دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 16 از 16 نخستنخست ... 678910111213141516
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 160

موضوع: چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

  1. #151
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    بی دل

    شکفتی چون گل و پژمرده ای از من
    خزانم دیدی و آزردی از من
    به آوردی، وگرنه با چنین ناز
    اگر دل داشتم می بردی از من


    دریغ

    سر زلف تو کو؟ مشک ترم کو؟
    لب نوشت، شراب و شکرم کو؟
    کجا شد ناز اندامت؟ کجا شد؟
    دریغا، شاخه ی نیلوفرم کو؟


    چنگ حزین

    به خوابی دیدمش غمگین نشسته
    گرفته در بغل چنگی گسسته
    من این چنگ حزین را می شناسم
    دریغا عشق من، عشق شکسته

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  2. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  3. #152
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    تنهایی

    سپیده سر زد و مرغ سحر خواند
    سپهر تیره دامان زرافشاند
    شبی گفتی به آغوش توآیم
    چه شب ها رفت و آغوشم تهی ماند


    پری

    پری بودی و با من راز کردی
    به ناز و عشوه عشق آغاز کردی
    مرا آواز دادی، چون رسیدم
    کبوتر گشتی و پرواز کردی


    جدایی

    چو نی می نالم از داغ جدایی
    دریغا ای نسیم آشنایی
    چنان گشتم غبار آلود غربت
    که نشناسم که خود بودم کجایی

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  4. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  5. #153
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    وصل

    دلم گر قصه گوید، اینک آن گوش
    لبم گر بوسه خواهد، این لب نوش
    اگر شب زنده دارم، این سر زلف
    چو خوابم در رباید، اینک آغوش


    سنگ

    سحرگه در چمن خوش رنگ شد گل
    نگاهش کردم و دل تنگ شد گل
    به دل گفتم که نازست این، میندیش
    چو دستی پیش بردم، سنگ شد گل


    گریه

    شبی بود و بهاری، در من آویخت
    چه آتش ها، چه آتش ها برانگیخت
    فرو خواندم به گوشش قصه ی خویش
    چو باران بهاری اشک می ریخت

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  6. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  7. #154
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    امید

    چه خوش برقی به چشم شب درخشید
    چراغم را فروغی تازه بخشید
    مخوان ای جغد شب لالایی شوم
    که پشت پرده بیدار است خورشید


    صبح آرزو

    خوشا صبحی که چون از خواب خیزم
    به آغوش تو از بستر گریزم
    گشایم در به رویت شادمانه
    رخت بوسم، به پایت گل بریزم


    شکسته

    نگاه چشم بیمارت چه خسته ست
    کبوترجان! که بالت را شکسته ست؟
    کجا شد بال پرواز بلندت؟
    سفید خوشگلم! پایت که بسته ست؟

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  8. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  9. #155
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    دیر

    جوانی گر چه نقش دلپذیر ست
    ازو دل بر گرفتن ناگزیرست
    پرید آن خواب نوشین سحرگاه
    بیا ای دل که هنگام تو دیرست


    گل پرپر

    گل پرپر، کجا گیرم سراغت؟
    صدای گریه می آید ز باغت
    صدای گریه می آید شب و روز
    که می سوزد دل بلبل ز داغت


    گل زرد

    گل زرد و گل زرد و گل زرد
    بیا با هم بنالیم از سر درد
    عنان تا در کف نامردمان است
    ستم با مرد خواهد کرد نامرد

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  10. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  11. #156
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    سحرخیزان

    سحرخیزان به سرناها دمیدند
    نگهبانان مشعل ها دویدند
    غریو از قلعه ی ویرانه برخاست
    گرفتاران به آزادی رسیدند


    دل تنگم

    من آن ابرم که می خواهد ببارد
    دل تنگم هوای گریه دارد
    دل تنگم غریب این در و دشت
    نمی داند کجا سر می گذارد


    حسرت

    تا دور گشتی ای گل خندان ز پیش من
    ابر آمد و گریست به حال پریش من
    ای گل بهار آمد و بلبل ترانه ساخت
    دیگر بیا که جای تو خالی ست پیش من

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  12. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  13. #157
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    گل رؤیا

    تو را می خواهم ای دیرنه دل خواه
    که با ناز گل رؤیا شکفتی
    به هر زیبا که دل بستم تو بودی
    که خود را در رخ او می نهفتی


    سترون

    آه در باغ بی درختی ما
    این تبر را به جای گل که نشاند؟
    چه تبر؟ اژدهایی از دوزخ
    که به هر سو دوید و ریشه دواند
    بشنو از من که این سترون شوم
    تا ابد بی بهار خواهد ماند
    هیچ گل از برش نخواهد رست
    هیچ بلبل بر او نخواهد خواند


    مست

    مست از خواب برانگیختمش
    دست در زلف کج آویختمش
    جام آن بوسه که می سوخت مرا
    تا لب آوردمش و ریختمش

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  14. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  15. #158
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    بانگ دریا

    سینه باید گشاده چون دریا
    تا کند نغمه ای چو دریا ساز
    نفسی طاقت آزموده چو موج
    که رود صد ره و بر آید باز
    تن توفان کش شکیبنده
    که نفرساید از نشیب و فراز
    بانگ دریادلان چنین خیزد
    کار هر سینه نیست این آواز


    بر برگ گل

    این لاله ها که در سر کوی تو کشته اند
    از اشک چشم و خون دل ما سرشته اند
    بنگر که سرگذشت شهیدان عشق را
    بر برگ گل به خون شقایق نوشته اند


    دوباره

    گر جهان را نبودی این آیین
    کی گمان بر دمی ز دشمن و دوست
    خرد و داد از جهان گم شد
    ورنه بودی همه جهان من و دوست

    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  16. کاربرانی که از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند.


  17. #159
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    تلخ چون باده دلپذیر چو غم

    رفت آن یار و داغ صد افسوس
    بر دل داغدار یار گذاشت

    ما سپس ماندگان قافله ایم
    او به منزل رسید و بار گذاشت

    در جوانی کنار هم بودیم
    چون جوانی مرا کنار گذاشت

    تن به میخانه برد و مست افتاد
    جان هوشیار در خمار گذاشت

    پی تیشه زدن به ریشه ی خویش
    دست در دست روزگار گذاشت

    آنچه دشمت نکرد با خود کرد
    جان مفرسود و تن نزار گذاشت

    او به پایان راه خویش رسید
    همرهان را در انتظار گذاشت

    نام امید داشت، اما گام
    در ره نا امیدوار گذاشت

    مست هشیار بود و رندانه
    دست بر مست و هوشیار گذاشت

    ره نجست از حصار شب بیرون
    آتشی در شب حصار گذاشت

    خاتمی ساخت شاهکار و در او
    لعلی از جان خویش کار گذاشت

    قدحی پر ز خون دیده و دل
    پیش مستان غمگسار گذاشت

    تلخ چون باده دلپذیر چو غم
    طرفه شعری به یادگار گذاشت

    با قیامت غم از خزانش نیست
    آن که این باغ پر بهار گذاشت

    پیش فریاد او جهان کر بود
    او در این گوش گوشوار گذاشت


    بر رخ روزگار خشک اندیش
    سیلی از شعر آبدار گذاشت

    بگذر از نیک و بد که نیک بد است
    آن که بر نیک و بد شمار گذاشت

    بر بد و نیک کار و بار جهان
    نتوان هیچ اعتبار گذاشت

    کی سواری ازین کریوه گذاشت
    که نه بر خاطری غبار گذاشت

    سینه ی سایه بین که داغ امید
    بر سر داغ شهریار گذاشت

    اشک خونین من ازین ره دور
    گل سرخی بر آن مزار گذاشت
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  18. 2 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


  19. #160
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    مکانیک - طراحی جامدات
    نوشته ها
    3,892
    ارسال تشکر
    3,247
    دریافت تشکر: 14,584
    قدرت امتیاز دهی
    29855
    Array

    پیش فرض پاسخ : چكامه ها؛ هوشنگ ابتهاج (ه . الف . سايه )

    امیر هوشنگ ابتهاج سمیعی گیلانی (زادهٔ ۶ اسفند ۱۳۰۶)، متخلص به «ه‍.الف سایه»، شاعر و موسیقی‌پژوه ایرانی است.

    زندگی

    او در ۶ اسفند ۱۳۰۶ در رشت متولد شد. پدرش آقاخان ابتهاج از مردان سرشناس رشت و مدتی رئیس بیمارستان پورسینای این شهر بود. برادران ابتهاج عموهای او بودند. هوشنگ ابتهاج دوره تحصیلات دبستان را در رشت و دبیرستان را در تهران گذراند و در همین دوران اولین دفتر شعر خود را به نام نخستین نغمه‌ها منتشر کرد. ابتهاج مدتی به عنوان مدیر کل شرکت دولتی سیمان تهران به کار اشتغال داشت.

    منزل شخصی سایه که از منازل سازمانی شرکت سیمان است در سال ۱۳۸۷ با نام خانه ارغوان به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده است. این خانه قدمت چندانی ندارد اما از آنجاکه در زمان سکونت سایه در آن محفل ادبی بزرگان شعر و موسیقی و محل نشست های آنها بوده است دارای ارزش فرهنگی بسیار بالایی است.


    سایه در سال ۱۳۴۶ به اجرای شعر خوانی بر مزار حافظ در جشن هنر شیراز می پردازد که دکتر باستانی پاریزی در سفرنامه معروف خود (از پاریز تاپاریس )استقبال بی نظیرشرکت کنندگان و هیجان آنها پس از شنیدن اشعار سایه را شرح میدهدومی نویسد که تا قبل از آن هرگز باور نمی کرده است که مردم از شنیدن یک شعر نوتا این حد هیجان زده شوند.


    ابتهاج از سال۱۳۵۰ تا ۱۳۵۶ سرپرست برنامه گل‌ها در رادیوی ایران (پس از کناره گیری داوود پیرنیا) و پایه‌گذار برنامه موسیقایی گلچین هفته بود. تعدادی از غزل‌های او توسط موسیقی‌دانان ایرانی اجرا شده‌است.تصنیف خاطره انگیز تو ای پری کجایی از اشعار سایه است. سایه بعد از حادثه میدان ژاله (۱۷ شهریور۱۳۵۷)به نشانه اعتراض از رادیو استعفا داد.

    از مهم‌ترین آثار هوشنگ ابتهاج تصحیح او از غزل‌های حافظ است که با عنوان «حافظ به سعی سایه» نخستین بار در ۱۳۷۲ به چاپ رسید و بار دیگر با تجدیدنظر و تصحیحات تازه منتشر شد.سایه سالهای زیادی را صرف پژوهش وحافظ شناسی کرده که این کتاب حاصل تمام آن زحمت هاست که سایه در مقدمه آنرا به همسرش پیشکش کرده است .
    آشوبم آرامشم تویی
    به هر ترانه ای سر می کشم تویی
    بیا که بی تو من غم دو صد خزانم

  20. 3 کاربر از پست مفید م.محسن سپاس کرده اند .


صفحه 16 از 16 نخستنخست ... 678910111213141516

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •