دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 2 , از مجموع 2

موضوع: غیبگویی، پنجاه هزار تومان!

  1. #1
    یار همیشگی
    رشته تحصیلی
    روانشناسی عمومی
    نوشته ها
    3,348
    ارسال تشکر
    31,663
    دریافت تشکر: 11,131
    قدرت امتیاز دهی
    29289
    Array
    zoh_reh's: جدید88

    پیش فرض غیبگویی، پنجاه هزار تومان!

    غیبگویی، پنجاه هزار تومان!




    اصولا این که قرار است در آینده چه اتفاقاتی برای انسان بیفتد و چه شود و چه نشود، همیشه یکی از بزرگترین دغدغه های بشر بوده و برای یافتن جواب این سوال، دست به کارهای عجیب و غریب و ورود کردن به علوم غریبه زده اند.
    فال و فالگیری، یکی از روش هایی است که امروز در همه جای دنیا بسیار مورد توجه است و یکی از بزرگترین علاقه مندی های مردم به شمار می آید. خیلی ها به آن اعتقاد دارند و زندگی و برنامه ریزی هایشان را برمبنای این حدس و پیشگویی ها قرار می دهند.



    عده ای هم که این علاقه مندی را دیده اند، دکان باز کرده اند و آتش آور معرکه شده اند و با ورود به این دنیای جذاب و هیجان انگیز، ساده دل ها و زودباورها را دور خودشان جمع کرده اند.

    هیچ کس به درستی نمی داند که فال و فالگیری از چه زمانی به زندگی بشر وارد شد اما اما تاریخچه فالگیری به مردم منشعب از اقوام آریایی برمی گردد. امروزه این پدیده به اکثر نقاط دنیا راه پیدا کرده است اما هیچ جای شکی نیست که شرقی ها، طرفدار پر و پاقرص این جریان هستند.

    در کشور خودمان هم اعتقاد به فال و فالگیری، پیشینه ی طولانی دارد اما بیشتر از نیم قرن نیست که کاسبکارها به این عرصه ورود کرده اند و احساسات و آینده ی مردم را به بازی گرفته اند. امروز در مملکت خودمان فال هایی چون فال فال حاف1 فال انبیاء فال تاروت، فال قهوه، فال چوب، فال ازدواج، پاندول ، فال ستارگان ، فال تیله، فال نخود و ... رواج دارد و هر کدامشان مشتری های پر و پا قرص خودشان را دارند...

    اپیزود اول: معرفی توسط معرف

    هر چه اصرار می کنم فایده ندارد. برای گرفتن وقت، خودم نمی توانم مستقیم با فالگیر همصحبت شوم و باید این پروسه از طریق معرف شروع شود.
    اگر پایتان به این مسئله یعنی فال و فالگیری باز شده باشد، حتما می دانید که اولین، بزرگترین و مهمترین مرحله، مرحله ی معرفی توسط معرف است. کم هستند فالگیرهایی که پیش از این که بهشان مراجعه کنی چیزی درباره ات ندانند.
    معرف، یکی از حیاتی ترین نقش ها را برای فالگیر بازی می کند و اگر نباشد، یک جای کار فالگیر لنگ می زند. وقتی از کسی که فالگیر را معرفی کرده می خواهی که برایت وقت بگیرد، یک سری اطلاعات اولیه از تو به فالگیر می دهد و همین اتفاق، باعث می شود که فالگیرِ قصه ی ما، از صفر کارش را شروع نکند. معرف خیلی نامحسوس، اطلاعاتی از تو و زندگی فعلی ات می گیرد بدون آن که بدانی قرار است تمامی آن ها را به فالگیر مزبور گزارش دهد!


    اپیزود دوم: محل قرار

    اگر فالگیری به عنوان یک شغل رسمی مطرح می شد، حتما دکانی، مغازه ای، پاساژی چیزی بهشان اختصاص پیدا می کرد. اما الان که این شغل کاذب بیشتر جنبه ی تفریحی دارد، هر کجا که مشتری ها بیشتر پیدایشان بشود، آن ها هم همانجاها مستقرند.
    مشتری های فالگیرها از همه قشری هستند اما چیزی که واضح است این است که اقبال و اعتماد خانم ها به این قضیه همیشه بیشتر بوده و هست و خواهد بود.
    از آنجا که مشتری ها اکثرا زن هستند و اغلب از بانوانِ با فراغتِ بیشتر، فالگیرها محل هایی را انتخاب می کنند که می دانند اینجور خانم ها در آنجاها زیاد رفت و آمد می کنند؛ مثل مزون ها و آرایشگاه ها.
    گاهی یک آرایشگاه می شود محل ثابت یک فالگیر و مشتری ها می دانند که فلان روز و فلان ساعت این فالگیر محترم در آنجا حضور دارد و وقت می گیرند و می روند پیشش.


    اپیزود سوم: شروع فال
    محل فالگیری این بار یک آرایشگاهِ آنچنانی است. از آن آرایشگاه ها که اگر کسی معرفی ات نکرده باشد سخت می توانی واردش بشوی و اعتماد کارکنانش را جلب کنی. لازم نیست بیاید و خودش را معرفی کند تا از بین ده خانمی که آنجا هستند بفهمی او فالگیر است. ظاهری که برای خودش درست کرده، کاملا زمینه ی فعالیتش را مشخص می کند. شاید همین ظاهر، در تحت تاثیر قرار دادن فالگیرنده موثر باشد که واقعا هم هست!
    «شخصی که می خواهد فال بگیرد باید با فالگیر تنها باشد». این نکته ای است که فالگیر محترم پیش از هر حرف و حدیثی گوشزد می کند و یک نفر را می فرستد توی اتاق برای فالگیری. توجیهش هم این است که انرژی افراد با هم قاطی می شود و امکان تشخیص درست را از فالگیر می گیرد! لابد این که اتاقی تودرتو را انتخاب کرده برای فالگیری که برای بیرون رفتن از آن باید سه در بسته را باز کرد هم به دلیل همان عبور و مرور و تاثیرات انرژی هاست!

    اپیزود چهارم: گذشته ای که بود، آینده ای که هست

    فالگیری که انتخاب کرده ام همه فن حریف است! چند گزینه پیش رویم می گذارد تا یکی از آنها را انتخاب کنم. قهوه، ورق، حاف1 تاروت...
    آخرین کلمه ای که می گوید را انتخاب می کنم و قرار می شود تاروت آینده ام را برایم روشن کند! می رود و کارت های تاروتش را می آورد. کارت های تاروت در قدیم وسیله ی بازی تلقی می شدند و از سال 1800 میلادی به این طرف، رواج پیدا کرده اند. پنجاه شصت تا کارت است که از بس استفاده شده اند رنگ و رو و گوشه شان رفته و چیز زیادی ازشان نمانده. هر کدام یک شکل رویشان کشیده شده و زیرش کلمه ی عجیب و غریبی نوشته و لابد هر کدامشان معنی خاصی دارند. کل کارت ها را می دهد دستم و می خواهد که نیت کنم و بر بزنم. کارت ها را پشت و رو می کنم و زیر و رویشان می کنم و می دهم دستش.
    شخصی که می خواهد فال بگیرد باید با فالگیر تنها باشد». این نکته ای است که فالگیر محترم پیش از هر حرف و حدیثی گوشزد می کند و یک نفر را می فرستد توی اتاق برای فالگیری. توجیهش هم این است که

    اپیزود پنجم: پایان پته ریزی روی آب و پرداخت فی

    وقتی کارش تمام می شود که همه کارت ها را پخش کرده روی میز و به قول خودش پته ی مرا ریخته روی آب! گذشته و حال که همانهاییست که قرار بود بداند و آینده هم چیز خاصی نبود که نشود حدسش زد. حرف های امیدوار کننده از آینده باعث می شود کسی که فالش گرفته شده خوشحال و خندان و با رضایت هر چه تمام تر پول فالگیر را بدهد و حتی مشتری بشود.
    چون آشنا هستم و معرفم خیلی سفارشم را کرده، برای چیزهایی که شنیده ام و آینده ای که رو شده باید فقط پنجاه هزار تومان بپردازم که این مبلغ اقلا نصف مبلغی است که اگر آشنا و سفارش شده نبودم باید می پرداختم.
    می آیم بیرون و به این فکر می کنم که اگر واقعا به این حرف ها اعتقاد داشتم، از همین الان باید با چند دوست قطع رابطه می کردم و زیرآب چند همکار را می زدم و نگران چه اتفاق هایی بودم و چه انتظارها می کشیدم برای موقعیت شغلی خوب و پولی بادآورده و خبر خوشی که تا آخر سال به گوشم برسد...


    http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=271051

    قوانین تالار روانشناسی



    الهی مرا آن ده که مرا آن به...

  2. 2 کاربر از پست مفید zoh_reh سپاس کرده اند .


  3. #2
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    مهندسی
    نوشته ها
    10
    ارسال تشکر
    0
    دریافت تشکر: 8
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array

    پیش فرض پاسخ : غیبگویی، پنجاه هزار تومان!

    یک جایی خوندم فال های اینترنتی بیش تر از 20 مورد هستش فال تاروت کبیر فال چوب و چن تا دیگه که اصلا تا حالا نشنیده بودم واقعا لازمه که فرهنگ سازی بشه

  4. کاربرانی که از پست مفید funstar سپاس کرده اند.


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 28th June 2013, 07:51 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 29th September 2012, 04:41 PM
  3. خبر: دروغگویی، انسان را بیمار می‌كند
    توسط نارون1 در انجمن اخبار روانشناسی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 5th August 2012, 11:48 AM
  4. ترکیب پلیمر زیستی نانویی، دوستدار محیط زیست تولید شد
    توسط پارمیدا72 در انجمن تازه های شیمی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 6th July 2010, 01:18 AM
  5. خبر: تاریخچه بازی‌های ویدئویی، از ابتدا تا کنون
    توسط ØÑтRдŁ§ در انجمن اخبار هنری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th February 2009, 11:45 AM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •