دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 3 , از مجموع 3

موضوع: جنگ نهروان

  1. #1
    یار همراه
    نوشته ها
    1,610
    ارسال تشکر
    4,020
    دریافت تشکر: 6,802
    قدرت امتیاز دهی
    8985
    Array
    312's: جدید84

    smilee1 جنگ نهروان

    انگیزه شروع جنگ نهروان‏

    بعد از اینکه جنگ صفین خاتمه یافت، عده‏ای از لشکر امام جدا شدند و با کنایه و یا صریحا مطالب بی‏ربطی را به حضرت نسبت دادند؛ تا اینکه عده آنان به چهار هزار نفر رسید و بر امیرالمؤمنین علیه‏السلام خروج کردند خوارج با عبدالله بن وهب راسبی، بیعت کردند و به طرف مدائن رفتند و عبدالله بن خباب فرماندار امام را در مدائن شهید کردند و شکم زن او را که حامله بود دریدند و دیگر زنان را نیز کشتند.
    امام با سی و پنج هزار نفر از کوفه بیرون شد. از بصره فرماندارش، ابن‏عباس، نیز ده هزار نفر را برای یاری امام، روانه کرد که افرادی همانند احنف بن قیس و حارثة بن قدامه در میان آنان بود.
    امام در شهر انبار توقف کرد تا لشکرش جمع شدند، آن وقت برای آنان خطبه‏ای خواند که تحریص جنگ با معاویه را در برداشت؛ لشکر از جنگ با معاویه امتناع کردند و گفتند: ابتدا باید به جنگ با خوارج پرداخت. حضرت قبول کرد و به طرف نهروان حرکت نمودند. قبلا نماینده‏ای از طرف خود به جانب ایشان، فرستاد لکن آنان نماینده امام را کشتند و پیغام دادند که، اگر از این حکمیت که قرار دادی توبه کنی ما در اطاعت تو درآییم و گرنه از ما کناره‏گیر تا برای خود امامی اختیار کنیم.
    امام پیغام فرستاد که کشندگان برادران مرا به سویم بفرستید تا از ایشان قصاص کنم، آن وقت دست از جنگ با شما بر می‏دارم، شاید مقلب القوب هم شما را از این گمراهی برگرداند.
    خوارج در جواب پیغام دادند که، ما جمیعا قاتل اصحاب تو می‏باشیم؛ این وقت امام، اصحاب خود را به سوی جنگ با خوارج امر کرد و فرمود: به خدا قسم که از ایشان زیاده از ده نفر، جان سالم بیرون نبرد و از شما ده نفر کشته نگردد.لحظه لحظه به امام خبر می‏دادند که خوارج از نهر عبور کردند، اما قبول نمی‏کرد و سوگند یاد می‏کرد که ایشان عبور نکرده‏اند و نمی‏کنند و جایگاه کشته شدن آنان در «رمیله» پایین نهر خواهد بود.
    بعد از مدتی امام با لشکر به نهروان رسیدند و دیدند که خوارج در «رمیله» هستند، همانطوری که امام خبر داد، امام فرمود: الله اکبر! پیامبر خدا راست گفت.
    پس، دو لشکر مقابل هم صف کشیدند؛ امام پیش ایستاد و خوارج را امر فرمود که توبه کنند و به او به پیوندند؛ ولی آنان قبول نکردند و لشکر حضرت را تیر باران نمودند. اصحاب، عرضه داشتند که خوارج ما را تیر باران کردند، امام فرمود: شما دست باز دارید تا سه مرتبه؛ تا اینکه مردی از لشکر امام را آوردند که به تیر خوارج شهید شده بود.
    امام فرمود: الله اکبر! الان جنگ با ایشان برایتان حلال است؛ پس فرمان جنگ داد و فرمود: برایشان حمله کنید.
    از خوارج چند نفر به میدان آمدند و رجز می‏خواندند تا امام را به قتل برسانند؛ امام همه آنان را به جهنم فرستاد. بعد از پایان جنگ، نه نفر از لشکر امام شهید شدند و ده نفر از خوارج، جان سالم بدر بردند، همانطوری که قبلا امام، خبر داده بود؛ جنگ نهروان در سال سی و هشت هجری یعنی دو سال بعد از جنگ صفین واقع شد. [1] .

    پی نوشت ها:
    [1] بحارالانوار- تتمة المنتهی، ص21 -19 ؛داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیه‏السلام، ص22-20.
    خيانت فــقـر مي آورد



  2. 4 کاربر از پست مفید 312 سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر اخراج شده
    رشته تحصیلی
    مدیریت دفاعی
    نوشته ها
    4,430
    ارسال تشکر
    5,018
    دریافت تشکر: 13,826
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    Capitan Totti's: جدید40

    پیش فرض پاسخ : جنگ نهروان

    نقل قول نوشته اصلی توسط 312 نمایش پست ها
    انگیزه شروع جنگ نهروان‏

    بعد از اینکه جنگ صفین خاتمه یافت، عده‏ای از لشکر امام جدا شدند و با کنایه و یا صریحا مطالب بی‏ربطی را به حضرت نسبت دادند؛ تا اینکه عده آنان به چهار هزار نفر رسید و بر امیرالمؤمنین علیه‏السلام خروج کردند خوارج با عبدالله بن وهب راسبی، بیعت کردند و به طرف مدائن رفتند و عبدالله بن خباب فرماندار امام را در مدائن شهید کردند و شکم زن او را که حامله بود دریدند و دیگر زنان را نیز کشتند.
    امام با سی و پنج هزار نفر از کوفه بیرون شد. از بصره فرماندارش، ابن‏عباس، نیز ده هزار نفر را برای یاری امام، روانه کرد که افرادی همانند احنف بن قیس و حارثة بن قدامه در میان آنان بود.
    امام در شهر انبار توقف کرد تا لشکرش جمع شدند، آن وقت برای آنان خطبه‏ای خواند که تحریص جنگ با معاویه را در برداشت؛ لشکر از جنگ با معاویه امتناع کردند و گفتند: ابتدا باید به جنگ با خوارج پرداخت. حضرت قبول کرد و به طرف نهروان حرکت نمودند. قبلا نماینده‏ای از طرف خود به جانب ایشان، فرستاد لکن آنان نماینده امام را کشتند و پیغام دادند که، اگر از این حکمیت که قرار دادی توبه کنی ما در اطاعت تو درآییم و گرنه از ما کناره‏گیر تا برای خود امامی اختیار کنیم.
    امام پیغام فرستاد که کشندگان برادران مرا به سویم بفرستید تا از ایشان قصاص کنم، آن وقت دست از جنگ با شما بر می‏دارم، شاید مقلب القوب هم شما را از این گمراهی برگرداند.
    خوارج در جواب پیغام دادند که، ما جمیعا قاتل اصحاب تو می‏باشیم؛ این وقت امام، اصحاب خود را به سوی جنگ با خوارج امر کرد و فرمود: به خدا قسم که از ایشان زیاده از ده نفر، جان سالم بیرون نبرد و از شما ده نفر کشته نگردد.لحظه لحظه به امام خبر می‏دادند که خوارج از نهر عبور کردند، اما قبول نمی‏کرد و سوگند یاد می‏کرد که ایشان عبور نکرده‏اند و نمی‏کنند و جایگاه کشته شدن آنان در «رمیله» پایین نهر خواهد بود.
    بعد از مدتی امام با لشکر به نهروان رسیدند و دیدند که خوارج در «رمیله» هستند، همانطوری که امام خبر داد، امام فرمود: الله اکبر! پیامبر خدا راست گفت.
    پس، دو لشکر مقابل هم صف کشیدند؛ امام پیش ایستاد و خوارج را امر فرمود که توبه کنند و به او به پیوندند؛ ولی آنان قبول نکردند و لشکر حضرت را تیر باران نمودند. اصحاب، عرضه داشتند که خوارج ما را تیر باران کردند، امام فرمود: شما دست باز دارید تا سه مرتبه؛ تا اینکه مردی از لشکر امام را آوردند که به تیر خوارج شهید شده بود.
    امام فرمود: الله اکبر! الان جنگ با ایشان برایتان حلال است؛ پس فرمان جنگ داد و فرمود: برایشان حمله کنید.
    از خوارج چند نفر به میدان آمدند و رجز می‏خواندند تا امام را به قتل برسانند؛ امام همه آنان را به جهنم فرستاد. بعد از پایان جنگ، نه نفر از لشکر امام شهید شدند و ده نفر از خوارج، جان سالم بدر بردند، همانطوری که قبلا امام، خبر داده بود؛ جنگ نهروان در سال سی و هشت هجری یعنی دو سال بعد از جنگ صفین واقع شد. [1] .

    پی نوشت ها:
    [1] بحارالانوار- تتمة المنتهی، ص21 -19 ؛داستانهایی از زندگانی حضرت علی علیه‏السلام، ص22-20.
    سلام
    خب بیشت توضیح بدین
    قرار بود ربطش به زمان حال رو بررسی کنین

  4. کاربرانی که از پست مفید Capitan Totti سپاس کرده اند.


  5. #3
    کاربر فعال سایت
    رشته تحصیلی
    کلام,فقه,اصول,
    نوشته ها
    4,108
    ارسال تشکر
    27,914
    دریافت تشکر: 19,740
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    kamanabroo's: جدید150

    پیش فرض پاسخ : جنگ نهروان

    نقل قول نوشته اصلی توسط Team Sar Dadbin نمایش پست ها
    سلام
    خب بیشت توضیح بدین
    قرار بود ربطش به زمان حال رو بررسی کنین
    خیلی وقت ها ربط دادن یک مسئله به یک مورد موجب میشه که ابعاد مهم دیگر قضیه پوشیده بشه.

    من فکر می کنم همین که این داستان رو شما بخونید خیلی نتیجه ها میشه ازش گرفت. نیاز نیست حتما ربط (بصورت خاص) به یک مورد در زمان حال داد.. (هرچند میشه مصادیق زیادی پیدا کرد) اما مهم اینه که ما درس بگیریم..

    بزرگترین درس یا تامل یا تاسفی که می شه عنوان کرد با خواندن این مطلب این است که : آنقدر جریان های فکری و ضد فرهنگی خوب کار کرده بودند که عده ای در برابر امام معصوم زمان خودشان که زنده بود.. و در بین آنان بود قیام کردند.. ( این خودش بالاترین درس است..)

  6. کاربرانی که از پست مفید kamanabroo سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •