دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 31 تا 40 , از مجموع 46

موضوع: یه مشکل دارم

  1. #31
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    الکترونیک و فیزیک هسته ای
    نوشته ها
    3,290
    ارسال تشکر
    4,930
    دریافت تشکر: 13,220
    قدرت امتیاز دهی
    12295
    Array
    عرفان سلیم زاده's: خجالت

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط masuomeh نمایش پست ها
    سلام خیلی بحث جالبیه ولی آقاعرفان لین چیزا به درد الان نمیخوره یعنی نمیذارن من آدمی بودم که تودبیرستان رشته ریاضی وفیزیکواتنخاب کردم تا مسئله حل کنم چون دوست داشتم براهرمسئله هندسه سعی میکردم چندتا راه حل پیداکنم وسرحل مسائل بامعلمام بحث میکردم طوریکه معلم بسال دومم بعضی اوقات میگفت تاتوهستی دیگه خیالم راحت اگه نیام ولی همین که به مقاطع بالاتررفتموبامخالفت معلمای دیگم مواجه شدمو که کم مونده بوداخراج بشم چون نمیتونستن ببینن من ازشون سوال میپرسمونمیتونن جواب بدن حس حل مسائل وفکرکردنوازم گرفتن ودیگه براکنکورقیدرشته ریاضی وزدمورفتم سراغ رشته تجربی الان دیگه هیچ علاقه ای به تحلیل مسائل ندارم چون فایده ای نداره هیچ استادومعلمی خوششون نمیادسوال پیچ بشن موقع کارآموزیام وقتی ازاستادم سوال میکردم میگفت موقع امتحان پایان ترم کارآموزی دارم برات راستم گفت موقع امتحان عملی انقدسوال پیچم کردالبته من چون ازقبل خط ونشوناشودیده بودم کلی مطالعه کردمو آخرشم الکی نمره ازم کرد
    ببین مشکل در علاقه شما شما یا طرزفکر استاد شما و حتی سیاست دانشگاه نیست. مشکل اصلی هنجار هاست که به طور ذاتی گردش اطلاعات رو محدود می کنه حالا هر چه که باشه. اگر ما بتونیم هنجار ها رو چه خوب و چه بد از این مملکت حذف کنیم و بگیم که هر کسی، هر حرفی که میزنه باید مسئولیتش رو بپذیره باعث گردش آزاد اطلاعات و گستردگی مباحث علمی میشیم. این تاپیک اتفاق خوبی بود چون بلاخره فهمیدم مشکل اصلی کجاست.من ادعا می کنم که اصلی وجود داره با این محتوی: به طور کلی تعریف هنجار ها به واسطه کاهش مسئولیت پذیری افراد باعث محدودیت در گردش اطلاعات میشن.و این کاهش در گردش اطلاعات در واقع نقض یکی از بزرگ ترین هنجار های بشر هست.قوانین حقوق بشر.

  2. 6 کاربر از پست مفید عرفان سلیم زاده سپاس کرده اند .


  3. #32
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    الکترونیک و فیزیک هسته ای
    نوشته ها
    3,290
    ارسال تشکر
    4,930
    دریافت تشکر: 13,220
    قدرت امتیاز دهی
    12295
    Array
    عرفان سلیم زاده's: خجالت

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط almas parsi نمایش پست ها
    با سلام خدمت آقا عرفان گل و با تشکر از طرح موضوع بسیار جالبتون که همیشه با عنوان کردن موضوعات کلیدی اشاره به نکات اساسی و مهمی میکنید دوستان من نوشته های شما عزیزان رو خوندم و کاملا با نظراتتون موافقم ولی باید گفت اشکال اصلی از بنیاد دانشگاه هاست نمیشه تقصیر رو صرفا به گردن استاد یا فقط دانشجو انداخت برای اثبات حرفم میخوام مثالی عینی و دقیق رو براتون عنوان کنم شرح حالی از زندگی دانشجویی یک دانشجوی سال چهارم داخل کشور و یک دانشجوی سال سوم دکتری خارج از کشور هر چند ممکنه این مثال واقعی در زندگی هامون با تغییراتی وجود داشته باشه ولی تغییرات اونقدر به واقعیت امر نزدیکه مه فکر میکنم با خوندن اون دقیقا میتونید مشکل رو بصورت ملموس درک کنید چون هر کدام از ماها با این شرایط غریبه نیستیم و در زندگیمون تجربه اش کردیم البته هدفم از این کار پر حرفی نیست ولی دلم میخواد ریشه اصلی مشکل رو در تفاوت تحصیلمون درک کنید
    دانشجوی سال سوم دکتری در خارج از کشور
    ساعت ۷:۰۰ بیدار شدن از خواب ساعت ۷:۳۰ در حال رفتن به اتاق شخصی خود در دانشکده اش (از همان روز اول به او در دانشکده یک اتاق اختصاص داده اند که آرام است و دسترسی به اینترنت رایگان دارد) ساعت ۸:۰۰ شروع به تحقیق و انجام تز (روزانه ۵ ساعت تحقیق مفید و بدون اینترآپت برای مدت یک سال یک تز عالی را در پی خواهد داشت) ساعت ۱۱:۰۰ دیدار روزانه با استاد راهنما و مشاور(ایشان لازم نیست که برای دیدار استادشان با منت از او وقت بگیرد و دیدار با استاد کاری نرمال و روتین است) ساعت ۱۳:۰۰ پایان کارها و ارسال ایمیل کارهای روزانه و نتایج تحقیقات تا کنون برای استاد راهنما ساعت ۱۳ الی ۱۴ نهار و استراحت – ساعت ۱۴:۳۰ بازگشت به خانه و گرفتن یک دوش ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۹:۳۰ دیدار و گشت زدن با دوستان ۱۹:۳۰ الی ۲۰ بازگشت به خانه و خداحافظی از دوستان ۲۰:۰۰ الی ۲۱:۰۰ تلویزیون و سریال محبوب اش که یک عاشقانه آرام است. ۲۱:۰۰ آماده شدن برای خواب و استراحت در خوابگاه با منزلی که با پول اسکالرشیپ فراهم شده است.
    حالا مقایسه کنید با زندگی یک دانشجوی دکتری داخل ایران :
    ساعت ۷:۰۰ بیدار شدن از خواب – ساعت ۷:۳۰ تا ۸:۳۰ در ترافیک ساعت ۸:۳۰ منتظر ماندن برای تشکیل جلسه گروه برای تصویب پروپوزال دکتری، که بعد از ششمین بار پیاپی کنسل شد. ساعت ۹:۳۰ مراجعه به سایت برای جستجو در بانک مقالات که بعد از نیم ساعت جستجو و به روز نبودن بانک مقالات و وصل نشدن درست زمانی که به مقالات مورد نظر دسترسی پیدا می کند ساعت ۱۰ می شود کارگاه اموزش در سایت برگزار می شود و باید بلند شود و برود بیرون. قبل از رفتن می خواهد فایل هایب دانلود شده را روی فلشش بریزد که می بیند کامپیوتر مورد نظر پورت فلش اش خراب است. (توضیح اینکه دانشکده مورد نظر با اینکه ایشان دانشجوی سال آخر دکتری است هنوز به ایشان نه یک اتاق داده است و نه حتی یک کمد) ساعت ۱۰:۳۰ مراجعه به بخش معاونت دانشجویی و پژوهشی برای پرسیدن در مورد خبری که در روزنامه ها زده اند: اعطای پژوهانه به دانشجویان دکتری! جواب این است: لبخند استهزاء بر لبان مسوولین. ساعت ۱۱:۱۵ بازگشت به سمت دفتر کار استاد راهنما که با ایشان قرار گذاشته است. سه نفر در دفتر کار استاد محترم هستند که دانشجویان لیسانس و فوق لیسانس هستند (وقتی که دانشگده ها گله ای و بدون توجه به ظرفیت دانشجو می گیرند و استاد جوان هم نمی گیرند، سرانه دانشجو به استاد می شود ۱۰۰ نفر و معلوم است که در این وسط سر دانشجوی دکتری بی کلاه می ماند. ساعت ۱۲: رفتن به سلف سرویس دانشگاه، خوردن کبابی که بیرونش سوخته است و درونش خام. ساعت ۱۲:۳۰ رفتن به مسجد دانشگاه، این قسمت شیرین ترین و آرامش بخش ترین قسمت زندگی یک دانشجوی دکتری است. بعد از نماز، دق دلش با لعنت بر برخی از اساتید زورگوی بی سواد پرمدعا نزد خداوند خالی می کند و بعد هم از خداوند صبر می خواهد و تعجیل در فارغ التحصیلی ساعت ۱۳:۰۰ بازگشت به محل کار (دست از پا درازتر) برای در آوردن یک لقمه نان حلال برای خودش و زندگی آینده اش. چون نه دانشگاه پولی می دهد و نه حمایت خانواده تکاپوی هزینه ها را می کند و نه پول حل تمرینی و دستیار پژوهشی بودن مشکلی را حل می کند. ساعت ۱۳:۰۰ تا ۱۳:۴۵ ترافیک دانشگاه تا محل کار ساعت ۱۳:۴۵ تا ۱۴:۱۵ دل درد ناشی از کباب کوبیده امروز ساعت ۱۴:۱۵ تا ۱۶:۰۰ کار روی یک پروژه با ساعتی ۵ هزار تومان ساعتی، کار روی پروژه ای که می داند در این مملکت انجام نمی شود و می داند که دردی از مملکت دوا نمی شود و فقط آن را انجام می دهد: برای یک مشت دلار. ساعت ۱۶:۰۰ تلفن زنگ می زند و به او می گویند که فلان استاد فلان درس را ارایه کرده است اما نمی تواند ارایه کند لذا باید بیایی به جای ایشان درس بدهی. اما نه در سوابق دانشگاه نوشته می شود و نه وضعیت درآمدی اش معلوم است و نمره پایان ترم هم دست او نیست. خُب قبول می کند حداقل برای کسب تجربه و رزومه اش بد نیست. قبول می کند که به جای کس دیگری درس بدهد نه حقوق بگیرد و نه به نامش ثبت شود. ساعت ۱۶:۱۵ بازگشت به کار تا ۱۷:۳۰ – ساعت ۱۷:۳۰ بازگشت به خانه با ترافیک – ساعت ۱۸:۴۵ رسیدن به خانه ساعت ۱۹:۰۰ شنیدن اخبار بیات وزارت علوم ، سازمان سنجش و خیلی جاهای دیگه که با وجود داشتن تمام امکانات سایبری حتی یک سایت اطلاع رسانی درست و درمون ندارند. ساعت ۱۹:۳۰: ورق زدن چند صفحه کتاب، چت کردن، ایمیل زدن به تمام رفقایی که اکنون خارج کشور هستند و زنده شدن حسرت اینکه چرا برای ادامه تحصیل به خارج از کشور نرفت ساعت ۲۰:۳۰ خوردن شام – ساعت ۲۱: نگاه کردن ناامیدانه به سریال های بی محتوای تلویزیونی .... ساعت ۲۲: آماده شدن برای خواب با یک دنیا فکر و مشغله در طول روز و نگرانیهای صبح فردا خوب دوستان شاید با خوندن این مطلب برخی از شما مشکلات فراتری از اینهایی که نوشتم رو در طول روز تجربه میکنید ولی واقعیت داره حالا قضاوت با شماست موید باشید
    من از این وضع دفاع نمی کنم اما چه قبول بکنیم و چه نکنیم ما یک کشور در حال توسعه ایم که 35 ساله تقریبا منزویه. مطمئنا کار های بزرگ تنها با ابزار های بزرگ شدنی هست و با رئالیزم جادویی نمیشه رفت کره ماه. اما یادتون نره که هر ابزار یک تابع ریاضی هست و ریاضی در فکر ماست. اگر ما بخواهیم از ابزاری استفاده کنیم اول باید در ذهن خودمون تابع ریاضیش رو بسازیم و درواقع اختراعش کنیم. ایران رو باید ایرانی بسازه این یک امر بدیهی و ساده است. ما اگر بخواهیم چیزی وجود داشته باشه باید ایده اش رو خودمون بدیم و اگر هم کاری بخواهیم انجام بدیم نباید الگوبرداری شده از خارج باشه چون شرایط یکسان نیست.

  4. 7 کاربر از پست مفید عرفان سلیم زاده سپاس کرده اند .


  5. #33
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط عرفان سلیم زاده نمایش پست ها
    من از این وضع دفاع نمی کنم اما چه قبول بکنیم و چه نکنیم ما یک کشور در حال توسعه ایم که 35 ساله تقریبا منزویه. مطمئنا کار های بزرگ تنها با ابزار های بزرگ شدنی هست و با رئالیزم جادویی نمیشه رفت کره ماه. اما یادتون نره که هر ابزار یک تابع ریاضی هست و ریاضی در فکر ماست. اگر ما بخواهیم از ابزاری استفاده کنیم اول باید در ذهن خودمون تابع ریاضیش رو بسازیم و درواقع اختراعش کنیم. ایران رو باید ایرانی بسازه این یک امر بدیهی و ساده است. ما اگر بخواهیم چیزی وجود داشته باشه باید ایده اش رو خودمون بدیم و اگر هم کاری بخواهیم انجام بدیم نباید الگوبرداری شده از خارج باشه چون شرایط یکسان نیست.
    سلام آقا عرفان
    ممنونم از پاسخ تون
    درسته که ما یک کشور در حال توسعه هستیم ولی تا زمانیکه بستر مناسبی برای رسیدن به اهدافمون نداشته باشیم نمیتونیم در مسیر درست حرکت کنیم
    همون طور که ما خط مشی یک دانشمند رو میبایست الگوی خودمون قرار بدیم پس بایستی شرایط اون دانشمند هم تا حدی برامون فراهم باشه مصداق حرف خودتون که با معجزه نمیشه رفت کره ماه....
    خوب در خصوص توابع سازی در ذهن وقتی امکانات محیا نباشه چطور یک دانشجو که پژوهش مهمی رو در عرصه علم میخواد دنبال کنه بدون امکانات میسره البته شما که تا حد زیادی این مسیر رو طی کردید خیلی این مقوله براتون جا افتاده ولی مسلما به راحتی نبوده ......
    البته من در مثالی که عنوان کردم منظورم تایید یا رد شرایط نیست میخواستم ریشه اصلی مشکل رو بررسی کنیم اتفاقا طرح یک چنین ایده ای خیلی خوبه به شرط اینکه بستر مناسب رو داشته باشیم تا وقتی که ما فرسنگها با تجربه فاصله داریم هیچوقت با موضوعات تئوری نمیتونیم مسائل کلیدی رو حل و فصل کنیم .....
    ولی ما تو ایران حتی از حد اقل امکانات آموزشی هم برخوردار نیستیم وقتی یک استاد صرفا وقتش رو در اختیار یک دانشجو به طور کامل نمیزاره و عموما غیر قابل دستریه و مشکلات مشابه....
    ما اگر راهکاری هم داشته باشیم برای سبک آموزش در دانشگاهها و واحد های آموزشی چطور میتونیم اون راهکار رو عملی کنیم به قول معروف هر جای قضیه رو بگیرید باز یک جاش میلنگه فرض کنید ما بخواهیم یک طرح کاملا ایرانی در خصوص آموزش تو کشورمون اجرا کنیم که هم ایده خودمون باشه و هم بتونیم دانشجو جماعت رو با رضایت خاطر امنیت بهش بدیم آیا با مشکلات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی که با شیرازه وجودی تک تک ما گره خورده کار ساده ایه حالا ما که شرایطمون یکسان نیست با غرب و کشور های دیگه به نظر شما با این شرایط کدوم یکی از مشکلات مون رو میتونیم پوشش بویم؟؟؟؟؟؟
    اتلاف وقت در ترافیک؟؟؟؟؟ یا نبود تجهیزات پژوهشی؟؟؟؟؟ یا آزمایشگاهی و هزار و یک معضل دیگه؟؟؟؟؟؟؟

    با تشکر از توجه شما بزرگواران

  6. 7 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  7. #34
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    الکترونیک و فیزیک هسته ای
    نوشته ها
    3,290
    ارسال تشکر
    4,930
    دریافت تشکر: 13,220
    قدرت امتیاز دهی
    12295
    Array
    عرفان سلیم زاده's: خجالت

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط almas parsi نمایش پست ها
    سلام آقا عرفان
    ممنونم از پاسخ تون
    درسته که ما یک کشور در حال توسعه هستیم ولی تا زمانیکه بستر مناسبی برای رسیدن به اهدافمون نداشته باشیم نمیتونیم در مسیر درست حرکت کنیم
    همون طور که ما خط مشی یک دانشمند رو میبایست الگوی خودمون قرار بدیم پس بایستی شرایط اون دانشمند هم تا حدی برامون فراهم باشه مصداق حرف خودتون که با معجزه نمیشه رفت کره ماه....
    خوب در خصوص توابع سازی در ذهن وقتی امکانات محیا نباشه چطور یک دانشجو که پژوهش مهمی رو در عرصه علم میخواد دنبال کنه بدون امکانات میسره البته شما که تا حد زیادی این مسیر رو طی کردید خیلی این مقوله براتون جا افتاده ولی مسلما به راحتی نبوده ......
    البته من در مثالی که عنوان کردم منظورم تایید یا رد شرایط نیست میخواستم ریشه اصلی مشکل رو بررسی کنیم اتفاقا طرح یک چنین ایده ای خیلی خوبه به شرط اینکه بستر مناسب رو داشته باشیم تا وقتی که ما فرسنگها با تجربه فاصله داریم هیچوقت با موضوعات تئوری نمیتونیم مسائل کلیدی رو حل و فصل کنیم .....
    ولی ما تو ایران حتی از حد اقل امکانات آموزشی هم برخوردار نیستیم وقتی یک استاد صرفا وقتش رو در اختیار یک دانشجو به طور کامل نمیزاره و عموما غیر قابل دستریه و مشکلات مشابه....
    ما اگر راهکاری هم داشته باشیم برای سبک آموزش در دانشگاهها و واحد های آموزشی چطور میتونیم اون راهکار رو عملی کنیم به قول معروف هر جای قضیه رو بگیرید باز یک جاش میلنگه فرض کنید ما بخواهیم یک طرح کاملا ایرانی در خصوص آموزش تو کشورمون اجرا کنیم که هم ایده خودمون باشه و هم بتونیم دانشجو جماعت رو با رضایت خاطر امنیت بهش بدیم آیا با مشکلات اجتماعی فرهنگی و اقتصادی که با شیرازه وجودی تک تک ما گره خورده کار ساده ایه حالا ما که شرایطمون یکسان نیست با غرب و کشور های دیگه به نظر شما با این شرایط کدوم یکی از مشکلات مون رو میتونیم پوشش بویم؟؟؟؟؟؟
    اتلاف وقت در ترافیک؟؟؟؟؟ یا نبود تجهیزات پژوهشی؟؟؟؟؟ یا آزمایشگاهی و هزار و یک معضل دیگه؟؟؟؟؟؟؟

    با تشکر از توجه شما بزرگواران
    سلام خواهش من کنم.
    من تشکر می کنم در این بحث شرکت می کنین.
    ویژگی یک کشور در حال توسعه کمبود ابزار ها برای سرعت بخشیدن به پیشرفت هست.
    من گفتم از این وضعیت مملکت دفاع نمی کنم اما فرض کردم که یک ویژگی تا حدی طبیعی کشور محسوب میشه.
    من در مخالفت با این رویه یعنی اثبات گرایی منطقی مباحث علمی این تاپیک رو ایجاد کردم و خودم هم مخالف این هستم که دانشجو یا دانش آموز به دنبال اثبات موضوعات مورد مطالعه اش بره.
    شما میگید اگر بخواهیم مثل فلان دانشمند فکر کنیم باید حداقل سواد اون رو داشته باشیم. جواب من اینه. شما قبول دارید که تمام کشفیات از تحقیقات و آزمایشات مشتق شدند؟
    تمام تحقیقات و آزمایشات یک جامعه آماری و محیط آزمایشی دارند. حالا چه در واقعیت و چه با آزمایش فکری و شبیه سازی کامپیوتری.
    همین موضوع یعنی داشتن محیط آزمایش به معنای ایجاد هنجار می باشد.
    در واقع دانشمند با ایجاد یک محیط آزمایشگاهی یک هنجار تولید می کند تا با محدود سازی گردش اطلاعات، باعث افزایش دقت آزمایشات شود.
    همین موضوع منه.
    وقتی گردش اطلاعات محدود بشه حجم سوادی که برای درک اون مسئله و آزمایش مورد نیازه هم کاهش پیدا می کنه.
    خیلی از دانشجو ها دقیقا این موضوع رو نادیده می گیرن.
    برای همین میگم اگه طرز کار و فکر یک دانشمند رو بدونین انقدر در یادگیری مسائل با مشکلات عدیده غیر ضروری مواجهه نمیشین.
    ممنونم.

  8. 5 کاربر از پست مفید عرفان سلیم زاده سپاس کرده اند .


  9. #35
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    اقتصاد
    نوشته ها
    8,281
    ارسال تشکر
    21,844
    دریافت تشکر: 45,916
    قدرت امتیاز دهی
    82822
    Array
    Almas Parsi's: جدید94

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط عرفان سلیم زاده نمایش پست ها
    سلام خواهش من کنم.
    من تشکر می کنم در این بحث شرکت می کنین.
    ویژگی یک کشور در حال توسعه کمبود ابزار ها برای سرعت بخشیدن به پیشرفت هست.
    من گفتم از این وضعیت مملکت دفاع نمی کنم اما فرض کردم که یک ویژگی تا حدی طبیعی کشور محسوب میشه.
    من در مخالفت با این رویه یعنی اثبات گرایی منطقی مباحث علمی این تاپیک رو ایجاد کردم و خودم هم مخالف این هستم که دانشجو یا دانش آموز به دنبال اثبات موضوعات مورد مطالعه اش بره.
    شما میگید اگر بخواهیم مثل فلان دانشمند فکر کنیم باید حداقل سواد اون رو داشته باشیم. جواب من اینه. شما قبول دارید که تمام کشفیات از تحقیقات و آزمایشات مشتق شدند؟
    تمام تحقیقات و آزمایشات یک جامعه آماری و محیط آزمایشی دارند. حالا چه در واقعیت و چه با آزمایش فکری و شبیه سازی کامپیوتری.
    همین موضوع یعنی داشتن محیط آزمایش به معنای ایجاد هنجار می باشد.
    در واقع دانشمند با ایجاد یک محیط آزمایشگاهی یک هنجار تولید می کند تا با محدود سازی گردش اطلاعات، باعث افزایش دقت آزمایشات شود.
    همین موضوع منه.
    وقتی گردش اطلاعات محدود بشه حجم سوادی که برای درک اون مسئله و آزمایش مورد نیازه هم کاهش پیدا می کنه.
    خیلی از دانشجو ها دقیقا این موضوع رو نادیده می گیرن.
    برای همین میگم اگه طرز کار و فکر یک دانشمند رو بدونین انقدر در یادگیری مسائل با مشکلات عدیده غیر ضروری مواجهه نمیشین.
    ممنونم.
    با سلامی دوباره
    ممنون از لطف شما
    البته من در خصوص یک دانشمند نظرم این نبود که سواد اون رو داشته باشیم نظرم اینه که وقتی ما از روش تفکر یک دانشمند الگو میگیریم در صورتیکه الگوهای آموزشی اون دانشمند و محیط فراگیری اون با ما فاصله زیادی داره . شرایطی رو که اون دانشمند برای رسیدن به نظریه خودش بخوایم بررسی کنیم با مشکلات و شرایط ما یکی نیست پس به همین خاطر دیدگاه ما با یک محدودیت هایی مطالب رو بررسی میکنه...
    اتفاقا من هم با شما موافقم که سر منشا همه کشفیات از تحقیق و آزمایشات سر چشمه میگیره ....
    ولی معضل اصلی ما همین ابزارها و امکانات در این مسیره چرا که در کشور های دیگه یکی از عوامل رشدشون حمایت از محققینه ولی تو کشور ما بیشترین انرژی از این قشر گرفته میشه ...
    به قول شما ایجاد هنجاری بعنوان فضایی برای آزمایشات مستلزم فراهم سازی امکاناته
    قطعا شخص شما با پروژه ای که ارائه دادید جای یک محیط رو برای عملی کردن تحقیقاتتون نیاز دارید ممکنه شما زحمات زیادی هم متحمل شده باشید و مقاله هایی رو هم تدوین کردید ولی طبیعتا با این اصل موافقید که شرایط بایستی بصورت عملی برای هر محقق و پژوهشگر فراهم باشه....
    اگر در خصوص محدود کردن گردش اطلاعات هم بخوایم فکر کنیم قطعا ریشه رو در نوع سبک آموزشمون از اول ابتدایی بایستی جستجو کنیم هر چند که اخیرا چند سالیه که روش آموزش به سبک مونته سوری که بایستی سالها پیش به سیستم آموزشی کشور ما اضافه میشد رو شاهد هستیم و متاسفانه هنوز واحدهای آموزشی دولتی مبادرت به ایجاد این امکان نکردند و فقط به صورت انگشت شمار در برخی مدارس قابل اجراست چون اجرای چنین سیاست های آموزشی مستلزم هزینه و از همه مهمتر آگاهی لازمه است...
    کشور ما بعداز سالیان سال به این نتیجه رسیده که کودکان بایستی محارتها و رشد خلاقیتها رو از پایه یاد بگیرند
    و این متد در کشور هایی مثل انگلستان . فرانسه . کانادا . .... اجرا میشه
    من اعتقادم اینه ما بایستی در آموزش از استاندارهای لازمه برخوردار باشیم و از اونها پیروی کنیم تا بتونیم در فرایند تحقیقات به نتایج مطلوب برسیم

    با تشکر

    ویرایش توسط Almas Parsi : 28th June 2013 در ساعت 03:28 PM

  10. 4 کاربر از پست مفید Almas Parsi سپاس کرده اند .


  11. #36
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    نانو تکنولوژی
    نوشته ها
    611
    ارسال تشکر
    3,796
    دریافت تشکر: 2,840
    قدرت امتیاز دهی
    5189
    Array
    yasaman hedayati's: سکوت

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط عرفان سلیم زاده نمایش پست ها
    سلام آبجی گلم خوبی؟ منن نگفتم میخوام دانشگاه رو عوض کنم گفتم در کنار مباحث علمی که به خورد شما میدن یه کتاب زندگی نامه دانشمندان هم بزارن که ابهامات شما رو در مورد مسائل فلسفی موضوعات برطرف کنه.دانشگاه رو خود دانشجو ها میتونن عوض کنن با بت شکنی و ارائه واضح درخواست ها.البته نمیخوام بگم تظاهرات کنین.تو کلاس یا پیش استاد بگید که نیاز دارید مسائل فلسفی موضوعات رو هم بدونین و بیشتر با دانشمند های رشته خودتون آشنا بشین. بهترین راه برای کم کردن روی استاد اینه که یه کوه ازش تکلیف بگیرید بعد یه کوه دیگه خودتون بزارید روش تا اون از شما یاد بگیره و یکم بادش بخوابه.باید یه کاری کنین که از بررسی حجم بالای تکلیف ها خسته بشه و کم کم به سمت بحث کردن های کوچیک منحرف بشه و آخر دوستتون بشه.البته اینم یه مدینه فاضله دیگه است...
    دروود
    مرسی داداشی.
    مثل همیشه ذهن ها رو به چیزی منحرف میکنی که باید....
    عوض شدن وضع دانشگاه مستلزم عوض شدن تمام ارکان اون از جمله خود دانشجو ها و تک تک ارکان دیگه ی اونه ...
    در تایید حرف almas pasi
    این ارکان شامل تسهیلاتی که به دانشجو داده میشه هم هست....
    این تز کار از ((ترم آینده ))دانشگاه ها و دانشجو ها نیست
    سیستم حال حاضر اشتباهه اشتباااااااااااااه
    چون بیس اون چیز دیگه ایی....پایه اون بنا شده بر حفظ کردن و آزمودن
    استاد بیچاره (یعنی 80%اونها)هم با همین بیس فارغ التتحصیل شده....یا اگر خیلی هم به متقاعد کردن دانشجو اعتقاد داشته باشه
    سعی میکنه اونو با مثال های متقاعد کنه
    میخوام بگم در تواناییهی استاد نیست.....هر دانشجویی حداقل چند بار این اتفاقو امتحان کرده که در جوابش یا به کتاب ارجاع داده شده یا مثال براش زده شده یا...
    این قضیه یک انقلاب رو میطلبه....حجم مطالب درسی در مقطع کارشناسی که پایه تحصیلات تکمیلی در هر رشته ایی هست بالاست....
    دانشجو فقط میتونه 20 واحد درسی رو مطالبشو حفظ و حلاجی کنه....نوبت به تفکر به فلسفه آفرینش نظریه ها هم نمیرسه.
    زندگی نامه اونها کافی نیست....چون تبدیل میشه به واحدی به نام( فلسفه علم) در دانشگاها همین الان
    یک درس 3 واحدی حفظی که اونجا هم نظریه ها از ۀآغاز حفظ میشه
    دانش جو معنای دیگری داره.....
    یه سوال همیشه توی ذهن منه ....جوابای زیادی تا حالا شنیدم که هیچکدوم راضیم نکرده....
    چرا دانشمندان (با مفهوم قدیمی خودش)مثلا آبوریحان بیرونی,مثلا خیام,مثلا ابو علی سینا,نیوتون....
    در فیلد های متعددی صاحب نظر بودند(به طور حرفه ایی)؟؟
    شمام به من جواب بدین

  12. 5 کاربر از پست مفید yasaman hedayati سپاس کرده اند .


  13. #37
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    2,014
    ارسال تشکر
    10,146
    دریافت تشکر: 10,426
    قدرت امتیاز دهی
    25391
    Array
    SaSaMc2's: جدید25

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    سلام...

    يكي از درد هاي اصلي كه ريشه در مشكلات آموزشي دوونده...

    همين كنكور و بَعد بازار مار! ببخشيد بازار كار و بعد انتظارات فرهنگي...

    من دوستان شاعري دارم كه فوق ليسانس رياضي از شريف دارن و فيلسوفاني كه مكانيك خوندن از شريف...

    و نوازندگاني كه مهندس هستند و مهندساني كه پزشك شده اند و پزشكاني كه درگير اعتيادن...

    چون جبري بوده به نام كنكور و ترسي بوده به نام بازار كار و درامد و دردي بوده كه فرزند ما يا بايد دكتر شه يا مهندس...

    استعداد من كارگرداني ست و خونواده من علاقه دارن من پزشك بشم و در كنكور مهندسي قبول ميشم و راننده شركت واحد ميشم...

    من بر اثر سياستي در خونواده اي زير نظر استادي به بلوغ ميرسم...

    كه خودِ هر سه مورد: استعداد، علاقه، تحصيلات و شغلي دارند كه تحت تاثير مثال بالا اشتباه به بلوغ رسيده اند...

    و اين ميراث در 90% جامعه تا ژن هاي ما رو مبتلا كرده...

    و 90% ميشه هنجار...

    و حركت بر خلاف هنجار ميشه ساختار شكني...

    ميشه تهمت، ميشه توهين، ميشه رويا پرداز، ميشه عامل فدا شدن،،، دليل باخت...


  14. 9 کاربر از پست مفید SaSaMc2 سپاس کرده اند .


  15. #38
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    92
    ارسال تشکر
    78
    دریافت تشکر: 311
    قدرت امتیاز دهی
    965
    Array
    mehdikhanmohamadi's: آسوده خاطر

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    سلام دوستان
    باید هم از آقا عرفان عزیز برا طرح این مبحث تشکر کنم هم از باقیه دوستان به خاطر اظهار نظراتشون....
    من یکی که به شخصه خیلی استفاده کردم ولی هنوز به نتیجه معینی نرسیدم
    شما دوستان لطف کردینو مواریدی از مشکلات سر راه دانشجو ها رو مطرح کردین تعدادیم به یه سری از راه حلاش اشاره کردین به نظر بنده مطرح کردن این بحثا خیلی به درد بچه ها میخوره چرا چون
    خیلی از ما ها همون طور که دوستانمون گفتن نمیدونم چرا و به خاطر چی رفتیم دانشگاه چرا این رشته ای رو که از روی انواع اجبار حالا خونواده یا اجبار ترسیدن از نبود اینده شغلی و او او و...که خودتون بهتر از من میدونید داریم ادامه میدیم
    ولی این کاریه که شده ابیه که ریخته به نظرتون اگه ما بیایم رو پیشگیری یا در مانش کارکنیم بهتر نیست
    اگه مایل باشیدحالا که مرضو پیدا کردیم بریم سراغ درمانش...از دوستان خواهش دارم اگه پیشنهادی برا بهبودیه این وضع علم داریم بیان کنید
    بازم از همه دوستان گلم تشکر میکنم

  16. 5 کاربر از پست مفید mehdikhanmohamadi سپاس کرده اند .


  17. #39
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    یاضی
    نوشته ها
    63
    ارسال تشکر
    19
    دریافت تشکر: 116
    قدرت امتیاز دهی
    72
    Array

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    سلام

    سعی کن مباحثو مفهومی یاد بگیری

    اگه تو زیست مشکل داری باید به شیوه یه دانشمند زیست شناس فکر کنی


    موفق باشی

  18. 3 کاربر از پست مفید MAHDI1989 سپاس کرده اند .


  19. #40
    استعداد برتر سایت
    رشته تحصیلی
    الکترونیک و فیزیک هسته ای
    نوشته ها
    3,290
    ارسال تشکر
    4,930
    دریافت تشکر: 13,220
    قدرت امتیاز دهی
    12295
    Array
    عرفان سلیم زاده's: خجالت

    پیش فرض پاسخ : یه مشکل دارم

    نقل قول نوشته اصلی توسط almas parsi نمایش پست ها
    با سلامی دوباره ممنون از لطف شما البته من در خصوص یک دانشمند نظرم این نبود که سواد اون رو داشته باشیم نظرم اینه که وقتی ما از روش تفکر یک دانشمند الگو میگیریم در صورتیکه الگوهای آموزشی اون دانشمند و محیط فراگیری اون با ما فاصله زیادی داره . شرایطی رو که اون دانشمند برای رسیدن به نظریه خودش بخوایم بررسی کنیم با مشکلات و شرایط ما یکی نیست پس به همین خاطر دیدگاه ما با یک محدودیت هایی مطالب رو بررسی میکنه... اتفاقا من هم با شما موافقم که سر منشا همه کشفیات از تحقیق و آزمایشات سر چشمه میگیره .... ولی معضل اصلی ما همین ابزارها و امکانات در این مسیره چرا که در کشور های دیگه یکی از عوامل رشدشون حمایت از محققینه ولی تو کشور ما بیشترین انرژی از این قشر گرفته میشه ... به قول شما ایجاد هنجاری بعنوان فضایی برای آزمایشات مستلزم فراهم سازی امکاناته قطعا شخص شما با پروژه ای که ارائه دادید جای یک محیط رو برای عملی کردن تحقیقاتتون نیاز دارید ممکنه شما زحمات زیادی هم متحمل شده باشید و مقاله هایی رو هم تدوین کردید ولی طبیعتا با این اصل موافقید که شرایط بایستی بصورت عملی برای هر محقق و پژوهشگر فراهم باشه.... اگر در خصوص محدود کردن گردش اطلاعات هم بخوایم فکر کنیم قطعا ریشه رو در نوع سبک آموزشمون از اول ابتدایی بایستی جستجو کنیم هر چند که اخیرا چند سالیه که روش آموزش به سبک مونته سوری که بایستی سالها پیش به سیستم آموزشی کشور ما اضافه میشد رو شاهد هستیم و متاسفانه هنوز واحدهای آموزشی دولتی مبادرت به ایجاد این امکان نکردند و فقط به صورت انگشت شمار در برخی مدارس قابل اجراست چون اجرای چنین سیاست های آموزشی مستلزم هزینه و از همه مهمتر آگاهی لازمه است... کشور ما بعداز سالیان سال به این نتیجه رسیده که کودکان بایستی محارتها و رشد خلاقیتها رو از پایه یاد بگیرند و این متد در کشور هایی مثل انگلستان . فرانسه . کانادا . .... اجرا میشه من اعتقادم اینه ما بایستی در آموزش از استاندارهای لازمه برخوردار باشیم و از اونها پیروی کنیم تا بتونیم در فرایند تحقیقات به نتایج مطلوب برسیم با تشکر
    سلام ببخشید یکم دیر جواب میدم.خیلی طوب می کشه تا به حرفاتون فکر کنم. باور کنین الان بار چهارمه که نوشتم و پاک کردم عادتمه شایدم تقلب منه تا حرفای خودم به دلم نشینه منتشرش نمی کنم.من خیلی خوشحالم که شما به تمام موارد و ریزه کاری ها کاملا تسلط دارید امیدوارم بقیه هم مثل شما باشن. ولی یه چیزی میخوام بهتون بگم به عنوان یک داداش کوچیک تر.فکر نکنید من با آسانسور به طرز تفکری که الان دارم رسیدم. من 18 سالم بود که دیدم خیلی عقب تر از اونی ام که بخوام علم رو درک کنم چه به حال اینکه بخوام تولیدش هم بکنم. تا اون موقع مثل بقیه به دانشمندان اعتماد داشتم و کارهاشون زیر سوال نمی بردم. می دونستم اونقدر رسانه ها قوی هستند که اگر سوالی بین اهل علم باشه سریع به گوشم میرسه و می تونم 10 دقیقه در موردش فکر کنم. خودم هم هر چی که می گشتم، جز چیزای معمولی... واقعا موضوعی برای بحث نبود.موضوعات مهم تر هم اگه به بقیه راجع بهش حرف میزدی چپ چپ نگاهت میکرد و میزد پس گردنت. یادمه بهترین بحثی که بود درست کردن باتری برای هواپیمای رادیوکنترل بود که من باتری های آلومنیوم_هوا رو پیشنهاد دادم اما چون خطر ناک بود با لگد از سایت انداختنم بیرون حق هم داشتند کاربلد این ماجرا نبودم.میخوام بگم این چیزا گذراست و همین که شروع کنین و مفهوم اولین مبحث علمی زندگی تون رو درست درک کنین امید به زندگی تون برمی گرده. مثل دانشمند فکر کردن یه بهانه است من میخوام که شروع کنین و به جای ظاهر واقعا به درون بپردازید.امیدوارم منو به جای ادعام نبینن و راحت از این موضوع نگذرید.اولین معلم انسان یه کلاغ بود.

  20. 4 کاربر از پست مفید عرفان سلیم زاده سپاس کرده اند .


صفحه 4 از 5 نخستنخست 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •