دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: حاشیه ای بر رمان جهان زندگان اثر محمد محمد علی

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    زبان و ادبیات فارسی
    نوشته ها
    275
    ارسال تشکر
    186
    دریافت تشکر: 437
    قدرت امتیاز دهی
    139
    Array

    پیش فرض حاشیه ای بر رمان جهان زندگان اثر محمد محمد علی


    اگر یک جمله راجع به کارنامه ی داستان نویسی محمد محمد علی بتوان گفت این است که او نویسنده ی طبقه ی متوسط است . شاهد این مدعا آثاری است که در تمام سال های نویسندگی خلق کرده و در این آثار وفادارانه به ارزش ها و فرهنگ این طبقه پرداخته است . غالب شخصیت های داستان های او کاسب ها یا کارمندان هستند ، همان ها که بدنه ی اصلی یک جامعه را تشکیل می دهند . شاید علت وفاداری محمد علی به این طبقه همان بستر زیستی خود او باشد و شناختی که در پی این زیستن از طبقه ی خود پیدا کرده است .
    جهان زندگان آخرین رمان محمد علی را نیز با همین روی کرد می توان بررسی کرد . مسعود ظروف چی ، نویسنده و راوی داستان ، نویسنده ای روشن فکر است که در بستر خانواده ای از طبقه ی متوسط زندگی می کند . پدر خانواده کاسبی بوده که اگر نان را نه به سختی که به راحتی نیز پیدا نمی کرده است . ولی آن قدر بوده که خانواده ای را آبرومند نگه دارد . در نسبت همین پدر ما با مادری روبه رو هستیم که برای حفظ سنت های خانواده می کوشد و به یک عبارت تمام ویژه گی های یک مادر کلاسیک را داراست . از همین ویژه گی هاست که یکی از گره های داستان که همان درگیری مادر با هوو است شکل می گیرد .
    چنین عناصری از فرهنگ طبقه ی متوسط در تمام سطح اثر پراکنده است و ما با یک پس زمینه ی پر رنگ از فضای تنفسی این طبقه روبه رو ایم ...
    مسعود ظروفچی یا همان راوی داستان یک نویسنده است . نویسنده ای که شأن روشنفکری دارد اما این شأن از سانسور کتاب های او به وجود می آید و احیانأ جهت گیری های سیاسی که در نوشته ها و اندیشه اش دارد . روی این اندیشه و نظری بودن شأن روشن فکری مسعود می توان تأکید کرد . چرا که در حوزه ی عمل و واقیت ، بستر فرهنگی مسعود ، یعنی آن چه با گوشت و پوست زندگی کرده است و آموخته ، غلبه دارد . برای نمونه مسعود حکم قصاص قاتل پدر خویش را اجرا می کند ! جمله ی ؛ ما وارث سرنوشت در گذشتگان خویشیم ، که موتیف گونه در داستان تکرار می شود اشاره به همین معنا دارد .
    این تقابل اندیشه و زندگی واقعی ( تقابل عین و ذهن یا سوژه و ابژه) شکافی را در مسعود ظروفچی ایجاد می کند که به یک روایت سرنوشت بسیاری از روشنفکران ایرانی است ؛ کسانی که آموخته هاشان از همان بستر زندگی سنتی است که در آن نشو و نما یافته اند و خواه ناخواه شیوه و سلوک زیستی پدران خویش را در درون خود دارند اما بنابر نیازها و ضرورت ها به دنبال تغییر این شرایط می روند .
    این تقابل یا شکاف درد عمیق روشنفکری است ؛ تقابل میان آن چه زندگی کرده اند با آن چه که می خواهند ...
    مسعود نمونه ای از این شکاف است ؛ آدمی که در ذهن و اندیشه روشن فکر است اما در کارکردها به شیوه ی درگذشتگان خویش نظر دارد .
    این چنین ما با نویسنده ای روبه رو می شویم که به همان مقداری که روشن فکر است ، روشن فکر نیست و به همان مقدار که از سنت تغذیه می کند ، در پی انداختن طرحی نو است .
    اما این پارادوکس حضور روشنفکر در دایره ی وجود خود او تمام نمی شود . قدرت حکومت و اجتماع همواره شأن روشن فکری و ذهنی روشنفکران را نشانه می روند تا آن جا که به حذف فیزیکی اقدام می کنند اما در بعد خانوادگی و زندگی خصوصی ما آدمی را می بینیم که هم چنان وارث درگذشتگان خویش باقی مانده است.
    اگر دل اینکه خودت باشی را داشته باشی، مردم ارزشت را می فهمند

  2. کاربرانی که از پست مفید ستاره 15 سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •