دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 5 , از مجموع 5

موضوع: با جنبه برنامه بنویسید

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی فناوری اطلاعات
    نوشته ها
    811
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 885
    قدرت امتیاز دهی
    36
    Array
    engeneer_19's: لبخند

    Post با جنبه برنامه بنویسید

    ________________________________________بسيار ي از افراد معتقدند، علوم كامپيوتر آن قدرها هم كه به‌نظر مي آيد، سريع پيشرفت نمي‌كند. آن‌ها معتقدند، در بسياري از شاخه‌ها كار تقريباً تمام شده‌است و كارهاي جديد فقط در حد پيشرفت‌هاي جزئي انجام مي‌گيرد. در حقيقت، بعضي از موضوع‌هاي مطرح شده توسط اين گروه بدبين، تا حدودي به واقعيت نزديك است. بسياري از پايه‌هاي علوم كامپيوتر شكل گرفته است و به نظر ميآيد تغيير آن‌ها، دست‌كم به اين زودي‌ها امكان‌پذير نيست. در بعضي از شاخه‌ها يك فناوري آن‌چنان جاي پايش را محكم كرده‌است كه حتي تصور وجود روشي ديگر كمي سخت به نظر مي‌رسد.اما كامپيوتري‌ها مردم جالبي هستند. شايد آن‌ها خيلي پركار نباشند، اما هميشه ايده‌هاي جديد و خلاقانه راهي براي نفوذ به درون دنيايشان پيدا مي‌كنند. شايد در بسياري از زمينه‌ها، كار شما به مطالعه كارهاي كلاسيك انجام شده محدود شود، اما هميشه جاده‌هاي جديدي وجود دارد.گريگور كيزالس (GregorKiczales)، بيشتر وقت خود را در آزمايشگاه پارك (PARC) كه مبدأ شروع بسياري از خلاقيت‌هاي بزرگ حوزه علوم كامپيوتر بوده، گذرانده است. محيط صنعتي - آكادميك آزمايشگاه علاوه بر دل‌مشغولي‌هاي آكادميك، كيزالس را به مسائل و مشكلات حوزه نرم‌افزار در دنياي واقعي آشنا ساخته است. در حقيقت، يكي از همين مشكلات (Cross-cutting Concern) بود كه منجر به ارائه مدل AOP توسط اين پروفسور دانشگاه UBC و همكارانش در زيراكس پارك شد. مدلي كه به تحركات زيادي در حوزه نرم‌افزار منجر شد تا جايي كه Daniel Sabbah، معاون بخش استراتژي‌هاي نرم‌افزاري شركت آي‌بي‌ام درباره آن مي‌گويد: «زمان توسعه نرم‌افزارها به وسيله مفهوم Aspect-Oriented فرا رسيده‌است. صنعت نرم‌افزار به آن نياز دارد و آي‌بي‌ام در حال حاضر از آن استفاده مي‌كند.»اولين ارائه رسمي از اين موضوع به سال 1997 برمي‌گردد. البته، اطلاعات تاريخي درباره AOP بسيار اندك است و ما از روند كار چيز زيادي نمي‌دانيم. كيزالس خود در پاسخ به پرسش نگارنده پيرامون تاريخچه و روند شكل‌گيري AOP مي‌گويد: «متأسفانه هيچ تاريخ مدوني براي AOP وجود ندارد.»در اين مقاله سعي كرده‌ايم معرفي مناسبي از اين پارادايم جديد برنامه‌نويسي ارائه دهيم.چرا از پارادايم استفاده مي‌كنيم؟توماس كوهن، پارادايم را اين‌گونه تعريف مي‌كند: «پارادايم در نتيجه فعاليت‌هاي اجتماعي ظاهر مي‌شود كه در آن مردم ايده‌هايشان را توسعه مي‌دهند و قواعد و مثا‌ل‌هايي مي‌سازند كه اين ايده‌ها را بيان كند.1» اين شايد يكي از رسمي‌ترين تعريف‌هايي باشد كه در سراسر عمرتان براي پارادايم مي‌شنويد. اما اين جمله زيبا براي يك برنامه‌نويس چه معنايي دارد؟كامپيوترهاي اوليه توسط كدهاي باينري برنامه‌ريزي مي‌شدند و برنامه‌نويس، با ارسال دنباله‌اي از صفر و يك ها به پردازنده مركزي به‌طور مستقيم براي آن كامپيوتر برنامه‌نويسي مي‌كرد. با گذشت زمان، زبان‌هايي با سطوح بالاتر عرضه شدند. اسمبلي، C و جاوا نمونه‌اي از زبان‌هاي نسل‌هاي مختلف هستند. با معرفي هر نسل، نحوه نوشتن برنامه و نگرش به مفاهيم نيز در آن تغيير مي‌يافت. ارائه شيوه‌هاي جديد توليد نرم‌افزار به اميد ايجاد راه‌هاي بهتر براي طراحي و پياده‌سازي يك برنامه، هنوز نيز ادامه دارد.روش پايه‌اي برنامه‌نويسي را كه در بالا بيان شد، پارادايم برنامه‌نويسي مي‌نامند. در حقيقت، پارادايم‌ها چهارچوب كلي معماري يك برنامه و نحوه ارتباط اجزاي آن با يكديگر را مشخص مي‌كنند. با ذكر مثال‌هايي از پارادايم‌هاي مختلف، مفهوم را روشن‌تر مي‌كنيم.شايد برنامه‌نويسي رويه‌اي (Procedural Programming) اولين پارادايم مطرح‌شده براي زبان‌هاي برنامه‌نويسي است. در اين پارادايم، اعمال، مرحله به مرحله توسط فراخواني رويه‌هايي كه براي انجام كارهاي مختلف نوشته مي‌شوند، انجام مي‌گيرند. اين مدل با مشخص كردن ترتيبي براي فراخواني رويه‌ها يكي‌يكي آن‌ها را اجرا مي‌كند و با اتمام كار هر كدام رويه بعدي اجرا مي‌شود. در حقيقت، برنامه‌نويسي رويه‌اي، ادامه ايده كلي‌تري به‌نام برنامه‌نويسي امري (Imperative Programming) است. به‌طور ساده استراتژي اين مدل برنامه‌نويسي به اين صورت است كه تعدادي دستور وجود دارند كه بايد توسط كامپيوتر اجرا شوند. زبان‌هاي امري دقيقاً مانند اسمشان عمل مي‌كنند: اول اين كار را انجام بده، بعد آن را و... .برنامه‌نويسي شيءگرا نيز در بيشتر مواقع مثالي از مدل امري است، زيرا در آن‌جا نيز روش كار برنامه عموماً به صورت اجراي سلسله‌اي از دستورها است. اگرچه معمولاً برنامه‌نويسي شيءگرا به صورت يك مدل جداگانه مورد بررسي قرار مي‌گيرد.در مقابل مدل برنامه‌نويسي امري، مدل اعلاني (Declarative) قرار دارد. در اين مدل تمركز روي ماهيت چيزها است نه نحوه كاركرد آن‌ها. در مدل اعلاني آن‌چه اهميت دارد، توصيف اين است كه يك جزء برنامه چگونه است، نه اين‌كه چگونه ساخته مي‌شود. اگر برنامه خود را به دو قسمت منطق و كنترل تقسيم كنيد، در مدل اعلاني شما منطق برنامه خود را در اختيار مي‌گيريد و نگران آن‌چه در بخش كنترل اتفاق مي‌افتد، نيستيد. مثال بارز اين‌گونه زبان‌ها، HTML است2.با توجه به نزديك بودن ساختار مدل اعلاني به ساختار رياضيات، اثبات درستي يك برنامه در اين مدل راحت‌تر انجام مي‌گيرد. به همين دليل، مدل اعلاني در نوشتن برنامه‌هايي كه بايد درستي آن‌ها به صورت يك حكم رياضي ثابت شود، كاربرد فراواني دارد.عموماً زبان‌هاي مدل امري در محيط‌هاي كاري از محبوبيت بيشتري برخوردارند، اما نمي‌توان از تأثير مدل اعلاني در ساخت برنامه‌هاي علمي (به خصوص رياضي) به سادگي گذشت.اين معرفي بسيار كوتاه از پارادايم‌ها فقط براي اين بود كه بدانيم آن‌ها واقعاً يكي نيستند! هر پارادايم، يك سبك برنامه‌نويسي و از آن مهم‌تر يك سبك نگرش را به دنبال دارد كه مي‌تواند تعاريف و اصول يك برنامه‌نويس را دگرگون سازد. پارادايم‌ها قطعاً به وجود نيامده‌اند كه معجزه كنند، بلكه قرار است كار را براي برنامه‌نويسان راحت‌تر سازند.Aspect-Oriented Programming نيز، كه در واقع در ادامه مدل OOP عرضه شد، يك پارادايم برنامه‌نويسي است كه در ادامه به معرفي آن مي‌پردازيم.وقتي OOP جواب‌گو نيست‌...سناريوي زير را در نظر بگيريد:فرض كنيد شما مسئول طراحي وب‌سايت براي يك شركت فروش آنلاين لباس شده‌ايد. اين سايت، مانند بيشتر سايت‌هاي دنيا دو بخش دارد: بخش نخست براي مشتريان كه مي‌توانند در آن اجناس را مشاهده كنند و آن‌ها را بخرند. بخش دوم نيز براي انجام كارهاي اداري خود شركت است كه فقط كارمندان خاصي به آن دسترسي دارند. به‌عنوان مثال، اضافه كردن اقلامي به فروشگاه آنلاين يا بررسي كردن حساب بعضي از مشتري‌ها. شما و گروه برنامه‌نويسي با تلاشي قابل ستايش سايتي بسيار جامع و زيبا طراحي مي‌كنيد و آن را به شركت ارائه مي‌دهيد. اما روزي كه براي دريافت حق‌الزحمه خود مي‌رويد، متوجه مي‌شويد كه همه از دست شما عصباني هستند. كارمندان نمي‌توانند البسه جديد را وارد فهرست فروشگاه كنند، كاربران سايت در حال افزايش اعتبار حساب كاربري خود به صورت دستي هستند! ايميل كاربران با فرمت اشتباه ذخيره شده است، پيگيري فروش روز‌هاي قبل در مواردي دچار مشكل مي‌شود و... . مشكل چيست؟با افزايش پيچيدگي در يك برنامه نحوه كنترل شما روي روند رشد آن نيز دشوارتر مي‌شود. با اين كه ممكن است در بسياري از قسمت‌هاي برنامه كارهايي شبيه به هم انجام دهيد، اما جا انداختن يكي از اين كارها در هر يك از قسمت‌ها مي‌تواند كارايي كل برنامه شما را زير سؤال ببرد.به مثال امنيت سايت فروش لباس باز مي‌گرديم. شما متوجه مي‌شويد با توجه به پيچيده شدن معماري سايت، بسياري از كارهاي ضروري را از قلم انداخته‌ايد.در بسياري از جاها فراموش شده كه قبل از فراخواني روش‌هاي امن (Secure) هويت كاربر مشخص شود تا فرد غيرمسئول نتواند به اطلاعات محرمانه دسترسي داشته باشد. در بسياري از قسمت‌ها ورودي‌هاي اشتباهي كه كاربران به صورت دستي به سيستم مي‌دهند، تأييد اعتبار (Validate) نمي‌شوند و اين باعث بروز سردرگمي در سيستم مي‌شود. در ضمن در بعضي از روش‌ها با توجه به زياد بودن كارهاي حاشيه‌اي (مانند ثبت كردن عمليات يك سيستم (Logging)، تراكنش‌هاي پايگاه‌داده و مديريت خطاها فراخواني روش‌هاي بعضي كارها از قلم افتاده‌است. در نتيجه سايت كاملاً كارايي خود را از دست داده و عملاً به يك سيستم خراب تبديل شده‌است. از تمام اين موارد بدتر اين‌كه مشكلات شما به اينجا ختم نمي‌شود. وقتي درصدد اصلاح كدها بربياييد، مي‌بينيد اين‌كار خيلي دشوارتر از آن است كه تصور مي‌كرديد، زيرا كد هر قسمت آميخته‌اي از روند كاري اصلي برنامه (Business Logic) و كارهاي حاشيه‌اي مانند بررسي كردن امنيت و Logging و ... است. جداسازي كد به صورتي كه بتوانيم بخش‌هاي مختلف را مورد بررسي قرار دهيم، كار بسيار مشكلي است و اين‌كار شما و گروه طراحي را دشوارتر از قبل مي‌كند.مشكل سايت قسمت بالا مشكل تمام سيستم‌هاي شيءگرا است. به كارهاي مذكور كه براي تمام قسمت‌هاي سايت يكسان هستند، Cross-Cutting Concern گفته مي‌شود. در حقيقت، Cross-Cutting Concern ،Concernهايي هستند كه در چندين قسمت سيستم مورد توجه قرار مي‌گيرند (به‌عنوان نمونه، در مثال بالا بررسي امنيت و تراكنش‌هاي پايگاه‌داده و عمليات Logging).اين Concernها معمولاً نمي‌توانند در يك ماجول به‌طور كامل كپسوله شوند. همان‌طور كه در مثال مذكور مي‌بينيد، بايد چندين فراخواني هر كدام از آن‌ها را در سيستم‌هاي امنيتي بالا قرار دهيم تا بتوانند آن‌ها را به قسمت برقراري امنيت متصل كنند. Cross-Cutting Concern جايي است كه ديگر مدل شيءگرا جواب كارآمدي به ما نمي‌دهد.

  2. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی فناوری اطلاعات
    نوشته ها
    811
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 885
    قدرت امتیاز دهی
    36
    Array
    engeneer_19's: لبخند

    Post با جنبه برنامه بنویسید------قسمت دوم

    ________________________________________AOP؛ تولد يك مفهوم‌در 1997 گريگور كيزالس و گروهش در زيراكس پارك مفهومي را معرفي كردند كه Aspect Oriented Programming يا به اختصار AOP ناميده مي‌شود. نام اوليه اين پروژه تجزيه و سرهم كردن (Decomposition & Weaving) بود، اما بعدها به AOP تغيير نام داد. كيزالس درباره اين موضوع مي‌گويد: «اين نظر يكي از اعضاي گروه بود كه به درستي اشاره كرد تلفظ اين نام بسيار سخت است و در ضمن به نظر كمي زيادي 3Nerdy است.»AOP، در حقيقت به‌عنوان يك مكمل براي برنامه‌نويسي شيءگرا عرضه شد تا ضعف‌هايي را كه در قسمت قبل به اختصار به آن اشاره كرديم پوشش دهد. كار اصلي AOP كار كردن با Cross-Cutting Concernها است. اما بياييد دقيق‌تر به مفهوم AOP بپردازيم.شما براي نوشتن يك برنامه علاوه بر منطق كاري برنامه خود (كه جريان اصلي برنامه است)، بايد به‌طور هم‌زمان نگران بسياري از كارهاي حاشيه‌اي ديگر نيز باشيد. سؤال‌هايي از قبيل: «اگر يك قسمت از برنامه مطابق پيش‌بيني كار نكرد، چه كنم؟» يا «چگونه امنيت را به برنامه‌ام تزريق كنم؟» يا حتي «چگونه مديريت حافظه را انجام دهم؟»، سؤالاتي هستند كه هر برنامه‌نويس در طول يك پروژه بارها از خود مي‌پرسد. اما چگونه بايد با اين Concernها كنار آمد؟شايد به ذهن همه ما اين فكر خطور كرده باشد كه چه خوب بود اگر كارهاي حاشيه‌اي و كد اصلي در دو فرآيند كاملاً جدا توليد مي‌شدند تا علاوه بر افزايش Modularization، بتوانيم نگراني‌هاي خود را تقسيم كنيم. در حقيقت اين ايده، فكر اصلي پشت سر AOP است. البته انجام كارهاي حاشيه‌اي در پشت صحنه ايده‌اي قديمي‌تر از AOP است. به‌عنوان مثال، مي‌توانيد انجام مديريت حافظه و GarbageCollection توسط JVM در زبان جاوا را در نظر بگيريد. شما مي‌توانيد كد خود را بدون نگراني درباره مسائل مربوط به دو مورد ذكرشده در بالا بنويسيد، زيرا جاوا خود با آن‌ها كنار مي‌آيد.انجام جداگانه كد و كارها باعث افزايش modularization مي‌شود و همه برنامه‌نويسان مي‌دانند كه اين افزايش مي‌تواند چه‌قدر دنيا را زيبا كند!جان هانت مي‌گويد: «من هنوز مي‌توانم خودم را جلوي سورس كد يك برنامه تصور كنم در حالي‌كه سعي مي‌كنم منطق كاري پايه‌اي آن را از بقيه چيزهاي دور و برش مجزا سازم.» شايد شما هم در غم او شريك باشيد. درك سازوكار اصلي كاركرد يك برنامه، موضوع بسيار مهمي است كه معمولاً بسيار سخت انجام مي‌گيرد. زيرا تمام كد اصلي برنامه با جزئيات حاشيه‌اي (البته نه لزوماً از نوع پيش‌پا افتاده) مخلوط شده‌است كه علاوه بر مشغول ساختن ذهن كدنويس و كند كردن فرآيند عيب‌يابي، باعث مي‌شود تا درك روند كاري اصلي كد نيز براي كسي كه سعي در فهم آن دارد، بسيار مشكل شود.اما راه حل گروه كيزالس براي اين موضوع چه بود؟ چيزي كه آن‌ها عرضه كردند مي‌توانست Cross-Cutting Concernها را به صورت يك ماجول جداگانه مورد بحث قرار دهد. ماجولي كه علاوه بر عمليات اصلي كه بايد انجام دهد، در برگيرنده شرط اجراي اين Concernها نيز است.بگذاريد با ذكر يك مثال موضوع را مشخص كنيم. به همان بحث امنيت باز مي‌گرديم. در مدل شيء‌گرا راه‌حل ما ساختن يك كلاس (يا يك روش در يك كلاس) براي بررسي بحث دسترسي كاربر موردنظر بود. پس از ساخت يك ماجول براي بررسي، با اضافه كردن عبارت‌هاي فراخواني آن در قسمت‌هاي مختلف برنامه، كار را تكميل مي‌كنيم. در حقيقت، روند كاري در مدل شيء‌گرا در دو جا دنبال مي‌شود. يكي كلاس يا روشي كه براي بحث امنيت نوشته‌ايم،‌ يكي هم مكان‌هاي فراخواني آن از كد اصلي برنامه.اما راه‌حل AOP متفاوت است. در AOP دو مكان قبلي (ماجول امنيت و مكان فراخواني) تقريباً با يكديگر تركيب مي‌شوند. به اين ترتيب كه شما كد مربوط به Concern (در مثال ما چك كردن امنيت) را در يك ماجول جداگانه قرار مي‌دهيد و سپس در همان ماجول شرط‌هاي فراخواني اين كد را ذكر مي‌كنيد (به‌عنوان مثال، درباره بحث موردنظر ما بايد بررسي هويت در مواردي انجام شود كه يك روش امن فراخواني مي‌شود). به اين ترتيب، تمام روند كاري Cross-cuttingConcernها از سازوكار اصلي برنامه مجزا مي‌شوند. كاملاً مشخص است كه اين جدايي مي‌تواند چه مزيت‌هايي را براي سيستم به ارمغان بياورد. به‌عنوان مثال، مي‌توان اين دو بخش كد (كد اصلي و Cross-cutting Concernها) را به دو گروه مختلف برنامه‌نويسي واگذار كرد يا حتي درباره خود Cross-cutting Concernها مي‌توان هر بخش را به خبره آن كار سپرد. مثلاً بخش بررسي كردن امنيت به متخصصان امنيت يا بخش تراكنش‌هاي پايگاه‌داده به متخصصان آن.شايد باز هم اصرار كنيد كه تمام اين كارها با مدل شيءگرا نيز قابل دسترس بود (بحث كامل‌تري درباره اين مقايسه در بخش آخر مقاله آمده است). البته درست مي‌گوييد! اما توجه داشته باشيد كه در يك مدل شيء‌گرا برنامه‌نويس بايد از نكات زير آگاهي داشته باشد: 1- برنامه‌نويس بايد از وجود چنين كلاس‌هايي كه براي هماهنگ كردن اين Cross-cutting Concernها ساخته شده است، خبر داشته باشد. 2- بايد Specification دقيق آن كلاس را بداند تا بتواند از آن استفاده كند. 3- بايد بداند دستور مربوط به فراخواني روش‌هاي آن كلاس را كجاي كد اصلي قرار دهد.در تمام اين سه مرحله امكان رخ دادن خطا وجود دارد. به خصوص در قسمت آخر كه فراموشي برنامه‌نويس براي فراخواني تمام روش‌هاي لازم از شايع ترين اشتباه‌ها است. اما با استفاده از AOP، با توجه به جدا شدن دغدغه‌هاي برنامه‌نويسان اين دو بخش چنين مشكلاتي اصولاً مطرح نمي‌شوند (البته مشكلات ديگري مطرح مي‌شوند كه چند نمونه از آن‌ها در قسمت آخر مقاله مطرح مي‌شود). با استفاده از AOP مي‌توانيم بدون تغيير كد اصلي، Concernهايي به آن اضافه كنيم كه رفتارهاي سيستم را تقويت كند. در بخش بعد به بررسي مفاهيم اصلي AOP مي‌پردازيم.اين يك AOP است...چه چيزي مُهر AOP را روي يك سيستم مي‌زند؟ مسلماً معيار طراحي يك سيستم براساس AOP، اين نيست كه سازنده آن اين‌گونه بگويد. اين موضوع كه آيا يك پروژه از AOP استفاده مي‌كند يا خير، به مكانيزم كاري آن پروژه و ماهيت نيازهاي آن بستگي دارد. به‌عنوان مثال، كل عمليات مربوط به پرينت كردن يك سند را در نظر بگيريد. شما ممكن است در قسمت‌هاي مختلفي از برنامه خود عمليات پرينت كردن را نياز داشته باشيد. به اين ترتيب، بايد بارها روش‌هاي مربوط به آن را فراخواني كنيد. ممكن است با توجه به اين تعاريف شما پرينت را به صورت يك Concern در نظر بگيريد. اما آيا اين طراحي يك طراحي منطقي است؟در تعريف Concernهايي كه در AOP مورد توجه قرار مي‌گيرند يك نكته فرعي وجود دارد و آن اين است: اين Concernها معمولاً به صورت يك ماجول جداگانه (در مدل هاي قبل از AOP) دسته‌بندي نمي‌شوند. اين تعريف جواب سؤال بالا را مشخص مي‌كند. در مثال بالا روش‌هاي مربوط به عمليات پرينت كردن براي برنامه‌نويس كاملاً مشخص است و مطرح كردن اين نكته كه او ممكن است فراموش كند كه آن‌ها را فراخواني كند تا حدودي خنده‌دار به نظر مي‌آيد. پس چندان منطقي نيست كه پرينت كردن را به وسيله AOP پياده‌سازي كنيم.عدم استفاده از AOP در مثال بالا بديهي بود، اما ايده پشت اين مطلب را مشخص مي‌كند. AOP بايد در مواردي به كار گرفته شود كه به آن نياز است. وقتي مكانيزمي كه وجود AOP را مي‌طلبد، موجود نيست مي‌توانيم خيلي راحت از پارادايم هاي ديگر استفاده كنيم. پس بايد قبل از استفاده از AOP نيازهاي يك سيستم را كاملاً تحليل كنيم تا لزوم يا عدم لزوم به كارگيري آن را مشخص سازيم.در ادبيات AOP، تعاريفي رسمي‌تر از مفاهيم اوليه آن وجود دارد كه موارد استفاده AOP را روشن‌تر مي‌كند.Quantification يا تعيين عناصرQuantification ايده‌اي است كه در آن يك برنامه‌نويس مي‌تواند با نوشتن يك سري عبارت در قالب يك واحد و به صورت مجزا از بقيه سيستم، بسياري از جاهاي غيرمحلي برنامه را تحت‌تأثير قرار دهد. درباره AspectهاQuantification مي‌تواند به اين صورت معني شود كه توانايي Aspectها براي اثرگذاري در نقاط مختلف يك برنامه است.Obliviousness يا فراموش‌كاري‌Obliviousness بيانگر اين ايده است كه يك برنامه اطلاعي از اين كه يك Aspect كي و كجا اجرا مي‌شود، ندارد. نتيجه اين‌كه شما نمي‌توانيد با نگاه كردن به كد بگوييد كدام Aspect اجرا مي‌شود و اين باعث ارتقاي مفهوم جدا‌سازي مي‌شود.تعريف Filman-Friedman دو مفهوم ذكر شده در بالا (تعيين عناصر و فراموش‌كاري) از ديدگاه تعريف Filman-Friedman دو مفهوم لازم‌الاجرا در زمينه طراحي برنامه‌هاي Aspect Oriented هستند. در حقيقت، با توجه به اين تعريف هر طراحي بايد شامل هر دو ايده به‌طور كامل باشد. هرچند خيلي‌ها اين دو تعريف را بسيار سخت‌گيرانه مي‌دانند، زيرا برنامه‌هاي بسياري با طراحي AOP وجود دارند كه تنها به خاطر جلوگيري از اختلا‌ط دو كد، يكي از آن‌ها Aspect محسوب مي‌شود كه اين طراحي لزوماً نقاط مختلف برنامه را مورد هدف قرار نمي‌دهد (مثال رعايت نشدن تعيين عناصر). همچنين در بعضي مواقع، برنامه‌نويسان AOP محل فراخواني Aspect را با علا‌متي خاص مشخص مي‌سازند (مثال رعايت نشدن فراموشكاري)

  3. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی فناوری اطلاعات
    نوشته ها
    811
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 885
    قدرت امتیاز دهی
    36
    Array
    engeneer_19's: لبخند

    Post با جنبه برنامه بنویسید------قسمت سوم

    ________________________________________دو اصطلاح Tangling و Scattering● پراكندگي: (Scattering) پياده‌سازي يك Concern، پراكنده شده است هر گاه كد آن بين چند ماجول پخش شده باشد.● پيچش: (Tangling) پياده‌سازي يك Concern، پيچيده شده‌است هر گاه كد آن با كد يك Concern ديگر مخلوط شده باشد.پراكندگي و پيچش در Aspect Oriented به‌عنوان علائم يك Cross-Cutting Concern در نظر گرفته مي‌شوند. در حقيقت عموماً Concernهايي كه چنين خصوصياتي را در پياده‌سازي‌هاي غير AOP داشته باشند، مورد بحث قرار مي‌گيرند. AOP در عمل‌بايد اعتراف كرد كه با وجود ارزشمند بودن توضيحات و تئوري‌هاي برنامه‌نويسي، تا وقتي كه آن‌ها را در عمل، به وسيله برنامه‌نويسي مورد آزمايش قرار ندهيم، در حقيقت كار خاصي انجام نداده‌ايم. در ادامه سعي مي‌كنيم مفاهيم مطرح شده را به همراه كد آن مورد بررسي قرار دهيم تا علاوه بر معرفي و تعريف مفاهيم موجود در AOP، با نحوه به كارگيري آنان نيز آشنا شويم، اما قبل از هر چيز بايد به اين سؤال پاسخ دهيم كه كجا مي‌توانيم AOPبنويسيم؟براي پاسخ دادن به اين پرسش، ابتدا بايد ببينيد AOP چگونه اجرا مي‌شود. براي نوشتن يك پروژه به صورت AOPشما ابتدا هر دو بخش كد خود را (اعم از روند كاري اصلي برنامه و كدهاي مربوط به Aspectها) به صورت جداگانه در يك زبان شيءگرا مي‌نويسيد و سپس موجودي به نام Aspect Weaver آن دو بخش را با يكديگر تركيب كرده و كد نهايي را مي‌سازد. جداسازي كد اصلي و كد Concernها (كد اصلي نيازي به اطلاع از بخش Concernها ندارد) به افزايش قابليت استفاده دوباره‌ (Reusability) و قابليت نگهداري (Maintainability) پروژه كمك شاياني مي‌كند. شكل 1 نحوه كار Weaverها را نشان مي‌دهد.دو نمونه بارز از ابزارهايي كه مي‌توان با استفاده از آن‌ها برنامه‌هاي Aspect-Oriented نوشت AspectJ و AspectWerkz هستند.AspectJ يك Extension است كه براي زبان جاوا در زيراكس پارك و توسط گروه به‌وجود آورنده AOP نوشته شده‌است. اين Extension به دو صورت تنها و تعبيه شده در Eclipse IDE عرضه مي‌شود. AspectJ پتانسيل پشتيباني از مدلRT Weaver را نيزدارد، اما براي بهره بردن از توانايي‌هاي آن بايد از آن به‌صورت يك Compile-time Weaver استفاده كرد (هم‌اكنون به صورت Compile-time و loadtime عرضه مي‌شود). نقل قول:Aspect Weaver !در حقيقت Aspect Weaver كد اصلي و كد Aspectها را به‌عنوان ورودي مي‌گيرد و محصول نهايي را توليد مي‌كند. توجه به اين موضوع ضروري است كه نگاه كلي به Weaverها مانند يك كامپايلر نيست، زيرا قرار نيست كه تمام كارهاي پيچيده‌اي را كه يك كامپايلر انجام مي‌دهد.Weaver نيز در مورد تركيب دو بخش كد انجام دهد. در حقيقت، همان‌طور كه خود كيزالس هم اشاره مي كند، وظيفه Weaverها فقط Integration (مجتمع‌سازي) است.تكنيك‌هاي اوليه Weaving به دو دسته عمده تقسيم مي‌شوند: Compile Time) CT) و Run-Time) RT Weaver)هايCT. همان‌طور كه از نامشان پيدا است، تمام كارهاي مربوط به تركيب كد را در زمان كامپايل انجام مي‌دهند و در حقيقت كد نهايي كه اجرا مي‌شود، محصول كامل است.در مقابل RTها اين‌كار را در زمان اجرا انجام مي‌دهند و ايجاد ارتباط را تا آن وقت به تأخير مي‌اندازند. Weaverهاي CT با توجه به اين كه تمام فرآيند ايجاد ارتباط را در ابتداي كار و هنگام كامپايل انجام مي‌دهند بسيار سريع‌تر از RTها عمل مي‌كنند، اما در مقابل RTها هم اين مزيت را دارند كه در صورت تغيير كد Aspectها نيازي به انجام دوباره عمليات Weaving نيست و برخلاف CTها در Run-Time Weaver تغييرات در كد بدون نياز به هيچ كاري سريع منعكس مي‌شوند.همان‌طور كه در بالا ذكر كرديم، تكنيك‌هاي Weaving ديگري نيز وجود دارند كه در واقع فضاي بين Compile-time و Run-time قرار مي‌گيرند. اين دو تكنيك Weaving را (post-compile time (binary و Load-time مي‌نامند.Binary Weaving در حقيقت عمليات Weaving را روي byte code انجام مي‌دهد (پس از كامپايل). Load time Weaving نيز يك نوع binary Weaving است. با اين تفاوت كه عمليات Weaving را تا زماني كه يك كلاس به Class loader معرفي نشده است، به تأخير مي‌اندازد.(اين توانايي مي‌تواند برخي از نقص‌هاي مدل Compile-time را برطرف كند، زيرا شما مي‌توانيد بدون كامپايل كردن دوباره كد اصلي خود (Aspect ،(Business Logicهايي به برنامه اضافه كرده و سپس آن‌ها را به پروژه اصلي لينك دهيد). در حقيقت، در اين مدل تا جايي كه ممكن است عمليات Weaving به تأخير مي‌افتد و تا مرحله Load شدن كلاس‌هاي موردنياز هيچ تركيبي انجام نمي‌شود. AspectJ محيطي ساده و بسيار كارا دارد و هم‌اكنون محبوب‌ترين ابزار برنامه‌نويسي Aspect-Oriented است. نسخه‌هاي جديدتر AspectJ به‌طور كامل با محيط توسعه Eclipse هماهنگي دارند و مي‌توان از تمام امكانات Eclipse در مورد Aspectها نيز سود برد. توجه به اين نكته ضروري است كه AspectJ تغييراتي در Syntax زبان به وجود مي‌آورد كه اين موضوع مي‌تواند باعث بروز مشكلاتي شود (Eclipse با توجه به اضافه كردن Keywordهاي مربوط به برنامه‌نويسي AOP اين مشكل را ندارد).اين مشكلات باعث شدند تا ابزارهاي ديگري به وجود آيند كه به اين تغييرات گرامري در زبان برنامه‌نويسي نيازي نداشته باشند. يك نمونه مشهور از اين زبان‌ها‌ AspectWerkz است. AspectWerkz در حال حاضر از هر سه مدل Compile-time ،Load-time و Run time استفاده مي‌كند. خصوصيت بارز AspectWerkz اين است كه Syntax زبان را تغيير نمي‌دهد و در حقيقت تغييرات را با استفاده از Annotation انجام مي‌دهد كه به يك ساختار زباني جديد نيازي ندارد.در حال حاضر، دو پروژه AspectJ و AspectWerkz با يكديگر تركيب شده‌اند تا بتوانيم از قابليت‌هاي هر دو به صورت هم‌زمان استفاده كنيم.تمام اين مقدمه‌ها براي اين ذكر شد كه شما كمي بيشتر با نحوه عملكرد داخلي ابزارهاي توسعه برنامه‌هاي Aspect-Oriented آشنا شويد. در قسمت بعد وارد بخش كدنويسي مي‌شويم.

  4. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی فناوری اطلاعات
    نوشته ها
    811
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 885
    قدرت امتیاز دهی
    36
    Array
    engeneer_19's: لبخند

    Post با جنبه برنامه بنویسید------قسمت چهارم

    شايد تعريف كردن Annotation كمي دشوار باشد. در حقيقت آن‌ها برچسب‌ها و شايد پايگاه‌داده‌هايي هستند كه اطلاعاتي درباره برنامه شما مي‌دهند. در حقيقت، Annotationها تغييري در Semantic زبان ايجاد نمي‌كنند، اما مي‌توانند براي ابزارهاي مختلفي كه در روند اجراي برنامه دخيل هستند، پيغام‌هايي در برداشته باشند. در حقيقت، مي‌توان Annotationها را علامت‌هايي تلقي كرد كه كامپايلر آن‌ها را به‌عنوان متاديتا در جايي ذخيره مي‌كند. سپس VM (سرنام Virtual Machine) با ديدن آن‌ها تعيين مي‌كند كه چگونه رفتار بعضي از Elementهاي برنامه را تغيير دهد.توضيح كامل Annotationها در اين مقاله نمي‌گنجد. پس به ذكر همين مقدمات بسنده مي‌كنيم.در اين قسمت به بررسي پياده‌سازي مفاهيم مختلف AOP توسط AspectJ مي‌پردازيم. هر چند بررسي تمام خصوصيات AspectJ خود يك مقاله جداگانه مي‌طلبد، اما سعي مي‌كنيم تا مفاهيم اصلي پركاربرد را در نوشتن يك برنامه Aspect-Oriented مطرح كنيم. در شماره‌هاي آينده، به‌طور عميق‌تري به بررسي جنبه‌هاي عملي AOPمي‌پردازيم.Join PointJoin Point، در حقيقت مفهوم جديدي نيست. ما از اين مفهوم قبلاً بارها استفاده كرده‌ايم ، فقط شايد اسمي براي آن نداشته‌ايمJoint Point .ها نقاط خوش تعريف خاصي در برنامه هستند. به‌عنوان مثال، نقطه فراخواني يا بازگشت متد.ادامه در ضمیمه.....

  5. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی فناوری اطلاعات
    نوشته ها
    811
    ارسال تشکر
    1,136
    دریافت تشکر: 885
    قدرت امتیاز دهی
    36
    Array
    engeneer_19's: لبخند

    Post با جنبه برنامه بنویسید------قسمت آخر

    ________________________________________و اما بعد...اما سرنوشت AOP به كجا مي‌انجامد؟ در طول ساليان اخير ايده‌هاي مختلفي براي ايجاد يك پارادايم برتر ارائه شده‌است، اما همچنان مدل شيءگرا، به‌عنوان يك 4Silver Bullet براي عرصه پارادايم‌ها باقي مانده و سال‌ها است كه محبوب‌ترين شيوه توليد نرم‌افزار است.AOP در تقابل با برنامه‌نويسي شيءگرا قرار نمي‌گيرد، اما همچنان عده‌اي با ترديد به توليد كيزالس و گروهش مي‌نگرند و استفاده از آن در مقياس وسيع را نيازمند تحقيق و بررسي بيشتري مي‌دانند. در اين ميان، عده‌اي پا را از اين نيز فراتر مي‌گذارند و AOP را ايده‌اي ناكارآمد در عمل و غيرقابل استفاده براي پروژه‌هاي بزرگ مي‌نامند. البته در مقابل اين دسته، افرادي نيز وجود دارند كه AOP را انقلابي در زمينه پارادايم‌هاي برنامه‌نويسي معرفي و استفاده از آن را به شدت پيشنهاد مي‌كنند.5اما از اين افراطي‌گري‌ها چيزي نصيب مهندسان نرم‌افزار نمي‌شود. هر نظري كه درباره AOP داشته باشيد، خواه طرفدار پر و پا قرص، خواه مخالف شديد يا يك آدم بي‌طرف، در تمام موارد چيزي كه وجود دارد اين است: AOP فقط يك پارادايم برنامه‌نويسي است. قرار نيست با AOP مشكلاتي را حل كنيد كه قبلاً نمي‌توانستيد آن را حل كنيد يا به بيان ديگر قرار نيست اين پارادايم براي شما نرم‌افزارهايي بسازد كه قبلاً نمي‌توانستيد آن‌ها را بسازيد. رايان گالبِك درباره اين موضوع مي‌گويد: «مطرح كردن اين واقعيت كه شما مي‌توانيد همچنان با OOP سر كنيد و Cross-Cutting Concernها را با آن پياده‌سازي كنيد، چيزي را عوض نمي‌كند. زيرا بر اساس تز چرچ/تورينگ6 شما مي‌توانيد تمام مباحث موجود در مدل شيءگرا را در قالب زبان‌هاي رويه‌اي يا حتي كد اسمبلي پياده‌سازي كنيد. توانايي اصلي‌اي كه AOP براي شما به ارمغان مي‌آورد Modularization بهتر است نه قدرت بيشتر!» صحبت‌هاي گالبِك را مي‌توان به تمام پارادايم‌هاي برنامه‌نويسي تعميم داد. پارادايم‌هاي برنامه‌نويسي براي ما ناممكن را ممكن نمي‌كنند (يا برعكس). بلكه فقط كمك مي‌كنند تا هزينه توليد و نگهداري يك پروژه براي شما كاهش يابد.جدا از تمام اين‌ها، بحث‌هاي انتقادي اصولي نيز درباره AOP و نحوه Modularization آن وجود دارد كه قابل تعمق است. اصولا ًدر يك سيستم AOP-based به يك برنامه‌نويس قدرت بسياري داده مي‌شود كه اين موضوع مي‌تواند علاوه بر اثرات مفيد، مشكلاتي را نيز براي سيستم ايجاد كند.توانايي ايجاد تغييرات كلي در سيستم توسط برنامه‌نويسي كه مسئوليت نوشتن كدهاي مربوط به يك Aspect را برعهده دارد مي‌تواند اثرات زيان‌باري روي كارايي كل سيستم شما بگذارد. Andres Hejlsberg معمار زبان #C، با وجود اين كه ايده AOP را ايده‌اي قابل تقدير و مستعد بررسي و تحقيق بيشتر مي‌داند، اما نگراني‌اش را از بابت قدرت زياد برنامه‌نويس، پنهان نمي‌كند: «من هنوز نگراني‌هاي اساسي درباره Aspectهايي كه قدرت استدلال شما درباره كد خودتان را دچار مشكل مي‌كند، دارم. دليل بروز اين نگراني به اين موضوع برمي‌گردد كه افراد مي‌توانند به هر بخش كد شما كه مي‌خواهند، چيزهايي بيافزايند. بله به هر بخش كد و اين مي‌تواند باعث ايجاد يك 7Side effect شود. اين كار شما استدلال در مورد كدتان را بسيار مشكل مي‌كند».در حقيقت، بيشتر نگراني‌ها درباره AOP به دو موضوع پيچيده بودن استدلال و تأثيرات ناخواسته زيان‌بار نويسنده Aspect برمي‌گردد. هرچند كه ابداع‌كنندگان AOP ادعا مي‌كنند كه با استفاده از AOP و به دليل تجمع كل جريان كاري Cross-Cutting Concernها در يك فايل، توانايي استدلال در مورد كد بالا مي‌رود، اما بايد پذيرفت كه اشكالات مطرح شده كاملاً قابل وقوع است و بايد درباره آن تصميماتي اتخاذ شود.علاوه بر اشكالاتي كه ممكن است از طرف برنامه‌نويسي كه Aspectها را مي‌نويسد پيش آيد، برنامه‌نويس بخش اصلي نيز ممكن است با تغيير join pointهاي پيش‌بيني شده (مثلاً با تغيير نام آن‌ها) باعث ايجاد مشكلاتي شود كه برنامه‌نويس Aspect از آن بي‌خبر است.اين دسته از نگراني‌ها درباره عدم هماهنگي بين برنامه‌نويسان بخش‌هاي مختلف و توانايي اثرگذاري بالا در يك سيستم، دغدغه اصلي مهندسان نرم‌افزاري است كه به AOP مي‌انديشند. تمام اين موارد، اين واقعيت را بيشتر نمايان مي‌سازد؛ برنامه‌نويساني كه از AOP استفاده مي‌كنند بايد از تمام پتانسيل‌هاي آن اطلاع كامل داشته باشند تا بتوانند برنامه‌هايي به دور از مشكلاتي كه در بالا ذكر شد، ايجاد كنند.در شماره‌هاي بعد به‌طور تخصصي‌تري به AOP مي‌پردازيم و سعي خواهيم كرد جنبه‌هاي عملي آن را بيشتر بيان كنيم. پي‌نوشت:1- توماس كوهن- ساختار انقلاب هاي علمي‌2- با توجه به تقابل مفهوم اعلاني و امري، در تعريفي كلي‌تر كليه پارادايم‌هايي را كه زيرمجموعه زبان‌هاي امري محسوب نمي‌شوند، جزء دسته اعلاني‌ ‌به حساب مي‌آورند.3- معادل فارسي Nerd احتمالاً چيزي مانند عشق كامپيوتر يا به معناي دقيق‌تر خوره كامپيوتر مي‌شود.4- اشاره به يك فناوري (يا اصولاً يك راه‌حل) كه به‌عنوان راه‌حل تمام و كمال براي يك حوزه مطرح مي‌شود.5- در واقع انتظاري جز اين نيز نمي‌رود. اين فرآيند درباره تمام فناوري‌هاي جديد اتفاق مي افتد (همان طور كه در مورد OOP نيز در بدو ايجاد مطرح مي‌شد) و خارج از كنترل ما است.6- اشاره گالبك به توانايي تبديل هر عمليات محاسبه‌اي توسط كامپيوتر به يك مسئله تحت ماشين تورينگ است.7- .Side Effect: اشاره به تغييراتي دارد كه يك function يا expression ممكن است علاوه بر برگرداندن يك مقدار در State سيستم انجام دهد. اين تغييرات مي‌تواند موجب ناهماهنگي هاي زيادي شود. مي‌توانيد آن را دست كاري ناخواسته متغيرهايي از برنامه در نظر بگيريد كه توسط ماجول‌هاي مختلفي مورد استفاده قرار مي‌گيرند.منابع:http://www-106.ibm.com/developerwork...le.php/3308941

  6. کاربرانی که از پست مفید engeneer_19 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: سیستم عامل ( مقاله )
    توسط Admin در انجمن بخش مقالات نرم افزار
    پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 25th April 2013, 01:33 AM
  2. مقاله: تكنيك ها وزبانهاي برنامه نويسي هوش مصنوعي
    توسط engeneer_19 در انجمن هوش مصنوعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 15th April 2010, 10:51 AM
  3. دانلود: برترين برنامه هاي رايگان 1388
    توسط Victor007 در انجمن سایر نرم افزارها
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 12th December 2009, 12:42 PM
  4. سنجش موفقيت برنامه ريزي فناوري اطلاعات
    توسط engeneer_19 در انجمن مباحث فناوری اطلاعات
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 26th July 2009, 08:33 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •