من درست متوجه حرفتون نشدم ولی معنی شعرتون رو تقریبا میفهمم.در بحث خداشناسی و دین گاهی وقتها عقل جواب نمیده گاهی وقتها باید خدا رو درک کنی مثلا در مجالسی که در محرم هست یه حسی هست که در هیچ زمان دیگه ای این حس و حال رو نداریم باید در معبود فرو بری ودیگه خودت رو نبینی.در کتاب ادبیات دبیرستان قصه شمع و پروانه رو شاید دیده باشید گروهی پروانه میخواستن برن و راز شمع رو درک کنند چند تا پروانه رفتند و برگشتند استادشون بهشون میگه شما راز شمع رو درک نکردید پروانه اخری رفت و دیگه برنگشت استاد به همه گفت این پروانه معنی حقیقی شمع رو درک کرده چون خودش رو در شمع غرق کرده به نظر من شناخت خدا وقتی کامل میشه که مثل اون پروانه دیگه بری و خودت رو نبینی ولی سخته خیلی نیاز به تفکر داره به نظر من خدا رو هم با عقل هم با دل باید حس کرد ممنون البته دوست دارم نظرتون رو در مورد نوشته هام بنویسید تا مطلع بشم هر روز یه چیز جدید رو میفهمم
علاقه مندی ها (Bookmarks)