دفتر خاطرات روزانه بچه هاي سايت نخبگان(حالا)

[yas-90]

امروز هم یه روزی بود مثل روزای دیگه خدا فقط....

امروز آخرین روز کارآموزیای مقطع کارشناسی بود

نمیدونم باید ناراحت باشم یا نه

هم اینکه داره تموم میشه خوشحالم میکنه و هم اینکه داره تموم میشه ناراحتم میکنه

نمیدونم چرا حس دلتنگی میکنم....

الان در این لحظه دلم گرفته....

آخرین کارآموزی در بخش زنان بیمارستان الزهرا شیفت صبح در تاریخ 1391/10/13

[uody]

11صبح امروز صدا نوحه و مداحی کل ساختمون و گرفته بود
از یکی پرسیدم چه خبره گفت فردا اربعین مث هر سال کاروان نمادین اسرای واقعه عاشورا تو راهه برا همین ایستگاه صلواتی گذاشتن
رفتم بیرون ساختمون دیدم شل زرد ، شیرینی ، شیرکاکائو یه طرف کلی هم آدم جمع شدن
گفتم هنوز که نرسیده میرم تو ساختمون وقتی رسیدن میام
یکی صدام کردو گفت همه کمک کردن الا شما
ازش پرسیدم کی کمک ها و حمع کردین که من بی خبر موندم
دوییدم و و برگشتم سهم خودم و بهش رسوندم البته با گوشی تا از کاروان پیاده آقا عکس بگیرم
شاید نمادین بود شاید نه نوحه بود نه مداحی
اما یه چی بدجوری دلت و میسوزوند
برا بچه های کاروان نمادین ماشین کرایه کرده بودن چون پیاده خسته میشدن
بمیرم برا بچه های آقا تو زِّلِ گرما صحرا ، پا برهنه ، تشنه ، زخمی . . . . . بمیرم

[solinaz]

امروز هم یه روزی بود مثل روزای دیگه خدا فقط....

امروز آخرین روز کارآموزیای مقطع کارشناسی بود

نمیدونم باید ناراحت باشم یا نه

هم اینکه داره تموم میشه خوشحالم میکنه و هم اینکه داره تموم میشه ناراحتم میکنه

نمیدونم چرا حس دلتنگی میکنم....

الان در این لحظه دلم گرفته....

آخرین کارآموزی در بخش زنان بیمارستان الزهرا شیفت صبح در تاریخ 1391/10/13

خو ش بحالت یعنی لیسانستو گرفتی،کاش منم جای تو بودم.من حالا حالاها باید ادامه بدم تازه اولش و کنکورم ندادم.خوش بحالت که حداقل اینارو رد کردی.خوش بحالت خوش بحالت

[yas-90]

خو ش بحالت یعنی لیسانستو گرفتی،کاش منم جای تو بودم.من حالا حالاها باید ادامه بدم تازه اولش و کنکورم ندادم.خوش بحالت که حداقل اینارو رد کردی.خوش بحالت خوش بحالت

آره عزیزم اینم تموم شد.......ولی این داستان هنوز ادامه دارد...........داریم پیر میشیم دیگه

اتفاقا باید خوشحال باشی چون هنوز فرصت داری برای اون چیزایی که میخوای تصمیم درست بگیری و راهی رو بری که خودت انتخاب میکنی............منم این فرصت رو داشتم ولی خوب استفاده نکردم نمیدونم شاید بلد هم نبودم

البته الان هم فرصت دارم ولی فرصت جبران رو خیلی ندارم فقط میتونم برای موقعیت های پیش روم تصمیم بگیرم

همه چیز میگذره..........و هنوز این روزا تموم نشده دارم حسرت میخورم...............تازه من هنوز اصل کاری رو نگذروندم........امتحان اصلیه مونده ..امتحان من از بهمن شروع میشه اگه اونو خوب بگذرونم اونموقعه که مدرک بهم میدن

موفق باشی گلم

[solinaz]

[QUOTE=yas-90;417444]آره عزیزم اینم تموم شد.......ولی این داستان هنوز ادامه دارد...........داریم پیر میشیم دیگه

اتفاقا باید خوشحال باشی چون هنوز فرصت داری برای اون چیزایی که میخوای تصمیم درست بگیری و راهی رو بری که خودت انتخاب میکنی............منم این فرصت رو داشتم ولی خوب استفاده نکردم نمیدونم شاید بلد هم نبودم

البته الان هم فرصت دارم ولی فرصت جبران رو خیلی ندارم فقط میتونم برای موقعیت های پیش روم تصمیم بگیرم

همه چیز میگذره..........و هنوز این روزا تموم نشده دارم حسرت میخورم...............تازه من هنوز اصل کاری رو نگذروندم........امتحان اصلیه مونده ..امتحان من از بهمن شروع میشه اگه اونو خوب بگذرونم اونموقعه که مدرک بهم میدن

موفق باشی گلم
برات آرزو می کنم امتحاناتو عاااااااالی بدی.ایشالله همیشه موفق باشی

[firearchangel]

دوباره جمعه اومدو دلم گرفت حوصلم سررفته دارم به این فک میکنه که به کجاها باید سر بزنم امروز حتما باید برم خونه ی مامانم منتظرم شوهرم بیاد تا باهم بریم بیرون خدا کنه اتفاقی نیووفته که برنامه هام خراب بشه

[زهرا قربانی]

بچه ها م سرم خیلی درد میکنه
فکر کنم تومور دارم

[uody]

دو روز تعطیلات گذشت این پروژه مون تموم نشد
خدا بخیر بگذرونه

[right.kimber]

من به این نتیجه رسیدم از بس این چند روز تعطیل بودم (هم از مخ هم از زندگی) دیگه از تعطیلی خیلی خیلی خیلی بدم میاد...
از شانس من فردام تهران تعطیل شد

[yas-90]

یه کم اضطراب دارم میدونم چرا ........واسه کم کاری خودمه............کمی هم واسه انداختن کار امروز به فردا
ولی یه کوچولو هم تهش آرامش دارم چرا؟ نمیدونم ولی حس خوبیه