مقدمه

شهر، نوعی مکان است. محصول یکجا نشینی انسان و تکامل مفاهیم بنیادی ذهن اوست(منصوری،1389).


مکان، پدیده¬ای فیزیکی- معنوی است که حاصل تجربه انسان در جایی و محصول تاریخ است. ماده و معنا دو صفت قابل تشخیص مکان، اما غیر قابل انفکاک است. منظر گونه ای دیگر از مکان و محصول تعامل انسان و محیط در فضای بیرون است. منظز خود به خود پدید نمی¬آید، بلکه از خلال تجربه انسان در فضا و به تدریج حاصل می¬شود. شهر نیز نوعی مکان است که مظاهر محیط فیزیکی آن از تاریخ اندیشه و ذهن شهروندان که ان را سامان داده قابل حذف نیست. منظر شهری ادراک سیال شهروندان از شهر در ارتباط با نمادها و مصادیق فیزیکی آنها با بررسی تاریخی و حوادث اجتماعی ، مورد مطالعه قرار می دهد. تفسیر منظر شهر تحولات تاریخی شهر و ذهنیت شهروندان را رمزگشایی می¬کند؛ به شرط آنکه رد پای تاریخ بر صورت شهر باقی مانده باشد. اگرچه منظر شهر بر اساس اصالت بعد معنایی شهر پدید آمده، اما کارکردها و کالبد شهر ابزار کنترل و هدایت منظر شهر است(منصوری،1389).


خیابان از مهمترین عناصر منظر شهری است که نقش اصلی در حرکت شهروندان در شهر و ادراک آنها از محیط را فراهم می کند. راه اصلی ترین موقعیت درک یک شهر است (منصوری 1386 ). راه رفتن در خیابان شکلی ابتدایی از تجربه کردن شهر را به ما می دهد.


آنچه در مقاله حاضر مورد بررسی است، منظر پیاده ره های شهر پکن به عنوان یک شهر دارای سابقه سوسیالیستی و تأثیر این اندیشه بر منظر شهر و در ادامه تأثیر انقلاب فرهنگی 1976 وپیش رو گرفتن سیاست درهای باز بر برنامه ریزی پیاده راه های این شهر است.


مبانی اندیشه شهرهای کمونیستی، منتج از بیانیه کارل مارکس در سال 1848 در رابطه با شهر سوسیالیستی که حاصل تفکر اقتدارگرا و تصمیمات و برنامه ریزی شهری از جانب حکومت بدون دخالت شهرداری ها و دستورات از بالا به پایین و اجرای سریع و ضربتی توسط حکومت است که رابطه انسان با محیط و جامعه با مخاطب و خلق فضا و ایجاد مکان در آن جایی ندارد.