چرا بد بین می شویم


کنفوسیوس می گوید: اگر قرار باشد جمله ‌ای را انتخاب کنم تا با آن تمامی ‌پند و اندرزم را بیان کرده باشم، فقط خواهم گفت: «هرگز نگــذار افکار بد به ذهنت راه یا‌بد!».هر شخصی دارای شایستگی، استعداد و توانمندی های خاصی است که در صورت شناسایی درست و به موقع و بهره مندی مناسب از آنها، می تواند به تمام اهداف خود در زندگی دست یابد و در برخورد با مصائب زندگی احساس حقارت و ناامیدی نکند.احساسات هر فرد قبل از هر چیز روی خود او تاثیر خواهد گذاشت. شما می‌ توانید از این خاصیت به نفع خود بهره ببرید. اگر احساسات منفی شما را اذیت می ‌کنند، شما می توانید با مدیریت و کنترل صحیح از شر آنها رهایی پیدا کنید. آیا شما از جمله افرادی هستید که مغلوب احساسشان می‌ شوند و یا جزو افرادی هستید که با فکر و درایت بر احساسشان کنترل دارند؟ بنابرتحقیقات اخیر دانشمندان نسبت با برخورد های افراد درزندگی روزمره، دریافته اند که اصولاً ما انسان ها موجوداتی احساساتی هستیم.انسان ها نه تنها احساسات را از اطرافیان خود می گیرند بلکه آنها قادرند که احساسات خود را به اطرافیان خود نیز انتقال بدهند و متقابلاً احساسات آنها را دریافت می ‌کنیم. بایست این واقعیت را باور کنید، «در فضایی که بدبینی حاکم است دورویی و کینه و مخفی کاری رواج می‏ یابدوافراد از بودن در کنار یکدیگر لذت نمی‏ برند». هویت فکری و فرهنگی هر شخصی در زندگی بر اساس اعتقادات قلبی و ایمانی وی شکل می گیرد. اگر در اطرافتان با افراد خوش ‌بینی سروکار داشته باشید و نگاهی به‌ خصوصیات و ویژگی ‌های اساسی این افراد بیندازید، درمی ‌یابید که رمز موفقیت و بشاش بودن این افراد در نوع نگاه آنها به زندگی و مسائل پیرامونشان و همچنین کنترل آنها برافکار و احساسشان است، زیرا این افراد به ‌خوبی به این امر واقف ‌اند که سرنوشت زندگیشان فقط به ‌دست خودشان رقم می ‌خورد و خود حاکم بر سرنوشتشان هستند و نه محکوم به سرنوشت‌شان. البته به‌ نظر می ‌آید که خوش‌بین بودن و رضایت مندی از زندگی با مسائل و مشکلاتی که در زندگی با آن روبه‌رو هستیم، کمی ‌دور از ذهن باشد، اما با صبر و شکیبایی و با علم به اینکه خوشبختی و سعادت انسان در گرو خواست و اراده اوست و بستگی به طرز فکر او دارد، می ‌توان داشتن حس خوب را در خویشتن تقویت کرد و نگذاشت سختی ‌های زندگی ما را از پا درآورد و بازنده زندگی کند. خوشبختانه عادت های فرا گرفته شده می‌ توانند به فراموشی سپرده شوند. تازه ‌ترین تحقیقات نشان می‌ دهد که خوشبینی ، مهارتی است که هر انسانی می‌تواند به خوبی آن را فراگیرد .انسان بدبین معتقد است اتفاقات بد ، از شرایطی دائمی و ثابت نشأت می ‌گیرد. بدبینی یا سوءظن نوعی اختلال شخصیت است که فرد به واسطه آن به طور بیمارگونه ‌ای نسبت به اطرافیان خود دچار کج‌ فهمی می شود که این بیماری بسته به شدت اختلال کم و زیاد می ‌شود. اما انسان خوشبین ، شکست را به عوامل موقتی نسبت می ‌دهد ، مثلاً « من در امتحان رد شدم چون دقت نکردم » و موقعیت های مطلوب را به عوامل پایدارمی بیند.انسان بدبین اجازه می ‌دهد ناامیدی در بخشی از زندگی اش وارد شود و به سایر بخش ها نفوذ و سرایت کند. به عنوان مثال وقتی به شخصی گفته می ‌شود بطور موقتی از کار بر کنار شده است، انسان بدبین نه تنها بخاطر از دست دادن شغل خود احساس بدی دارد بلکه نگرانی اش را به سایر ابعاد زندگی خود منتقل کرده ، ابراز می‌کند مثلاً زندگی زناشویی اش در معرض خطر است و فرزندانش غیر قابل کنترل هستند، اما انسان خوشبین اجازه نمی ‌دهد یک شکست ، تمام زندگی او را محدود کند، او با خود فکر می ‌کند «درست است که من در این شرایط ، شغلی ندارم، ولی من و همسرم هنوز رابطه خیلی خوب و نزدیکی باهم داریم و فرزندانمان مایه افتخار ما هستند». وقتی مشکلی پیش می ‌آید و کارها خراب می‌ شود، بدبین ها خود را سرزنش می‌ کنند: برای مثال اگر راننده دیگری به ماشین پارک شده آنها خسارت وارد کرده، آنها خود را سرزنش می ‌کنند که چرا ماشین را در جای نامناسبی پارک کرده‌ اند. اما انسان خوشبین چنین مشکلی را به اتفاق نسبت می‌ دهد یا سعی می ‌کند راه جدیدی پیدا کند: مثلاً می گویند«دفعه بعد ماشین را در جایی که ماشین های کمتری وجود دارد، پارک می ‌کنم». فرد خوش بین آن طور که دوست دارد و احساس می کند رفتار می کند (البته در چهارچوب رفتاری عاقلانه و انسانی) صرف نظر از اینکه دیگران چه می گویند، چه می کنند و یـــا اوضاع و احوال چگونه است، چرا که اینگونه افراد به خوبی می دانند که عظمت، شکوه و زیبایی زندگی و نوع حیات آنها در نگاه و دید آنهاست چرا که زندگی زیباست و خداونــد متعـــال، خالق او، تمامی این زیبایی ها را در اختیارتش قرار داده که البته برای درک و لمس این زیبایی ها باید حس و حال دیگری داشت و داشتن این حس و حال اکتسابی است و باید آن را فرا گرفت.
شواهد بسیار زیادی وجود دارد که انسان های مـنظم، دارای ثبات اجتماعی، و خوش بین، خیلی کمتر ازافـراد تـنـهـا، بـدبیـن و نـاراضی از زندگی، در معرض ابتلا به بیماری های مختلف و در نهایت مرگ قرار می گیرند. تحقیقات گویای این مطلب هستند که خوش بینی، در نهایت زندگی طولانی مدت را برای شما به ارمغان می آورد، هر چند آنرا تضمین نمی کند. در تحقیقی که در طی ۲۳ سال توسط دانشگاه “یل” و “میامی” در شهر “اوهایو” انجام شد، این نتیجه به دست آمد که افراد بالای ۵۰ سالی که به افزایش سن خود با یک دید مثبت و به عنوان یک تجربه شیرین نگاه می کنند به طور متوسط تقریبا ۷٫۵ سال بیشتر از افرادی که چنین طرز فکری ندارند، زندگی می کنند. اختلاف بزرگی است. ( محققان فاکتورهای مختلفی از قبیل: نژاد، جنسیت، میزان سلامتی، طرز تفکر و تنهایی را نیز در نظر گرفتند). باید توجه داشته باشید که سایر گزینه ها برای افراد تحت آزمایش یکسان بود. از آنجایی که شخصیت انسان ها از همان زمان تولد و در دوران کودکی شکل می گیرد، گروهی تحقیقاتی دانشگاه کالیفرنیا در منطقه “ریور ساید” پژوهش های خود را در سال ۱۹۲۰ بر روی عده ای کودک شروع کردند. نتایج این تحقیات حیرت انگیز بود. پژوهشگران به این نتیجه رسیدند که کودکانی که از همان آغاز کودکی از وجدان خود استفاده می کردند و نسبتا بچه های وظیفه شناسی بودند، در دوران زندگی خود با مشکلات و بیماری های کمتری برخورد می کردند. وجدان و وظیفه شناسی در این پژوهش ها بر اساس خصوصیات اخلاقی زیر تعریف شده بود: نظم شخصی، توانایی توکل کردن، بیم و هراس، ارزش قائل شدن، و آرزوی رسیدن به اهداف. حتی اثبات شده که دارا بودن این خصوصیات در زندگی خیلی بیشتر از خوش بینی به شما کمک می کند و سبب می شود تا سراسر عمرتان سالم و سر زنده زندگی کنید. شاید خوش بینی هم جزئی از وجدان و ضمیر ناخودگاه هر شخص باشد. نمی توان گفت که فکر کردن قبل از انجام عمل (که یکی از پیش نیازهای وجدان سالم است) همان خوش بینی محسوب می شود. اما وجدان می تواند پایه و اساس خوش بینی را برای فرد فراهم آورد. در علم روانشناسی عقیده بر آن است که افکار و اندیشه ‏های ما می‏ تواند کیفیت اوضاع و احوال و زندگی ما را بسازد اندیشه‏ های مثبت و توانایی در مشاهده نیکی‏ ها و چشم‏ پوشی از معایب و مشکلات امور می ‏تواند زندگی را خیلی زیبا تر و شیرین‏ تر گرداند، برای شخصی که نسبت به هر مسئله‏ ای ریز‏بینانه در پی عیوب و نکات منفی آن است و خیلی به اطرافیان خود خوش ‏بین نیست. جالب است بدانید که تفکرات و ایده‏ های ذهنی در هر شخصی به صورت غیرارادی در ذهن تکرار می ‏شود و در ناخودآگاه او ثبت و ضبط می‏ شود و حال آنکه ناخودآگاه ارادی عمل نمی ‏کند و می‏ تواند تاثیرات خود را در دنیای اطراف ما داشته باشد و به اصطلاح انرژی خود را به کائنات بفرستد. منظور از مثبت‏اندیشی و داشتن فکر مثبت در چند لحظه خاص نیست بلکه لازم است تا در طول زندگی خود روال مثبت و خوش بینانه ای را به افکار خود دهید. برای داشتن تفکری مثبت سعی کنید به دلایل مثبت واقعه توجه کنید. آن را خیرخواهانه ببیند و خود را به یقین برسانید که در پس پرده وقوع آن مصلحت‏ ها و نکات خیری وجود داشته است. به ناخواسته ‏ها فکر نکنید و خواسته ‏های خود را در قالب تصورات در ذهن حک کنید. افراد مثبت اندیش علاوه بر افکار و تفکرات، در گفتار خود نیز روحیه‏ای مثبت دارند. به ‏طوری که هر شخصی با صحبت کردن با چنین افرادی شادابی و دارا بودن حس خوب را به راحتی دریافت می ‏کند. در مثبت‏اندیشی باید سعی کنید وقایع را از زاویه دیدی زیبا، مفید، سودمند و نتیجه ‏بخش نگاه و تفسیر کنید. مسلماً هر واقعه ‏ای ممکن است دلایل متعددی داشته باشد که برای قضاوت کردن راه را باز می ‏گذارد. برای داشتن تفکری مثبت سعی کنید به دلایل مثبت واقعه توجه کنید. آن را خیرخواهانه ببیند و خود را به یقین برسانید که در پس پرده وقوع آن مصلحت‏ ها و نکات خیری وجود داشته است. آن‏وقت آرامش حاصل از این نوع نگاه را تجربه کنید. البته سفارش می کنم که دوستان در عین خوشبینی بایست مقداری هم محتاطانه نیزعمل کنید.این درست نیست که انسان ها همه چیز و همه کس را زود باور کنند و بگویند که ما به همه چیز خوش بین هستیم و بایست را خوب ببینیم.
حال ببینیم که چگونه می تواینم با افراد بد بین و خود خواه برخورد کنیم.
اگر مجبورید که در زندگی خصوصی و محل کارتان با افراد مختلف با شخصیت های متفاوت برخورد داشته باشید، پیشنهاد می کنم از نکات زیر استفاده کنید تا بتوانید موفق شوید.حتما شماعزیزان در طول زندگیتان با افرادی برخورد داشته اید که فکر می کنند، تنها آنها ”عقل کل” هستند و جالب تراینکه آن فرد کسی است که هیچ وقت نمی تواند انتقادهای سازنده را بپذیرد، حال به هر شکلی که شما این انتقاد را انجام داده باشید. او اعتقاد دارد که راه و روش خودش همیشه صحیح است و هر چیزی که شما یا سایرین بگویند نظر او را تغییر نخواهد داد. تا به حال با افرادی برخورد کرده اید که صحبت می کنند تا فقط صدای خود را بشنوند؟ حتماً دیده اید. همه ی ما با چنین افرادی روبه رو شده ایم. این فرد کسی است که دوست دارد حتی در مورد بدیهی ترین و معقول ترین مسائل هم بحث کند، فقط به این دلیل که صدایش شنیده شود. این فرد کسی است که همیشه در حال بزرگ نمایی کردن خودش است و اعتقاد دارد که همیشه همه چیز حول و حوش نیازهای او می چرخد. او خود را صاحب همه چیز می داند، چه مستحق آن باشد چه نباشد. این مسئله در پروژه های گروهی نمود بیشتری دارد. او همیشه اعتقاد دارد که مشکل های او همیشه بزرگترین مشکلات هستند و از مشکلات دیگران بسیار مهم تر است. این فرد کسی است که به درد هر کاری می خورد به جز کارهای گروهی. کسی است که دوست دارد همیشه عقاید و ایده های خودش اجرا شود و با عقاید دیگران کاری ندارد. حتی اگر غیرکاربردی بودن یا بی تاثیر بودن ایده هایش برای همه مشخص باشد، باز هم معتقد است که راه و روش کاری خودش از همه بهتر است. این فرد کسی است که هیچ گاه مسئولیت اشتباهات خود را نمی پذیرد و تقصیر را گردن دیگران می اندازد. همیشه در حال غرولند کردن و شکایت کردن است. از همه چیز ایراد گرفته و همیشه چیزی برای شکایت کردن از آن پیدا می کند. این کار را با افراد هم انجام می دهد، چه آنها بخواهند بشنوند، چه نخواهند.
اگر با چنین افرادی برخورد دارید پیشنهاد می کنم موارد زیر را عمل کنید.
بهترین راه رفتار با ”عقل کل” این است که قبل از گفتن اشکالاتش، از او و کار های خوبش تعریف و تمجید کنید. سعی کنید اول از خودتان انتقاد کنید و بسیار زیرکانه آن را به او هم نسبت دهید و بگویید که چون او نیز اشتباهات مشابهی انجام داده است. استفاده از کلمات تدافعی مثل هیچوقت و همیشه را فراموش کنید. و خیلی کلی صحبت کنید. به جای کلمه ی ”تو” از کلمه ”ما” استفاده کنید. با این کار از بروز سوء تفاهمات جلوگیری خواهید کرد. ممکن است وسوسه شوید که او را سر جایش بنشانید، اما بهترین رفتاری که با چنین فردی می توانید داشته باشید این است که بگذارید حرف هایش تمام شود. بین صحبتش نپرید، بگذارید هر چه می خواهد بگوید. وقتی صحبت هایش تمام شد، شما هم نظراتتان را بیان کنید. به جای شعله ورتر کردن آتش، شما هم نظرات و عقایدتان را ابراز کنید. یقین داشته باشید آن کسی که حرف هایش معقول تر باشد همیشه برنده خواهد شد. در جایی که لازم است موافقت یا مخالفت کنید، و همیشه خونسردیتان را حفظ کنید. با آرامش، عقاید و ایده های دیگر را برایش توضیح دهید، همیشه به حالت کلی صحبت کنید به حالتی که حرف هایتان حالت امری نداشته باشد.البته ممکن است جلوی روی شما زیر همه چیز بزند، اما مهم نیست بالاخره جریان کار دستش می آید.
راستی یک پیشنهاد دیگر هم دارم و آن این است که بیاییم کمی منصف باشیم و اگر خدایی ناکرده این گونه رفتار را در خود می بینید ، قبل از اینکه دیگران بخواهند ما را تغییر دهند خودمان کمر همت را ببندیم و تغییرات را در خود شروع کنیم.
به نظر بنده بهترین روش این است که:
اگر شما هم مایلید که بر سرنوشت و بر امور زندگی خود مسلط باشید، پس باید بدانید که ابتدا از خودتان شروع کنید ( از کوزه همان برون تراود که در اوست)؛ بدین منظور بایستی بیش از پیش بر خود و به خصوص بر احساستان کنترل داشته باشید. زمانی که اراده می کنید خود حاکم بر زندگیتان باشید، دیگر مثل توپ در زمین بازی زندگی به این سو و آن سو پرتاب نخواهید شد، و در این زمان است که دیگر احساس مستأصل بودن و فنا شدن در وادی زندگی را نخواهید داشت. به هر تقدیر، خوش بینی یکی از فاکتورهای مهم است که باید زمینه رشد و شکوفایی را برای آن فراهم آورد. یک فرد بدبین به شدت نیاز به شادی و خوشحالی دارد. اگر شما خواستار عمر طولانی به همراه سلامت کامل هستید ؟ باید ببینید تا چه حد خوش بین و یا بد بین هستید. شاید شما به طور ذاتی انسان چندان خون گرمی نباشید، شاید کودک با وجدان و وظیفه شناسی نباشید، اما باز هم جای امیدواری وجود دارد آن هم برای ایجاد خوش بینی. هیچ وقت برای تغییر و تحول دیر نیست. همه ما می توانیم از زندگی نهایت لذت را ببریم. بنابر این بیشتر مراقب خودتان باشید، درست غذا بخورید، و نرمش روزانه را نیز فراموش نکنید. بسیاری از افراد به خاطر زندگی راحت و محیط خانوادگی خوبی که در آن به سر می برند ، نسبت به زندگی دید مثبتی دارند اما همین افراد به محض آنکه از این شرایط خارج شوند ، به عنوان مثال دچار ور شکستگی مالی شوند و خانه و کاشانه خود و یا عزیزی را از دست بدهند ، تمامی امید و رویا هایشان نقش بر آب می شود و به یکباره فرو می ریزند . بنابراین لازم است که انسان ها در آمادگی کامل بسر ببرند تا اگر دچار حادثه ای شدند خود را نبازند و از میدان به درنروند.خوش بینی واقعی باید از روی تفکر و تعمق و اختیار و اراده باشد تا با شدید ترین تکان ها و حوادث تلخ زندگی هم دچار سستی و لغزش نشوند. البته برای اداره زندگی باید به این نکته توجه داشته باشیم که در زندگی اتفاقات و پیشامد های خوب و بد در کنار هم قرار دارند و البته بیشتر مشکلات و ناکامی های ما در زندگی به خاطر کوتاهی و بی توجهی خود ما می باشد ، بنابراین به جای اینکه زمین و زمان را به باد فحش و ناسزا بگیریم و از بخت و سرنوشت بد خود گلایه کنیم، بهتر است ببینیم که علت شکست ها و ناکامی های ما در زندگی چیست. برای انجام کارها ی مفید در زندگی باید نخست در خود روحیه و شور و شوق انجام آنها را ایجاد کرد. خوش بینی باعث آرامش خاطر شما می شود و انرژی شما را چند برابر می کند . البته برای خوش بین شدن باید تمرین کرد.
۱- قبل ازهرکاری ده نفراز آشنایان خود را انتخاب کنید که هشت نفراز آنها، کسانی باشند که کاملاً شما را می شناسند، ولی شما بنا به دلایلی نمی توانید ارتباط خوبی با آنها بگیرید. چرا می گویم آنها را برای این کارانتخاب کنید؟ زیرا آنها بهترین نقادانی هستند که می توانند شما را از بیرون ببینند. و دو نفردیگرهم کسانی باشند که شما را کاملا می شناسند و شما نیز خیلی با آنها ارتباط خوبی دارید. سپس از آنها بخواهید که نظر خودشان را کاملاً منصفانه و بدون هیچ اغماضی درمورد شما بیان کنند و بگویند که به نظر آنها شما چه نکات منفی و چه نکات مثبتی را دارید. از آنها بپرسید شما بهتر است چه رفتاری با آنان داشته باشید تا آنها شما را بیشتردوست بدارند.
۲- بعد ازشناسایی بیشترخود، خوب است بدانید که خیلی اوقات ذهن ما نیازبه برنامه ریزی جدید دارد.ممکن است خودمان درست متوجه نباشیم که خیلی از افکار ما برای خودمان و دیگران مخرب می باشد. یکی از روش های خلاصی از دست افکار منفی برنامه ریزی ذهن با افکار مثبت می باشد، تا جائی که به مرور زمان، افکار مثبت در ذهن ما نقش قوی و تعیین کننده تری را ایفا کنند.
۳- برای این کارابتدا باید هدفی را که دارید و تکنیک هایی را که برای رسیدن به آن نیاز دارید را بخوبی شناسایی و آماده کنید.
۴- هر روز و هر لحظه تمرکز بیشتری روی افکار مثبت تان داشته باشید و به آن انرژی دهید.( یعنی به جای خلاصی از افکار منفی و فکر کردن به آنها که در واقع انرژی زیادی از شما می گیرد، به افکار مثبت خودتان بیاندیشید)
۵ – باید توجه داشت که این افکار مثبت لااقل به اندازه سن شما، با روح و جسمتان بوده و باورها یتان را شکل داده اند. پس برای تولید افکار مثبت ذهن تان هم، باید زمانی را در نظر بگیرید. تا جائیکه همانند نفس کشیدن با هر فکری یا عملی روی خوب سکه را ببینیم یا به عبارتی به تمامی مسائل پیرامون به دیده مثبت و یا پیام آور بنگرید. یعنی اینکه حتی حوادث و شرایط تلخ زندگی خود را پیام آور چیزی برای خود بدانید.
۶- و ازهمه این ها مهم تراینکه شما بایست در تمامی مراحل راهتان استوار و ثابت قدم باشید و برای رسیدن به خواسته تان باید مستمر اقدام کنید و هرگز نا امید و خسته نشوید.
و درنهایت به خدا توکل کنید.زیرا اعتماد و توکل به یک موجود عالی و بلند مرتبه همواره مانند یک سوپاپ اطمینان عمل می کند. کسانی که از خدا طلب هدایت و کمک می کنند، در بدترین شرایط زندگی همواره به تغییر و دگرگونی و نجات از وضعیت بد خود امیدوار هستند. اگر انسانی بدبین هستید که فکر می کنید سرنوشت بدی گریبان گیرتان شده است، به خداوند توکل کنید. اعتماد به خداوند یک نیروی عظیم را در وجودتان بیدار می کند.

http://mohsen-beheshtipour222.com/?p=976