دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 258 123456789101151101 ... آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 2574

موضوع: شعرهای تنهایی

  1. #1
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض شعرهای تنهایی

    شعر های جدایی و تنهایی خیلی زیاد هستن که با یاری شما دوستان عزیز سعی میکنیم اینجا قشنگترین هاشو جمع آوری کنیم.

  2. 4 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض فریدون مشیری

    بي تو مهتاب شبي باز از آن كوچه گذشتم
    همه تن چشم شدم خيره به دنبال تو گشتم
    شوق ديدار تو لبريز شد از جام وجودم
    شدم آن عاشق ديوانه كه بودم

    در نهانخانه ي جانم گل ياد تو درخشيد
    باغ صد خاطره خنديد
    عطر صد خاطره پيچيد

    يادم آمد كه شبي با هم از آن كوچه گذشتيم
    پر گشوديم و در آن خلوت دلخواسته گشتيم

    ساعتي بر لب آن جوي نشستيم
    تو همه راز جهان ريخته در چشم سياهت
    من همه محو تماشاي نگاهت
    آسمان صاف و شب آرام
    بخت خندان و زمان رام
    خوشه ي ماه فرو ريخته در آب
    شاخه ها دست بر آورده به مهتاب
    شب و صحرا وگل و سنگ
    همه دلداده به آواز شباهنگ

    يادم آيد تو به من گفتي از اين عشق حذر كن
    لحظه اي چند بر اين آب نظر كن
    آب آيينه ي عشق گذران است
    تو كه امروزنگاهت به نگاهي نگران است
    باش فردا گه دلت با دگران است
    تا فراموش كني چندي از اين شهر سفر كن...

    با تو گفتم حذر از عشق ندانم
    سفر از پيش تو هرگز نتوانم

    روز اول كه دل من به تمناي تو پر زد
    چون كبوتر لب بام تو نشستم
    تو به من سنگ زدي
    من نه رميدم نه گسستم

    باز گفتم كه تو صيادي و من آهوي دشتم
    تا به دام تو در افتم
    همه جا گشتم و گشتم
    حذر از عشق ندانم
    سفر از پيش تو هرگز نتوانم نتوانم

    اشكي از شاخه فرو ريخت
    مرغ شب ناله ي تلخي زد و بگريخت
    اشك در چشم تو لرزيد
    ماه بر عشق تو خنديد

    يادم آيد كه دگر از تو جوابي نشنيدم
    پاي در دامن اندوه كشيدم
    نگسستم نرميدم

    رفت در ظلمت غم آن شب و شبهاي دگر هم
    نگرفتي دگر از عاشق آزرده خبر هم
    نكني ديگر از آن كوچه گذر هم
    بي تو اما به چه حالي من از آن كوچه گذشتم؟...

  4. 11 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  5. #3
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    جاده ي قلب مرا رهگذري نيست كه نيست
    جز غبار غم و اندوه در آن همسفري نيست كه نيست

    آن چنان خيمه زده بر دل من سايه ي درد
    كه در او از مه شادي اثري نيست كه نيست

    شايد اين قسمت من بود كه بي كس باشم
    كه به جز سايه مرا با خبري نيست كه نيست

    اين دل خسته زماني پر پروازي داشت
    حال از جور زمان بال و پري نيست كه نيست

    بس كه تنهايم و يار دگر نيست مرا
    بعد مرگ دل من چشم تري نيست كه نيست

    شب تاريك ، شده حاكم چشم و دل من
    با من شب زده حتي سحري نيست كه نيست

    كامم از زهر زمانه همه تلخ است چنان
    كه به شيريني مرگم شكري نيست كه نيست ....

  6. 6 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  7. #4
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    براي چندمين بار از تو گفتم كه شهر عشق تو پايان ندارد
    به يادت هست زخمي بر دلم كه جز لبخند تو درمان ندارد

    زلالي تو به رنگ اشك بركه تو با روح شقايق آشنايي
    تو در آيينه سرخ غزل ها هميشه ابتدا و انتهايي

    كنار پنجره تنهاي تنها ميان هاله اي از غم نشستم
    تو آرايشگر چشمان موجي و من زيباييت را مي پرستم

    تو با باراني از جنس نيازم مرا به ساحل ادراك خواندي
    و با زيباترين فانوس دريا مرا تا قعر دريا ها رساندي

    نوروز جشن ميلاد سپيده به باران يك سبد لبخند دادي
    تو دست زرد ياس خسته اي را به چشم عاشقان پيوند دادي

    تمام سرزمين آرزو را به دنبال گلستان تو گشتم
    ميان سقف گيتي را گشودم پي يك قطره باران تو گشتم

    ميان كوچه باغ سبز يادت ترنم هاي سرخ آرزو بود
    و در ايوان چشمت يك پرستو هميشه با دلم در گفتگو بود

    قسم به آه نرم و خيس ساحل قسم به آرزوي پاك دريا
    قسم به ابتداي شعر پرواز قسم به انتهاي باغ دنيا

    تو چون واژه نيلوفري رنگ ميان دفتر دل ماندگاري
    اگر شهر نگاهت فرصتي داشت به يادم باش در هر روزگاري

  8. 4 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  9. #5
    کارشناس تالار معماری
    رشته تحصیلی
    معماری
    نوشته ها
    937
    ارسال تشکر
    4,652
    دریافت تشکر: 2,773
    قدرت امتیاز دهی
    269
    Array

    پیش فرض

    هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود**************هرگز از یاد من آن سرو خرامان نرود

    از دماغ من سرگشته خیال رخ تو****************بجفای فلک و غصه دوران نرود

    در ازل بست دلم با سر زلفت پیوند**************تا ابد سر نکشد وز سر پیمان نرود

    هرچه جز بار غمت بر دل مسکین منست********برود از دل من وز دل من آن نرود

    آنچنان مهر توام در دل و جان جای گرفت ******* که اگر سر برود از دل و از جان نرود

    گر رود از پی خوبان دل من معذورست********* درددار چه کند کز پی درمان نرود

    هرکه خواهد که چو حافظ نشود سرگردان

    دل به خوبان ندهد وز پی ایشان نرود

  10. 3 کاربر از پست مفید ЛίL∞F∆R سپاس کرده اند .


  11. #6
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    گفتمش : دل می خری ؟

    برسید چند؟

    گفتمش : دل مال تو، تنها بخند !

    خنده کرد و دل زدستانم ربود

    تا به خود باز آمدم او رفته بود

    دل ز دستش روی خاک افتاده بود

    جای بایش روی دل جا مانده بود ......

  12. 6 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  13. #7
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    می روم خسته و افسرده و زار

    سوی منزلگه ويرانه خويش

    بخدا می برم از شهر شما

    دل شوريده و ديوانه خويش

    می برم، تا كه در آن نقطه دور

    شستشويش دهم از رنگ گناه

    شستشويش دهم از لكه عشق

    زينهمه خواهش بيجا و تباه

    همه چیز تموم میشه و سه تا چیر باقی میمونه


    تجربه و خاطره و گذر عمر

  14. 6 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  15. #8
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    اگر شبي فانوس ِ نفسهاي من خاموش شد،
    اگر به حجله آشنايي،
    در حوالي ِ خيابان خاطره برخوردي
    و عده اي به تو گفتند،
    كبوترت در حسرت پر كشيدن پرپر زد!
    تو حرفشان را باور نكن!
    تمام اين سالها كنار ِ من بودي!
    كنار دلتنگي ِ دفاترم!
    در گلدان چيني ِ اتاقم!
    در دلم...
    تو با من نبودي و من با تو بودم!
    مگر نه كه با هم بودن،
    همين علاقه ساده سرودن فاصله است؟
    من هم هر شب،
    شعرهاي نو سروده باران و بسه را
    براي تو خواندم!
    هر شب، شب بخيري به تو گفتم
    و جواب ِ تو را،
    از آنسوي سكوت ِ خوابهايم شنيدم!
    تازه همين عكس ِ طاقچه نشين ِ تو،
    همصحبت ِ تمام ِ دقايق تنهايي ِ من بود!
    فرقي نداشت كه فاصله دستهامان
    چند فانوس ِ ستاره باشد،
    پس دلواپس ِ‌انزواي اين روزهاي من نشو،
    اگر به حجله اي خيس
    در حوالي ِ خيابان خاطره برخوردي!?

  16. 3 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  17. #9
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    به چشماي خودت قسم
    ديگه بهت نمي رسم
    وصال تو خياليه
    واي كه دلم چه حاليه
    بازياي عروسكي
    آخ كه چه حيف شد كودكي
    يه كم برس باز به خودت
    مي خوام بيام تولدت
    اونوقتا اينجوري نبود
    راهت به اين دوري نبود
    حالا كه عاشقت شدم
    نيستي ديگه مال خودم
    پاييز چه فصل زرديه
    عاشقيم چه درديه
    گم شده باز بادبادكم
    تو نمي ياي به كمكم ؟
    مي خوام دستاتو بگيرم
    تو بموني من بميرم
    عاشقي ام نوبتيه
    آخ كه چه بد عادتيه
    من نگرانم واسه تو
    قبله ي ديگران نشو
    اشكم به اين زلاليه
    دل تو از من خاليه
    تو مه عشق تو گمم
    هلاك يه تبسم
    تو شدي مال ديگري
    چه جور دلت اومد بري
    قفلا كه بي كليد شدن
    چشا به در سفيد شدن
    چه امتحان خوبيه
    دوريت عجب غروبيه
    بارون شديده نازنين
    از تو بعيده نازنين
    خاطره رو جا نذاري
    باز من و تنها نذاري
    اونوقتا مهمونت بودم
    دنيا رو مديونت بودم
    اونقتا مجنونم بودي
    كلي پريشونم بودي
    قصه حالا عوض شده
    صحبت يه تولده
    قلبت رو دادي به كسي
    يه كم واسم دلواپسي
    مي ترسي كه من بشكنم
    پشت سرت حرف بزنم
    من مني كه بوسيدمت
    تو اون غروب كه ديدمت
    تو واسه من ناز مي كني
    ناز مي كشم باز مي كني ؟
    اين رسمشه نيلوفرم
    من كه ازت نمي گذرم
    ستارمون يادت مي ياد
    دلواپسم خيلي زياد
    فقط تماشا مي كني
    بعد عشق و حاشا مي كني
    مي گي گذشت گذشته ها
    چه راحتن فشرته ها
    سر به سرم كه نذاري
    بگو يه كم دوسم داري ؟
    نمي موني من مي مونم
    ميري يه روزي مي دونم
    اولا مهربونترن
    اونايي كه همسفرن
    اشك منم كه جاريه
    نگه دار يادگاريه
    مي سپرمت دست خدا
    يه كم دوستم داشتي بيا

  18. 4 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


  19. #10
    دوست آشنا
    نوشته ها
    535
    ارسال تشکر
    252
    دریافت تشکر: 1,122
    قدرت امتیاز دهی
    37
    Array

    پیش فرض

    اين روزا عادت همه رفتنو دل شکستنه
    درد تمام عاشقا پاي کسي نشستنه
    اين روزا مشق بچه هايه صفحه آشفتگيه
    گرداي روي آينه فقط غم زندگيه
    اين روزا درد عاشقا فقط غم نديدنه
    مشکل بي ستاره ها يه کم ستاره چيدنه
    اين روزا کار گلدونا از شبنمي تر شدنه
    آرزوي شقايقا يه کم کبوتر شدنه
    اين روزا آسمونمون پر از شکسته باليه
    جاي نگاه عاشقت باز توي خونه خاليه
    اين روزا کار آدما دلاي پاک رو بردنه
    بعدش اونو گرفتنو به ديگري سپردنه
    اين روزا کار آدما تو انتظار گذاشتنه
    ساده ترين بهونشون از هم خبر نداشتنه
    اين روزا سهم عاشقا غصه و بي وفائيه
    جرم تمومشون فقط لذت آشنائيه
    اين روزا چشماي همه غرق نياز و شبنمه
    رو گونه هر عاشقي چند قطره بارون غمه
    اين روزا قصه ها همش قصه دل سوزوندنه
    خلاصه حرف همه پس زدن و نموندنه

  20. 6 کاربر از پست مفید SK8ER_GIRL سپاس کرده اند .


صفحه 1 از 258 123456789101151101 ... آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •