هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که در آن جور و جفا صبر و ثباتم دادند
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
که در آن جور و جفا صبر و ثباتم دادند
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
کای فرازنده این چرخه بلند
وی نوازنده دل های نژند
" برای آنکه در زندگی پخته شویم نباید هنگام عصبانیت از کوره در برویم "
وفا مجو زکس ور سخن نمیشنوی
به هرزه طالب سیمرغ و کیمیا می باش
بی تو مهتاب شبی باز از آن کوچه گذشتم
همه تن چشم شدم خیره به دنبال تو گشتم
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
هزار شکر که دیدم به کام خویشت باز/ ز روی صدق و صفا گشته با دلم دمساز
آنقدر عاشقانه زندگی کن که اگرروزی رازهایت فاش شد،بغض دنیا بشکند....
زمی سجاده رنگین کن ، گرت پیر مغان گوید
که سالک بیخبر نبود ، زراه و رســــم منزلها
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
کم گوی و گزیده گوی چون دُرّ
تا ز اندک تو جهان شود پــــر
آنقدر عاشقانه زندگی کن که اگرروزی رازهایت فاش شد،بغض دنیا بشکند....
تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج
بیرزد اگر همه خوبان دهندت باج
سادگی یعنی فکر کنی کسانی که دورت میزنند،به دورت میگردند....
حماقت یعنی صداقت داشتن با کسی که سیاست دارد....
بر خويش بفشرد من شيدا را
بر هستيم به پيچد ‚ پيچد سخت
فروغ فرخزاد
شاید ....
تو کز محنت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
در آستانه مهر قلم ها گوش تیز می کنند تا در دفتر انتظار اینگونه دیکته کنند ، ابری نیست ، ماه پشت ابر نیست ، او آمد ، او در باران آمد ...
در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)
علاقه مندی ها (Bookmarks)