شيرهاي توليدي در آمريکا بر پايه چربي پروتئين و مواد جامد در شير خريداري ميشوند. اين روش قيمتگذاري جديد بر اساس ارزش اقتصادي اجزاء و ترکيباتي است که از شير حاصل ميگردد (پنير، کره، شير بدون چربي، شيرخشک يا شير چرخکرده) که البته با تغيير شرايط بازار بالا يا پايين ميرود. سطوح ترکيبات شير با مديريت گله رابطه مهمي دارد. به علاوه اين که سلامتي و تغذيه گاو در درآمد مزرعه نقش بهسزايي ايفا ميکند. در حقيقت مجموعه فاکتورهايي هستند که باعث تغيير در اجزاء و ترکيبات شير ميشوند . عموماً چربي و پروتئين شير همبستگي مثبتي با جمعيت گاو شيري دارد. با اين علم که سطح ترکيبات شير در نژادهاي مختلف فرق ميکند. هليشتان پايينترين و جرزي و گرنزي بالاترين چربي و پروتئين شير را دارا هستند. با اين تفاوت که ميتوان با مديريت و تغذيه خوب توليد شير هلشتاين را نسبت به جرزي و گرنزي افزايش داد.
فاكتورهاي مؤثر بر ترکيبات شير :
1- فاکتورهاي غيرتغذيه اي :
مرحله شيردهي : بالاترين درصد چربي و پروتئين شير اواخر شيردهي و پايينترين سطح آنها بعد از زايمان، مخصوصاً پيک توليد، است.
سن : از اولين تا پنجمين دوره شيردهي به علت افزايش سطح توليد شير به ازاي هر دوره، چربي شير 0/2 درصد و پروتئين شير 0/2 تا 0/05 درصد کاهش مييابد.
فصل : در فصول گرم و مرطوب کاهش درصد چربي و پروتئين شير اتفاق ميافتد و در فصل زمستان افزايش تدريجي در ترکيبات (چربي و پروتئين) شير را شاهد هستيم. اين تغييرات تحت تأثير نوع خوراک و نحوه خوراک دادن تعديل يا افزايش مييابد.
ورم پستان : ورم پستان چربي و کازويين شير را کاهش و در مقابل حجم پروتئين خون (گاما گلبولين) موجود در شير را افزايش ميدهد. حجم سلولهاي بدني(SCC) شير طي ورم پستان زياد ميشود. گلههايي که در آنها ورم پستان وجود دارد، SCC موجب کاهش 2-3 برابر قيمت شيرشان ميگردد. در برخي کشورها براي ترغيب گاودارها براي کاهش SCC در شير گله جايزه قرار دادهاند.
اشتباهات فني : مواردي از قبيل مشکلات خنک کردن شير و تانک، مشکلات نمونهگيري و لولهکشي بيدقت لولههاي انتقال شير ممکن است به کاهش چربي و پروتئين شير منجر شود.
ژنتيک و وراثت : ژنتيک تا 55 درصد روي چربي و پروتئين شير در گاوهاي مختلف تأثير دارد. البته نبايد محيط و اثرات متقابل بين محيط و ژنتيک را ناديده گرفت. چربي و پروتئين شير خيلي بيشتر از خود شير و ترکيبات آن قابل توارث هستند. شير با مقدار چربي و پروتئين خود همبستگي مثبتي دارد، ولي با درصد چربي و پروتئين داراي همبستگي منفي است.
2- فاکتورهاي تغذيه اي:
فاکتورهاي تغذيه اي تأثير گذارترين فاکتورها بر روي شير و ترکيبات آن مي باشند که با نحوه مديريت همبستگي مستقيم دارد. اگر تغييري در جيره حاصل گردد چربي شير بيشتر تحت تأثير قرار مي گيرد تا پروتئين. براي مثال چربي شير ظرف 7-21 روز با عوض شدن جيره تغيير خواهد کرد در صورتي که پروتئين 3-6 هفته طول مي کشد تا اين تغيير را نشان دهد.
منشاء ترکيبات شير :
با هضم ميکروبي فيبر جيره، در شکمبه اسيد استيک و اسيد بوتيريک توليد ميشود که پس از انتقال به پستان در توليد نيمي از چربي شير دخالت دارد. نيم ديگر چربي شير از طريق چربي موجود در جيره و چربي قابل تبادل در بدن تأمين ميشود. ميکروبهاي شکمبه، پروتئينهاي جيره را به پروتئينهاي ميکروبي که حاوي اسيد آمينههاي ضروري است تبديل ميکنند. غدد پستاني براي توليد پروتئين شير اين اسيد آمينهها را مورد استفاده قرار ميدهند؛ انرژي مورد نياز براي اين مسير متابوليکي را گلوکز تأمين ميکند. گلوکز، خود، يا از اسيد پرپيونيک توليدي در شکمبه فراهم ميشود و يا از گلوکز جذب شده در ديواره روده. بنابراين اگر پرپيونات، کم توليد شود، اسيد آمينه نيز کم توليد ميشود که همين مقدار کم نيز وارد فرايند گليکونئوژنز شده و به گلوکز تبديل ميگردد. البته کازويين شير از اسيدهاي آمينه قابل دسترس توليد ميشود که مجموعاً همراه با آلبومينها و ايمنوگلوبولينهاي خون مترشحه در شير به عنوان پروتئين شير محسوب ميشوند، ولي کيفيت آن به دليل عدم حضور اسيدهاي آمينه ضروري موجود در شير پايين است.
تأثير شکمبه:
حضور مقادير کافي پروتئين، فيبر مؤثر و هيدروکربنهاي قابل دسترس که سريع تخمير مي شوند، براي عملکرد صحيح شکمبه و حفظ سطح اپتيمم ترکيبات شير در جيره مورد نياز است.
مديريت خوراک دادن: خوراک دادن به دو شکل TMR وTMR-non امکانپذير است. در نوع TMR-non، اجزاء خوراک به طور جداگانه در اختيار دام قرار ميگيرد، به طوري که دام توانايي انتخاب را دارا است. در مدل TMR اجزاء خوراک به گونهاي باهم مخلوط ميشود که دام قدرت انتخاب نداشته باشد. بدين ترتيب تمام احتياجات غذايي دام با مصرف آن تأمين ميگردد. عيب TMR-non اين است که شايد دام در خوردن يکي از اجزاء خوراک زيادهروي کند و در مقابل از خوردن جزء ديگر امتناع ورزد که اين امر منجر به عوارضي مانند اسيدوز، سندروم چاقي، کاهش چربي شير و غيره خواهد شد. در TMR اين احتمال وجود دارد که غذا خوشخوراک نباشد و دام ميلي به خوردن آن در حد کامل ظرفيت دستگاه گوارش خود نداشته باشد، در چنين حالتي بسته به مقدار مصرف مقدار توليد نيز پايين ميآيد.
وضعيت بدني:
در دوره شيردهي آينده گاوهاي لاغر و چاق اواخر دوره آبستني، چربي و پروتئين شير کاهش خواهد يافت. در ابتداي شيرواري کاهش وزن به طور کوتاه مدت چربي شير را افزايش ميدهد که در گاوهاي لاغر اين پتانسيل وجود ندارد و گاوهاي چاق نيز دچار بيماري کتوز ميشوند.
انرژي جيره:
اگر انرژي جيره بالا و فيبر جيره پايين باشد، موجب کاهش چربي و افزايش پروتئين شير مي گردد و برعکس. عدم کيفيت علوفه، عدم بالانس جيره از نظر پروتئين و مواد معدني، پايين بودن کنسانتره در جيره از عواملي هستند که موجب کاهش سطح پروتئين شير مي گردد.
پروتئين جيره :
در سه هفته آخر آبستني و ابتداي زايش، دام بيش از هر چيز در جيره به پروتئين نياز دارد، در غير اين صورت پروتئين شير به شدت پايين ميآيد. قابل ذکر است که فزوني بيش از حد پروتئين در جيره موجب افزايش پروتئين شير نگشته و مازاد بر نياز دام دفع ميگردد. پروتئين جيره بايد از نظر پروتئين قابل تجزيه و غير قابل تجزيه در شکمبه، سطح سيلاژ علوفهاي، پروتئين محلول و NPN بالانس باشد، حتي براي گاوهاي پرتوليد نياز به بالانس اسيدهاي آمينه نيز هست.
کنسانتره جيره:
به کار بردن کنسانتره و کربوهيدراتهاي غيرفيبري(NFC) بالا و علوفه پايين در جيره، سبب افزايش توليد اسيد پرپيونيک و کاهش اسيد استيک در شکمبه شده و در نتيجه پروتئين شير افزايش و چربي شير کاهش مييابد. معمولا ًاگر مقدار 38-36 درصد از ماده خشک جيره را NFC تشکيل دهد، توليد ترکيبات شير در حد مطلوب خواهد بود.
علوفه جيره :
40-45درصد ماده خشک جيره گاوهاي شيري را علوفه تشکيل ميدهد که شامل سيلوي ذرت و علوفههايي با درصد فيبر بالا ميگردد. اندازه علوفه خرد نبايد آنقدر ريز باشد که منجر به توليد بيشتر اسيد پرپيونيک نسبت به اسيد استيک شود؛ همچنين نبايد آنقدر بلند باشد که از لحاظ فيزيکي براي خوردن خوراک کافي و تأمين احتياجات دام محدوديت ايجاد کند. اندازه علوفه بايد مناسب باشد تا جيره به صورت TMR به دامها ارائه شود.
چربي يا روغن افزودني به جيره :
وقتي چربي از پنج درصد ماده خشک جيره تجاوز کند براي ميکروبهاي شکمبه سمي خواهد بود و هضم فيبر کاهش خواهد يافت. اگر مقدار مصرفي چربي (مخصوصاً اسيدهاي چرب غير اشباع) 6-7 باشد، شکمبه از حرکت طبيعي خود باز ميايستد. بايد به عدم فاسد بودن چربي نيز توجه کرد، زيرا درصورت مصرف چربي فاسد چربي شير تا سطح حداقل خود پايين ميآيد. البته طبق يک فرضيه اثبات نشده اگر چربي به کار رفته در جيره کمتر از پنج درصد باشد، موجب افزايش چربي شير خواهد شد.
چربي شير بالا :
اگر گله با علوفه خوب و باکيفيت همراه با سطح مناسبي از کنسانتره تغذيه شود، چربي شير گله در سطح بسيار مناسبي خواهد بود. لازم به ذکر است که چربي خيلي بالا در شير نيز به دليل کاهش توليد شير، غير اقتصادي است.
خلاصه مطلب اين که توليد مناسب شير و ترکيبات آن به شرط تنظيم جيرهاي از نظر فيزيکي و شيميايي متناسب با تمام احتياجات دام دستيافتني است. تست منظم انرژي، پروتئين و مواد معدني علوفه، تست منظم TMR از جهت تأمين تمام احتياجات دام، ارزيابي اندازه علوفه و TMR، ديدن رکوردهاي قبلي ترکيبات شير و بازرسي وضعيت بدني دام جهت صحيح بودن برنامههاي تغذيهاي که در گله اعمال ميشود، از جمله راههايي است که مدير گله را به هدف فوق ميرساند.
منبع: http://www.salehkashmar.com/Download...aspx?itemid=43
علاقه مندی ها (Bookmarks)