پیشگفتار
واژه هارمونی (harmoney) یا هماهنگی که از هارمونیکز یا هماهنگ ها گرفته شده ، علمی است که قواعد آن به منظور ایجاد نظمی در ترکیب و تسلسل اصوات موسیقی و آکورد ها پیاه گذاری شده است . همان گونه که نور خورشید در برخورد با قطره های باران تجزیه میشود و با رنگهای مرئی قرمز ، نارنجی ، زرد ، سبز ، آبی ، نیلی و بنفش قوس و قزح را به وجود می آورد ، هر یک از اصوات موسیقی نیز در شرایط معیّنی تجزیه می شوند و اصواتی به وجود می آورند که آنها را هارمونیکز یا اصوات فرعی می نامند. مثلاً اگر بم ترین سیم ویلونسل را به عنوان مبنا (base) و هارمونیک نخست به صدا در آوریم صدا های فرعی تا حدّ 16 هارمونیک به ترتیب زیر به وجود می آید:
توضیح: هارمونیک یازدهم در واقع فا دیز نیست ، بلکه با دارا بودن نسبت 11/10 (یازده دهم) نسبت به صدای قبلی خود(می) قدری کوچکتر از 10/9 (ده نهم) یعنی فاصله ر تا می است . اختلاف فاصله این هارمونیک نسبت به هارمونیک هشتم حدود سیزده ساوار بیش از فاصله چهارم درست واقعی ، یعنی هارمونیک سوم و چهرم است . ساوار واحد فاصله موسیقی با لگاریتم اعشاری معادل 0/001 نیم پرده در سیستم اعتدال مساوی معادل 25/086 ساوار یا 100 سنت (cent) یا یک پرونی است ک به فلیکس ساوار (savart) فیزیکدان فرانسوی 1791-1841 منسوب است.
این آزمایش ثابت کرده است که هر یک از اصوات موسیقی صداهای دیگری را در درونِ خود دارند که گوش های تربیت شده تعدادی از آنها را به ضدت کمتری نسبت به صوت مبنا می شنوند.
به همین دلیل موسیقی دانان بزرگ جهان سعی کرده اند قوانینی را تدوین کنند تا اصوات فرعی نیز به طور همزمان و همشدّت با اصوات اصلی شنیده شوند.
به طوری که ملاحظه می شود، فاصله های مطبوع کامل در موسیقی یعنی یکم و هشتم و پنجم درست از هارمونیک های یکم ، دوم و سوم حاصل می شود و فاصله مطبوع مشترک(چهارم درست) دبین هارمونیکهای سوم و چهارم است و آکورد ماژور ( در این نمونه دو - می - سل ) بین هارمونیک های چهارم ، پنجم و ششم ؛ و آکورد پنجم کاسته ( در این نمونه می-سل-سل بمل) بین هارمونیکهای چهارم ،پنجم، ششم و هفتم ؛ و همچنین گام ماژور ( در اینجا گام دو ماژور) بین هارمونیکهای هشتم تا شانزدهم (به استثنای چهاردهم) قرار دارد. به همین دلیل ، میتوان گفت که مهمترین عوامل تشکیل دهنده موسیقی به ترتیب اهمیّت : صدا ، ریتم و هارمونی هستند.
به عبارت دیگر هارمونی در حکم الیافی است که ملودی را به ریتم پیوند می دهد . در واقع، هارمونی مجموعه اصواتی است که به شکل های مختلف و ایجاد جلوه های گوناگون سایه به سایه ملودی را همراهی می کند و در هر زمان به آن دمفهومی تازه می بخشد.
هر مقام، سیستم، گام یا هر زبان موسیقایی دارای ویژگی هایی مخصوص به خود است و علم هارمونی وسیله ای است که آهنگسازان با استعداد و آگاه با استفاده از این ویژگی ها فضاهای خیال انگیز، متناسب با ملودی های آن زبان ایجاد میکنند.
به عبارت دیگر ملودی و هارمونی با اتحاد و یگانگی خود به عنوان تار و پود، بافت(Texture) موسیقی را به وجود می آوردند.
علاقه مندی ها (Bookmarks)