دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 1 , از مجموع 1

موضوع: تربیت فرزند در عصر جهانی شدن

  1. #1
    همکار تالار علوم تربیتی
    رشته تحصیلی
    علوم تربیتی
    نوشته ها
    251
    ارسال تشکر
    984
    دریافت تشکر: 1,153
    قدرت امتیاز دهی
    6804
    Array

    پیش فرض تربیت فرزند در عصر جهانی شدن

    دکتر اسداله مرادي پژوهشگر در حوزه ي تعليم و تربيت و عضو هيئت علمي دانشگاه فرهنگيان و پژوهشگاه علوم انساني جهاد دانشگاهي


    در جهان گذشته (پيشامدرن) آهنگ تغيير و تحولات فکري و فرهنگي و علمي بس اندک و ناچيز بود. تعليم و تربيت درمکتب خانه ها در حد سواد خواندن و نوشتن بود و مدرسه و دانشگاه به شکل امروز وجود نداشت. ارزشهاي ديني ، سنتها و هنجارهاي اجتماعي پايدار و به طور طبيعي از نسلي به نسل بعد منتقل ميشد. حق رأي و حقوق شهروندي و دمکراسي وجود نداشت. روابط خانوادگي و مناسبات اجتماعي هم ساده و بسيط بود.



    در آن محيط تربيت فرزندان، کاري سخت و دشوار نبود؛ چرا که فرزندان بدون چون و چرا ارزش و هنجارهاي خانوادگي را پذيرا بودند و واقعاً با آن زندگي ميکردند اما در دوران جديد- از رنسانس به اينسو- آهنگ تغيير و تحولات فکري ، فرهنگي ، ديني و سياسي آرام آرام شتاب گرفت. در اين دوران نظامهاي علمي و فلسفي گذشته و آتوريته و مرجعيت کليسا فرو ريخت و عصر روشنگري، حقوق بشر، ليبراليسم، دمکراسي، آموزش و پرورش جديد، انقلاب صنعتي، انقلاب ارتباطات و ... ظهور کرد و در نهايت مسأله دهکده جهاني و جهاني شدن مطرح شد.




    امروزه آهنگ تغيير و تحولات در تمام حوزهها و به خصوص در حوزه رسانهها شتاب تند و سرسامآوري گرفته و فرآيند تعليم و تربيت در نهاد خانه و مدرسه را با مسائل و چالشهاي فراواني روبرو کرده است. اغراق نيست اگر گفته شود خانه و مدرسه از آهنگ اين تغيير و تحولات عقب مانده و دارد زير چرخ غولآساي آن دست و پا ميزند و کاسهي چه کنم چه کنم به دست گرفته است. معلوم است که با واکنشهاي منفعلانه و تصويب چند قانون باز دارنده و تحکمآميز، نميتوان با تحولات شتابان اين عصر روبرو شد و آنها را مهار کرد. در اين فضا ضروري است ما به عنوان پدر و مادر، معلم و مربي واکنشي فعالانه، هوشيارانه و آگاهانه با تغيير و تحولات شتابان اين عصر داشته باشيم و با شناخت دقيق فرصتها و تهديدهاي آن، از دل تهديدها فرصتسازي کنيم نه فرصتسوزي. فرزندان ما خواهي نخواهي در معرض اين تغيير و تحولات قرار ميگيرند و آهنگ تغيير و تحولات هر روز تندتر، متنوعتر و پيچيدهتر ميشود؛ با آينده نامعلوم و پيشبينيناپذير .
    وقتي انقلاب ارتباطات و مسأله دهکدهي جهاني و جهاني شدن و قرابت انديشهها و فرهنگها مطرح ميشود طبيعي است که در حوزه آموزش و پرورش نيز متناسب با آن تغيير و تحولات، مسائلي چون تربيت شهروندي، تربيت چندفرهنگي، تربيت شهروند جهاني و تربيت شهروند آزادانديش طرح شود.



    در عصر دهکده جهاني و جهاني شدن ما راهي نداريم مگر اين که به دنبال الگو و پارادايم تربيتي نويني باشيم و سنجه ها و معيارهاي تربيتي و آموزشي خود را تا آنجا ارتقا و تعالي بخشيم که فرزندان ما در برابر آهنگ شتابان تغيير و تحولات اين روزگار از يک سو به ارزشهاي اصيل فرهنگ خود معرفت و آگاهي ژرف و پايدار پيدا کنند و از ديگر سو با استقلال فکري و خودانديشي و تفکر خلاق و نقاد با انديشه ها و فرهنگهاي جهاني داد و ستد و تعامل مثبت و سازنده داشته باشند.امروزه تربيت شهروند مطلوب جهاني، يعني تربيت شهروند آزادانديش اخلاقي و معنوي، نه يک انتخاب در ميان انتخاب هاي ديگر، بل يک الزام و ضرورت است که از آن گزير و گريزي نيست.


    1-آموزه هاي ديني و تربيت شهروند مطلوب جهاني:
    ضروري است متون ديني بررسي و مطالعه شود که آيا در آن متون آموزههايي وجود دارد که به حقوق انسانها از آن جهت که انساناند سفارش شده باشد، يعني به آموزههاي اخلاقي همگاني و جهانشمول و به اصطلاح امروزين جهاني.(universal) به نظر ميرسد در متون ديني و عرفاني ما آموزههاي زيادي وجود دارد که به مسلمانان توصيه اکيد ميشود که افزون بر حقوق مسلمانان، حقوق غيرمسلمانها را نيز رعايت کنند. مثل اين آيه شريفه: يا ايها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثي و جعلناکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله اتقاکم ان الله عليم خبير (حجرات/13)«اي مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و شما را به صورت تيرهها و طايفهها گردانديم تا يکديگر را بشناسيد. همانا گراميترين شما در نزد خداوند پرهيزگارترين شماست. البته خداوند دانا و بصير است.» (ترجمه استاد کريم زماني) در اين آيه خداوند به مسلمانان تذکار مي دهد که اصل و منشا همه افراد انساني واحد است و هيچکس حق ندارد بر حسب نژاد ، قوم ، قبيله ، شکل و قيافه تفاخر کند. نکته ظريف در اين آيهي شريفه اين است که انسانها در پيشگاه خداوند تفاوت دارند اما انسان در مقام انسان و از لحاظ اين جهاني نه به آن علم دارد و نه حق داوري و قضاوت.


    يا خداوند حکيم در اين آيه ميفرمايد:فبشر عباد الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه (زمر، 17 و 18) پس بندگانم را نويد ده، همان کساني که سخن را ميشنوند و از نکوترينش پيروي ميکنند (ترجمه استاد کريم زماني). اين آيه شريفه اين پيام را دارد که اولاً انتخاب بهترين سخن و پيروي از آن منطقاً نياز به تعقل و تحليل و استدلال و خودانديشي دارد. ثانياً مضمون اين آيه در جهان امروز به مراتب مصداق بيشتري نسبت به گذشته دارد چرا که در اين روزگار به واسطه انقلاب ارتباطات و جهاني شدن، انسانها بيشتر در معرض انديشهها و فرهنگهاي گوناگون قرار ميگيرند و لذا بيشتر نياز به برگزيدن بهترين سخن و پيروي از آن را دارند .


    امام علي نيز در نامه به استاندار خود، مالک اشتر مينويسد: مهرباني بر رعيت را براي دل خود پوششي گردان و دوستي ورزيدن با آنان را و مهرباني کردن با همگان، و مباش همچون جانوري شکاري که خوردنشان را غنيمت شماري! چه رعيت دو دستهاند: فانهم صنفان اما اخ لک في الدين و اما نظير لک في الخلق، دستهاي برادر ديني تواند، و دسته ديگر در آفرينش با تو همانند (نامهي 53، ترجمه دکتر شهيدي).


    سعدي نيز در اين شعر معروف و درس آموز ميگويد:

    بني آدم اعضاي يکديگرند
    که در آفرينش ز يک گوهرند
    چو عضوي به درد آورد روزگار
    دگر عضوها را نماند قرار
    حافظ هم ميگويد:
    آسايش دو گيتي تفيسر اين دو حرف است
    با دوستان مروت با دشمنان مدارا
    شايد بتوان گفت اکثر آموزه ها و دستورات اخلاقي ديني و عرفاني ما جنبه جهان شمول و جهاني دارد.



    2-عقلاني و معنوي زيستن:
    تربيت شهروند مطلوب جهاني در بستر عقلاني و معنوي زيستن ميسر است. شايسته است ما فرزندان خود را در اين عصر به گونهاي تربيت کنيم که از يکسو به خودانديشي و استقلال فکري برسند و قدرت و توانايي بررسي و تحليل و نقد امور درست از نادرست، حق از باطل، مفيد از مضر و ... را داشته باشند تا براي رسيدن به هدف خود بتوانند بهترين راه را انتخاب کنند و از ديگرسو

    براي رسيدن به هدف خود همواره اخلاق و معنويت را دمساز خود کنند.

    به نظر علماي اخلاق لُبّ اخلاق و معنويت قاعده زرين است که در تمام اديان و مذاهب به آن سفارش شده، يعني: «با ديگران چنان رفتار کن که خوش داري با تو رفتار کنند».بايد اين قاعده را از دوران مهد کودک به بچهها آموزش داد. اگر خودانديشي و استقلال فکري و اخلاق و معنويت و به خصوص قاعده زرين در فرآيند تعليم و تربيت فرزندان اصل قرار گيرد و آرام آرام در آنان راسخ شود آنوقت فرزندان ما گرفتار استبداد، خودشيفتگي، جزم و جمود، بيمدارايي و خرافهپرستي نميشوند.

    بعضي از انديشمندان حوزه اخلاق معتقدند که در برابر جنگ، خشونت، ستم، ستيزهجويي، نفرتپراکني به نام دين و ... که جهان ما را فرا گرفته ميتوان اخلاقي را پيريزي کرد که بر مبناي آن امکان يک نظم فردي و جهاني بهتر را فراهم آورد و افراد را از نوميدي و جوامع را از نابساماني رهانيد.


    اين انديشمندان در اعلاميه:”به سوي يک اخلاق جهاني» آوردهاند: ما زنان و مرداني هستيم که احکام و آداب اديان را پذيرفتهايم. ما تأکيد ميکنيم که در تعاليم اديان، مجموعه مشترکي از ارزشهاي اساسي به چشم ميخورد و اين ارزشها اساس يک اخلاق جهاني را فراهم ميآورد... ما مسئوليت فردي همه کارهايي را که ميکنيم بر عهده داريم... ما بايد با ديگران چنان رفتار کنيم که خوش داريم که ديگران با ما رفتار بکنند. ما متعهد ميشويم که حيات و کرامت، و تفرّد و تنوع را حرمت نهيم تا با هر شخصي، بلا استثنا، رفتار انساني شده باشد. ما بايد شکيبايي و پذيرندگي داشته باشيم. ما بايد بتوانيم ببخشاييم. از گذشته درس بگيريم اما هرگز نگذاريم که خاطرات نفرتبار، ما را اسير و برده ي خود کنند. ما بايد، با گشودن پنجرههاي دلها به روي يکديگر، و به پاس اجتماع جهاني، اختلافهاي جزئي خودمان را پردهپوشي کنيم و فرهنگ همبستگي و وابستگي را به کار گيريم.


    ما نوع بشر را خانواده خود ميدانيم. ما بايد بکوشيم تا مهربان و بخشنده باشيم. ما بايد فقط براي خودمان زندگي نکنيم، بلکه بايد به ديگران هم خدمت کنيم، و هرگز کودکان، سالخوردگان، مستمندان، رنجديدگان، معلولان، پناهندگان و تنهايان را فراموش نکنيم. هيچ شخصي را نبايد نظراً يا عملاً شهروند درجه دوم تلقي کرد يابه نحوي مورد سوءاستفاده قرار داد. بايد ميان مردان و زنان همکاري برابر وجود داشته باشد. هيچ نوع بيبند و باري جنسي نبايد مرتکب شويم. بايد همه، اشکال سلطهگري يا سوء استفاده را پشتسر گذاريم... (ملکيان، مصطفي. مهر ماندگار، ص 141).

    3-آزادي و مسئوليت: ما به عنوان پدر و مادر هر هدف و غايتي را که براي تربيت فرزندمان در نظر بگيريم، مانند: رسيدن به شغل و حرفه خوب و مناسب، انتقال ميراث فرهنگي و تمدني گذشته به نسل بعد، رسيدن به خودانديشي و استقلال فکري، تربيت اخلاقي يا ديني، تربيت شهروند مطلوب جهاني و ... همه در گرو مسئوليتپذيري است. مسئوليتپذيري شاه کليد تربيت است. بدون شک اگر فرزند ما مسئوليتپذير نباشد به هيچ موفقيت بزرگ و درخوري نخواهد رسيد.

    در گذشته به فرزندان کمتر آزادي ميدادند و بيشتر مسئوليت و تکليف ميخواستند، و امروزه به عکس. تناسب ميان آزاديها و مسئوليتها يکي از مهمترين مسائل تربيتي عصر ماست. ضروري است ميان دايره آزاديها و دايره مسئوليتها در تمام سنين تربيتي فرزندان رعايت شود، و گر نه فرآيند تربيت، آسيبزا ميشود. آزادي بدون مسئوليت سبب ميشود که فرزند ما از منطق و واقعيتهاي زندگي و از ارزشهاي اخلاقي و هنجارهاي اجتماعي دور شده و به انساني تنبل ، مصرفزده ، خودسر ، مدعي و حتي سرکش و عصيانگر تبديل شود . مسئوليت بدون آزادي نيز سبب ميشود که استعدادهاي فرزند ما سرکوب ، خفه و تباه شده و گرفتار انواع عقدهها و حقارتها شود .


    بايد به فرزندان خود تفهيم کنيم که آزادي به معناي هر کار دل بخواهي ، هرج و مرج و هوس و هوسراني نيست چرا که آزاديهاي ما با آزاديهاي انسانهاي ديگر محدود ميشود و آزادي بار گراني است که انسان بايد همواره بدوش بکشد. به قول ژان ژاک روسو: «آزادي غذايي پرنيروست ولي به هاضمهاي پرقدرت احتياج دارد».


    آزادي در انتخاب رشته تحصيلي و شغل، آزادي در انديشه، آزادي در انتخاب همسر و ... در اصل مسئوليتآور است و به عبارت دقيقتر يعني اين که ما آن قدر بزرگ و رشيد شدهايم که ميتوانيم بار انتخابهاي خود و مسئوليتهاي آن را بدوش بکشيم:«تحمل آزادي بسيار سخت است. ممکن است انسان از بعضي انواع سطحي و کم عمق آزادي خوشش بيايد، اما تحمل آزادي به معناي دقيق کلمه، بسيار مشکل است. آزادي مطلق به معناي مسئوليت مطلق است.»(ملکيان، مصطفي. مشتاقي و مهجوري، ص 173).



    3- معرفي درست فرهنگها:
    در کتابها و رسانههاي ما فرهنگها و به خصوص فرهنگ غرب به نحو سطحي و يکسويه و کاريکاتوري معرفي ميشود. در تصويري که از غرب ارائه ميشود جهات مثبت فرهنگ آن ناديده گرفته ميشود و تنها جهات منفي آن بزرگ معرفي ميشود، براي مثال آزادي در غرب فقط به عنوان بيبند و باري جنسي معرفي ميشود و حال آن که در آنجا آزادي منحصر به آزادي جنسي نيست و افزون بر اين در غرب نظم ، انضباط و رعايت قانون نيز وجود دارد. در تربيت فرزندان، چه به جهت مصلحتگرايي، چه به حقيقتگرايي، ضروري است انديشه ها و فرهنگها و حتي اديان به درستي و منصفانه و بيطرفانه معرفي شوند. چرا که قرار است فرزندان ما در عصر جهاني شدن و دهکده جهاني با استقلال فکري و خودانديشي با فرهنگهاي ديگر داد و ستد و تعامل مثبت و سازنده داشته باشند .


    * دکتر اسداله مرادي پژوهشگر در حوزه ي تعليم و تربيت و عضو هيئت علمي دانشگاه فرهنگيان و پژوهشگاه علوم انساني جهاد دانشگاهي
    اطلاعات یکشنبه 1 تیر 1393
    http://kelaseavaleyas.blogfa.com/

    مرا این جا هم می توانید پیدا کنید
    http://forum.rahe-eshgh.ir/

  2. 2 کاربر از پست مفید *خانم معلم * سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. چرا عصبانی می شویم و راه های مقابله با عصبانیت چیست؟
    توسط "golbarg" در انجمن اختلالات روحی و روانی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 16th February 2014, 07:17 PM
  2. تابلو «عصر عاشورا»به روایت فرشچیان
    توسط Tadaei در انجمن گالری عکس هنر هفتم
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th November 2013, 09:42 PM
  3. پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 26th May 2013, 08:45 PM
  4. 5 راه فوری برای کنترل عصبانیت
    توسط parichehr در انجمن بهداشت روانی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 30th September 2012, 10:52 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 30th September 2010, 09:54 AM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •