    وجودش میان آغاز و انجامی در نوسان بود
    وزشی ناپیدا می گذشت
    تصویر کم کم زیبا می شد
    و بر نوسان دردنکی پایان می داد
    مرغ افسانه آمده بود
    اتاق را خالی دید
    و خودش را در جای دیگر یافت
    ایا تصویر
    دامی نبود
    که همه زندگی مرغ افسانه در آن افتاده بود ؟
    چرا آمد ؟
    بالهایش را گشود
    و اتاق را در خنده تصویر از یاد برد
    مرد در بستر خود خوابیده بود
    وجودش به مردابی شباهت داشت
    درختی در چشمانش روییده بود
    و شاخ و برگش فضا را پر می کرد
    رگهای درخت
    از زندگی گمشده ای پر بود
    بر شاخ درخت
    مرغ افسانه نشسته بود
    از شکاف سینه اش به درون نگریست
    تهی درونش شبیه درختی بود
    شکاف سینه اش را با پر ها پوشاند
    بالهایش را گشود
    و شاخه را در ناشناسی فضا تنها گذاشت
    درختی میان دو لحظه می پژمرد
    تاقی به آستانه خود می رسید
    مرغی بیراهه فضا را می پیمود
    و پنجره ای در مرز شب و روز گم شده بود





    سبزواری
    دلم تنگه پرتقالِ من!


  2. 6 کاربر از پست مفید تووت فرنگی سپاس کرده اند .


  3. #222
    کاربر حرفه ای
    رشته تحصیلی
    آب و خاک
    نوشته ها
    6,338
    ارسال تشکر
    36,121
    دریافت تشکر: 19,588
    قدرت امتیاز دهی
    34267
    Array
    *FATIMA*'s: جدید75

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    گفتم به ماروم آی ننه
    عاشق یک دختریوم
    گفت آخ نمیری ننه جان
    تور چه به ای گی خاردنا
    باگذه پیرت بیایه
    تا به پیرت باگایوم
    چوره ده استینت کنه (آی پسره ای تیر ور سینه)
    تور چه به ای گی خاردنا
    دختره صدامو شنوف
    امه دری بومو گف
    تور که ننه ات نمگذره
    تور چه به ای گی خاردنا
    گفتم ده زر چارت چی شیس
    گفت یا سیب یا شفتالو
    بارا یره بچه ننه
    تور چه به ای گی خاردنا
    گفتم عجب لوای دری
    یک بوس از لوات بته
    گفت برا یره ای چس ننه
    تور چه به ای گی خاردنا
    مصطفی رحماندوست
    ویرایش توسط *FATIMA* : 24th February 2012 در ساعت 03:27 PM
    علف هرز چيست ؟!
    گياهى است كه هنوز فوايدش كشف نشده است
    ....
    بحث: زندگی با گیاهان دارویی


  4. 2 کاربر از پست مفید *FATIMA* سپاس کرده اند .


  5. #223
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی مکانیک
    نوشته ها
    19
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 114
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    صد دانه یاقوت دسته به دسته با نظم و ترتیب یک جا نشسته

    هر دانه ای هست خوشرنگ و رخشان
    قلب سفیدی در سینه آن

    یاقوت ها را پیچیده با هم
    در پوششی نرم پروردگارم
    هم ترش و شیرین هم آبدار است
    سرخ است و زیبا نامش انار است "



    سعدی عزیز

  6. 2 کاربر از پست مفید باران شب سپاس کرده اند .


  7. #224
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    اول دفتر به نام ایزد دانا صانع پروردگار حی توانا
    اکبر و اعظم خدای عالم و آدم صورت خوب آفرید و سیرت زیبا
    از در بخشندگی و بنده نوازی مرغ هوا را نصیب و ماهی دریا
    قسمت خود می‌خورند منعم و درویش روزی خود می‌برند پشه و عنقا
    حاجت موری به علم غیب بداند در بن چاهی به زیر صخره صما
    جانور از نطفه می‌کند شکر از نی برگ‌تر از چوب خشک و چشمه ز خارا
    شربت نوش آفرید از مگس نحل نخل تناور کند ز دانه خرما
    از همگان بی‌نیاز و بر همه مشفق از همه عالم نهان و بر همه پیدا
    پرتو نور سرادقات جلالش از عظمت ماورای فکرت دانا
    خود نه زبان در دهان عارف مدهوش حمد و ثنا می‌کند که موی بر اعضا
    هر که نداند سپاس نعمت امروز حیف خورد بر نصیب رحمت فردا
    بارخدایا مهیمنی و مدبر وز همه عیبی مقدسی و مبرا
    ما نتوانیم حق حمد تو گفتن با همه کروبیان عالم بالا
    سعدی از آن جا که فهم اوست سخن گفت ور نه کمال تو وهم کی رسد آن جا


    پروین اعتصامی عزیز
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  8. 2 کاربر از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند .


  9. #225
    یار همراه
    نوشته ها
    2,180
    ارسال تشکر
    4,649
    دریافت تشکر: 6,043
    قدرت امتیاز دهی
    7690
    Array

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    رهائیت باید، رها کن جهانرا نگهدار ز آلودگی پاک جانرا
    بسر برشو این گنبد آبگون را بهم بشکن این طبل خالی میانرا
    گذشتنگه است این سرای سپنجی برو باز جو دولت جاودانرا
    زهر باد، چون گرد منما بلندی که پست است همت، بلند آسمانرا
    برود اندرون، خانه عاقل نسازد که ویران کند سیل آن خانمانرا
    چه آسان بدامت درافکند گیتی چه ارزان گرفت از تو عمر گرانرا
    ترا پاسبان است چشم تو و من همی خفته می‌بینم این پاسبانرا
    سمند تو زی پرتگاه از چه پوید ببین تا بدست که دادی عنانرا
    ره و رسم بازارگانی چه دانی تو کز سود نشناختستی زیانرا
    یکی کشتی از دانش و عزم باید چنین بحر پر وحشت بیکرانرا
    زمینت چو اژدر بناگه ببلعد تو باری غنیمت شمار این زمانرا
    فروغی ده این دیده‌ی کم ضیا را توانا کن این خاطر ناتوانرا
    تو ای سالیان خفته، بگشای چشمی تو ای گمشده، بازجو کاروانرا
    مفرسای با تیره‌رائی درون را میالای با ژاژخائی دهانرا
    ز خوان جهان هر که را یک نواله بدادند و آنگه ربودند خوانرا
    به بستان جان تا گلی هست، پروین تو خود باغبانی کن این بوستانرا









    فریدون مشیری
    یه هیزم شکن وقتی خسته میشه که تبرش کند بشه نه هیزماش زیاد بشه تبر ما آدما هم باورمونه نه آرزوهامون

  10. 4 کاربر از پست مفید *alien* سپاس کرده اند .


  11. #226
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    کامپیوتر
    نوشته ها
    1,201
    ارسال تشکر
    6,001
    دریافت تشکر: 5,961
    قدرت امتیاز دهی
    236
    Array

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    من سکوت خويش را گم کرده ام .
    لاجرم در اين هياهو گم شدم .
    من که خود افسانه ميپرداختم ,
    عاقبت افسانه مردم شدم !

    حافظ
    همیشه رفتن رسیدن نیست.ولی برای رسیدن باید رفت در بن بست هم راه آسمان باز است پس پرواز را بیاموزیم




  12. 3 کاربر از پست مفید amin_745 سپاس کرده اند .


  13. #227
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    نقل قول نوشته اصلی توسط amin_745 نمایش پست ها
    حافظ


    مسلمانان مرا وقتی دلی بود
    که با وی گفتمی گر مشکلی بود

    به گردابی چو می‌افتادم از غم
    به تدبیرش امید ساحلی بود


    دلی همدرد و یاری مصلحت بین
    که استظهار هر اهل دلی بود


    ز من ضایع شد اندر کوی جانان
    چه دامنگیر یا رب منزلی بود


    هنر بی‌عیب حرمان نیست لیکن
    ز من محرومتر کی سایلی بود


    بر این جان پریشان رحمت آرید
    که وقتی کاردانی کاملی بود


    مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
    حدیثم نکته هر محفلی بود


    مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است
    که ما دیدیم و محکم جاهلی بود





    فریدون مشیری


    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  14. 2 کاربر از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند .


  15. #228
    یار قدیمی
    نوشته ها
    5,480
    ارسال تشکر
    7,998
    دریافت تشکر: 20,776
    قدرت امتیاز دهی
    79813
    Array
    Sa.n's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    ***در آن شب تاريك وآن گرداب هول انگيز،حافظ راتشويش توفان بود و « بيم موج » دريا بود !ما، اينك از اعماق آن گرداب،از ژرفاي آن غرقاب،چنگال توفان بر گلو،هر دم نهنگي روبرو،هر لحظه در چاهي فرو،تن پاره پاره، نيمه جان، در موج ها آويخته،در چنبر اين هشت پايان دغل، خون از سراپا ريخته،***صد كوه موج از سر گذشته، سخت سر كشته،با ماتم اين كشتي بي ناخداي بخت برگشته،هر چند، اميد رهائي مرده در دل ها؛سر مي دهيم اين آخرين فرياد درد آلود را :- (( ... آه، اي سبكباران ساحل ها ... ! ))
    پدر شعر نو نیما یوشیج
    " برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "

  16. 3 کاربر از پست مفید Sa.n سپاس کرده اند .


  17. #229
    همکار تالار مکانیک
    نوشته ها
    600
    ارسال تشکر
    13,417
    دریافت تشکر: 6,562
    قدرت امتیاز دهی
    6221
    Array
    homeyra's: جدید156

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    ترا من چشم در راهم،شباهنگام. در آن نوبت که بندد دست نیلوفر،به پای سرو کوهی دام. گرم یادآوری یا نه، من از یادت نمی کاهم

    ترا من چشم در راهم
    باباطاهر

  18. 2 کاربر از پست مفید homeyra سپاس کرده اند .


  19. #230
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    مهندسی کامپیوتر - نرم افزار
    نوشته ها
    2,968
    ارسال تشکر
    5,023
    دریافت تشکر: 4,729
    قدرت امتیاز دهی
    3407
    Array
    Bad Sector's: جدید102

    پیش فرض پاسخ : شما يه شاعر انتخاب كن , نفر بعدي يه شعر از اون بگه

    به پرواز
    شک کرده بودم
    به هنگامی که شانه هایم
    از توان سنگین بال
    خمیده بود،
    و در پاکبازی معصومانه گرگ ومیش
    شبکور گرسنه چشم حریص
    بال می زد.
    به پرواز
    شک کرده بودم من.
    ***
    سحرگاهان
    سحر شیری رنگی ِ نام بزرگ
    در تجلی بود.
    با مریمی که می شکفت گفتم«شوق دیدار خدایت هست؟»
    بی که به پاسخ آوائی بر آورد
    خسته گی باز زادن را
    به خوابی سنگین
    فروشد
    همچنان
    که تجلی ساحرانه نام بزرگ؛
    و شک
    بر شانه های
    خمیده ام
    جای نشین ِ سنگینی ِ توانمند
    بالی شد
    که دیگر بارش
    به پرواز
    احساس نیازی
    نبود


    نظامی عزیز
    برای داشتن چیزی که تا به حال نداشته اید
    باید کسی باشید که تا به حال نبوده اید

  20. کاربرانی که از پست مفید Bad Sector سپاس کرده اند.


صفحه 23 از 24 نخستنخست ... 131415161718192021222324 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. جزوه 100 صفحه ای در مورد تست های غیر مخرب
    توسط M.A.A.H.R در انجمن مهندسي جوش
    پاسخ ها: 5
    آخرين نوشته: 28th November 2012, 06:52 PM
  2. آموزشی: همیوپاتی چیست ؟
    توسط poune در انجمن بیماریها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th March 2011, 01:28 PM
  3. مقاله: مفاهيم رمزنگاري به زبان ساده
    توسط Admin در انجمن سایر مقالات بخش کامپیوتر
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 15th March 2011, 11:25 PM
  4. راهنماي غذا خوردن
    توسط ریپورتر در انجمن صنایع غذایی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 8th February 2011, 03:27 PM
  5. آفتاب غدیر پشت پرده هاى تعصب
    توسط kamanabroo در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 24th November 2010, 06:37 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •