سلام
کاملا با نظر شما مخالفم .
این استانداردها در سطح دنیا بهره برداری میشه چرا شرکت های خارجی براشون ارزش افزوده داره چون به مسائلی پرداخته که ما خیلی کم به اونا توجه می کنیم یکی بند 7-2-2 ایزو هست .
تو ایران به نظر من بر اساس تجربه کاریم دو قشر خراب کردن این استاندارد را 1- مشاورین محترم 2- ممیزان صدور گواهینامه
1-مشاورین فقط یک بار فکر کردن و میان همون کاری که در شرکت الف انجام دادن را به شرکت ب می دن چون ما هم نمی دونیم می گیریم و میگه این کارا رو کن حله.
2-ممیزان به جای گرفتن و شناسایی مشکلات یک سری موارد بیهوده را می گن یا نمی گن چند روز دیگه گواهینامه را صادر می کنند.
در جهان در موضوع تعالی و بهره وری هنوز شرکتی بالای 900 امتیاز نیاورده اما تو ایران چندین شرکت هست که بالاتر از این نمره را با دادن چند سکه با ارزیابان و .... اوردن و کیفیت محصولات هر روز بدتر از دیروز شده
دوست عزیز بر اساس تجربه و مطالب و کتاب هایی که مطالعه کردم هیچ فرقی نداره تمام مواردی که دلایل شکست پروژه اینجا مطرح شد عواملی هست که ما در نظر نمی گیریم چه در ایران که در حال توسعه هست چه در آلمان و آمریکا .
خدایش شما به نیاز مشتری چه قدر توجه می کنید ؟ ایا تا به حال شده پروژه ای را قبول نکنید بگین توانایی ندارم انجام بدم یا امکانسنجی کنید بگین نمیشه انجام داد؟ تو سازمان های دولتی بعد از چند ماه بهتون یک پروژه می دن عقلانی عملی نمیشه اما پروژه را قبول می کنیم چرا ؟ منابع را اصلا در نظر نمی گیریم. اسکپ کاری یا پیوست را با کارفرما قطعی نمی کنیم و تا انتهای پروژه اسپک فنی تون هی تغییر می کنه به نظرتون پروژه جلو میره. مسلما نه.
بله برای پروژه در نظر گرفتن شرایط کاربر و فرد مهم هست و یکی از فاکتور های موفقیت هست اما منجر به شکست پروژه نمیشه . راندمان کار از 100% به 60% افت پیدا می کنه تو ایران عادیه.
یک مثال بزنم.
همیشه دو سطح تعامل با دیگران را به یاد داشته باشین. سطح کسب و کار در برآورنده کردن اهداف بیرونی آنان و سطح انسانی که کلا درباره احاسی است که آن تعامل در نزد آنان ایجاد میشه .
وقتی با کسی مثل مشتری ، کارفرما همکار کارمند مشغول معامله یا کار هستین این دو نیاز را باید در نظر بگیرید چه دذ تعاملات مکتوب ، الکترونیکی یا رودر رو.
منظورم چی بود از این دو تعامل.
شما فرض کنید براتون در مسافرت یک حادثه تلخ پیش امده و نیاز به پول دارین میرین کارت را در عابر بانک می زارین و پول نمی ده یا مشکلی پیش میاد حالا به شرکت پشتیبان زنگ بزنید و کل حوادث را براشون توضیح بدین با ناراحتی و گریه چون دوباره اون حوادث براتون داره تداعی میشه بعد اپراتور بهتون بگه شماره حسابتون چنده؟
از دید اپراتور وظیفه خودشو انجام داده اما یک نکته فراموش کرد اونم سطح انسانی رو چون شما با ناراحتی تمام را برد در یک بعد دیگه با شما همدردی نکرد می تونست با یک کلمه یا جمله با شما همدردی کنه این شوک مثل یک سلی هست که به شما زده شده.
اگر اپراتور فقط می گفت من واقعا متاسفم که این اتفاق افتاده اجازه بدید الان حل می کنم شماره حسابتون چند هست؟ یا بگذارید ببینم چه کمکی می تونم براتون کنم شماره حسابتان را می فرمایید. این طوری یک احساسی انسان پیدا می کنه که به اون سازمان یا فرد یا مغازه نگران شماست جایی نیست که به آدم ها توجه ندارن بهتون خیلی کمک می کنه.
ببخشید زیاد حرف زدم و سپاسگذارم که وقتتان را در اختیارم گذاشتین.
علاقه مندی ها (Bookmarks)