دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: کارگر

  1. #1
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی برق-قدرت
    نوشته ها
    68
    ارسال تشکر
    437
    دریافت تشکر: 240
    قدرت امتیاز دهی
    476
    Array
    f.jamshidi's: جدید103

    Post کارگر

    چشمان خسته و بی رمقش مملو از درد و رنج بود.با چشمانی پر از التماس و هراس به پزشک نگریست که داشت دستش را میشست.درد کشنده ای در تن نحیف و لاغرش منعکس میشد.
    -بفرما بیرون منتظر باش وبه همراهت بگو بیاید ونسخه را بگیرد.
    به سختی از روی تخت پایین آمد.کت وصله دار و رنگ و رفته اش را پوشید واز اتاق معاینه به اتاق کناری رفت که با یک ورق نئوپان از هم جدا شده بودند.یک راننده وانت او را با خودش به مطب پزشک آورده بود.
    -هیچ کاری نمی شود برایش کرد.سرطان تمامی بدنش را فرا گرفته است.فکر نمی کنم بیشتراز یک ماه زنده بماند.
    تکرار صدای آرام وکشدار دکتر در ذهنش,چون اره برقی وجودش را می شکافت وذره ذره گوشت بدنش را میکند وبا خودش می برد.
    -مثل اینکه خیلی وقت است که به این بیماری مبتلا شده است.
    دکتر راست میگفت.درست یک سال پیش درد مبهم و کشنده ای را در بدنش حس کرده بود,اما هر بار که خواسته بود برای معالجه اش اقدام کند جیبش خالی بود.هر چه بابت خالی کردن سیمان ,گچ وآرد می گرفت خرج پنج تا بچه قد ونیم قد و زن بیمارش میکرد
    که همیشه کم خونی داشت.هیچ وقت برایش پولی باقی نمی ماند تا به سلامت خودش فکر کند.
    تنش دوباره لرزید.عرق سردی بر پیشانیش نشست.از جا بلند شد.از مطب دکتر بیرون رفت وتند وسریع به طرف میدان شهر راه افتاد
    تا بتواند برای خالی کردن بار سیمانی که قرار بود برای حاج کاظم مصالح فروش بیاورد از دیگر کارگرها پیشی بگیرد.لبخند سردی از کنار لبان ترک خورده اش سر خورد.
    -اگر باران نیاید این ماه میتوانم دویست هزار تومان کار کنم.
    صدای رعد وبرق در گوشش پیچید وبعد بوسه سرد قطره ای را روی پیشانی چروک خورده اش حس کرد...
    "نوشته ی رضا دادجوی"
    ویرایش توسط f.jamshidi : 21st June 2013 در ساعت 03:26 PM
    میگویند دلتنگت نباشم !
    خدای من...
    انگار به آب میگویند خیس نباش...


  2. #2
    استعدادهای برتر
    رشته تحصیلی
    تخصص=ایده پردازی +ارزیابی محصول
    نوشته ها
    2,940
    ارسال تشکر
    18,873
    دریافت تشکر: 9,270
    قدرت امتیاز دهی
    11669
    Array
    حسین متقی's: پر حرف

    پیش فرض پاسخ : کارگر

    بیش از حد دردناک و کمی غیر واقعیه
    دیگه انقدر هم بدبخت نداریم
    داریم
    ولی اینطوری دیگه نهایت بدبیاری گذاشته تو داستان
    اینجور داستانا باید کمی واقعیتر باشه یا به نظر بیاد

    سرطانی که 1ماه تا مرگ فاصله داره که نمیتونه بار سیمان خالی کنه!!
    تازه وقتی داره به این فکر میکنه که بارون نیاد زرتی بارون میگیره!
    اوج بدبیاری هم اینهمه کنار هم نمیاد!
    البته این نظر شخصیمه
    از نویسندگی چیزی نمیدونم

    http://news.iranema.ir/ سامانه هوشمند جمع آوری و انتشار اخبار روز ایران

  3. کاربرانی که از پست مفید حسین متقی سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •