دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 70 از 101 نخستنخست ... 20606162636465666768697071727374757677787980 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 691 تا 700 , از مجموع 1003

موضوع: بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

  1. #691
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مکانیک
    نوشته ها
    1,372
    ارسال تشکر
    3,410
    دریافت تشکر: 5,648
    قدرت امتیاز دهی
    4008
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    [

  2. 3 کاربر از پست مفید farhad_jomand سپاس کرده اند .


  3. #692
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مکانیک
    نوشته ها
    1,372
    ارسال تشکر
    3,410
    دریافت تشکر: 5,648
    قدرت امتیاز دهی
    4008
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    [

  4. 4 کاربر از پست مفید farhad_jomand سپاس کرده اند .


  5. #693
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مکانیک
    نوشته ها
    1,372
    ارسال تشکر
    3,410
    دریافت تشکر: 5,648
    قدرت امتیاز دهی
    4008
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    [

  6. 3 کاربر از پست مفید farhad_jomand سپاس کرده اند .


  7. #694
    در انتظار ایمیل تایید(ثبت نام ناقص)
    رشته تحصیلی
    مهندسی مکانیک
    نوشته ها
    16
    ارسال تشکر
    239
    دریافت تشکر: 70
    قدرت امتیاز دهی
    0
    Array
    الهه ی محبت's: جدید103

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    باور نکن تنهاییت را
    من در تو پنهانم،تودر من
    از من به من نزدیکتر تو
    ازتو به تو نزدیکتر من
    باور نکن تنهاییت را
    تا یک دل و یک درد داری
    تا در عبور از کوچه عشق بر دوش هم سر می گذاریم
    دل تاب تنهایی ندارد
    باور نکن تنهاییت را
    هر جای این دنیا که باشی من با توام تنهای تنها
    من با توام هرجا که هستی
    حتی اگه باهم نباشیم
    حتی اگر یک لحظه یک روز باهم در این عالم نباشیم
    این خانه را بگذاروبگذر
    با من بیا تا کعبه دل
    باور نکن تنهاییت را
    من با توام منزل به منزل

  8. 3 کاربر از پست مفید الهه ی محبت سپاس کرده اند .


  9. #695
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مکانیک
    نوشته ها
    1,372
    ارسال تشکر
    3,410
    دریافت تشکر: 5,648
    قدرت امتیاز دهی
    4008
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    شازده کوچولو – قسمت بیست و دوم

    هشتمین روزِ خرابی هواپیمام تو کویر بود که در حال نوشیدنِ آخرین چکه‌ی ذخیره‌ی آبم به قضیه‌ی تاجر گوش داده بودم.
    به شهریار کوچولو گفتم:
    - خاطرات تو راستی راستی زیباند اما من هنوز از پسِ تعمیر هواپیما برنیامده‌ام، یک چکه آب هم ندارم. و راستی که من هم اگر می‌توانستم خوش‌خوشک به طرف چشمه‌ای بروم سعادتی احساس می‌کردم که نگو!
    درآمد که: – دوستم روباه..
    گفتم: – آقا کوچولو، دورِ روباه را قلم بگیر!
    - واسه چی؟
    - واسه این که تشنگی کارمان را می سازد. واسه این!
    از استدلال من چیزی حالیش نشد و در جوابم گفت:
    - حتا اگر آدم دَمِ مرگ باشد هم داشتن یک دوست عالی است. من که از داشتن یک دوستِ روباه خیلی خوشحالم..
    به خودم گفتم نمی‌تواند میزان خطر را تخمین بزند: آخر او هیچ وقت نه تشنه‌اش می‌شود نه گشنه‌اش. یه ذره آفتاب بسش است..
    اما او به من نگاه کرد و در جواب فکرم گفت: – من هم تشنه‌م است.. بگردیم یک چاه پیدا کنیم..
    از سرِ خستگی حرکتی کردم: – این جوری تو کویرِ برهوت رو هوا پیِ چاه گشتن احمقانه است.
    و با وجود این به راه افتادیم.
    پس از ساعت‌ها که در سکوت راه رفتیم شب شد و ستاره‌ها یکی یکی درآمدند. من که از زور تشنگی تب کرده بودم انگار آن‌ها را خواب می‌دیدم. حرف‌های شهریار کوچولو تو ذهنم می‌رقصید.
    ازش پرسیدم: – پس تو هم تشنه‌ات هست، ها؟
    اما او به سوآلِ من جواب نداد فقط در نهایت سادگی گفت: – آب ممکن است برای دلِ من هم خوب باشد..
    از حرفش چیزی دستگیرم نشد اما ساکت ماندم. می‌دانستم از او نباید حرف کشید.
    خسته شده بود. گرفت نشست. من هم کنارش نشستم. پس از مدتی سکوت گفت:
    - قشنگیِ ستاره‌ها واسه خاطرِ گلی است که ما نمی‌بینیمش..
    گفتم: – همین طور است
    و بدون حرف در مهتاب غرق تماشای چین و شکن‌های شن شدم.
    باز گفت: – کویر زیباست.
    و حق با او بود. من همیشه عاشق کویر بوده‌ام. آدم بالای توده‌ای شن لغزان می‌نشیند، هیچی نمی‌بیند و هیچی نمی‌شنود اما با وجود این چیزی توی سکوت برق‌برق می‌زند.
    شهریار کوچولو گفت: – چیزی که کویر را زیبا می‌کند این است که یک جایی یک چاه قایم کرده..
    چون خوابش برده بود بغلش کردم و راه افتادم. دست و دلم می‌لرزید.انگار چیز شکستنیِ بسیار گران‌بهایی را روی دست می‌بردم. حتا به نظرم می‌آمد که در تمام عالم چیزی شکستنی‌تر از آن هم به نظر نمی‌رسد. تو روشنی مهتاب به آن پیشانی رنگ‌پریده و آن چشم‌های بسته و آن طُرّه‌های مو که باد می‌جنباند نگاه کردم و تو دلم گفتم: «آن چه می‌بینم صورت ظاهری بیش‌تر نیست. مهم‌ترش را با چشم نمی‌شود دید..»باز، چون دهان نیمه‌بازش طرح کم‌رنگِ نیمه‌لبخندی را داشت به خود گفتم: «چیزی که تو شهریار کوچولوی خوابیده مرا به این شدت متاثر می‌کند وفاداری اوست به یک گل: او تصویرِ گل سرخی است که مثل شعله‌ی چراغی حتا در خوابِ ناز هم که هست تو وجودش می‌درخشد..» و آن وقت او را باز هم شکننده‌تر دیدم. حس کردم باید خیلی مواظبش باشم: به شعله‌ی چراغی می‌مانست که یک وزش باد هم می‌توانست خاموشش کند.
    و همان طور در حال راه رفتن بود که دمدمه‌ی سحر چاه را پیداکردم.
    [

  10. کاربرانی که از پست مفید farhad_jomand سپاس کرده اند.


  11. #696
    دوست آشنا
    نوشته ها
    686
    ارسال تشکر
    3,739
    دریافت تشکر: 2,246
    قدرت امتیاز دهی
    1365
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    دیرگاهی است در این تنهایی
    رنگ خاموشی در طرح لب است.
    بانگی از دور مرا می خواند،
    لیک پاهایم در قیر شب است.
    سهراب سپهری
    حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

  12. 2 کاربر از پست مفید mogan/k سپاس کرده اند .


  13. #697
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    112
    ارسال تشکر
    202
    دریافت تشکر: 274
    قدرت امتیاز دهی
    54
    Array
    leila.s's: جدید145

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    خون آشام ها ار آب ،خود خورها از نانخودبین ها از آینه ،خود خواهان از کارت دعوت بی نیازند

  14. 4 کاربر از پست مفید leila.s سپاس کرده اند .


  15. #698
    کاربر جدید
    رشته تحصیلی
    it
    نوشته ها
    112
    ارسال تشکر
    202
    دریافت تشکر: 274
    قدرت امتیاز دهی
    54
    Array
    leila.s's: جدید145

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    روزهای رفته

    به چوب کبریت های سوخته می مانند

    جمع آوری شده در قوطی خویش

    هر کاری می خواهی بکن

    آن ها دوباره روشن نمی شوند

    و روزی سیاهی آن ها دستت را آلوده می کند

    روزهای چوبی ات را باید از همان آغاز

    بیهوده نمی سوزاندی ..

    - - - به روز رسانی شده - - -

    تویی که مرا در حال سقوط می بینی ،

    آیا تا به حال اندیشیده ای که


    شاید تو وارونه ایستاده ای ؟؟؟

  16. 3 کاربر از پست مفید leila.s سپاس کرده اند .


  17. #699
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مکانیک
    نوشته ها
    1,372
    ارسال تشکر
    3,410
    دریافت تشکر: 5,648
    قدرت امتیاز دهی
    4008
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی
    نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی
    شبی که شام آخر بود، به دست دوست خنجر بود
    میان عشق و آینه یه جنگ نابرابر بود
    چه جنگ نابرابری، چه دستی و چه خنجری
    چه قصه‌ی محقری، چه اول و چه آخری
    ندانستیم و دل بستیم، نپرسیدیم و پیوستیم
    ولی هرگز نفهمیدیم شکار سایه‌ها هستیم
    سفر با تو چه زیبا بود، به زیبایی رویا بود
    نمی‌دیدیم و می‌رفتیم، هزاران سایه با ما بود
    سکوتت را ندانستم، نگاهم را نفهمیدی
    نگفتم گفتنی‌ها رو، تو هم هرگز نپرسیدی
    در آن هنگامه‌ی تردید، در آن بن‌بست بی‌امید
    در آن ساعت که باغ عشق به دست باد پرپر بود
    در آن ساعت هزاران سال به یک لحظه برابر بود
    شب آغاز تنهایی، شب پایان باور بود
    [

  18. کاربرانی که از پست مفید farhad_jomand سپاس کرده اند.


  19. #700
    دوست آشنا
    نوشته ها
    686
    ارسال تشکر
    3,739
    دریافت تشکر: 2,246
    قدرت امتیاز دهی
    1365
    Array

    پیش فرض پاسخ : بله جملات عاشقانه!دوستان بفرمایید

    روزی خواهم آمد و پیامی خواهم آورد...
    خواهم آمد گل یاسی به گدا خواهم داد
    کور را خواهم گفتم : چه تماشا دارد باغ ...
    هر چه دشنام از لب خواهم برچید
    هر چه دیوار از جا خواهم برکند
    رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند
    ابر را پاره خواهم کرد
    من گره خواهم زد چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق ،سایه ها را با آب ،شاخه ها را با باد
    و به هم خواهم پیوست،خواب کودک را با زمزمه زنجره ها
    بادبادک ها به هوا خواهم برد
    گلدان ها آب خواهم داد ...
    خواهم آمد ،سر هر دیواری میخکی خواهم کاشت
    پای هر پنجره ای شعری خواهم خواند
    هر کلاغی را کاجی خواهم داد
    مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک
    آشتی خواهم داد
    آشنا خواهم کرد
    راه خواهم رفت
    نور خواهم خورد
    دوست خواهم داشت سهراب سپهری
    حَسْبِيَ اللّهُ لا إِلَهَ إِلاَّ هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَهُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ

  20. 3 کاربر از پست مفید mogan/k سپاس کرده اند .


صفحه 70 از 101 نخستنخست ... 20606162636465666768697071727374757677787980 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. مقاله: غزل زاییده¬ی عشق و عشق زاییده¬ی جمال
    توسط نارون1 در انجمن ادبیات غنایی
    پاسخ ها: 2
    آخرين نوشته: 26th March 2014, 12:42 PM
  2. پاسخ ها: 3
    آخرين نوشته: 28th December 2013, 06:15 PM
  3. ارتقا آگاهی روستاییان از حقوق شهروندی شان
    توسط داداشی در انجمن اخبار اجتماعی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 23rd August 2012, 12:13 PM
  4. پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 19th September 2010, 02:07 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •