از كوچتون صدا مياد صداي سازو هلهله
شب عروسي تو و شب عزاي اين دله
هر كسي از راه ميرسه شيريني و گل مياره
اما فقط چشماي من شبيه ابرا مي باره
من گل نميفرستم برات شايد يه چيز يادت بياد
شب تولد منه زندگيمو دادي به باد
بگو چي كم داشتم از اون كه پا گذاشتي رو دلم
من مگه خوبت نبودم؟يا كمتر از اون خوشگلم؟
تو شادوخندوني ولي من گريون خاطره ها
اين غريبه بگو كيه قرار گرفته بين ما؟
نگو كه تقصير تو نيست كه دل من خون ازت
حالا منم مثل همه يه دسته گل تو دستمه
همرنگ بي وفاييات هديه ي قلب خستمه
گلاي سرخ عاشقي نسترن سفيد شدن
تو قلب من ستاره هات خاموش و ناپديد شدن
عجب زمونه بي وفاست اينجا همه مي شناسنم
هيشكي نمي پرسه چرا پيرهن عشق نيست به تنم؟؟؟؟؟
علاقه مندی ها (Bookmarks)