سرمایه گذاری روی ایده؟! ببین دوست خوبم برای اینکه بهتر ببینیم وطلبو خودمونو بذاریم جای کارفرما
کارفرمایی که کارگرش هر جوری بخواد هر وقتی بخواد میتونه زندگی رو به کامش زهر کنه (اصلا بحث پول نیست نمونه هایی زیادی دیدم که آدم شاخ در میاره)
کارفرمایی که صورت وضعیتش دو ساله آزاد نمیشه و از جیب داره هزینه میکنه
کارفرمایی که صاحب کارخونه هستش و کلی هزینه کرده برای ارائه یه محصول جدید و ثبتش کرده و وقتی محصول تو بازار گل انداخت 100 تا نمونه تقلبی و چینیش میریزه تو بازار و بازگشت سرمایه ای که نقطه سر به سریش دیگه بترکوه کمتر از یک سال نمیشه و اون همه هزینه میره باد فنا
کارفرمایی که کار تولیدی صادراتی میکنه و یهو صبح پا میشه میبینه باری رو که از گمرک اجازه صادر کردنشو گرفته توی گمرک خوابیده و نمیذارن صادر شه چون صبحش قانون شده که صادرات این محصول ممنوعه
کارفرمایی که بجای اینکه به فکر ایده و محصول جدید باشه گوشی تلفن از گوشش نمیفته و هر 2 دقیقه یک بار قیمت دلار میپرسه
کارفرما ها هم ریسک دارن خیلی بیشتر از من و شما. مسئله اون سرو کله زدن با خیلی چیزایی که واقعا دل و جرات میخواد تو این دورو زمونه زیرش رفتن و مسئولیت نون دادن به کلی آدم و بدوش میکشه.
همیشه باید از دید طرف مقابل هم نگاه کرد.
از اون 100 تا شرکت شما گفتی 90 من میگم 100 تاشم حاضر نمیشه سرمایه گذاری بکنه روی ایده جدید... دیوانه که نیست زندگیشو قمار کنه سر یه ایده ای که معلوم نیست اصلا حتی اگه بگیره کارش هم شرایط و ... اجازه کار بدن.
در مورد اینم که گفتید کارشناس برای کارگری من فوق لیسانس میشناسم آبدار چی هستش. دیپلمه میشناسم الان رسما شده یه بیزینس من توی بازار
به همین خاطر که میگم مهم اینه که خوب ببینی, خوب فکر کنی, خوب و بموقع تصمیم بگیری که چطور با جریان رودخونه هوراه بشی و خودتو برسونی به ساحل
علاقه مندی ها (Bookmarks)