دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
نمایش نتایج: از شماره 151 تا 160 , از مجموع 437

موضوع: " مثنوي معنوي " ؛ اثري جاويدان از مولانا جلال الدين محمد بلخي

Threaded View

پست قبلی پست قبلی   پست بعدی پست بعدی
  1. #11
    کـــــــاربر فــــعال
    رشته تحصیلی
    مکانیک سیالات
    نوشته ها
    11,179
    ارسال تشکر
    13,156
    دریافت تشکر: 21,945
    قدرت امتیاز دهی
    56319
    Array
    ریپورتر's: خوشحال2

    پیش فرض پاسخ : " مثنوي معنوي " ؛ اثري جاويدان از مولانا جلال الدين محمد بلخي

    دفتر اول

    متهم کردن غلامان و خواجه‌تاشان مر لقمان را کی آن میوه‌های ترونده را که می‌آوردیم او خورده است

    بود لقمان پیش خواجهٔ خویشتن
    در میان بندگانش خوارتن

    می‌فرستاد او غلامان را به باغ
    تا که میوه آیدش بهر فراغ

    بود لقمان در غلامان چون طفیل
    پر معانی تیره‌صورت همچو لیل

    آن غلامان میوه‌های جمع را
    خوش بخوردند از نهیب طمع را

    خواجه را گفتند لقمان خورد آن
    خواجه بر لقمان ترش گشت و گران

    چون تفحص کرد لقمان از سبب
    در عتاب خواجه‌اش بگشاد لب

    گفت لقمان سیدا پیش خدا
    بندهٔ خاین نباشد مرتضی

    امتحان کن جمله‌مان را ای کریم
    سیرمان در ده تو از آب حمیم

    بعد از آن ما را به صحرایی کلان
    تو سواره ما پیاده می‌دوان

    آنگهان بنگر تو بدکردار را
    صنعهای کاشف الاسرار را

    گشت ساقی خواجه از آب حمیم
    مر غلامان را و خوردند آن ز بیم

    بعد از آن می‌راندشان در دشتها
    می‌دویدند آن نفر تحت و علا

    قی در افتادند ایشان از عنا
    آب می‌آورد زیشان میوه‌ها

    چون که لقمان را در آمد قی ز ناف
    می بر آمد از درونش آب صاف

    حکمت لقمان چو داند این نمود
    پس چه باشد حکمت رب الوجود

    یوم تبلی والسرائر کلها
    بان منکم کامن لا یشتهی

    چون سقوا ماء حمیما قطعت
    جملة الاستار مما افضعت

    نار زان آمد عذاب کافران
    که حجر را نار باشد امتحان

    آن دل چون سنگ را ما چند چند
    نرم گفتیم و نمی‌پذرفت پند

    ریش بد را داروی بد یافت رگ
    مر سر خر را سر دندان سگ

    الخبیثات الخبیثین حکمتست
    زشت را هم زشت جفت و بابتست

    پس تو هر جفتی که می‌خواهی برو
    محو و هم‌شکل و صفات او بشو

    نور خواهی مستعد نور شو
    دور خواهی خویش‌بین و دور شو

    ور رهی خواهی ازین سجن خرب
    سر مکش از دوست و اسجد واقترب


    نا له پنداشت که در سینه ی ما جا تنگ است

    رفت و برگشت سراسیمه که دنیا
    تنگ است

  2. 5 کاربر از پست مفید ریپورتر سپاس کرده اند .


اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. "عنکبوت سياه" خودروي خاص و عجيب "شيخ عرب"
    توسط saamaaneh در انجمن اخبار تصویری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 9th March 2013, 04:34 PM
  2. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 3rd February 2013, 01:29 PM
  3. دوبلور پيشكسوت سيما از پروژه "كلاه پهلوي" مي‌گويد
    توسط داداشی در انجمن اخبار هنری
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 21st August 2012, 12:11 AM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 18th July 2010, 03:04 PM
  5. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th May 2010, 06:20 PM

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •