دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 4 , از مجموع 4

موضوع: نظری بر هستی شناسی عشق از دیدگاه شیخ اشراق

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #4
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    روانشناسی بالینی
    نوشته ها
    6,602
    ارسال تشکر
    29,978
    دریافت تشکر: 25,422
    قدرت امتیاز دهی
    43643
    Array
    نارون1's: لبخند

    پیش فرض پاسخ : نظری بر هستی شناسی عشق از دیدگاه شیخ اشراق

    شيخ نجم الدين رازي در رساله عشق و عقل مي‌فرمايد: بدان كه اصناف موجودات با كثرت تنوع آن منقسم است به دو قسم روحاني و جسماني و … قسم روحاني آن است كه حواس خمسه .. آن را ادراك نتواند كرد .. و قسم جسماني آن است كه حواس خمسه آن را ادراك كند .. پس به حسب ازدواج روحاني و جسماني و تدبير «سبحان الذي خلق الازواج كلها» چندين هزار عوالم مختلف و مراتب و مدارج و مدارك متنوع به ظهور پيوست»

    . در اين چشم‌انداز علت اساسي آفرينش همچنان كه در تفكر سهروردي مشهود است، ازدواج قسمتها عنوان شده و بدين ترتيب مثلاً افلاك و ستارگان به واسطه‌ي ازدواج علويات روحاني و جسماني پديد آمدند و فرشتگان نيز از ازدواج ارواح عالم علوي با نور عالم نفوس آسماني در طبقات آسمان پديدار گشتند و به همين ترتيب عناصر اربعه و انواع جن و شياطين و نباتات و حيوانات در وجود آمدند.

    در چشم‌انداز كيهان شناختي‌اي كه سهروردي به دست مي‌دهد، كيفيت اين نسبت (ازدواج) و رابطه‌ي عاشقانه به شكلي بديع تبيين مي‌گردد. از مبداء هستي كه در اين نگره همان نورالانوار يا نور قيوم است، تنها يك نور صادر مي‌شود كه اين نور در رابطه با خود و با نورالانوار داراي جهاتي است كه به واسطه‌ي اين جهات، نوري ديگر و همچنين فلكي و نفس آن فلك از او صادر مي‌گردد . اين نور كه همان فرشته‌ي زرتشتي بهمن يا نور اقرب است نسبت به خالق خود مقهور، ذليل و در عين حال عاشق است.

    و از طرف ديگر رب حيِ قيوم، نسبت به صادر اول خود، محيط، مستولي و مسلط و در عين حال معشوق است. طبق اين نظريه، همچنين در روند تكثير عالم كه از نورالانوار يا مبداء هستي آغاز گشته، يك سلسله‌ي نوري پديد مي‌آيد كه به ترتيبِ نزديكي يا دوري به نورالانوار از شدت يا ضعف نوري برخوردار است.

    در بياني ديگر، سهروردي جنبه‌ي برتر، مسلط و قوي‌تر وجود را مذكر و مثبت و همچنين جنبه‌ي ضعيفتر و مقهور و پايين‌تر را مؤنث يا منفي نامگذاري مي‌كند. بدين ترتيب اين روال از تكثير و تكثر عالم كه به واسطه‌ي ازدواج و معاشقه‌ي جهت قوي و قاهر كه مذكر است با جهتي ضعيف‌تر از خود كه مؤنث است صورت مي‌پذيرد، تا جايي تداوم مي‌يابد كه جهت و نسبت طرف ضعيف (مؤنث) به حدي برسد كه ديگر قابليت باروري و تكثر را نداشته باشد.

    شيخ در آثار داستاني و رمزي خويش نيز اين معنا را به صورتي ديگر تبيين نموده است. مثلاً در رساله‌ي «في حقيقه العشق»، وي با زباني شيوا و دلكش، منظومه‌ي آفرينش را به شيوه‌اي تازه و بديع كه در ظاهر عبارات، متفاوت با رسالات فلسفي وي اما در حقيقت بسط و گسترش همان مفاهيم است بيان مي‌دارد. تركيب و تطبيق ميان اين دو شيوه و روش كه شيخ اشراق در رسالات فلسفي و آثار رمزي خويش پيموده، مي‌تواند ما را به نكات دلنشين و عميقي از جهان‌بيني ويژه‌ي شيخ رهنمون گردد.

    كه اين امر مجال و حوصله‌ي ديگر و همچنين تخصص و همت ويژ‌ه‌اي را طلب مي‌كند كه در حوصله‌ي اين وجيزه نمي‌گنجد. به هر روي بايد اذعان داشت كه روالي كه شيخ در رسالات رمزي خويش پيش مي‌گيرد بيشتر به قوس صعودي و جنبه‌ي تكاملي مي‌پردازد تا اينكه به مانند رسالات فلسفي‌اش سير نزولي را مطمح نظر قرار دهد. وي با پرداختن به اركان سلوكي عاشقانه، وسايط و ويژگيهاي مورد نياز انسان جهت تصفيه‌ي باطن و تزكيه‌ي نفس را كه وي شرط ضرور بشر جهت وصول به مرتبه‌ي كمال انساني و رجعت به اصل اصيلِ الهي و متعاليِ وجود آدمي مي‌داند، برمي‌شمرد.

    همان‌گونه كه وي عشق سرمدي و ازلي را عصاره‌ي كيهان و انگاره‌ي حقيقي آفرينش كاينات مي‌داند، همچنين معتقد است كه انسان جهت نيل به كعبه‌ي مقصود و اتحاد با محبوب ازلي، مي‌بايست طريق عاشقي برگزيند تا بتواند دست در گردن وصال معشوق حلقه كند. وي همچون حكماي سلف خويش بر آن است كه راه اين عشق از بيابان رياضت و مجاهدت برمي‌گذرد. و رياضت قرباني كردن نفس است در برابر معشوق: « عشق بنده‌اي است خانه‌زاد كه در شهرستان ازل پرورده شده است.

    و سلطان ازل و ابد شحنگي كونين بدو ارزاني داشته است، و اين شحنه هر وقتي بر طرفي زند و هر مدتي بر اقليمي افكند. و در منشور او چنين نبشته است كه در هر شهري كه روي نهد، مي‌بايد كه خبر بدان شهر رسد، گاوي از براي او قربان كنند، و تا گاو نفس را نكشد قدم در آن شهر ننهد.. و نفس گاوي است كه درين شهر خرابيها مي‌كند و او را دو سروست يكي حرص و يكي امل.. نه به آهن رياضت زمين بدن را بشكافد تا مستعد آن شود كه تخم عمل در او افشاند، نه به دلو فكرت از چاه استنباط آب علم مي‌كشد تا به واسطه‌ي معلوم به مجهول رسد. پيوسته در بيابان خودكامي چون افسار گسسته مي‌گردد.»


    بنا بر اعتقاد سهروردي، اين عشق اساس جهان هستي است و از آدمِ خاكي گرفته تا ملكوتيان مجرد كروبي همه متحرك به عشقند و عشق حقيقي همان عشق به حق است. هر آن چه در تحرك و گردش است از غليان ِ شوق و وجد به حركت درآمده است همچون افلاك كه به واسطه‌ي عشق بي‌منتها، دائماً در دورانند: «پس آن نفس كه فلك را مي‌جنباند از بهر عشق ِ عقل مي‌جنباند و از او نورهاي متصل و عشق‌ها و شوق‌ها و لذت‌هاي بي‌نهايت بي‌پايان پياپي بدو مي‌رسد و از نور عشقِ بي‌نهايت، حركات بي‌نهايت منبعث مي‌شود.» و اين حركت عاشقانه و مشتاقانه افلاك به دور عقول و انوار و به ويژه نورالانوار است كه موجب نزول خير و بركات به عالمِ سفلي و مادون آنها مي‌شود.

    گر نبودي بحر عشق پاك را / كي وجودي دادمي افلاك را مولانا

    و در پايان لازم به ذكر است كه اين وجيزه، خلاصه‌ي يكي از فصل‌هاي رساله‌ي پژوهشي مفصلي است كه نگارنده در باب ديرينه شناسي رابطه‌ي عشق و عقل در حكمت ايراني نگاشته كه مراحل پاياني خود را طي مي‌كند و به مدد و عنايت پروردگار به زودي به پيشگاه اهل نظر و فرهنگ ارائه مي‌گردد.



    [1] – ادامه‌ي حديث چنين است:« .. و تو را جز در وجود آنان كه دوستشان دارم كمال نبخشيدم، همانا كه فرمان و نهيم و كيفر و پاداشم متوجه توست.» اصول كافي كليني، به نقل از ملاصدرا، شرح اصول كافي، ترجمه محمد خواجوي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي



    [1] – كتاب الانسان الكامل، ص 24
    [1] - ر.ك. فرهنگ اصطلاحات آثار شيخ اشراق، ص 69
    [1] – يس 36 / 36
    [1] – رساله عشق و عقل، ص 39 و 40
    [1] – فرهنگ اصطلاحات، ص 68
    [1] – رساله في حقيقه العشق، به نقل از مجموعه مصنفات شيخ اشراق، ج 3، ص 290 و 291
    [1] – پرتونامه، همان ص 50




    منابع:


    1- سيد محمد خالد غفاري، فرهنگ اصطلاحات آثار شيخ اشراق، انجمن آثار و مفاخر ملي، 1380
    2- شهاب الدين يحيي سهروردي، مجموعه مصنفات شيخ اشراق، تصحيح سيد حسين نصر، جلد سوم،پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، چاپ سوم 1380
    3- شيخ شهاب الدين يحيي سهروردي، حكمه الاشراق، ترجمه سيد جعفر سجادي، انتشارات دانشگاه تهران، چاپ هفتم 1383
    4- شيخ نجم الدين رازي، رساله عشق و عقل، انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ چهارم 1381
    5- ملاصدرا، شرح اصول كافي، ترجمه محمد خواجوي، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي، چاپ دوم 1383، جلد اول


    سایت فلسفه نو

    اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي أَخْشَاكَ كَأَنِّي أَرَاكَ وَ أَسْعِدْنِي بِتَقْوَاكَ
    مجلـــه رویش ذهــن


  2. کاربرانی که از پست مفید نارون1 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. خانه ی باتلاق از استودیو جی 2؛ هستی شناسی دیجیتال
    توسط وحید 0319 در انجمن معماری منظر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th September 2012, 10:27 AM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 1st August 2012, 04:51 PM
  3. ويـْـرْل، زاها حديد و هستی شناسی کالبدیِ نیروها
    توسط وحید 0319 در انجمن معماری منظر
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th July 2012, 11:28 PM
  4. فلفلی هستی یا گیلاسی ؟
    توسط ساناز فرهیدوش در انجمن روانشناسی اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 20th September 2011, 04:50 PM
  5. مقاله: جامعه شناسی شیطان پرستی
    توسط kamanabroo در انجمن مقالات مذهبی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 13th March 2009, 12:50 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •