دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: ساختار فرم و هنر حجم

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    میرم ریاضی
    نوشته ها
    518
    ارسال تشکر
    2,794
    دریافت تشکر: 1,757
    قدرت امتیاز دهی
    11842
    Array
    امیر دانته's: جدید118

    Cool ساختار فرم و هنر حجم

    درصحنه هنرهای تجسمی ، آنگونه که درهندسه مطرح است ، این نیست که نقطه – بطرزی حقیرانه – کوچکترین اثر یک اثرگذار باشد ، بلکه فرم دارد ، فرمی نمایان دارد و کاملا" محسوس میباشد . مثل یک نطفه و هستۀ انرژی دار و انرژی بخش ، کاملا" مؤثر در کل اثر عمل میکند . قابلیتهای تجسمی نقطه بیشمار و دارای هویتی مستقل نسبت به دیگر عناصر تشکیل دهندۀ اثر است . از لحاظ بصری ، نقطه ، جلوه ایست که در زمینه یک گستره ، دیدگان را سوی خود جذب میکند . نقطه در عین بی بعدی ، نمایشی دارد .
    سری به طبیعت میزنیم .
    ستاره ای درخشان در پهنۀ مات و قیرگون آسمان شب که چون الماسی نور افشانی میکند . قایقی شناور ، که بسان خالی در فاصله دور ، بر صحنه دریا ، عرض اندام مینماید . درختی در کویر که برجایگاه خود میخکوب است . پرنده ای اوج گرفته و متحرک در آسمان آبی . تماما" نقش نقطه هایی پیدا مینمایند .
    از فاصله ای مناسب ، از زاویه دیدی معیین ، در رابطه و نسبت به سطح زمینه ای مشخص ، یک جرم عظیم سماوی و یک کهکشان نیرومند ، به نقطه ای تبدیل میگردد .
    در قیاس با این نشانهای بصری ، تک آوایی درسکوت ، نواختن تک نتی روی پیانو ، همان نقش را به لحاظ صوتی میرساند و همان تظاهر و تأثیر نقطه را دارند . تیک تاک ساعت نیز ، بسان دونقطه ای یکنواخت ، ضربآهنگ زمان را نماد سازی مینماید .
    نقطه با ویژگی پربار ظاهری و در قالب عنصری فعال در هنرهای تجسمی و هنرحجم سازی ، نقشی عمده و گویا پیدا میکند .
    خط از لحاظ هندسی و فیزیکی ، ویژگی خاصی از فرم است . خط محل تلاقی دو سطح یا که چون خط افق ، مرز مشترک دو گستره زمین و آسمان میباشد . به تعبیری ، خط از امتداد یافتن یک نقطه ، به سرشتی ویژه ، دست مییابد . خط مسیر یک حرکت میتواند باشد و مسیر حرکت آن جسمی که سکون را به قصد حرکت ترک کرده باشد . ویژگی این عنصر ، تک بعدی بودن و درراستای بعد ، داشتن اندازه میباشد . از لحاظ بصری و هنر تجسمی ، خط ، آن عنصر ، شکل و فرمی است که یک بعد آن ، فزون بر بعد دیگر باشد . یعنی خطی که طول آن ، درمقیاس با عرض ، از کمیت بیشتری برخوردار است . مثل باندی که عرض آن نسبت به طول ، ناچیز است . خط بعنوان عنصر و وسیله ای پرنیرو و در عرصه هنرهای تجسمی و حجم سازی ، با نقشی پراهمیت و پرتأثیر ، تظاهر دارد . خط میتواند چون یک عامل ، یک هادی ، وپیوند دهندۀ عناصر دیگر عمل نماید . خطی که درنقش محوری – بین مجموعه ای از عناصر پراکنده ، و بمانند ستون فقراتی عمل کند – ایجاد هویت ، تعادل و تمرکز خواهد کرد .
    پیکر تجسمی ما تشکیل شده از یک کادر حاشیه ای ( این کادر حاشیه ای از هر زاویه ای ویژگی خاص خود دارد ) و مجموعی از خطوط پیوندی . هرحجمی قابل تفسیر و ترجمه به مجموعه ای خطوی و سطوح دوبعدی هستند . دراین حالت ، درک واضحتری از مجموعه ترکیب خواهیم داشت . کوهساران نیز از مجموعی خطوط و شیارها ، در بدنه ، و خطی واضح قسمت های بالایی را تشکیل داده ، که ازآن به نام لبه تیغه فوقانی کوها نام برده میشود . در تجزیه هر فرم تجسمی نیز ، میتوان به جوهر اصلی ساختار آن ، متشکل از سازمان خطی یا سازمان گرافیکی ، پی برد . حتی آناتومی پیکر انسان یا حیوان ( فرم اسکلت ، ماهیچه ها ، حالات ، حرکت و سکون و غیر ) را ، میتوان با سازمان خطی مسلط برآن ، تفسر کرد و پیوندهای آنانرا به کمال رساند . هر تشکل هنری تشکیل شده از یک ، دو ، یا بیشتر ، خطوط اساسی و محوری ، درکنار مجموعی از خطوط فرعی و ملازم .
    خصوصیات خط و ساختار کالبدی آن ، با ویژگیهای متغییری نمود حاصل مینمایند . خط دراشکالی چون مستقیم ، منحنی ، شکسته ، با ماهییتی صاف و یکدست ، یا با حالاتی پرپیچ و خم و مارپیچی ، با فرمی ممتد یا پاره پاره و غیر ، تجسم مییابند که هریک از حالات و حرکات منجر به بروز تأثیراتی در روان میگردند . خط با وضعیتی عمودی ، افقی ، مایل یا غیر هندسی و آزاد نمایش دارند : عمودی ، تداعی گرما و تعادل میکند . افقی ، برودت ، ثبات ، و استحکام را تلقین مینماید . خط مایل بین سرد و گرم و حالتی از ناامنی و بی ثباتی را القا میسازد . خط منحنی ، ملایمت ، خط شکسته ، خشونت ، خط مستقیم و یکدست نیز جلوه ای از صراحت را در خود نهفته دارد . خطی عمود و ایستا در ایجاد تعادل بین مجموعی اشکال ناپایدار ، نقش آفرین میگردد . خطی قاطع ، موجب تمرکز دید بیننده در یک اثر هنری میشود و ایجاد اتکا میکند . خطی مشخص ، پرمعنا و محوری ، در یک اثر ( سطح یا حجم ) ، محل آسایش دیدگان آواره اما ثبات جوی ناظر میگردد .
    پیکرساز میبایست از قالب سطوح و خطوط بالاخره خارج شده و همه دنیا را بصورت حجم ببیند . سازمان خطی تنها برای تحلیلگری است . اما هدف او ، حجمی سه بعدی میباشد که باید ذهن اورا تصاحب کرده و همه چیز را در خدمت حجم ببیند . حجم وجودی مستقل نیست ، بلکه با فضا پیوندی جدا ناپذیر و ارگانیک برقرار میکند . لازمه تجسم حجم و عرض اندام حجم ، موجودیت بلاشرط فضا و درارتباط قرار گرفتن با آن است . هنر حجم ، یک پیچش ساده خطوط و سطوح در فضا نیست ، بلکه احساس و درک هنرمند است از کیفیات زیبا شناختی فرم و فضا و نهایتا" تجسم بخشیدن درک و برداشتها در اثر هنری . پیکرساز فضا را در فرم به کش و قوس درمی آورد و فرم را درفضا به نوسان وامیدارد .

    it takes a minute to have a crush on someone
    an hour to like someone, and an day to love someone
    but it takes a lifetime to forget someone


  2. 3 کاربر از پست مفید امیر دانته سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •