دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: پروفسور

  1. #1
    یار همراه
    رشته تحصیلی
    علوم تجربی
    نوشته ها
    2,086
    ارسال تشکر
    13,004
    دریافت تشکر: 10,250
    قدرت امتیاز دهی
    27193
    Array
    solinaz's: جدید92

    Ok پروفسور

    Professor of philosophy and the philosophy of the classroom depending on the weight of your burdens on the table in front of her students. When the class began, wordlessly, a very large glass removed from the package and began to fill it with golf balls. We then asked the students, if the jar was full? And all students agreed. The professor picked up a box of pebbles and put them into glass ... Poured into the glass slowly shook. Pebbles in the open areas between the golf balls were then asked the students again if the jar was full? They agreed and. The professor next picked up a box of sand and poured it into the jar and of course, the sand filled up everything else. Once the container is full and he Dygrprsyd students responded with a unanimous "yes." The professor then produced two cups of coffee from under the table full of empty glass was removed and all of the contents inside. "In fact, I'm filling in the empty spaces between the sand!" All the students laughed. In the laughter subsided, the professor said: "Now I realize that this makes the glass view of your life, golf balls are the important things in your life - thy, family, children, health, friends and enjoy most - things that if everything else was lost and only they remained, your life stands will be open., but pebbles are the other things that matter like your job, your house and Netanyahu machine. sands are also other things - things so simple. " Professor continued, "if I saw put the sand into the jar, leaving no room for the pebbles or the golf balls will not, but your right., If you take the time and energy spent on trivial things simple and can no longer place And he will never have time for the things that matter most. getting a lot of attention to things that are critical to your happiness with your children can play, time to Czech Let's medical-ups., with friends and those around them to go out there and Bgzrvnyn. There will always be time to clean the house and fix the damage. always available ...... Do I take care of the golf balls, the things that really matter, the important things can specify. rest is just sand. " One of the students raised her hand and inquired what had two cups of coffee? Professor smiled and said, "I asked. Was just to show you that no matter how busy your life is busy, busy as always in life, there is room for only two cups of coffee with a friend!




    پروفسور فلسفه با بسته سنگینی وارد کلاس درس فلسفه شد و بار سنگین خود را روبروی دانشجویان خود روی میز گذاشت. وقتی کلاس شروع شد، بدون هیچ کلمه ای، یک شیشه بسیار بزرگ از داخل بسته برداشت و شروع به پر کردن آن با چند توپ گلف کرد. سپس از شاگردان خود پرسید که، آیا این ظرف پر است؟ و همه دانشجویان موافقت کردند. سپس پروفسور ظرفی از سنگریزه برداشت و آنها رو به داخل شیشه... ریخت و شیشه رو به آرامی تکان داد. سنگریزه ها در بین مناطق باز بین توپ های گلف قرار گرفتند؛ سپس دوباره از دانشجویان پرسید که آیا ظرف پر است؟ و باز همگی موافقت کردند. بعد دوباره پروفسور ظرفی از ماسه را برداشت و داخل شیشه ریخت؛ و خوب البته، ماسه ها همه جاهای خالی رو پر کردند. او یکبار دیگرپرسید که آیا ظرف پر است و دانشجویان یکصدا گفتند: "بله". بعد پروفسور دو فنجان پر از قهوه از زیر میز برداشت و روی همه محتویات داخل شیشه خالی کرد. "در حقیقت دارم جاهای خالی بین ماسه ها رو پر می کنم!" همه دانشجویان خندیدند. در حالی که صدای خنده فرو می نشست، پروفسور گفت: " حالا من می خوام که متوجه این مطلب بشین که این شیشه نمایی از زندگی شماست، توپهای گلف مهمترین چیزها در زندگی شما هستند – خدایتان، خانواده تان، فرزندانتان، سلامتیتان ، دوستانتان و مهمترین علایقتان- چیزهایی که اگر همه چیزهای دیگر از بین بروند ولی اینها باقی بمانند، باز زندگیتان پای برجا خواهد بود. اما سنگریزه ها سایر چیزهای قابل اهمیت هستند مثل کارتان، خانه تان و ماشی نتان. ماسه ها هم سایر چیزها هستند- مسایل خیلی ساده." پروفسور ادامه داد: "اگر اول ماسه ها رو در ظرف قرار بدید، دیگر جایی برای سنگریزه ها و توپهای گلف باقی نمی مونه، درست عین زندگیتان. اگر شما همه زمان و انرژیتان را روی چیزهای ساده و پیش پا افتاده صرف کنین، دیگر جایی و زمانی برای مسایلی که برایتان اهمیت داره باقی نمی مونه. به چیزهایی که برای شاد بودنتان اهمیت داره توجه زیادی کنین، با فرزندانتان بازی کنین، زمانی رو برای چک آپ پزشکی بذارین. با دوستان و اطرافیانتان به بیرون بروید و با اونها خوش بگذرونین. همیشه زمان برای تمیز کردن خانه و تعمیر خرابیها هست. همیشه در دسترس باشین. ..... اول مواظب توپ های گلف باشین، چیزهایی که واقعاً برایتان اهمیت دارند، موارد دارای اهمیت رو مشخص کنین. بقیه چیزها همون ماسه ها هستند." یکی از دانشجویان دستش را بلند کرد و پرسید: پس دو فنجان قهوه چه معنی داشتند؟ پروفسور لبخند زد و گفت: " خوشحالم که پرسیدی. این فقط برای این بود که به شما نشون بدم که مهم نیست که زندگیتان چقدر شلوغ و پر مشغله ست، همیشه در زندگی شلوغ هم ، جائی برای صرف دو فنجان قهوه با یک دوست هست!



    آینده ای بسازم که گذشتم جلوش زانو بزنهツ





  2. 2 کاربر از پست مفید solinaz سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 14th January 2015, 06:01 PM
  2. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 24th August 2013, 10:56 AM
  3. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st August 2012, 03:08 AM
  4. پاسخ ها: 9
    آخرين نوشته: 20th April 2012, 10:37 PM
  5. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 12th October 2010, 09:14 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •