دوست عزیز، به سایت علمی نخبگان جوان خوش آمدید

مشاهده این پیام به این معنی است که شما در سایت عضو نیستید، لطفا در صورت تمایل جهت عضویت در سایت علمی نخبگان جوان اینجا کلیک کنید.

توجه داشته باشید، در صورتی که عضو سایت نباشید نمی توانید از تمامی امکانات و خدمات سایت استفاده کنید.
صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین
نمایش نتایج: از شماره 1 تا 10 , از مجموع 42

موضوع: تاپیک متالورژی

  1. #1
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض تاپیک متالورژی

    در این تاپیک به مو ضوعات عمومی و تخصصی مرتبط با متالورژی می پردازیم.

    موضوعات تاپیک:
    شیمی فیزیک و ترمودینامیک مواد
    سینتیک مواد
    الکترو شیمی
    آلیاژهای حافظه دار
    طراحی سیستم های آلی ضد خوردگی
    انواع خوردگی
    خوردگی و راه های مقابله با آن
    مهار خوردگی در سیستم های سه فازی چاهها و لوله های گاز
    حفاظت کاتدی و اصول آن
    فوم های فلزی
    قالب گیری فشاری
    سوپرآلياژها
    اصول کار کورها
    انواع چدنها
    فلزات و تغییر شکلشان
    چدن‌ها
    آلومینیم
    مس و روی
    قوانین فاراده
    جوش نقطه‌ای
    خواص مكانيكي
    مواد دیر گداز
    متالوگرافی
    متالورژی پودر
    آهک
    كريستالوگرافي
    فولادها
    جوشکاری فلزات رنگین(فلزات غیر آهنی) با گاز استیلن یا کاربیت
    شکل دادن
    سختی موس
    طیف سنجی
    سرامیک ها
    آزمونهای غیر مخرب
    بررسی تاثیر عناصر آلیاژی بر خواص فولاد
    روشهای آبکار ی
    روشهای تولید مصنوعات فلزی
    روش های آلیاژ سازی
    میکروسکوپ های متالورژی

    ویرایش توسط ghasem motamedi : 24th August 2010 در ساعت 09:47 AM

  2. 2 کاربر از پست مفید ghasem motamedi سپاس کرده اند .


  3. #2
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض شیمی فیزیک و ترمودینامیک مواد

    ترمودینامیک مواد

    کاربرد ترمودینامیک برای مطالعهٔ جامدات (خصوصاً جامدات کریستالی) را ترمودینامیک مواد یا ترمودینامیک جامدات می‌نامند که یک ابزار کمی قدرتمند برای بررسی خواص مهم مواد است.
    به عنوان مثال با کمک ترمودینامیک بدون الزام به دانستن جزئیات اتمی کریستال‌ها می‌توان ساختار آنها را کنترل کرد. در این حالت نیازی به هیچگونه پیش‌بینی مدل خاصی برای اتم‌ها نیست و با استفاده از سه قانون ترمودینامیک و بکارگیری روش‌های ریاضیاتی می‌توان اکثر خواص ماکروسکوپیک را محاسبه کرد.
    البته کاربرد ترمودینامیک کلاسیک برای مقاصد ترمودینامیک مواد ناکافی است. زیرا به دلیل عمومیت و سادگی ترمودینامیک کلاسیک، هیچ اطلاعاتی در مورد جزئیات روابط بین اتم‌ها و نابجایی‌ها در کریستال نمی‌توان بدست آورد. برای بدست آوردن چنین اطلاعاتی باید از مکانیک آماری (ترمودینامیک آماری) استفاده کرد.
    شیمی‌فیزیک



    شیمی‌فیزیک یا فیزیک‌شیمی پایه‌ای‌ترین شاخهٔ شیمی است. شاخه‌ای که می‌توان قانونگاه شیمی نامید. این علم دارای دانشمندان بنامی چون گیبس، هلمهوتز، آرنیوس، نرنست، شرودینگر و ... می‌باشد. این علم با فیزیک رابطه‌ای نزدیک دارد. شیمی‌فیزیک دارای شاخه‌های زیر می‌باشد:

    کاربرد‌های شیمی‌فیزیک


    ارتباط شیمی‌فیزیک با سایر علوم، کاربردهای اقتصادی و اجتماعی این علم را بیان می‌کند. به عنوان مثال، با مطالعه الکتروشیمی، به پایه و اساس پدیده‌های طبیعی مانند خوردگی فلزات پی برده و می‌توان از ضررهای اقتصادی و اجتماعی چنین پدیده‌هایی جلوگیری کرده و یا این پدیده‌ها را به مسیری مفید برای جامعه سوق داد. علاوه بر آن، کاربرد قوانین ترمودینامیک مانند نقطه یوتکتیک در جلوگیری از ضررهای جانی و مالی پدیده‌های طبیعی مانند یخ‌بندان بعد از بارش برف، بسیار مفید می‌باشد. با توجه به نبودن مرز بين قوانين فيزيك و تحولات شيميايي جايگاه خاص اين بخش از بخش از علم مشخص است.
    واژگان شیمی فیزیک
    enthalpy of formation: آنتالپی تشکیل برای یک ماده مرکب معین ، تغییر آنتالپی واکنشی که در آن ، یک مول ماده مرکب از پایدارترین شکلهای عناصر آن تشکیل می شود، آنتالپی تشکیل می‌نامند.


    ▪ Hess,lawقانون هس یا قانون جمعبندی ثابت گرما تغییر آنتالپی واکنش شیمیایی ، ثابت است، خواه واکنش در یک مرحله ، خواه در دو مرحله انجام گیرد.
    ▪ قانون نسبتهای معین یک ماده مرکب خالص ، عناصر یکسان با نسبتهای جرمی یکسان دارد. law of definite propotions
    ▪ قانون پایستاری جرم در جریان واکنش شیمیایی ، تغییر قابل توجهی نمی‌کند. Law of conservation of mass
    ▪ انرژی ظرفیت انجام دادن کار Energy
    ▪ دما درجه داغی یا سردی ، خاصیتی که جهت جریان یافتن خود به خود گرما را معین می‌کند. temperature
    ▪ ظرفیت گرمایی مقدار گرمای لازمی است که دمای جرم معینی را یک درجه سانتی‌گراد بالا می‌برد. Heat capocity
    ▪ گرما شکلی از انرژی است که به‌طور خودبخود از جسمی با دمای زیادتر به جسمی با دمای کمتر جریان می‌یابد. Heat
    ▪ گرماسنج دستگاهی که برای اندازه گیری گرمای انتقال یافته در واکنشهای شیمیایی و تغییرات فیزیکی بکار می‌رود. Calorimeter
    ▪ گرماشیمی مطالعه تغییرات انرژی که همراه با تغییرات شیمایی و فیزیکی است. thermochemistry
    ▪ گرمای ویژه مقدار گرمای لازمی که دمای ۱gr ماده خالص را یک درجه سانتی‌گراد بالا می‌برد. specific heat
    ▪ مقیاس دمای سلسیوس یک مقیاس دمایی براساس تخصیص صفر درجه سانتی‌گراد به نقطه انجماد عادی آب و ْ۱۰۰ سانتی‌گراد به نقطه جوش عادی آب است. Celsius temperature scale
    ▪ مقیاس دمای فارنهایت نوعی مقیاس دمایی است که در آن ، نقطه انجماد عادی آب ، ْ۳۲فارنهایت و نقطه جوش عادی آب ْ۲۱۲فارنهایت است Fahrenheit temperature scale
    ▪ مقیاس دمای کلوین یک مقیاس دمایی براساس تخصیص ۲۷۳k به نقطه انجماد عادی آب و ۳۷۳k به نقطه جوش عادی آب Kelvin tempratire scale
    ▪ اصل عدم قطعیت تعیین همزمان موقعیت دقیق و حرکت یا تکانه (جرم در سرعت mv) دقیق یک الکترون ، ناممکن است. uncertainty principle
    ت▪ ابش الکترومغناطیسی انرژی تابشی که با سرعت خاصی (سرعت نور ، c) حرکت می‌کند و می‌توان آن را به‌صورت موجی یا کوانتومی توصیف کرد. Electromagnetic radiation
    ▪ عدد کوانتومی اصلی عدد کوانتومی که پوسته انرژی الکترون مربوط را نشان می‌دهد. مقادیر n اعداد صحیح مثبت …و۳و۲و۱ است. main quantum number
    ▪ عدد کوانتومی فرعی عدد کوانتومی که نوع پوسته فرعی و شکل اوربیتال الکترونهای مربوط را تعیین می‌کند. Sub sidiary
    ▪ عدد کوانتومی مغناطیسی عدد کوانتومی که جهت گیری اوربیتال الکترونی را تعیین می‌کند. magnetic quantum number
    ▪ فوتون یک کوانتوم انرژی تابشی photon
    کوانتوم مقدار کوچک و معین انرژی تابشی. نظریه پلانک براین اساس است که انرژی تابش ، در این مقادیر جذب یا نشر می شود. انرژی یک کوانتوم ، E ، مستقیما با فرکانس تابش ، v ، متناسب است و ثابت تناسب ، h ، ثابت پلانک است. quantum
    ▪ آنتالپی تصعید تغییر آنتالپی مربوط به فرآیندی که در آن ، یک جامد مستقیما به گاز تبدیل می‌شود. Enthalpy of sublimation
    ▪ چرخه بورن هابر روش تحلیلی برای تغییرات آنتالپی یک فرآیند. H∆ کل فرآیند را با جمع جبری مقادیر H∆ مجموعه مراحلی که به همان نوع تغییر می‌انجامد، برابر می‌گیرند. Born-Haber cycle
    ▪ اتمسفر واحد فشار که به صورت ۱۰۱۳۲۵Pa بیان می‌شود. atmosphere
    ▪ اصل آووگادرو حجمهای مساوی از تمام گازها ، در دما و فشار یکسان ، دارای عده مولکولهای مساوی‌اند. Avogadro,s principle
    ▪ پاسکال واحد فشار در دستگاه SI و آن برابر با نیرویی است که یک نیوتن (یا ۱kg.m.s۲) بر سطح یک متر مربع وارد می‌کند. Pascal
    ▪ تور واحد فشار که هم‌ارز با فشاری است که ستونی از جیوه را در ارتفاع ۱mm نگه می‌دارد. یک تور برابر ۷۶۰.۱ اتمسفر است. torr
    ▪ توزیع ماکسول- بولتسمان نحوه توزیع انرژی جنبشی یا سرعت مولکولی بین مولکولهای یک گاز Maxwell- Bultzman
    ▪ ثابت گازهای ایده‌آل ضریب تناسب در معادله حالت یک گار ایده‌آل و یکی از مقادیر ۰.۰۸۲۰۵۶L.atm/K.md است. Ideal gas constant
    ▪ جذر میانگین مجذور سرعت جذر میانگین مجذور سرعتهای مولکولی root-mean-square speed
    ▪ حجم مولی استاندارد حجم یک مول از گاز در دما و فشار استاندار که ۲۲.۴۱۴L است. standard molecular volume
    ▪ دمای بحرانی دمایی است که بالاتر از آن ، هرچند هم که فشار زیاد شود، مایع شدن گاز ناهمگن است. Critical temprature
    ▪ ضریب تراکم پذیری PV/RT که در آن ، P فشار گاز ، V حجم گاز ، R ثابت گازهای ایده آل و T دمای مطلق است. ضریب تراکم پذیری برای یک مول از گاز ایده‌آل همواره برابر واحد است. Conversion factor
    ▪ فشار نیرویی است که بر واحد سطح وارد می‌شود. Pressure
    ▪ فشار بحرانی فشار لازم برای مایع شدن یک گاز در دمای بحرانی آن Critical pressure
    ▪ فشار جزیی فشاری که یک جزء از یک مخلوط گازی اگر به تنهایی در حجم مورد نظر می‌بود، اعمال می‌کرد. Partial pressure
    ▪ قانون آمونتون فشار یک گاز ، در حجم ثابت ، به‌طور مستقیم با دما تغییر می‌کند. Amonton,s Law
    ▪ قانون بویل حجم یک گاز در دمای ثابت به نسبت عکس فشار تغییر می‌کند. Boyle ,s law
    ▪ قانون ترکیب حجمی گیلوساک حجم گازهای مصرف شده یا تولید شده در یک واکنش شیمیایی ، اگر در دما و فشار ثابت اندازه گیری شده باشند، با نسبتهای اعداد صحیح کوچک بیان می‌شود. Gay-Lussac,s low of combining
    ▪ قانون شارل حجم یک گاز ، در فشار ثابت ، به‌طور مستقیم با دمای مطلق تغییر می‌کند. charles Law
    ▪ قانون فشارهای جزیی دالتون فشار کل مخلوطی از گازها برابر مجموع فشارهای جزیی هر یک از گازها است. Dalton,s Law of partial pressure
    ▪ قانون نفوذ گراهام سرعت نفوذ یک گاز با جذر چگالی یا جذر وزن مولکول آن گاز نسبت معکوس دارد. Graham,s Law of effusion
    ▪ کسر مولی نسبت تعداد مولهای یک جزء در یک مخلوط به تعداد کل مولها در آن مخلوط mole fraction
    ▪ مسافت آزاد میانگین فاصله میانگینی است که یک مولکول بین برخوردهای خود با سایر مولکولهای گاز طی می‌کند. mean free path
    ▪ معادله واندروالس معادله حالت گازها. نوعی از معادله حالت گاز ایده‌آل که نیروهای جاذبه بین مولکولی و حجم اشغال شده توسط مولکولهای گاز را به حساب می‌آورد. Vander wool,s equation
    ▪ نظریه جنبشی گازها مدلی است در سطح مولکولی که می‌توان آن را برای توضیح قوانین گازها بکار برد و معادله گاز ایده آل را بدست آورد. Kinetic theory of gases
    ▪ آنتالپی تبخیر انرژی لازم برای تبخیر مقدار معینی مایع (معمولا یک مول یا یک گرم) در دمای معین Enthalpy of vaprization
    ▪ آنتالپی تبلور تغییر آنتالپی در تبدیل مقدار معینی مایع (معمولا یک مول یا یک گرم) به جامد در دمای معین Enthalpy of crystllization
    ▪ آنتالپی ذوب انرژی لازم برای ذوب کردن مقدار معینی جامد (معمولا یک مول یا یک گرم) بر جامد در دمای معین Enthalpy of fusion
    ▪ آنتالپی میعان تغییر آنتالپی در تبدیل مقدار معینی گاز (معمولا یک مول یا یک گرم) در دمای معین Enthalpy of condenstion
    ▪ تبخیر فرآیند تبدیل مایع به گاز Vaporization
    ▪ تصعید فرآیند تبدیل مستقیم جامد به گاز بدون عبور از حالت مایع Sublimation
    ▪ تعادل شرایطی که در آن ، سرعت دو تمایل مخالف برابر می‌شوند. equilibrium
    ▪ فشار بخار فشار بخار در حالت تعادل با مایع خالص یا جامد خالص در دمای معین vapour pressure
    ▪ معادله کلازیوس- کلاپیرون معادله ای است که فشار بخار یک مایع در دو دمای مختلف را با یکدیگر و با آنتالپی تبخیر آن مایع مرتبط می‌سازد Clausius- Clapeyron equation
    ▪ نقطه انجماد دمایی که در آن ، فازهای جامد و مایع با یکدیگر در حال تعادلند. اگر فشار کل ، ۱atm باشد، این مقدار را انجماد عادی می‌نامیم. Solidify point
    ▪ نقطه جوش نقطه جوش یک مایع ، عبارت از دمایی است که در آن ، فشار بخار مایع با فشار بیرونی برابر می‌شود و نقطه جوش عادی یک مایع ، دمایی است که در آن ، فشار بخار مایع برابر ۱atm است. boiling point
    ▪ نقطه ذوب مراجعه کنید به نقطه انجماد melting point
    ▪ نقطه سه گانه دما و فشاری که در آن ، حالات جامد ، مایع و گاز یک ماده در عین حال با یکدیگر در حال تعادل‌اند. triple point
    ▪ آبپوشی فرایندی است که آن ، مولکولهای آب به سوی ذرات ماده حل شده جذب می‌شوند و آنها را احاطه می‌کنند. Hydration
    ▪ آزیوتروپ محلولی است که فشار بخار آن ، بالاتر یا پایین‌تر از فشار بخار هر یک از اجرای خالص است. اگر فشار بخار بالاتر باشد، آن محلول ، آزیوتروپ با نقطه جوش مینیمم و اگر پایین‌تر باشد، آزیوتروپ با نقطه جوش ماکزیمم است. Azeotrope
    ▪ آنتالپی آبپوشی تغییر آنتالپی مربوط به فرآیند آبپوشی یونهای گازی از مقدار معینی (معمولا یک مول) از یک ماده حل شده است. Enthalpy of hydration
    ▪ آنتالپی انحلال تغییر آنتالپی مربوط به فرآیند انحلال مقدار معینی (معمولا یک مول) از یک حل شونده در یک حلال است. مقدار این آنتالپی به دما و غلظت نهایی محلول بستگی دارد. Enthalpy of solution
    ▪ اسمز فرآیند عبور مولکولهای حلال از غشای نیم‌تراوایی است که دو محلول را از یکدیگر جدا می‌کند. جهت عبور این مولکولها به سوی محلول غلیظتر است. Osmosis
    ▪ اصل لوشاتلیه هر سیستم در حالت تعادل نسبت به تغییر شرایط ، عکس‌العمل نشان داده، در جهت مقابله با آن عمل می‌کند. Le,chatelier,s priciple
    ▪ تقطیر جداسازی اجزای سازنده یک محلول با روش تبخیر و تراکم است. Distillation
    ▪ خواص غلظتی خواصی از یک محلول است که به غلظت ذرات ، نه به ماهیت این ذرات ، بستگی دارند. این خواص ، عبارتند از کاهش بخار ، نزول نقطه انجماد ، صعود نقطه جوش و فشار اسمزی Colligalive properties
    ▪ ضریب وانت- هوف عبارت از نسبت مقدار خاصیت غلظتی اندازه گیری شده یک محلول به مقدار محاسبه شده آن خاصیت است، به فرض اینکه ماده حل شده غیر الکترولیت باشد. Van,t Hoff factor
    ▪ قانون رایول فشار جزیی هر جزء از یک محلول ایده آل در بخار آن محلول برابر با حاصلضرب فشار بخار آن جزء به صورت خالص در کسر مولی آن جزء در محلول است. Rault,s Law
    ▪ قانون هنری وقتی که یک گاز در یک مایع بدون واکنش شیمیایی حل می‌شود، مقدار گاز حل شده در مقدار معینی از مایع با فشار جزیی آن گاز در بالای محلول نسبت مستقیم دارد. Hanry,s Law
    ▪ محلول ایده آل محلولی است که از قانون رایول پیروی می‌کند. یک محلول دو جزیی متشکل از B,A وقتی ایده آل است که در آن ، نیروهای بین مولکولی مولکولهای B,A و مولکولهای A,A و مولکولهای B,B اساسا یکسانند. Ideal solution

    ویرایش توسط ghasem motamedi : 24th August 2010 در ساعت 07:06 AM

  4. کاربرانی که از پست مفید ghasem motamedi سپاس کرده اند.


  5. #3
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض سینتیک مواد

    سینتیک شیمیایی

    سینتیک شیمیایی یا سینتیک واکنش شاخه‌ای از علم است که به مطالعهٔ سرعتفرآیندهای شیمیایی و عوامل موثر بر آنها می‌پردازد.

  6. کاربرانی که از پست مفید ghasem motamedi سپاس کرده اند.


  7. #4
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض الکتروشیمی

    الکتروشیمی شاخه‌ای از شیمی‌فیزیک است که به بررسی واکنش‌های شیمیایی می‌پردازد که در اثر عبور جریان الکتریکی انجام می‌شوند و یا انجام یافتن آن‌ها سبب ایجاد جریان الکتریکی می‌شود. مباحث اصلی آن عبارت‌اند از:
    • اکسایش-کاهش
    • سلول گالوانی (که پیل الکتروشیمیایی و خوردگی را نیز در بر می‌گیرد)
    • برق‌کافت (که آبکاری، پالایش الکتریکی فلزها و تهیهٔ مواد به روش برق‌کافت را نیز در بر می‌گیرد)
    اکسایش-کاهش

    واکنشی است که در آن دست کم عدد اکسایش یک عنصر تغییر می‌کند
    سلول گالوانی

    سامانه‌ای است که در آن واکنش اکسایش-کاهش انجام می‌شود و انتقال الکترون این واکنش از راه یک مدار صورت می‌گیرد تا بخش بزرگی از انرژی اکسایش-کاهش به شکل انرژی الکتریکی در اختیار باشد.
    برق‌کافت

    فرایند تجزیه شدن یک الکترولیت مذاب یا محلول الکترولیت در اثر عبور جریان برق برق‌کافت (الکترولیز) نام دارد.

  8. #5
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض آلیاژهای حافظه دار

    آلیاژهای حافظه دار : جزء گروهی از آلیاژهای فلزی هستند كه این توانایی را دارند كه اگر آنها را تا بالای دمای ویژه ای گرم كنیم ؛ قادر به بازیابی شكل اولیه خود خواهند بود.
    علوم و تكنولوژی در قرن آینده به طور قطع تاثیر زیادی از مواد جدید خواهد گرفت . آلیاژ های حافظه دار یكی از این مواد نو هستند . اولین مشاهده ثبت شده در مورد پدیده حافظه داری در سال 1932 مشاهده شد ، اما تا سال 1960 هیچ تحقیق جدی در این زمینه انجام نشد . در سال 1962 در آزمایشگاه نیروی دریایی ایالات متحده آمریكا در حین عملیات حرارتی یك میله از جنس Ni.Ti پدیده حافظه داری در این آلیاژها كشف شد .
    آلیاژهای حافظه دار ، آلیاژهایی هستند كه دو مشخصه بی همتا از خود نشان می دهند :
    1- Shape Memory Effect ( رفتار حافظه ای )
    2- Pseudoelastic Behavior ( رفتار شبه الاستیك )
    ویژگی های دیگر این آلیاژها عبارت است از : مقاومت به خوردگی بالا ، مقاومت ویژه الكتریكی نسبتا بالا، خواص مكانیكی نسبتا خوب ، خستگی طولانی ، شكل پذیری بالا و قابلیت انطباق با بدن . مهمترین كاربرد این آلیاژها در صنایع هوا فضا و صنایع پزشكی است.
    این آلیاژها در بیشتر موارد شامل Ni-Ti ، Cu-Zn-Al ، Cu -Al-Ni هستند كه در این مقاله آلیاژ Ni-Ti مورد بحث است . كه این آلیاژ با نامهای Ti-Ni ، Tee-Nee ، Nitinol معروف است . این آلیاژها در فارسی نیز با نام های آلیاژ حافظه دار ، آلیاژ خود شكل و آلیاژ با حافظه شكلی ترجمه شده است . آلیاژهای حافظه دار به اختصار SMA هم خوانده می شوند.
    كاربرد های آلیاژهای حافظه دار :
    1- كاربرد با بازیابی آزاد ( استفاده از حركت ) : آلیاژهای حافظه دار در حین سرد و گرم شدن شكل اولیه خود را بازیابی می كنند . بدون اینكه تنش بیرونی از این كار ممانعت به عمل آورد . مثل آنتن های سفینه فضایی
    2- كاربرد با بازیابی مقید ( استفاده از نیرو ) : به كاربردهایی اطلاق می شود كه در آنها یك نیروی خارجی جلوی بازیابی كرنش در آلیاژ را می گیرد . در این حالت هیچ كرنشی بازیابی نمی شود . ولی مقدار زیادی تنش ایجاد می شود . مثل چفت و بست ها
    3- كاربردهایی با بازیابی تحت فشار ( استفاده از كار ) : هم تنش و هم كرنش حین گرم شدن بازیابی می شوند و كار مكانیكی ایجاد می شود
    4- كاربردهای ابر كشسانی ( ذخیره انرژی مكانیكی ) : رفتار الاستیك 15 برابر فولادهای فنر است
    5- خاصیت میرا كنندگی ارتعاشات : مهار ارتعاشات در سازه هایی كه تحت ارتعاشات شدید هستند . مثل صفحات آزاد میرا كننده ارتعاشات در سفینه های فضایی
    ساختار آلیاژهای حافظه دار
    خاصیت حافظه داری در این آلیاژها به وسیله تغیر موقعیت فاز جامد است . كه در آن چیدمان مجدد مولكولی رخ می دهد . آلیاژهای حافظه دار دارای دو فاز ثابت هستند . فاز در دمای بالا كه آستنیت ( Austenite ) نامیده می شود . كه ساختمان آن مكعبی بوده و به علت دارا بودن تقارن بالا محكم تر است . فاز با دمای پایین كه مارتنزیت ( Martensite ) نامیده می شود ؛ كه می تواند به حالت دوقلویی و غیر دوقلویی موجود باشد . شكل آن منوكلینیك بوده و نسبت به آستنیت تقارن كمتری دارد . فاز مارتنزیت از نوع فاز ترموالاستیك بوده كه دو خصوصیت لغزنده بودن و انرژی كم فصل مشترك را دارا است . كه با تغییر كوچك دما و تنش تغییر می كند. بمحض سرد كردن آلیاژ در نبود بارگذاری تغییر فاز از آستنیت به مارتنزیت صورت می پذیرد كه نتیجه این تغییر فاز قابل مشاهده ماكروسكپیك نیست . بمحض گرم كردن ماده در فاز مارتنزیت ، برگشت فاز اتفاق می افتد . در نمودار تغییر فاز چهار نقطه اختصاصی مشخص شده است ؛ دمای آغاز مارتنزیت (M0s) كه در آن دما بسته های مارتنزیت شروع به بزرگ شدن می كنند. دمای پایان مارتنزیت (M0f) كه در این دما تغییر فاز از آستنیت به مارتنزیت به طور كامل صورت گرفته است و ما مارتنزیت داریم. دمای شروع آستنیت (Aos) كه دمای شروع تغییر فاز از آستنیت به مارتنزیت است ؛ و دمای پایان آستنیت (Aof) كه در آن تغییر فاز مارتنزیت به آستنیت كامل شده است.
    Temperature-induced phase transformation of an SMA without mechanical loading.
    اگر بارگذاری مكانیكی روی آلیاژ در فاز مارتنزیت دوقلویی انجام شود ، مارتنزیت از حالت دوقلویی خارج شده و تغییر شكل می دهد . به محض برداشتن بار ، مارتنزیت به همان حالت باقی می ماند . با گرم كردن آلیاژ بالا تر از دمای (Aof) فاز مارتنزیت به آستنیت تغییر می یابد . در نتیجه این تغییر فاز ، آلیاژ شكل اولیه خود را باز می یابد . آنچه در اینجا شرح داده شد به عنوان Shape Memory Effect شناخته می شود . اگر بارگذاری در فاز آستنیت انجام شود و ماده سرد شود ، تغییر فاز آستنیت به مارتنزیت دوقلویی نشده مشاهده می شود . كه نتیجه آن یك كرنش ( در حدود 5-8 % ) است . ولی با گرمای مجدد و تغییر فاز معكوس ، آلیاژ به شكل قبلی خود باز می گردد . چهار نقطه اختصاصی كه در نمودار تغییر فاز - دما موجود هستند به عنوان دمای انتقال شناخته می شوند . این نقاط وابسته به شدت بارگذاری بوده و یك رابطه خطی بین دمای انتقال و شدت بارگذاری موجود است .
    Shape Memory Effect of an SMA.
    ما همچنین می توانیم تغییر فاز در آلیاژ را فقط با بارگذاری مكانیكی ایجاد كنیم كه نتیجه این عمل مارتنزیت دوقلویی نشده به همراه مقدار زیادی كرنش است . حال اگر دمای آلیژ بالای (Aof) باشد ؛ به محض عدم بارگذاری ، آلیاژ به شكل اول خود باز می گردد. بنابر این رفتار ماده به نوعی الاستیك خواهد بود . از این خاصیت به عنوان Pseudoelastic Behavior نام برده می شود .
    Pseudoelastic loading path.
    PROPERTIES OF NITINOL
    Density
    6.45 gm/cm3
    Thermal Conductivity
    10 W/moK
    Specific Heat
    322 j/kgoK
    Latent Heat
    24,200 J/kg
    Ultimate Tensile Strength
    750-960 MPa
    Elongation to Failure
    15.5%
    Yield Strength (Austenite)
    560 MPa
    Young's Modulus (Austenite)
    75 GPa
    Yield Strength (Martensite)
    100 MPa
    Young's Modulus (Martensite)
    28 GPa

  9. #6
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض طراحی سیستم های آلی ضد خوردگی


    یک پوششمقاوم در برابر خوردگی، اساساً بایستی در برابر اتمسفر خورنده مقاومت کرده و ازرسیدن آن به سطح سازه جلوگیری کند. طراحی یک پوشش ضد خوردگی موثر و مناسب ، کارپیچیده ایست که نیازمند علم وسیعی از جمله اصول خوردگی و ترکیب شیمیایی ساخت وتشکیل فیلم پوشش ضد خوردگی می باشد.
    معمولاً حفاظت از اجسام در برابر خوردگی، توسط پوششهای آلی انجام می شود. این پوششها با توجه به فاکتور های مشخص از جمله خود سازه، جنس سازه، طول عمر سازه،شرایط فرآیندی و سرویس ، شرایط جوی و غیره متغیر می باشند و تفاوت آنها می تواند درنوع رزین، پیگمنت، ضخامت لایه ها، تعداد لایه ها و... باشد. حال با توجه به مسائلفوق در طراحی یک سیستم ضد خوردگی ، موارد فراوانی بایستی مد نظر قرارگیرد.

    سیستم رنگ : به تعدادی از لایه های رنگ که هر کدام نقش مشخص درمحافظت از سطح فلز جسم را دارند، گویند. سیستم رنگ از بخشهای ذیل تشکیل می شود .
    -1آستریPrimer
    -2میانهIntermediate
    -3رویهTop Coat Finishnt
    -آستری ها :
    آستر یک اصطلاح عمومی است که به همه رنگهای ضد خوردگیاتلاق می شود و یکی از مهمترین اجزاء یک سیستم رنگ می باشد. اهداف اولیه یک رنگآستری به شرح ذیل می باشد :

    -1چسبندگی (اتصال قوی به جسم)
    -2پیوستگی یا چسبندگی (بسیار قویداخلی)
    -3خنثی بودن (مقاومت بالا در برابر خوردگی و مواد شیمیایی)
    -4چسبندگی بین لایه ای (چسبندگی قوی به لایهمیانی)
    -5انعطاف پذیریمناسب
    از آنجا که رنگ آستری،پایه ای برای لایه های دیگر سیستم رنگ محسوب می شود، بایستی چسبندگی خوبی به رویسطح جسم داشته باشد. اگر سیستم رنگ از نوع بازدارندهباشد، رنگ آستری بایستی دارای پیگمنت های بازدارنده بوده تا بتواندبا غیر فعال کردنسطح ، میل فلز را نسبت به خوردگی کاهشدهد تا چسبندگی آن بر جسم افزایش یابد. به علاوه این آستری بایستی با رطوبت والکترولیت ورودی از سطح سیستم واکنش دهد تا بتواند بصورت کاتدی از فلز محافظت کند. این دسته رنگها دارای دانسیته یا جرم حجمی بالا می باشد و علت سنگینی آنها، وجودپیگمنت های فلزی است. این رنگها دارای براقیت پایین هستند و دانه بندی و گرایند اینرنگها بالاست تا بتواند سطحی زبر جهت چسبندگی خوب لایه میانی به وجودآورد.

    -رنگهای میانه :
    لایه دوم سیستم رنگ می باشد که معمولاً با ضخامت بالااعمال می شود. ضخامت بالای آن کمک می کند تا از نفوذ آب یا هر عامل خورنده دیگرجلوگیری کند. اهداف مورد نظر که بایستی رنگ میانه، آنها را برآورده سازد به شرح زیراست :

    -ضخامتبالا
    -مقاومت بالایشیمیایی
    -مقاومت در برابرانتقال رطوبت یا بخار آب
    -افزایش مقاومت الکتریکی رنگ
    -چسبندگی خوب به رنگ آستری و رنگرویه
    این رنگها نیمه مات بوده ودارای دانسیته پایین تر ، دانه بندی یا گرایند پایین تر و مقدار رزین بیشتر نسبت بهآستریها می باشند.

    -رنگهای رویه :
    آخرین لایه رنگ در یک سیستم رنگ آمیزی می باشد و اهدافعمل آنها به شرح زیر است :

    -1به عنوان یک لایه مقاوم و سیلر برای سیستمرنگ
    -2لایه مقاوم اولیهدر برابر محیط
    -3مقاومت در برابرمواد شیمیایی، آب و شرایط جوی
    -4ایجاد سطح سخت و مقاوم در برابر سایش و ضربه
    -5به وجود آمدن ظاهر خوب و زیبا
    رنگهای رویه دارای دانسیته پایین، نیمه براق یا براقهستند، دارای میزان کمتری دانه بندی در انواع رنگها می باشند تا سطح صاف و صیقلیایجاد کنند. مقاوم در برابر اشعه UV آفتاب، تغییر رنگ وشرایط نامساعد جوی می باشند.


    فاکتور های موثر در طراحی یک سیستم آلی ضد خوردگی :
    -شرایط آب و هوایمنطقه ؛ که در بر گیرنده وضعیت منطقه از نظر رطوبت، گرما و سرما، آلودگی شیمیایی میباشد.
    -جنس سازه یا جسممورد نظر ؛ جنس و آلیاژ سازه جهت طراحی سیستم رنگ بسیار مهم بوده و تاثیر بسزایی درنوع رنگ اعمالی بر روی آن ، به خصوص رنگ آستری را دارا می باشد.
    -موقعیت سازه درمنطقه ؛ محل قرار گرفتن سازه، تماس با آب شور، شناور یا غرق در آب بودن ، برای مثالپوشش داخل مخازنی که حاوی مواد شیمیایی، حلال ها، آب شور، آب شرب یا نفت خام میباشد، چه از نظر نوع رنگ یا تعداد لایه ها، ضخامت هر لایه، نحوه آماده سازی و کیفیتآماده سازی و غیره.
    -شرایط عملیاتی یاService؛ این شرایط در طراحی سیستم ضد خوردگی برای هرسازه بسیار حائز اهمیت است. از آن جمله می توان به بالا یا پایین بودن دما، نوساندما، نوع مواد در تماس با سازه، احتمال وجود صدمات مکانیکی از جمله ضربه و سایش برروی سازه و بسیاری از فاکتورهای دیگر اشاره کرد.

    اطلاعاتیکه پس از طراحی سیستم رنگ بایستی به همراه آنارائه شوند.
    -1تعداد لایه هایرنگ، شماره های رنگ مربوط به کمپانی مورد نظر، ضخامتهای خشک و تر مورد نظر، دانسیتهرنگ در صورت دو جزئی یا سه جزئی بودن رنگ، زمان خشک شدن سطحی و عمقی تینر مربوط بههر رنگ، زمان مورد نظر بین لایه های رنگ و ...
    -2حداقل درجه آماده سازی سطح مورد نظر بر حسب معیاراستاندارد مشخص مانندNACE.SSPC . ISO و غیره، ساینده مورد نیاز و سایز ساینده، فشار مورد نظر جهت عملآماده سازی سطح، در صورتی که آماده سازی، بلاستینگ باشد.
    -3دستورالعمل آماده کردن رنگ جهت اعمال، از جمله نسبتاختلاط درصد تینر، میکس و همزن.
    -4روشهای پیشنهادی جهت اعمال رنگ، نوع پاشش، دستگاه مورد نظر جهت پاششرنگ، فشار ورودی، فشار مورد نظر در دهانه نازل، نوع نازل پاششو...
    -5خصوصیات رنگمربوطه و یا سایر نکات لازم
    -6پیشگیری های مربوط به ایمنی، خطر در حین آماده سازی سطح، ابزار،تجهیزات، فشار، مواد و گرد و غبار و ....
    -7خطر حریق احتمالی ناشی از رنگ وحلالها
    -8تجهیزات محافظتیافراد

  10. #7
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض انواع خوردگی

    خوردگی از 8 روش می تواند به سطوح فلزی حمله کند . هشتدلیل موجه برای به کارگیری کامپوزیت ها در سازه های نظامی و غیرنظامی . این 8 روشعبارتند از :

    حمله یکنواختUniform Attackدر این نوع خوردگی که متداول تریننوع خوردگی محسوب می شود ، خوردگی به صورتی یکنواخت به سطح فلز حمله می کند و بهاین ترتیب نرخ آن از طریق آزمایش قابل پیش بینی است .
    خوردگی گالوانیکGalvanic Corrosion
    این نوع خوردگی وقتی رخ میدهد که دو فلز یا آلیاژ متفاوت ( یا دو ماده متفاوت دیگر همانند الیاف کربن و فلز ) در حضور یک ذره خورنده با یکدیگر تماس پیدا کنند . در منطقه تماس ، فرایندی الکتروشیمیایی به وقوع می پیوندد که در آن ماده ای به عنوان کاتد عمل کرده و ماده دیگرآند می شود . در این فرآیند کاتد در برابر اکسیداسیون محافظت شده و آند اکسید میشود
    .

    خوردگی شکافیCrevice Corrosion
    این ساز و کار وقتی رخ میدهد که یک ذره خورنده در فاصله ای باریک ، بین دو جزء گیر کند . با پیشرفت واکنش ،غلظت عامل خورنده افزایش می یابد . بنابراین واکنش با نرخ فزاینده ای پیشروی میکند
    .

    آبشویی ترجیحیSelective Leachingاین نوع خوردگی انتخابی وقتی رخمی دهد که عنصری از یک آلیاژ جامد از طریق یک فرآیند خوردگی ترجیحی و عموما ً باقرار گرفتن آلیاژ در معرض اسیدهای آبی خورده می شود . متداول ترین مثال جدا شدن رویاز آلیاژ برنج است . ولی آلومینیوم ، آهن ، کبالت و زیرکونیم نیز این قابلیت رادارند .

    خوردگی درون دانهایIntergranular Corrosion
    این نوع خوردگی وقتی رخ میدهد که مرز دانه ها در یک فلز پلی کریستال به صورت ترجیحی مورد حمله قرار می گیرد . چندین عامل می توانند آلیاژی مثل فولاد زنگ نزن آستنیتی را مستعد این نوع خوردگیسازند . از جمله حضور ناخالصی ها و غنی بودن یا تهی بودن مرزدانه از یکی از عناصرآلیاژی
    .
    خوردگی حفره ایPitting Corrosionاین نوع خوردگی تقریبا ً همیشهبه وسیله یون های کلر و کلرید ایجاد می شود و به ویژه برای فولاد ضد زنگ بسیار مخرباست ؛ چون در این خوردگی ، سازه با چند درصد کاهش وزن نسبت به وزن واقعی اش ، بهراحتی دچار شکست می شود . معمولا ً عمق این حفرات برابر یا بیشتر از قطر آنهاست وبا رشد حفرات ، ماده سوراخ می شود .

    خوردگی فرسایشیErosion Corrosionاین نوعخوردگی وقتی رخ می دهد که محیطی نسبت به یک محیط ثابت دیگر حرکت کند ( به عنواننمونه مایع یا دوغابی که درون یک لوله جریان دارد ) یک پدیده مرتبط با این گونهخوردگی ، سایشFrettingاست که هنگام تماس دو ماده با یکدیگر و حرکت نسبی آنها از جمله ارتعاش به وجود میآید . این عمل می تواند پوشش های ضد خوردگی را از بین برده و باعث آغاز خوردگی شود .

    خوردگی تنشیStress Corrosionاین نوع خوردگی وقتی رخ می دهدکه ماده ای تحت تنش کششی در معرض یک محیط خورنده قرار گیرد . ترکیب این عوامل با هم، ترک هایی را در جزء تحت تنش آغاز می کند .

  11. #8
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض خوردگی و راه های مقابله با آن


    مقدمه‌اي در موردخوردگي

    بر طبق آمارهاي وال استريت جورنال (11 سپتامبر 1981) هزينة خوردگيدر صنعت نفت و گاز آمريكا حدود 2 بيليون دلار بوده است و مدام اين هزينه‌ها در حالافزايش هستند. خوردگي پلها، هزينه‌هاي خوردگي در اتومبيل‌ها در حد بيليونها دلاراست. خوردگي در همه جا وجود دارد، در داخل و خارج از منزل، در جاده، در دريا، دركارخانه و در وسائل هوافضا.
    كل هزينةسالانة سيلها، گردبادها، آتش‏سوزيها، رعد و برقها و زمين لرزه‌ها كمتر از هزينةخوردگي مي‌باشند.
    در حقيقت اگر خوردگي وجود نداشت، اقتصاد جوامع مختلف بشدت تغييرمي‏كرد. اگرچه خوردگي اجتناب‌ناپذير است، ولي هزينة آنرا مي‏توان كاهش داد. مثلاًيك آند ارزان قيمت منيزيم مي‏تواند عمر تانك آب گرم خانگي را دو برابر كند. انتخابصحيح مواد و طراحي خوب، هزينه‌هاي خوردگي را كاهش مي‏دهد. يك برنامة صحيح تعميرات ونگهداري رنگ چندين برابر مخارجش را صرفه‌جوئي مي‏كند.
    با توجه به نكاتي كه گفته شد اهميت بسياربالاي خوردگي و راههاي پيشگيري از خوردگي معلوم مي‏شود كه اين كار بر عهدة مهندسيخوردگي است. در مهندسي خوردگي، خوردگي چنين تعريف مي‌شود: تخريب يا فاسد شدن يكماده در اثر واكنش با محيطي كه در آن قرار دارد.
    اين تعريف شامل فلزات و غيرفلزات مي‏شود. (مهندسي خوردگي، صص 6و7)
    هر جامعه‌اي كهبه مفهوم خوردگي پي ببرد، افراد آن جامعه كامل، بالغ و متفكر خواهند بود و آن جامعهچنان پيشرفت خواهد كرد كه مي‏توان گفت در بعد ديگري از زمان هستند.
    خوردگی
    هزينه هاي خوردگي
    تخمين هزينه هايسالانة خوردگي در ايالات متحده بين 8 بيليون دلار تا 126 بيليون دلار مي باشد. بهرترتيب، خوردگي زيان اقتصا دي عظيمي است و براي كاهش دادن به كارهاي زيادي مي توانانجام داد. اگر اين نكات را در نظر بگيريم كه هر جا فلز و مواد ديگر مورد استفادهقرار مي گيرند خوردگي با درجه وشدتهاي متفاوتي واقع مي گردد، اين رقمهاي بزرگ دلاريچندان غير منتظره نخواهد بود.
    در حقيقت اگر خوردگيوجود نداشت اقتصاد جامعة ما بشدت تغيير مي كرد. مثلاً اتومبيلها، كشتيها، خطوط لولهزير زميني و وسايل خانگي احتياج به پوشش نداشتند، صنايع فولاد زنگ نزن از بين ميرفتند و مس فقط براي مقاصد الكتريكي بكار مي رفت. اكثر كارخانجات و محصولاتي كه ازفلز ساخته مي شدند از فولاد يا چدن ساخته ميشدند.
    اگرچه خوردگي اجتناب ناپذير است، ولي هزينة آنرا به مقدار زيادي ميتوان كاهش داد. مثلاً يك آند ارزان قيمت منيزيم مي تواند عمر تانك آب گرم خانگي را دو برابر كند. شستشوي اتومبيل براي زدودن نمكهاي كه براي يخ بندان روي جاده مي پاشند مفيد است. انتخاب صحيح مواد و طراحي خوب، هزينه هاي خوردگي را كاهش ميدهد. يك برنامه صحيحتعميرات و نگهداري رنگ چندين برابر مخارجش را صرفه جويي ميكند. اينجاست كه مهندسيخوردگي وارد صحنه مي شود و مي تواند موثر باشد – ماموريت اصلي او مبارزه با خوردگياست. جدا از مخارج مستقيم دلاري، خوردگي يك مشكل جدي است زيرا به طور روشني باعثتمام شدن منابع طبيعي ما مي گردد. مثلاً فولاد از سنگ آهن بدست مي آيد، ميزان توليدداخلي سنگ آهن پر عياركه مستقيماً قابل استفاده باشند بشدت كاهش يافته است. توسعةصنعتي سريع بسياري از كشورها نشان مي دهد كه رقابت و قيمت منابع فلزي افزايش خواهديافت. ايالات متحده ديگر مصرف كنندة اصلي منابع معدني نيست.
    مهندسي خوردگي
    مهندسي خوردگي كاربردانش وفن يا هنر جلوگيري ياكنترل خسارت ناشي از خوردگي به روش اقتصادي و مطمئنميباشد. براي اينكه مهندس خوردگي به خوبي از عهده وظايف خود برآيد، بايستي با اصولخوردگي و عمليات مبارزه با آن، خواص شيميايي، متالورژيكي، فيزيكي و مكانيكي مواد،آزمايشات خوردگي، ماهيت محيط هاي خورنده، قيمت مواد اوليه، نحوه ساخت و توليدكامپيوتر و طراحي قطعات آشنا باشد. او همچنين بايستي خصوصيات معمول يك مهندس كهعبارت است از : توانائي ارتباط برقرار كردن با ديگران، صداقتتوانايي تفكر و تجزيهتحليل كردن، آگاهي عميق از اهميت خطرات در عمل، عقل سليم يا شعور، منظم و مرتببودن، و مهمتر از همه احساس عميق و صحيح مسائل اقتصادي را دارا باشد. در حل مسائلخوردگي بايستي روشي را انتخاب نمايد كه بيشترين بهره را داشتهباشد.
    مقالات زير كاربردهاي تكنولوژي كامپيوتر درمهندسي خوردگي را نشان مي دهد:
    ماشينهاي متفكر(هوشمصنوعي) در ژورنال مهندسي شيمي، سپتامبر 1981، صفحات 45-51 به بررسي مثالهاي متعدددر مورد پيش بيني خوردگي توام با تنش پرداخته است. همچنين از ديگر كاربرهايتكنولوژي كامپيوتر در خوردگي مي توان به مقالات زير اشاره كرد.
    S.N. Smith and F.E. Rizzo, Computer Assisted Corrosion
    Engineering, Materials Performans, 19:21 – 23(oct 1980)
    C. Edeleanu, the Efect of the Microprissors on Corrosion
    Technology, Materials Performance, 22:82 – 83 (Oct 1983)
    در گذشته تعدادنسبتاًكمي از مهندسين با آموزش رسمي در خوردگي وجود داشتند. اكثراً افرادي دركه اينرشته كار مي كردند داراي زمينه هاي شيمي، برق يا متالوژي بودند. خوشبختانه اينوضعيت امروزه تغيير كرده است.
    از فقط 3 دانشگاه در 1946، امروزه 65 دانشگاه در ايالات متحده دروس رسمي در زمينه خوردگي ارائه مي كنند. مفهوم اينها آن است كه امروزه صدها مهندس در صحنه وجود دارند كه درس رسمي در اينزمينة خوردگي گذرانده اند. در گذشته، و حتي امروزه، خوردگي را به عنوان "معضلي" كهبايستي آنرا تحمل كرد در نظر مي گيرند. غفلت علت بسياري از انهدام هاي زودرس، غيرمنتظره و گران مي باشد- غفلت بوسيلة افرادي كه بايستي اطلاعات بهتري داشته باشند. بطور مثال، دو فروشندة آنده هاي قرباني شونده، سيستم هاي خود راحفاظت آندي مينامند! در حقيقت اين سيستم حفاظت كاتدي است كه كاملاً متفاوتاست.
    تعريف خوردگي
    خوردگي را تخريب يا فاسد شدن يك ماده در اثر واكنش با محيطي كه در آنقرار دارد تعريف مي كنند. بعضي ها اصرار دارند كه اين تعريف بايستي محدود به فلزاتباشد، ولي غالباً مهندس خوردگيبايستي براي حل يك مسئله هم فلزات و هم غير فلزات رادر نظر بگيرد. سراميكها، پلاستيكها، لاستيك و مواد غير فلزي ديگر نيز منظور شدهاند. مثلاً، تخريب رنگ ولاستيك بوسيله نور وخورشيد يا مواد شيميايي، خورده شدنجدارة كورة فولاد سازي، و خورده شدن يك فلز جامد بوسيله مذاب يك فلز ديگر تماماًخوردگي ناميده مي شوند. خوردگي مي تواند سريع ياكندصورت گيرد. فولاد زنگ نزدن درحالت حساس شده به وسيله اسيد پلي تيونيك ظرف چند ساعت بشدت خورده مي شود. ريلهايراه آهن معمولاً به آهستگي زنگ مي زنند- ولي سرعت زنگ زدن آنقدر نيست كه بر كاراييآنها در سالهاي زياد اثري بگذارد. ستون آهني معروف دهلي در هندوستان حدود 2000 سالپيش ساخته شده و هنوز به خوبي روز اول است. ارتفاع آن 32 فوت است.
    لكن بايستي توجه شود كه اين ستون آهني عموماً در شرايط جوي خشك قرارداشته است. خوردگي فلزات را مي توان بر عكس متالوژي استخراجي در نظر گرفت. درمتالوژي استخراجي در نظر گرفت. در متالوژي استخراجي، هدف عمدتاً بدست آوردن فلزازسنگ معدن و تصفيه يا آلياژسازي آن براي مصارف مختلف مي باشد. اكثر سنگ معدنهاي آهنحاوي اكسيد هاي آهن هستند و زنگ زدن فولاد به وسيله آب واكسيژن منجر به تشكيل اكسيدآهن هيدارته مي گردد. اگرچه اكثر فلزات موقعي كه خورده ميشوند تشكيل اكسيدهايشان رامي دهند ولي لغت زنگ زدن فقط در مورد آهن و فولاد بكار مي رود. بنابراين ميگوئيمفلزات غير آهني خورده مي شوند و نمي گوييم زنگ مي زنند. محيطهاي خورنده عملاً كليهمحيطها خورنده هستند، لكن قدرت خوردگي آنها متفاوت است. مثالهايي در اين موردعبارتند : از هوا و رطوبت، آبهاي تازه، مقطر، نمكدار، و معدني، آتمسفرهاي روستائي،شهري، و صنعتي، بخار و گازهاي ديگر مثل كلر، آكونياك، سولفور هيدروژن، دياكسيدگوگرد، و گازهاي سوختني، اسيد هاي معدني مثل اسيد كلريدريك، سولفوريك، ونيتريك، اسيدهاي آلي مثل اسيد نفتنيك، استيك، و فرميك، قليائي ها، خاكها، حلالها،روغن نباتي و نفتي، و انواع و اقسام محصولات غذائي. بطور كلي مواد "معدني" خورندهتر از مواد " آلي" مي باشند. مثلاً خوردگي در صنايع نفت بيشتر در اثر كلرور سديم،گوگرد، اسيد سولفوريك و كلريدريك و آب است تا بخاطر روغن، نفت و بنزين. كاربر درجهحرارتها و فشارهاي بالا در صنايع شيميايي باعث امكان پذير شدن فرايند جديد يا بهبودفرايند قديمي شده است، به عنوان مثال راندمان بالاتر، سرعت، توليد بيشتر، يا تقليلقيمت تمام شده. اين مطلمب هم چنين در مورد توليد انرژي از جمله انرژي هسته اي،صنايع فضائي و تعداد بسيار زيادي از روشها و فرايند ها صادق است. درجه حرارتها وفشارهاي بالاتر معمولاً باعث ايجاد شرايط خوردگي شديدتري مي گردند. بسياري ازفرايند ها و عمليات متداول امروزه بدون استفاده از مواد مقاوم در برابر خوردگي غيرممكن يا غير اقتصادي ميباشد.
    تخریب فلزات با عوامل غیر خوردگی

    فلزات در اثراصطکاک ، سایش و نیروهای وارده دچار تخریب می‌‌شوند که تحت عنوان خوردگی مورد نظرما نیست.

    فرایند خودبه‌خودی و فرایند غیرخودبه‌خودی

    خوردگی یک فرایند خودبخودی است، یعنی به زبان ترمودینامیکی درجهتی پیش می‌‌رود که به حالت پایدار برسد. البتهM+nمی‌‌تواند به حالتهایمختلف گونه‌های فلزی با اجزای مختلف ظاهر شود. اگر آهن را در اتمسفر هوا قرار دهیم،زنگ می‌‌زند که یک نوع خوردگی و پدیده‌ای خودبه‌خودی است. انواع مواد هیدروکسیدی واکسیدی نیز می‌‌توانند محصولات جامد خوردگی باشند که همگی گونه فلزی هستند. پس دراثر خوردگی فلزات در یک محیط که پدیده‌ای خودبه‌خودی است، اشکال مختلف آن ظاهرمی‌‌شود.

    بندرت می‌‌توان فلز را بصورت فلزی و عنصری در محیط پیدا کرد و اغلببصورت ترکیب درکانیو بصورت کلریدها و سولفیدها و غیرهیافت می‌‌شوند و ما آنها را بازیابی می‌‌کنیم. به عبارت دیگر ، با استفاده ‌ازروشهای مختلف ، فلزات را از آن ترکیبات خارج می‌‌کنند. یکی از این روشها ، روشاحیای فلزات است. بعنوان مثال ، برای بازیابی مس از ترکیبات آن ، فلز را بصورتسولفات مس از ترکیبات آن خارج می‌‌کنیم یا اینکه آلومینیوم موجود در طبیعت را باروشهای شیمیایی تبدیل به ‌اکسید آلومینیوم می‌‌کنند و سپس با روشهای الکترولیزمی‌‌توانند آن را احیا کنند.

    برای تمام این روشها ، نیاز به صرف انرژی استکه یک روش و فرایند غیرخودبه‌خودی است و یک فرایند غیرخودبه‌خودی هزینه و موادویژه‌ای نیاز دارد. از طرف دیگر ، هر فرایند غیر خودبه‌خودی درصدد است که به حالتاولیه خود بازگردد، چرا که بازگشت به حالت اولیه یک مسیر خودبه‌خودی است. پس فلزاتاستخراج شده میل دارند به ذات اصلی خود باز گردند.

    در جامعه منابع فلزاتمحدود است و مسیر برگشت طوری نیست که دوباره آنها را بازگرداند. وقتی فلزی را دراسید حل می‌‌کنیم و یا در و پنجره دچار خوردگی می‌‌شوند، دیگر قابل بازیابی نیستند. پس خوردگی یک پدیده مضر و ضربه زننده به ‌اقتصاد است.

    جنبه‌های اقتصادی فرایندخوردگی

    برآوردی که در مورد ضررهای خوردگی انجام گرفته، نشانمی‌‌دهد سالانه هزینه تحمیل شده از سوی خوردگی ، بالغ بر 5 میلیارد دلار است. بیشترین ضررهای خوردگی ، هزینه‌هایی است که برای جلوگیری از خوردگی تحمیلمی‌‌شود.



    پوششهای رنگها و جلاها

    ساده‌ترین راه مبارزه با خوردگی ، اعمال یک لایهرنگاست. با استفاده ‌از رنگها بصورتآستر و رویه ، می‌‌توان ارتباط فلزات را با محیط تا اندازه‌ای قطع کرد و در نتیجهموجب محافظت تاسیسات فلزی شد. به روشهای ساده‌ای می‌‌توان رنگها را بروی فلزات ثابتکرد که می‌‌توانروش پاششیرا نام برد. به کمک روشهای رنگ‌دهی ، می‌‌توانضخامت معینی از رنگها را روی تاسیسات فلزی قرار داد.

    آخرین پدیده در صنایعرنگ سازی ساخت ر الکترواستاتیک است که به میدان الکتریکی پاسخ می‌‌دهند و به ‌اینترتیب می‌توان از پراکندگی و تلف شدن رنگ جلوگیری کرد.

    پوششهای فسفاتی و کروماتی

    این پوششها کهپوششهایتبدیلینامیده می‌‌شوند، پوششهایی هستند که ‌از خود فلز ایجاد می‌‌شوند. فسفاتها و کروماتها نامحلول‌اند. با استفاده ‌از محلولهای معینی مثل اسید سولفوریکبا مقدار معینی از نمکهای فسفات ، قسمت سطحی قطعات فلزی را تبدیل به فسفات یاکرومات آن فلز می‌‌کنند و در نتیجه ، به سطح قطعه فلز چسبیده و بعنوان پوششهایمحافظ در محیط‌های خنثی می‌‌توانند کارایی داشته باشند.

    این پوششها بیشتر به‌این دلیل فراهم می‌‌شوند که ‌از روی آنها بتوان پوششهای رنگ را بر روی قطعات فلزیبکار برد. پس پوششهای فسفاتی ، کروماتی ، بعنوان آستر نیز در قطعات صنعتیمی‌‌توانند عمل کنند؛ چرا که وجود این پوشش ، ارتباط رنگ با قطعه را محکم‌ترمی‌‌سازد. رنگ کم و بیش دارای تحلخل است و اگر خوب فراهم نشود، نمی‌‌تواند ازخوردگی جلوگیری کند.

    پوششهای اکسید فلزات

    اکسید برخی فلزات بر روی خود فلزات ، از خوردگی جلوگیریمی‌‌کند. بعنوان مثال ، می‌‌توان تحت عوامل کنترل شده ، لایه‌ای از اکسید آلومینیومبر روی آلومینیوم نشاند. اکسید آلومینیوم رنگ خوبی دارد و اکسید آن به سطح فلزمی‌‌چسبد و باعث می‌‌شود که ‌اتمسفر به‌ آن اثر نکرده و مقاومت خوبی در مقابلخوردگی داشته باشد. همچنین اکسید آلومینیوم رنگ‌پذیر است و می‌‌توان با الکترولیز وغوطه‌وری ، آن را رنگ کرد. اکسید آلومینیوم دارای تخلخل و حفره‌های شش وجهی است کهبا الکترولیز ، رنگ در این حفره‌ها قرار می‌‌گیرد.

    همچنین با پدیده‌الکترولیز ، آهن را به اکسید آهنسیاه رنگ (البته بصورت کنترل شده) تبدیلمی‌‌کنند که مقاوم در برابر خوردگی است که به آن "سیاه‌کاری آهن یا فولاد" می‌‌گویند که در قطعات یدکی ماشین دیده می‌‌شود.

    پوششهایگالوانیزه

    گالوانیزه کردن (Galvanizing) ، پوشش دادن آهنو فولاد با روی است. گالوانیزه ، بطرق مختلف انجام می‌‌گیرد که یکی از این طرق ،آبکاری با برق است. در آبکاری با برق ، قطعه‌ای که می‌‌خواهیم گالوانیزه کنیم، کاتدالکترولیز را تشکیل می‌‌دهد و فلز روی در آند قرار می‌‌گیرد. یکی دیگر از روشهایگالوانیزه ، استفاده ‌از فلز مذاب یا روی مذاب است. روی دارای نقطه ذوب پایینیاست.

    در گالوانیزه با روی مذاب آن را بصورت مذاب در حمام مورد استفاده قرارمی‌‌دهند و با استفاده ‌از غوطه‌ور سازی فلز در روی مذاب ، لایه‌ای از روی در سطحفلز تشکیل می‌‌شود که به ‌این پدیده ، غوطه‌وری داغ (Hot dip galvanizing) می‌گویند. لوله‌های گالوانیزه در ساخت قطعات مختلف ، در لوله کشی منازل و آبرسانی و ... مورد استفاده قرار می‌‌گیرند.

    پوششهای قلع

    قلع از فلزاتی است که ذاتا براحتی اکسید می‌‌شود و از طریق ایجاد اکسیددر مقابل اتمسفر مقاوم می‌‌شود و در محیطهای بسیار خورنده مثل اسیدها و نمکها و ... بخوبی پایداری می‌‌کند. به همین دلیل در موارد حساس که خوردگی قابل کنترل نیست، ازقطعات قلع یا پوششهای قلع استفاده می‌‌شود. مصرف زیاد این نوع پوششها ، در صنعتکنسروسازی می‌‌باشد که بر روی ظروف آهنی این پوششها را قرار می‌‌دهند.

    پوششهای کادمیوم

    این پوششها بر رویفولاد از طریق آبگیری انجام می‌‌گیرد. معمولا پیچ و مهره‌های فولادی با این فلز ،روکش داده می‌‌شوند.

    فولاد زنگ‌نزن
    این نوع فولاد ، جزو فلزات بسیار مقاوم در برابر خوردگی است و درصنایع شیرآلات مورد استفاده قرار می‌گیرد. این نوع فولاد ، آلیاژ فولاد با کروممی‌‌باشد و گاهی نیکل نیز به ‌این آلیاژ اضافه می‌‌شود.

  12. #9
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض مهار خوردگی در سیستم های سه فازی چاهها و لوله های گاز

    خوردگي يكياز مشكلات عمده در صنايع نفت و گاز به شمار مي آيد كه سالانه مبالغ هنگفتي، به خوداختصاص مي دهد. وقفه در توليد، زيان هنگفتي چه از نظر توليد هيدروكربن و چه از نظرهزينه تعميرات در پي خواهد داشت. بنابراين سلامت تجهيزات در طول عمر مفيد آن ها يكمسأله اساسي به نظر مي رسد. استفاده از بازدارنده هاي خوردگي سال هاست كه به عنوانيكي از روش هاي كارآمد در صنايع نفت و گاز به كار گرفته مي شود.بازدارنده ماده اياست كه به تعداد كم به سيستم افزوده مي شود تا واكنش شيميايي را كند يا متوقفكند. بازدارنده هاي مورداستفاده در صنايع نفت و گاز معمولا از نوع تشكيل دهنده لايهسطحي(film former) هستند. اين بازدارنده ها با سطح فلز واكنش مستقيم ندارند و با ايجاد لايه محافظي از موادآلي قطبي برروي سطح فلز، سبب بازدارندگيمي شوند. لايه مولكولي اوليه ممكن است پيوندهاي قوي از طريق تبادلبار الكتريكي با سطح برقرار كند و به صورت شيميايي جذب شود، اما لايه هاي بعدي ازطريق پيوندهاي ضعيف فيزيكي جذب لايه اول مي شوند. وجود گروه هاي بلند هيدروكربني،در مولكول هاي اين بازدارنده يك سد فيزيكي در برابر ذرات خورنده به وجود مي آورد. كاركرد ديگر بازدارنده ها، كاهش قابل ملاحظه جريان الكتريكي از طريق افزايش مقاومتاهمي مي باشد.

    درسال هاي اخير استفاده از روش جديد تثبيتpHدر سيستم هاي مختلفگاز مطرح شده است و براي اولين بار در ايران و در پارس جنوبي فاز دو و سه توسط شركتتوتال (TOTAL FINA ELF) مورد استفاده قرار گرفته است. اساس روشتثبيتpHاستفاده از گليكول مي باشد. گليكول به منظور جلوگيري از هيدراتهشدن به سيستم افزوده مي شود. تثبيت كننده به گليكول غيراشباع افزوده مي شود. اينتثبيت كننده مي تواند آلي يا معدني باشد. اين مواد مقدارpHرا بالا مي برند وسبب تشكيل رسوبات محافظ مي شوند.افزايشpHدر همه نقاط لوله تايك مقدار موردنظر باعث تشكيل يك لايه محافظ و پايدار كربنات آهن يا سولفيد آهن ميشود كه مي توان سطوح داخلي خطوط لوله را در برابر خوردگي محافظتكند. تثبيت كننده در ساحلهمراه با گليكول بازيابي مي شود و دوباره به سمت سكو(PLATFORM) فرستاده ميشود.بعد از آن مقدار كمي افزودني براي پايدار كردن سيستم و حصول محافظت كامل كافياست. در اين مقاله روش هاي مختلف پيش گيري و روش جديد تثبيتpHتشريح مي شود. يادآور ي مي نمايد كه در تدوين اين مقاله آقايان سعيد نعمتي (كارشناس برنامه ريزيمجتمع گاز پارس جنوبي)، دكتر سيروس جوادپور و دكتر عباس علي نظربلند (استاداندانشكده مهندس دانشگاه شيراز) مؤلف را ياري كرده اند.

    روش هاي كنترل خوردگي

    خوردگيدر صنايع گاز به يكي از روش هاي زير كنترل مي شود:

    آلياژهاي مقاوم به خوردگي
    بازدارنده هاي خوردگي
    روش تثبيت
    آلياژهاي مقاوم به خوردگي

    استفاده ازآلياژ مقاوم به خوردگي در خطوط لوله به هيچ صورت مقرون به صرفه نمي باشد. عليالخصوص در مورد لوله هاي طويل و بزرگ كه مشكلات جوش و اتصالات نيز وجود دارد. اينروش فقط در موارد خاص در خطوط لوله انتقال گاز به كار مي رود.براي كنترل خوردگيداخلي خطوط لوله از جنس فولاد كربني در يك سيستم چند فازي دو روش ديگر را مي توانبه كار برد.

    بازدارنده هاي خوردگي

    از جمله راه هايكاهش خوردگي استفاده از بازدارنده هاي خوردگي است. بازدارنده ماده اي است كه بهمقدار كم به سيستم افزوده مي شود تا واكنش شيميايي را كند يا متوقف كند. وقتي يكبازدارنده خوردگي به محيط خورنده اضافه مي شود سرعت خوردگي را كاهش مي دهد يا بهصفر مي رساند.اولين بار يك بازدارنده معدني به آرسنيت سديم براي بازدارندگيفولادهاي كربني در چاه هاي نفت مورد استفاده قرار گرفت تا از خوردگيCO2جلوگيري كند، اما به دليل پايين بودن بازده، رضايت بخش نبود، درنتيجه ساير بازدارنده ها مورد استفاده قرار گرفتند.در سال هاي 1945 تا 1950 خواصعالي تركيبات قطبي با زنجيره هاي بلند كشف شد. اين كشف روند آزمايش هاي مربوط بهبازدارنده هاي آلي مورد استفاده در چاه ها و لوله هاي نفت و گاز را دگرگون ساخت.اينبازدارنده ها از طريق ايجاد يك لايه محافظ سطحي مانع از نزديك شدن ذرات خورنده بهسطح فلز مي شوند. به اين نوع بازدارنده ها لايه ساز يا تشكيل دهنده سطحي (filmforming) مي گويند كهاغلب پايه آميني دارند.

    خصوصياتبازدارنده هاي خوردگي

    خصوصياتي ازبازدارنده هايي كه بر عملكرد و كارآيي آن ها تأثير مي گذارند شامل موارد زير است:

    1-
    سازگاري با ديگر مواد شيميايي: از آن جايي كه در سيستم هاي گازي ممكن استدو يا چند ماده شيميايي مورد استفاده قرار گيرد، لذا بازدارنده نبايد باعث اثراتجانبي بر روي آن ها شود (براي مثال مواد ضد كف و ضد امولسيون به همراه بازدارندههاي خوردگي در صنايع گاز به كار رود).
    2-
    كارايي در شرايط تنش برشي بالا: گاهياوقات خروج از گاز چاه يا خطوط لوله تنش برشي بالايي به وجود مي آورد، به همين دليلمقاومت فيلم محافظ در برابر تنش برشي از اهميت فراواني برخوردار است و بايستي موردبررسي قرار گيرد.
    3-
    پايداري در برابر دما و فشار بالا: محدوده دما و فشار درچاه ها و مخازن گاز و لوله ها بالاست و بازدارنده بايد بتواند اين دما و فشار راتحمل كند و در اين شرايط پايداري و كارايي خود را از دست ندهد.
    4-
    پايداري فيلممحافظ با گذشت زمان: اين فاكتور،تعيين كننده روش اعمال بازدارنده و مقدار آن ميباشد.
    5-
    تشكيل امولسيون: تشكيل امولسيون يكي از بزرگترين مشكلات بازدارنده هاينفت و گاز مي باشد. بازدارنده هاي لايه ساز شامل مولكول هاي فعال سطحي هستند وتشكيل امولسيون را تشديد مي كنند.
    6-
    حلاليت بازدارنده: بيشتر روش هاي اعمالبازدارنده ها شامل رقيق كردن بازدارنده با يك حلال مناسب آلي يا آبي مي باشد.
    7-
    سميت: به كار بردن بازدارنده ها نبايد محيط زيست را دچار آلودگيكند.

    روش هاي اعمالبازدارنده ها:

    روشناپيوسته
    روش پيوسته
    روشSqueeze
    روشناپيوسته در مخازن گازي به دو صورت انجام مي گيرد:

    الف- روشShort Batch: در اين روش مواد بازدارنده خوردگي در يك حلال مناسب (آلي يا آبي) حل و با شدت مشخص به داخل لوله مغزي پمپ مي شود.محلول بازدارنده در بالاي لوله مغزييك پيستون تشكيل مي دهد.
    ب-روشFull TubingDisplacement: در اينروش چاه بسته مي شود و محلول بازدارنده رقيق شده با حلال مناسب تزريق مي گردد ومعمولا به همراه سيال مناسبي مثل گازوئيل يا گاز نيتروژن جا به جا مي شود و به طرفپايين مي رود. پايين رفتن ستوني محلول باعث آغشته شدن كل سطح مي شود. اين روش نسبتبه روش قبل كم هزينه تر است.

    روشپيوسته

    مهمترين عامل در تعيين و انتخاب روش تزريق نوعتكميل چاه مي باشد. در زير به چند نوع تكميل چاه اشاره مي شود: الف-Dual Completion: در اين نوع تكميل، دو لوله مغزي به صورت موازييا متحدالمركز در چاه رانده مي شود كه لوله با قطر كمتر به منظور تزريق بازدارندهخوردگي استفاده مي شود. سرعت تزريق ماده به گونه اي درنظر گرفته مي شود كه ازبازگشت محلول بازدارنده به سمت بالا جلوگيري شود.
    ب-Capillary or Small Bore Tubing: در نوع تكميل چاه يك لولهبا قطر كم به موازات لوله مغزي در فضاي بين لوله مغزي و ديواره رانده مي شود كهتزريق بازدارنده از اين مسير انجام مي گيرد.
    ج-Side Pocket Mandrel Valve: در اين نوع تكميل فضاي بينلوله مغزي و ديواره كهannulusناميده مي شود، از بازدارنده پر مي شود درحالتيكه فشار برروي ستون مايع از فشار لوله مغزي بيشتر شود بازدارنده به داخل لوله مغزيتزريق مي گردد. از معايب اين روش طولاني بودن زمان ماند بازدارنده در فضاي بينديواره و لوله مغزي مي باشد.
    د-Low Cost Completion:در اين نوع تكميل فضاي بين ديواره و لوله مغزيتوسط پمپ سر چاه از بازدارنده پر مي شود و از طريق سوراخ هاي روي لوله مغزي كه كميبالاتر ازPackerوجود دارد، محلول به داخل لوله مغزي تزريق مي گردد. در اين نوعتكميل، بازدارنده بايد از پايداري حرارتي بالايي برخوردار باشد.
    هـ-Packerless Completion: در اين نوع تكميل چاهPackerوجود ندارد و در نتيجه فضاي حلقوي به لوله چاه ارتباط دارد و تزريقاز محل سرچاه به داخل فضاي حلقوي و در نهايت در لوله مغزي صورت مي گيرد. پايداريحرارتي بازدارنده با توجه به زمان ماند طولاني و مشكلات عملياتي در پمپ هاي تزريقاز مشكلات اين نوع تكميل مي باشد.

    روشSqueeze:

    دراين روش پس از بستن چاه،محلول بازدارنده با فشار از طريق لوله مغزي به درون چهاپمپاژ مي شود. هدف اين است كه محلول بازدارنده به درون خلل و فرج سازند نفوذ كند. اين روش در چاه هاي با نوع تكميل مختلف مي تواند استفاده شود. دوره هاي تزريق بستگيبه نوع بازدارنده، طبيعت سازند و سرعت توليد دارد. چاه پس از عمليات تزريق در مدارتوليد قرار مي گيرد. در ابتدا غلظت بازدارنده در گاز توليدي زياد است و در همينفاصله زماني است كه فيلم محافظ روي سطح تشكيل مي شود. پس از مدتي غلظت بازدارندهكاهش مي يابد بنابراين در ادامه توليد فيلم محافظ تقويت و ترميم مي شود.

    روش تثبيتpH

    تاريخچه روش تثبيتpH
    تكنيكتثبيتpHدر دهه هفتاد ميلادي از يك مشاهده ساده سرچشمه گرفت. در آن سال هامشاهده شد كه درواحدهاي دهيدارته سازي گاز گليكول را به كار مي برند، به ندرتخوردگي چشمگيري مشاهده مي شود. علت اين امرpHبالاي آن واحدهابود. به نحوي كه لايه هاي تشكيل شده سطوح را محافظت مي كردند. مطالعات و آزمايش هايبعدي نشان دادند كه مي توان اين روش را جايگزين استفاده از بازدارنده هاي خوردگيكرد. در راستاي برنامه هاي تحقيقاتي، اين روش براي اولين بار در سن جورجيو درايتاليا مورد استفاده قرار گرفت. گاز اين ميدان شيرين (فاقدH2Sو فقط شامل (CO2بود. اين روش در ميدان مذكور با موفقيت روبه رو شد.در دهه هشتادميلادي اين روش در ميدان هاي گاز شيرين به صورت روش مكمل مورد استفاده قرار گرفت. در دهه نود نياز به پرداختن به اين روش به عنوان يك تكنيك ديده مي شد. بنابراين دركنفرانس بين المللي انستيو خوردگي موسوم بهNACEشركت هاي بزرگنفتي شاملTOTAL FINA, STATOLLت,AGIP BPت,SHELLوELFيك پروژه تحقيقاتي را در انستيو انرژي نروژ(IFE) راه اندازي كردند. اولين فاز اين پروژه اثبات كارايي تثبيتpHبه عنوان يك روشكنترل خوردگي در خطوط لوله چند فازي گاز شيرين بود. براساس اين نتايج و هم چنينآزمايش هاي مختلف، استفاده از بازدارنده هاي خوردگي در سيستم هاي شيرين (فاقدH2S) كاملا منحل اعلام شد. در دهه هشتاد و نود ميلادي، شركت توتالTOTAL ,FINA, ELFتعداد زيادي از ميدان ها را در نروژ و هلند با به كاربردن روشتثبيتpHمحافظت كرد. روش تثبيتpHامروزه كاملا شناختهشده است و براي سيستم هاي گاز شيرين كه در آن ها گليكول مصرف مي شود، به كار ميرود.كاربرد اين روش براي سيستم هاي ترش، نسبتا جديد مي باشد. در سال 1998 آزمايشهاي كيفي انجام شده توسط شركت توتال درIFEروش تثبيتpHرا براي دو خط لوله گاز 105 كيلومتري 32 اينچي دريايي در پارس جنوبي در ايرانانتخاب كرد. اين خطوط يك سال است كه راه اندازي شده اند.

    جنبه هاي تئوري حفاظت و كنترل

    مكانيزم كلي تثبيتpHبراساس به كار بردنيك باز قوي به عنوان تثبيت كننده براي افزايشpHدر همه نقاط لوله ميباشد. رسيدن به اين هدف به كمك طيف وسيعي از مواد شيميايي بازي چه از نوع آلي (MDEA, MBTNa) و چه از نوع معدني (NaCO3, NaOH, KOH) ميسر مي شود.اين بازها اسيديتهحاصل از گازهاي اسيدي راH2S, CO2كاهش مي دهند. درنتيجه اسيديته سيال در اثر توليد آنيون هاي بي كربنات و بي سولفيد كاهش مي يابد. دراثر افزايش مقدار بي كربنات و بي سولفيد، محصولات خوردگي درpHموردنظر بر روي سطحفلز شكلمي گيرند و يك حفاظتپايدار در برابر ذرات خورنده به وجود مي آورند.

    فاكتورهاي كليدي محافظت در سيستم هاي شيرين

    اولين تحقيقات در موردكارايي اين روش بر روي سيستم هاي شيرين انجام گرفت.هدف اين برنامه بررسي كاراييانواع تثبيت كننده هاي آلي و معدني شامل اندازه گيري خوردگي در حلقه جريان (Flow Loop) و سلول شيشه اي (glass cell) و هم چنين بررسي دقيق خصوصياتلايه هاي خوردگي تشكيل شده برروي سطح فلز بود. زيرا اين لايه ها فاكتورهاي كليدي درمهار خوردگي هستند. نتايج اين تحقيقات در زير آمده است.
    -
    كارايي روش تثبيتpHبستگي به محافظت لايه هاي محصولات خوردگي دارد.
    -
    در شرايط شيرين لايه محصول خوردگي كربنات آهن ميباشد. مقدار محافظت اين لايه و زمان لازم براي دستيابي به محافظت كامل، به دوپارامتر زير بستگي دارد:

    #
    pHمحل موردنظر (بستگي به فشار جزييCO2وغلظت تثبيت كننده دارد)
    #
    دما: سريع ترين تشكيل لايه محافظ در بالاترين دما صورت مي گيرد و طولاني ترين زمان برايتشكيل لايه محافظ در دماي كمتر از 40 درجه سانتي گرادمي باشد.
    -
    ديگر پارامترها، مثل شرايط اوليهسطح فلز و مقدار آهن حل شده در سيال به عنوان فاكتورهاي ثانويه معرفي شده اند. وبرسينتيك تشكيل لايه ها اثر گذارند.
    -
    pHمحل برابر با 6.5محافظت را در شرايط شيرين به طور كامل تضمينمي كند.
    -
    تثبيتكننده هاي آلي و معدني كارايي يكساني را از نقطه نظر خوردگيايجادمي كنند هر دو آنيونهاي بي كربنات و كربنات مي سازند و انتخاب آن ها براساس شرايط محيطي، در دسترس بودنو ايمني مي باشد.

    فاكتورهاي كليدي محافظت در سيستم هاي ترش :

    اساس روش تثبيتpHدر محيط هاي حاويH2S (محيط هاي ترش) مشابه با محيط هاي شيرين (فاقد(H2Sمي باشد. اما تفاوت هاي اساسي زير را بايد درنظر گرفت:

    -
    در محيط هاي ترش هم مشابه محيط هاي شيرين تشكيللايه محافظ محصولات خوردگي اساس محافظت مي باشد.
    -
    به دليل حلاليت بسيار كمسولفيد آهن، در مقايسه با كربنات آهن، (هزار برابر كمتر) لايه سولفيد آهن محافظتبهتري نسبت به كربنات آهن دارد و به محض اين كه مقاديرH2Sبه ميزان لازمبرسد، لايه سولفيد آهن تشكيل مي شود. سولفيد آهن بسته بهpHو دما، در انواع شكلهاي كريستالي (مكنويت، پيروتيت و پيريت) تشكيل مي شود. اين سولفيد ها درpHمشخص، قابليت حفاظت مختلفي دارند.
    -
    با توجهبه تأثير دما كمترين محافظت در محدوده 60 تا 70 درجه سانتي گراد وجود دارد. در ايندما و درpHهاي كم، تمايل به حفره دار شدن در فولاد ديده مي شود بنابراين كنترلpHدر اين دما حياتي است. درpHبرابر با 60 تا 70 درجه سانتي گراد (بحراني تريندما) هيچ تمايلي به خوردگي ديده نمي شد و لايه هاي سولفيد آهن هم بيشترين حفاظت رادر همينpHداشتند.
    -
    همانطور كه انتظار مي رود، سرعت جريان سيال تأثيري بر كيفيت محافظت در كل طول لولهندارد.

    پايش خوردگي در روش تثبيتpH

    پايشخوردگي (CorrosionMonitoring) از طريقبررسي مداومpHصورت مي گيرد. مقدارpHنبايد كمتر از حدموردنظر باشد. در صورت مناسب بودن مقدارpHمي توان از محافظتدر كل خط لوله اطمينان حاصل كرد. با استفاده از پروبpHمي توان مقدارpHرا بررسي كرد. اين راه حل فوق العاده است. زيرا پايش به صورت اتوماتيك انجام ميگيرد. اما كاربرد اين پروپ ها در سيستم هاي ترش توصيه نمي شود. بنابراين شركتتوتالpHمحيط را از طريق بررسي آب گليكول دار در شرايط آزمايشگاهي (فشارbar 1گازCO2 ) ارزيابي مي كند.
    pHمخلوطMEGو آب از طريق معادله زير محاسبه مي شود.
    pH=K+Log[pHstab]-Log(p*%CO2+%H2S)
    Kثابت جدايش است كه به مقدار گليكول بستگيدارد.
    Pفشار كل گاز
    [
    pHstab] غلظت تثبت كننده با واحد مول بر ليتر در اندازهگيري در شرايط آزمايشگاهي مذكور معادله به اين صورت تغيير مي كند.
    pH=(1bar CO2)=K+Log(pHstab)
    سپسمقادير به دست آمده در آزمايشگاه از طريق معادله زير بهpHمحيط تبديل مي شود.
    pH=(1bar CO2)-Log(P*(%CO2+%H2S)
    هم چنينپايش خوردگي با استفاده از كوپن ها و پروب هاي الكتريكي در موقعيت ساعت شش در وروديو خروجي خطوط انجام مي گيرد.

    نتيجه گيري

    روش تزريق بازدارندهبه عنوان يكي از روش هاي كنترل خوردگي از ديرباز در صنايع گاز مورد استفاده قرار ميگرفته است. در زير به مقايسه اين روش با روش تثبيتpHمي پردازيم:

    در شرايطي كهMEGدر سيستم به كار نمي رود و مشكلات هيدارته شدنوجود ندارد، استفاده از يك تثبيت كنندهpHو بازيابي آن درانتهاي خط لوله مقرون به صرف نمي باشد.
    اطمينان ازمحافظت خط لوله در روش تثبتpHنسبت به تزريق بازدارنده بيشتر است، زيرا مقدارpHدر كل خط لوله در حد تشكيل محصولات خوردگي مي باشد.
    در موارديكه چاه هاي گاز دريايي هستند، تزريق بازدارنده برروي سكو نيازمند افرادي براي تعميرو نگه داري پمپ هاي تزريق مي باشد. در صورتي كه در روش تثبيتpHسكو بدون سكنه رهامي شود و عمليات از ساحل كنترل مي شود.
    در روشتثبيتpHدر تجهيزات بازيابيMEG، مقادير زيادي نمكو رسوب كربناتي به وجود مي آيد كه بايستي با استفاده از مواد ضد رسوب در اينتجهيزات آنها را كنترل كرد.
    كنترل منظمpHدر خطوط لوله و بررسي مقادير گازهاي اسيدي، در روش تثبيتpHضروري است در حاليكه در تزريق بازدارنده نيازي به اين كار نيست.
    ايجاد كف،تشكيل امولسيون و تجزيه حرارتي بازدارنده ها و بررسي كنترل كيفيت آن ها، قسمت عمدهفعاليت هاي آزمايشگاه هاي هر ميدان است كه در روش تثبيتpHبه طور كامل حذف ميشود. انتخاب يك روش مناسب كنترل خوردگي، بستگي به شرايط محيطي و نكات مذكور دارد وبا توجه به آزمايش هاي مختلف انجام مي گيرد.

  13. #10
    دوست آشنا
    رشته تحصیلی
    مهندسی مواد
    نوشته ها
    904
    ارسال تشکر
    215
    دریافت تشکر: 678
    قدرت امتیاز دهی
    140
    Array

    پیش فرض حفاظت کاتدی و اصول آن

    حفاظت کاتدي (کاتوديک) چيست؟

    امروزه خوردگي شيميايي فلزاتاز جمله مشكلات اساسي و هزينه ساز صنايع بزرگ به خصوص صنعت نفت، گاز، پتروشيمي،نيروگاهي، آب و فاضلاب و … ميباشد. لوله هاي انتقال و توزيع سوخت و آب، اسكله ها،كشتي ها، كندانسورها، دكلهاي انتقال نيرو، مخازن ذخيره سوخت و ديگر سازه هاي مدفون (و يا غوطه ور) در يك الكتروليت متناسب با شرايط موجود و با توجه به ساختارمتالورژيكي خود ، خورده شده و بعد از مدتي كار يك سيستم و پروسه فعال را مختل كردهو منجر به ضرر و زيانهاي غير قابل پيش بيني مي شوند.
    اين مبحث باعث انگيزه انجام تحقيقات وسيعي در اين زمينه شده است تاروشهاي عملي مقابله با خوردگي شيميايي فلزات به عرصه ظهور برسد. در خصوص پيشگيري ازخوردگي لوله هاي مدفون، كف مخازن روزميني و مخازن زير زميني نتيجه تحقيقات وآزمايشات انجام شده دو روش عمده زير ميباشد:

    1)
    استفاده از انواع پوشش
    2)
    استفاده از سيستم حفاظتكاتديك

    از آنجائيكه پوششهاي موجود هيچ يك دارايراندمان 100% نمي باشند لذا داشتن يك سيستم مكمل جهت حفاظت از خوردگي سازه هايمدفون الزامي به نظر ميرسد. روش تكميلي ياد شده سيستم حفاظت كاتديك ميباشد كه دراين روش با كاتد كردن سازه در حال خورده شدن (كه قبلاً آند بوده است) ميتوان ازخوردگي آن جلوگيري نمود.
    كاتد كردن سازه با جايگزيني يكمنبع تامين كننده الكترون انجام پذير است كه اين منبع تامين كننده يك منبع الكتريكيو يا يك فلز فعال تر (آندتر) از سازه مدفون ما ميباشد. بديهي است استفاده از هريكاز روشهاي ياد شده مستلزم صرف هزينه هاي اقتصادي ميباشد ولي با يك بررسي كارشناسيميتوان نتيجه گرفت كه صرف هزينه هاي اوليه جهت پوشش دادن سازه و نصب سيستم حفاظتكاتدي نه تنها از خطرات جانبي در آينده جلوگيري ميكند بلكه هزينه هاي مربوط بهتعويض قطعات، تعميرات و جبران خسارات و زيانهاي وارده را كاهش داده و هزينه هايلازم جهت نصب چنين سيستم هايي را از نظر اقتصادي توجيه پذيرترميسازد.
    عوامل بسياري در تعيين و انتخاب روش حفاظتكاتدي موثر ميباشند كه از آن جمله ميتوان به : شرايط الكتروليت، امكان دسترسي بهبرق، امكان وجود بازرسي هاي آتي، شرايط سازه هاي مجاور، جريانهاي سرگردان، نوع وكيفيت پوشش، مدت زمان طراحي سيستم، شرايط اقتصادي و . . . اشارهنمود.
    شرايط اقتصادي يكي از مهمترين عوامل موثر درانتخاب سيستم مي باشد كه در نهايت بايد يك حالت بهينه فني ـ اقتصادي ايجاد شود. دراصل، طراحي يك سيستم حفاظت كاتدي زماني موفقيت آميز خواهد بود كه تمامي شرايط فوقدرآن مد نظر قرار گرفته باشد.



    1-1-
    رفتارفلزات مدفون و غوطه ور در زمان استفاده از سيستم حفاظتكاتديك

    هرگاه يك فلز در تماس با يك الكتروليتخورده شود، در اين صورت با آزاد شدن الكترون، يون هاي مثبت به داخل الكتروليت منتقلميشوند. در اين حالت الكترون هاي اضافي در فلز باقي مي مانند. اين فرايند در موردآهن به صورت زير بيان مي شود:
    Fe––› Fe2+ + 2 e


    خوردگي توسط انتقال جريان الكترون از فلز به الكتروليت صورت مي گيرد كهبه دنبال آن يونهاي مثبت به سمت الكتروليت و الكترون ها به سمت فلز حركت ميكنند. نواحي كه اين جريان از آنها عبور ميكند را مناطق آندي و واكنش مربوطه را واكنش آنديمي نامند (در بخشهاي بعدي به آن اشاره كامل خواهد شد). اكثر اوقات يونهاي فلزي بايونهاي منفي داخل الكتروليت واكنش داده و محصولات خوردگي تشكيل شوند (براي مثال زنگآهن در فولاد). بطور عمده اين واكنش ها اثري بر روي واكنش خوردگي نمي گذارند مگر درزمانيكه محصولات ناشي از خوردگي، مقاوم در برابر تهاجمات خوردگي باشند. در نهايتبايستي از نظر بار الكتريكي يك تعادل برقرار شود. جهت متعادل شدن واكنش از نظر بارالكتريكي، بايد يك جريان از محلول (الكتروليت) به سمت فلز حركت كند و الكترون ها درمحيط ديگري كه منطقه كاتدي ناميده ميشود، مصرف ميشوند. ميزان انتقال جريان در اينواكنشها سرعت خوردگي را تعيين مينمايد. براي مثال در مورد فولاد به ازا هر اتمي كهوارد الكتروليت ميشود دو اتم در سطح فلز آزاد ميشود.
    ميزان اختلاف پتانسيل بين سطح فلزات و الكتروليت آنها با توجه بهدانسيته جريان و جهت انتقال جريان تغيير ميكند. اين تغييرات را پلاريزاسيون مينامند. اختلاف پتانسيل فوق بستگي به نوع واكنش هاي شيميايي در سطح فلز دارد. پتانسيل فصل مشترك فلز ـ الكتروليت را ميتوان با استفاده ار الكترود مرجع اندازهگيري نمود. ميزان اختلاف پتانسيل اندازه گيري شده نه تنها بستگي به نوع فلز والكتروليت دارد بلكه نوع الكترود مرجع نيز در آن تاثير گذار ميباشد. لذا در اندازهگيريهاي اختلاف پتانسيل بين خاك و سازه مدفون فولادي عموماً از الكترود مرجع مس ـسولفات مس استفاده ميشود.

    1-2-
    اصول كلي حفاظتكاتدي

    لازمه انجام واكنشهاي مربوط به خوردگيوجود مناطق آندي و كاتدي ميباشد. اگر الكترون هاي سازه از يك منبع خارجي تامينشوند، ميزان حركت يونهاي مثبت از سطح فلز كاهش و سرعت واكنش كاتدي افزايش مي يابد. اگر پتانسيل فلز با اعمال الكترونهاي خارجي از مقدار Ecorr (پتانسيل خوردگي فلز در حالت طبيعي ) بهمقدار Ep (پتانسيل حفاظتي فلز پساز اعمال حفاظت كاتدي) كاهش يابد (اين مقادير در نمودارهاي مربوط به پلاريزاسيونفولاد موجود است)، در نتيجه جريان آندي و يورش خوردگي متوقف شده و حفاظت كاتدي حاصلمي گردد. جريان كاتدي (IP) توسطيك منبع خارجي تامين ميگردد، كه اين منبع خارجي يا يك آند فلزي (روش آندهاي فداشونده) و يا يك منبع ولتاژ برقDC (روش اعمال جريان) ميباشد.
    1-2-1-
    معيارهاي حفاظت كاتدي

    اكثر فلزات در برابر خوردگي با اعمال جريانحفاظت مي شوند، بطوريكه پتانسيل آنها در پتانسيل منفي تر از پتانسيل سازه نسبت بهمحيط قرار گيرد. جريان مستقيم از طريق آندهاي فداشونده (SACRIFICIALANODES) و يا سيستم اعمالجريان(IMPRESSED CURRENT) فراهم ميشود. تعيين و اندازه گيري پتانسيل تحت حفاظت نسبت به محيطاطرافش ميتواند نمايانگر درجه و ميزان حفاظت آن سازه باشد. از استانداردNACE - RPO169-83به عنوان معيار سيستم حفاظت كاتدي سازه هاي غوطه ور يا مدفون استفادهمي شود. در خيلي از شرايط ميتوان خوردگي را در مقادير كمتر نيز حفاظت كاتدي نمود. اين معيار در استانداردNACE-RPO169-83تحت عنوان ” كنترل خوردگيخارجي سيستم هاي خطوط لوله فلزي غوطه ور يا مدفون” بيان شده است. پتانسيل mv 850- براي اولين بار توسطR.J.Kuhnدرسال 1933 بيان شده و جهت حفاظت كاتدي سازه هاي فولادي غوطه ور و يا مدفون پذيرفتهشد.
    كاربردي ترين معيار، معيار mv 850- ميباشد. معيار پتانسيل حفاظت كاتديعبارتست از اندازه گيري پتانسيل خط لوله – خاك كه اين اختلاف پتانسيل توسط الكترودمرجع مس ـ سولفات مس اندازه گيري ميشود. در انتخاب معيار حفاظت كاتدي بايد مسائلمربوط به هزينه هاي بالاي تعميرات و حفظ سرمايه هاي ملي در نظر گرفته شود كه درنهايت به شرايط محيطي، پوشش سازه و در دسترس بودن نيروي برق بستگي دارد. يك محيطخورنده كه سازه موجود در آن داراي پوشش ضعيفي باشد و يا نيروي برق در دسترس نباشد،دلالت بر استفاده از يك معيار با ضريب احتياط بالا ميكند. عدم تغيير در اصل طراحينيز اشاره بر اين امر دارد كه حفاظت كاتدي براي سازه هاي حفاظت شده، به راحتي انجامشده است. به هر حال تكنيك هاي مراقبت و مونيتورينگ قادر به حل و فصل مطلوب هزينههاي كنترل خوردگي بدون كاهش اثرات جلوگيري از خوردگي آنها ميباشد.

    1-2-2-
    مدار يك سيستم حفاظت كاتدي

    بديهي است براي داشتن يك سيستم حفاظت كاتديبايستي مدار الكتريكي آن كامل باشد براي اين منظور لازمست تا اجزا تشكيل دهنده اينمدار شناخته و مورد ارزيابي قرار گيرند. بطور كلي اين اجزا عبارتنداز:

    الف)كاتد: سازهو تاسيسات فلزي مدفون و يا غوطه ور در يك الكتروليت كه بايستي با استفاده از روشحفاظت كاتدي از خوردگي شيميايي آنها جلوگيري به عمل آيد، كاتد ناميده ميشود. درواقع اين سازه فلزي قبل از نصب چنين سيستمي آند بوده و در حال از دست دادن الكترونو خورده شدن بوده است، كه با اعمال سيستم حفاظت كاتدي و قرار گرفتن در مدار اينسيستم از آند به كاتد تبديل شده و در نتيجه خوردگي آن متوقف ميشود.

    ب) آند:عنصرو يا آلياژي كه در آن واكنش آندي رخ داده و به مرور زمان و بر اساس مقدار جرياناعمالي از وزن و حجم آن كاسته ميگردد آند ناميده ميشود. جنس و آلياژ اين آندها،بسته به نوع روش سيستم حفاظت كاتدي و محيط اطراف متغير است.

    ج) الكتروليت:محيطي كه در آن تبادلالكترون و واكنش يوني اتفاق ميافتد و معمولاً از جنس خاك و يا آب ميباشد الكتروليتناميده ميشود.

    د) اتصالاتالكتريكي:جهت تكميل مدار الكتريكي يك سيستم حفاظتكاتدي و انتقال الكترونها، از كابلهاي مسي استفاده ميشود كه ايجاد اتصال آنها درباند باكسهاي مربوطه انجام مي پذيرد.

    هـ) منبعتغذيه:جهت تامين الكترون مورد نياز و اعمال اختلافپتانسيل لازم بين كاتد و الكتروليت (در روش اعمال جريان) از يك منبع تغذيهDCاستفادهمي شود. اين منبع تغذيه، جريان مستقيم مورد نياز جهت حفاظت سازه را تأمين ميكند.

    1-3-
    انواع روشهاي سيستم حفاظت كاتدي (کاتوديک يا کاتديک)

    با توجه به نوع آند بكاررفته و نحوه عملكرد، سيستم به دو روش عمده تقسيم بندي ميشود:
    -
    روش آند فداشونده(SacrificialAnodes)
    -
    روش اعمال جريان (Impressed Current
    )

    حال بهتشريح هريك از روشهاي فوق مي پردازيم
    .

    1-3-1-
    سيستم حفاظت كاتدي به روش آندهاي فدا شونده

    آندهاي فدا شونده شامل آلياژهايي از منيزيم، روي و آلومينيوم ميباشند. اين آندها در خاك يا در آب به صورت ساده و يا همراه با يك پشت بند (BackFill) مخصوص نصب ميشوند.
    اين نوع آندها در سيستمهاي حفاظت كاتديک مربوط به خطوطلولهبصورت انفرادي و يا گروهي به خط لوله تحت حفاظت كاتدي نصب ميگردند. محدوديتهايي در استفاده از اين نوع آندها وجود دارد كه مربوط به اختلاف پتانسيل فصلمشترك سازه ـ آند و ميزان مقاومت الكتريكي خاك (ρ) ميباشد. از اين روش جهت حفاظت كاتدي سازههاي كه به جريان كمي نياز داشته و يا در خاكي با مقاومت الكتريكي پائين مستقرميباشد، استفاده ميگردد. ميتوان از اين نوع آندها به صورت نواري شكل كه در تمام طولمسير خط لوله نصب ميشوند نيز جهت جلوگيري از خوردگي استفاده كرد. طبق استانداردهايIPS-E-TP-820, IPS-D-TP-711. از آندهاي فداشونده در موارد زيرميتوان استفاده نمود:
    الف - خطوط لوله با پوشش خوب كهنياز به جريان حفاظتي خيلي كمي دارند.
    ب - رفع مشكلاتمربوط به تداخل و جريان هاي سرگردان
    ج -خطوط لوله كوتاهبا پوشش خوب
    د - در نقاط مشخصي بر روي خطوط لوله (نقاطبحراني) كه ممكن است تنها چند فوت از خط لوله نياز به حفاظت داشتهباشد.
    هـ - فراهم نمودن حفاظت موقتي قسمتي از خط لولهمدفون كه در شرايط خوردگي موضعي قرار دارد. مانند منطقه عبور خط لوله از عرضرودخانه .
    و - جهت حفاظت كف مخازن رو زميني كه دارايسطح وسيعي نباشند.

    -
    آندهاي مورد مصرف روش آندفداشونده:

    انواع آندهاي مورد مصرف در روش فداشونده عبارتند از:
    1)
    آندهاي روي 2) آندهاي منيزيم 3) آندهاي آلومينيوم
    با توجه به الكتروليت موجود در يكمنطقه نوع آند مصرفي براي محيط متفاوت است و اين تفاوت ناشي از شرايط ويژهالكتروليت از جمله مقاومت ويژه، PH، رطوبت و همچنين خواص و قابليتهاي هر يك از آندهاي ياد شده ميباشد. بهعنوان نمونه آندهاي فداشونده با توجه به الكتروليت و مقدار مقاومت آن به صورت زيردسته بندي ميشوند:
    الف) آندهاي مصرفي درآب:


    مقاومت الكتريكي آب(Ohm-Cm)





    نوع آند مصرفي

    كمتر از 150





    آلومينيوم





    كمتر از۵۰۰





    روي





    بيشتر از۵۰۰

    منيزيم







    ب) آندهاي مصرفي در خاك:


    مقاومت الكتريكي خاک(Ohm-Cm)





    نوع آند مصرفي



    كمتر از 150۰

    روي

    كمتر از۵۰۰۰

    منيزيم (استاندارد)

    کمتر از۶۰۰۰

    منيزيم (پتانسيلبالا)


    ۱-3-2- سيستم حفاظت كاتدي به روش اعمال جريان

    يك سيستم اعمال جريان بايد شامل يك يا چند ايستگاه به عنوان منبع جريانDC، بسترآندي و كابل هادي جريان باشد. موقعيت اين ايستگاه ها در طول خط لوله بستگي به امكاندسترسي به نيروي برق متناوب و ميزان كاهش پتانسيل دارد. كاهش ميزان حفاظت يك خطلوله از محل نصب سيستم حفاظت كاتدي نيز بستگي به مقاومت طولي خط لوله و هدايت پوششلوله دارد.
    معيار احداث بسترهاي آندي عمودي و افقيبايستي بر اساس استانداردIPS-C-TP-820بوده و انتخاب محل بسترهايمذكور بايستي پس از بررسي نتايج مربوط به بازرسي و كنترل محيطي صورت پذيرد. حداقلفاصله بستر آندي از خط لوله مدفون يا سازه هاي مجاور بستگي به مقدار جريان موردنياز سيستم داشته و با افزايش مقدار جريان اين فاصله نيز افزايش خواهديافت.
    معيار اين فاصله عبارتست از : 50 متر براي 30آمپر، 100متر براي 50 آمپر، 200 متر براي 100 آمپر و 300 متر براي 150 آمپر ميباشد. ابعاد كابلهاي مورد مصرف در اين سيستمها بايد به گونه اي انتخاب شوند كه در زمانيكهحداكثر جريان طراحي از مدار عبور مي كند، ميزان افت ولتاژ كمتر از 5 درصد باشد. اطلاعات مربوط به كابلها و سيمهاي مورد مصرف در اين نوع سيستمها در استانداردIPS-M-TP-750وDIN VDE 027موجود ميباشد. تمامي كابلهاي مربوط به خروجي از قطب مثبت ركتيفاير بهبسترهاي آندي بايد پيوسته بوده و حداكثر 150 متر طول داشته باشند.
    سيستم حفاظت كاتدي به روش اعمال جريان بهتر است در خارج از محلي كه خطرانفجار و آتش سوزي دارد طراحي و نصب گردد، مگر در حالات استثنا كه بايستي بر اساساستانداردهايDIN-VDE-0165و ياEN50014 , AFK-EmpfehlungNo.5 صورت پذيرد. به عبارت ديگر استفاده از ترانسفورمر ـركتيفاير، جعبه هاي اتصال (BOND BOX)،جعبه هاي اندازه گيري اختلاف پتانسيل(TEST POINT OR TEST BOX) بايستي از نوع ضد انفجار طراحيو مورد استفاده قرارگيرد.

    -
    آندهاي مورد مصرفدر روش اعمال جريان:

    - آند چدن پر سيليس (سيليكون)
    - آند آلياژ دور يكلر
    - آند چدن پر سيليس كروم دار
    - آند پلاتينيوم
    - آند چدن پرسيليس موليبدندار
    - آندگرافيتي

    عمده ترين آندي كه در روش اعمال جريان مورداستفاده دارد آند چدن پرسيليس ميباشد، اين نوع آندها در پشت بندهاي كربني كارآييآندهاي گرافيتي را داشته و در خاكهايي با مقاومت ويژه كم نسبت به آندهاي گرافيتيارجحيت دارند. همچنين امكان استفاده از اين آندها در دانسيته جريان هاي بالا وجوددارد. عناصر تشكيل دهنده اين نوع آلياژ عبارتند از : 95/0% منگنز, 7/0%سيليسيم, 4/14%کربن و مابقي آهن.
    كارآيي يك آند با نحوه نصب آنداراي رابطه مستقيم مي باشد، به قسمي كه يك عايق بندي ضعيف در محل اتصال به واسطهخوردگي حفره اي به مقدار قابل توجهي از كار آيي آند مي كاهد. عمر مفيد آندهاي مذكورمعمولاً تا زماني در نظر گرفته ميشوند كه قطر آنها در حدود 33% كاهش يابد كه البتهاين مقدار بستگي به قطر اوليه و ميزان خوردگي حفره اي و همچنين تنشهاي مكانيكيدارد. بنابراين دو برابر كردن سطح مقطع آند عمر مفيد را بيش از دو برابر افزايشخواهد داد.اين نوع آلياژ داراي مقاومت بسيار بالايي در بسياري از محيطهاي خورندهميباشد. استثنا قابل توجه در اين مورد اسيد فلوريدريك است، در حقيقت اين چدنهامقاومترين فلزات و آلياژهاي تجارتي (غير گرانبها) ميباشند.
    مشخصات برخي از آندهاي مورد مصرف در سيستمهاي حفاظت كاتدي به روش اعمالجريان در جدول 1-1 آورده شده است.

    1-4-
    انواعبسترهاي آندي

    معمولاُ با توجه به اطلاعات بدستآمده از منطقه و اطلاعات حاصل از اندازه گيري مقاومت خاك و همچنين تجمع و محلاستقرار ديگر تاسيسات، ساختمانها و سازه ها، نوع و تعداد بستر انتخاب و در بخشطراحي با توجه به آن اقدامات لازم جهت انجام محاسبات صورت ميگيرد.
    با توجه به شكل فيزيكي و نوع پشت بند مصرفي، بستر هاي آندي به دو دستهعمده بسترهاي آندي سطحي و بسترهاي آندي عميق تقسيم ميشوند:

    1-4-1-
    بستـرهاي آندي سطحـي

    اين نوعبسترها كه عمق بستر بندرت به بيش از 5 متر ميرسد، خود به دو دسته عمده زير تقسيمميشوند:

    الف ـ بستـر آنديافقـي

    در اين نوع بسترها، آندهاي مورد مصرف بهشكل افقي و در كانالي به عرض 60 سانتي متر و به عمق 2 الي 3 متر و به فاصله مركز بهمركز 3 الي 8 متر از يكديگر قرار ميگيرند.
    پشت بند ايننوع بسترها كك ميباشد كه بايستي به ضخامت 15 سانتي متر زير و روي آندها را بپوشاندبه عبارت ديگر استوانه اي به قطر 30 سانتي متر (يك فوت) و به طول بستر آندي از كككوبيده شده داشته باشيم كه آندها در مركز آن قرار گرفته اند. در اين نوع بسترها جهتانتقال گازهاي حاصل از واكنشهاي شيميايي به سطح زمين از لوله هاي ونت به قطر 4 الي 8 اينچ و از جنس آزبست استفاده ميشود.
    اين نوع بستربدليل صرفه اقتصادي در حفاري و آماده سازي بستر و استقرار آندها بيشتر از بسترهايديگر مورد استفاده قرار ميگيرند. ولي بدليل آنكه در اين بسترها با تعداد آند زيادبه حفاري در طول زيادتري نيازمي باشد و لذا در اماكن و مناطقي كه از بابت تملك زمينو تجمع سازه ها و تاسيسات ديگر محدوديت دارد استفاده از چنين بسترهايي محدوديتخواهد داشت.

    ب - بستـر آنديعمـودي

    در اين نوع بسترها كه بيشتر در شبكه هايتوزيع گاز طبيعي، نفت، آب، مخازن ذخيره سازي و … استفاده ميشود.آندها به صورت عموديو در كانالهايي به قطر 30 الي 50 سانتي متر و به عمق حدود 3 متر و به فاصله مركز بهمركز 3 الي 10 متر از يكديگر قرار مي گيرند كه پشت بند ككي آندها بايستي به قطرحداقل 30 سانتي متر دور تا دور آندها را پركند . در اين نوع بسترها نيز از لوله هايونت جهت تسهيل درخروج گازهاي حاصل از واكنشهاي شيميايي استفاده به عمل مي آيد .

    1-4-2-
    بستـرهاي آنديعميـق

    از بسترهاي آندي عميق در مناطقي كه طبقاتبالايي خاك مقاومت مخصوص بالايي داشته و يا امكان ايجاد بسترهاي آندي افقي و عموديغير ممكن باشد و همچنين در مواقعي كه تجمع سازه هاي مدفون را داشته باشيم، استفادهبه عمل مي آيد. اين نوع بسترها عبارتند از:

    الف - بستر آندي چاهي خشك

    در اين نوع بسترها آندهابه صورت عمودي و در يك راستا در كانالي به قطر 30 الي 50 سانتي متر و به عمقي كهبستگي به تعداد آندها دارد قرار ميگرند . در اين نوع بستر پشت بندآندها كك مي باشدو لوله ونت مصرفي از جنس فولاد گالوانيزه مي باشد. عمق اين نوع بستر بستگي به تعدادآندهاي مصرفي دارد ، به عبارت ديگر با توجه به اينكه فاصله مركز به مركز آندهاعموما” 3 متر مي باشد و اولين آند تا سطح زمين بايستي حداقل 5/1 متر و آخرين آند تاانتهاي بستر حداقل 5/0 متر فاصله داشته باشد ، لذا مي توان در محاسبات عمق بستر رابدست آورد . ولي لازم به ذكر است كه بنا به نظر طراح فاصله ها و عمق مذكور قابلتغيير مي باشد.

    ب - بستر آندي چاهيِ تر

    اين نوع بستر مشابهت زيادي با بستر آندي چاهيخشك دارد با اين تفاوت كه در اين نوع بستر پشت بند مصرفي براي آندها آب مي باشد، بهعبارت ديگر عمق اين نوع بسترها بستگي به عمق سفره هاي آب زيرزميني دارد، يعنيبايستي حفاري تا عمقي انجام پذيرد كه آب كل عمق بستر را در برگرفته و حداقل 12 متراز سطح آند اول بالاتر قرارگيرد .
    در اين نوع بسترآندها به وسيله طناب مخصوص و با استفاده از قرقره در مركز چاه قرار مي گيرند وفاصله مركز به مركز آنها كه بايستي حدود 3 متر باشد به وسيله طناب ها تنظيمميگردد.
    كابل آندها مانند بستر چاهي خشك بوسيله دو راهياتصال كابل به كابل بستر متصل شده و از هر آند يك كابل به باند باكس مثبت كهمعمولاً يك باند باكس هشت ترميناله مي باشد اتصال پيدا مي كند. در اين نوع بستر جهتجلوگيري از ريزش كانال معمولاً از يك لوله فولادي به قطر 12 اينج ( قطر بستر ) و بهطول بستر استفاده ميگردد. از اين نوع بسترها بدليل هزينه بالاي حفاري و نصب آندهادر مواقع خاصي استفاده مي گردد.

    ۱-5- نحوه حصول اطمينان از عملكرد يكسيستم حفاظت كاتدي

    پس از نصب يك سيستم حفاظتكاتدي، جهت حصول اطمينان از عملكرد سيستم، بايد اختلاف پتانسيل بين خاك و سازه فلزيمدفون اندازه گيري شود. اساس اين اندازه گيري اعمال يك جريان (حاصل از اختلافپتانسيل بين خاك و سازه تحت حفاظت) ميباشد. اختلاف پتانسيل مذكور در اثر افت ولتاژسازه مدفون، مقاومت بين سازه و خاك و در نهايت پلاريزاسيون ميباشد. واضح است كه باتوجه به شرايط خاك از نظر مقاومت الكتريكي و درجه عايقي پوشش مصرفي و سطح لوله،مقدار جريان مورد نياز جهت جلوگيري از خوردگي سطح سازه مدفون، متفاوت خواهد بود. لذا نميتوان مقدار جريان را به عنوان معياري جهت ارزيابي نحوه عملكرد سازه مدفونتحت حفاظت كاتدي استفاده نمود. بنابراين پتانسيل جديدي را كه لوله بعد از اعمالجريان حفاظتي اختيار خواهد كرد به عنوان معيار محسوب مينمايند. استانداردهايي جهتكمك به اندازه گيري نحوه عملكرد يك سيستم حفاظت كاتدي تهيه شده است كه در بخش معيارهاي حفاظت كاتدي به آن اشاره گرديد. معيار فوق براي سازه اي از جنس فولاد درالكتروليتي مانند خاك برابرmv850- ميباشد. مقدار منفي بيانگر اين واقعيت است كه سازه نسبت به خاك از پتانسيل منفي تريبرخوردار بوده و جريان حفاظت كاتدي به سمت محيط هاي آندي جرياندارد.

    اندازه گيري اين اختلاف پتانسيل بايستي درفواصل مكاني و زماني مشخص كه توسط طراح سيستم تعيين ميگردد انجام پذيرد. در فواصلمكاني مشخصي كه حداقل هر 500 متر و حداكثر هر 1000 متر ميباشد با نصب يك ايستگاهاندازه گيري پتانسيل سهل تر خواهد گرديد. اين ايستگاه كه تست پوينت (TEST POINT) ناميده ميشودشامل جعبه اي است كه كابل متصل شده به لوله (و يا هر سازه فلزي تحت پوشش سيستمحفاظت كاتدي) به روش جوش احتراقي (CADWELD) در آن مستقر گرديده است. تااندازه گيري مذكور توسط يك ولتمتر و نيم پيل مرجع مس ـ سولفات مس انجام پذيرد. استفاده از نيم پيل مرجع دائمي در كف مخازن روزميني با قطر زياد از جمله مواردي استكه طراح جهت سهولت و امكان انجام اين اندازه گيري بايستي به آن توجه داشتهباشد.
    معيار اختلاف پتانسيل ياد شده بستگي به شرايطمحيطي متفاوت خواهد بوده به عنوان نمونه در صورتيكه وجود خوردگي ميكروبيولوژي درخاك منطقه به اثبات رسد اين معيار يعني mv 850- حداقل mv 100- شيفت پيدا كرده و به mv 950- ميرسد به عبارت ديگر در مناطقي كه خوردگي ميكروبيولوژي در خاك منطقه وجود داشتهباشد اين معيار حداقل mv 950- خواهد بود. همانطور كه اين معيار داراي حداقل ميباشد بديهي است كه داراي رنجي بهعنوان حداكثر مقدار مجاز نيز باشد. حداكثر مقدار اين معيار بستگي به نوع پوشش لولهدارد. بدين ترتيب كه اگر پوشش لوله از نوع سرد باشد اين مقدار نبايستي از mv 1600- تجاوز نمايد و درصورتيكه پوشش لوله از نوع گرم باشد حداكثر مقدار مجاز اين معيار mv 2200- خواهد بود. در صورتيكه حداكثر معيارفوق رعايت نشود پوشش لوله آسيب ديده و عواقب بعدي را به دنبال خواهدداشت.

    1-6-
    واكنش هاي آندي

    يكي از واكنشهايي كه پس از نصب و راه اندازيسيستمهاي حفاظت كاتدي انجام پذير ميباشند واكنش آندي مي باشد. واكنشهاي اكسيداسيونزيادي وجود دارند كه ممكن است روي سطح يك آند رخ دهد. جنس آندهاي مورد مصرف و شرايطمحيط باعث ميگردند تا يكي از واكنشهاي فوق بر ديگر واكنشها غلبه كرده و عموماًاتفاق افتد.
    سه واكنش اوليه كه در سطح آند رخ ميدهندعبارتند از :
    -
    اكسيد اسيون فلز
    -
    متصاعد شدن اكسيژن
    -
    متصاعد شدن كلر

    در آندهاي فدا شونده واكنش آندي اوليه بطور نرمالاكسيداسيون فلز است يعني: M –› Mn+ + ne

    با توجه به اينكه در خاك هاي خنثي يون فلزناپايدار است و با آب براي تشكيل يك هيدروكسيد يا اكسيد هيدراته و يون هاي هيدروژنواكنش انجام مي دهد بنابراين داريم كه
    :M+ + H2O –› MOH + H+

    اين واكنش ها تا زمانيكه مصرف آندها ادامه دارد باعث بوجود آمدن جريان ميگردند. براي آندهاي مورد مصرف درروش اعمال جريان در مناطقي كه خاك و آب داراي ميزان خيلي كمي از كلريد هستند واكنشاوليه آندي متصاعد شدن اكسيژن است يعني در اين آندها واكنش زير رخ مي دهد: 2H2O –› O2 + 4H+ +4e

    وقتيكه يون هاي سولفات در الكتروليت حضور داشته باشند واكنشهايي مشابه واكنشهاي زيراتفاق مي افتد:

    SO42-+ 2H2O –› 2H2SO4 + O2 + 4e

    2H2SO4 –› SO42- + O2 + 2H+

    2Cl- –› Cl2 + 2e

    اكسيژن مجدداً آزادشده و هيدروژن بصورت يون تشكيل ميگردد. متصاعد شدن كلر واكنشي است كه روي سطحآندهاي روش اعمال جريان در حضور يون هاي كلريد اتفاق مي افتد، سپس گاز كلر با آببراي تشكيل اسيد هيپوكلرو و هيدروكلريك واكنش خواهد داد. اسيد هيپوكلرو تجزيه شده ويون هاي هيدروژن نيز متناسب با مقدار اسيد تشكيل مي شوند. بنابراين متصاعد شدن كلر pH در سطح آند را كمتر از متصاعدشدن اكسيژن كاهش مي دهد. در جائيكه ذغال كك بعنوان مواد پر كننده براي آندهاي روشاعمال جريان استفاده مي شود واكنش هاي آندي در سطح ذرات كك بصورت زير اتفاق ميافتند:
    C + H2O + 2e –› CO + 2H+

    C + 2H2O + 4e –› CO2 + 4H+

    تمام واكنش هاي اصلي آندي باعث كاهش pH محلول در محدوده آند ميشوند. پتاسيل استاندارد400/0+ redox ولت براي يونهاي هيدروكسيل و 136/0 + ولت براي يونهاي كلر است . ازيك ديدگاه ترموديناميكي اگر يك آند درالكتروليتي حاوي هر دو يون پلاريزه شده باشد ابتدا اكسيژن متصاعد شده و بعد از آن كلر متصاعد مي شود. در عمل اين مسئله لزوماً واقعيت ندارد. بعنوان مثال در آندهاي گرافيتي افزايش ولتاژ براي متصاعد شدن اكسيژن خيلي بيشتر اززماني است كه براي متصاعد شدن كلر داريم. در يك آند گرافيتي هرگاه از طريق آند واكنش پلاريزه شدن انجام شود قبل از هر چيز گاز كلر متصاعد ميگردد.


صفحه 1 از 5 12345 آخرینآخرین

اطلاعات موضوع

کاربرانی که در حال مشاهده این موضوع هستند

در حال حاضر 1 کاربر در حال مشاهده این موضوع است. (0 کاربران و 1 مهمان ها)

موضوعات مشابه

  1. تاپیک مرکزی متالورژی استخراجی
    توسط ghasem motamedi در انجمن متالورژی استخراجی
    پاسخ ها: 1
    آخرين نوشته: 24th February 2014, 09:27 PM
  2. معرفی: معرفی هند بوک ها و کتب مهندسی مواد
    توسط ghasem motamedi در انجمن مهندسی مواد و متالورژي
    پاسخ ها: 92
    آخرين نوشته: 22nd February 2014, 07:33 PM
  3. بحث: 'معرفی رشته های شغلی:همه کاربران بیان رشته خودشون رو معرفی کنند'
    توسط Mina_Mehr در انجمن تالار گفتگوی آزاد
    پاسخ ها: 72
    آخرين نوشته: 19th August 2010, 01:22 AM
  4. معرفی: معرفی مهندسی مواد
    توسط ghasem motamedi در انجمن مهندسی مواد و متالورژي
    پاسخ ها: 7
    آخرين نوشته: 19th February 2010, 10:20 PM
  5. متالورژی پودر
    توسط ghasem motamedi در انجمن متالورژی فیزیکی
    پاسخ ها: 0
    آخرين نوشته: 4th January 2010, 09:07 PM

کلمات کلیدی این موضوع

مجوز های ارسال و ویرایش

  • شما نمیتوانید موضوع جدیدی ارسال کنید
  • شما امکان ارسال پاسخ را ندارید
  • شما نمیتوانید فایل پیوست کنید.
  • شما نمیتوانید پست های خود را ویرایش کنید
  •